جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

خانه قرآن


خانه قرآن
بخشی از گنجینه سرشار روایی شیعه، تك روایت ها و تك شنیده هایی است كه راوی از امام معصوم- بی واسطه یا با واسطه- نقل كرده است و بخشی دیگر از آن بازنویس گفته های راویان بزرگ است كه در قالب كتاب های «امالی» وجود دارد و بخشی نیز بازنوشت دست نویس های راویانی است كه در زمینه های گوناگون فقهی، اخلاقی، اعتقادی و... پس از استماع روایت، آن را برای دیگران بازگو كرده اند یا در دفترهایی به نام «كتاب» نگاه می داشته اند. در روزگار امام باقر(ع) و امام صادق(ع) كتاب های روایی فراوانی توسط راویان و اصحاب این دو امام (ع) گرد آمده است كه ۴۰۰كتاب از بین آ نها شهرت بیشتری داشته است كه به آنها «اصول اربعمأه» می گویند: در این بین، پاره ای از كتاب های روایی نیز وجود دارد كه به همان صورت كتاب از امام معصوم نقل شده است. «مصباح الشریعه» ، «فقه الرضا» و تفسیر قرآن منسوب به امام حسن عسكری(ع) از این گونه اند. پیرامون این سه كتاب، دیدگاه های زیادی ارائه شده است كه در این مقاله به مناسبت ولادت امام حسن عسكری(ع )تنها به برخی آراء حدیث شناسان درباره تفسیر قرآن منسوب به امام حسن عسكری(ع) اشاره می كنیم.
بر اساس آنچه در ابتدای تفسیر به نقل از ابویعقوب و ابوالحسن نقل شده، پدران این دو در منطقه استرآباد در زمانی كه زیدیه بر آن دیار چیره بوده اند می زیسته اند.
این دو كه از شیعیان و دوستان امام عسكری(ع) بوده اند، از ترس سخن چینان و آزار دشمنان، به همراه زن و فرزندان خویش به نزد امام حسن عسكری(ع) كوچ می كنند. امام(ع) پس از خوشامدگویی و دعا در حق آنان می فرماید: به شهر خویش بازگردید كه در امنیت جانی و مالی خواهید بود. آنان با اطمینان به این كلام امام باز می گردند ولی به سفارش امام، دو فرزند خود یعنی ابویعقوب و ابوالحسن را نزد امام برای فراگیری علم باقی می گذارند. آن دو برای شنیدن حدیث به نزد امام رفت وآمد می كنند تا اینكه روزی امام حسن عسكری(ع) به آن دو می فرماید: آنگاه كه به شما خبر رسد كه خداوند شر دشمنان را از پدران شما بازگرفته است من نیز به شكرانه این نعمت، تفسیری از قرآن كه دربردارنده اخبار آل محمد(ص) است را برای شما باز می خوانم. این دو پس از چند روز، نامه ای از خاندان خود كه گویای خبر سلامتی آنها بوده دریافت می كنند و سپس امام عسكری(ع) نیز به وعده خویش عمل می فرماید و كتاب تفسیر قرآن را در اختیار آنان گذارده و می فرماید: ملازم آن باشید و از آن نگاهبانی كنید. این دو در مدت ۷سال، روزانه بخشی از آن را بازنویسی می كرده اند تا اینكه كار كتابت به انجام می رسد (بنگرید: التفسیرالمنسوب الی الامام العسكری، نشر مدرسه الامام المهدی(عج) ص۷ تاص۱۲ با اختصار و گزینش).
ساختار كلی كتاب بر اساس نسخه ای كه به چاپ رسیده، اینگونه است كه ابتدا امام(ع) روایاتی درباره فضل قرآن و نیز فضیلت دانایان به تأویل قرآن و آداب قرائت قرآن بر آنان می خواند و سپس روایت مشهور در فضیلت امیرمومنان(ع) در ماجرای تاریخی كه رسول خدا(ص) در خانه های همه اصحاب را به مسجد مسدود كرد، مگر دری كه از خانه امام علی(ع) به مسجد گشوده بود نقل می شود و سپس به تفسیر بسم الله الرحمن الرحیم و سوره فاتحه و نیز بخشی از سوره بقره تا آیه ۲۸۲ پرداخته می شود.
البته برابر آنچه این دو راوی یعنی ابویعقوب و ابوالحسن نقل كرده اند قطعاً حجم كتاب تفسیر بسی بیش از این مقدار كه چاپ شده بوده چرا كه استنساخ آن در مدت ۷سال به طول انجامیده است.
●دیدگاه های حدیث شناسان
۱- گروهی از حدیث شناسان بر این باورند كه احادیث این كتاب از امام عسكری(ع) صادر شده است و مانند دیگر كتاب های روایی معتبر، مرجعی برای تفسیر قرآن شمرده می شود.
۲-گروهی معتقدند تمامی این كتاب جعلی و نادرست است و به دروغ به امام عسكری(ع) نسبت داده شده است.
۳- گروهی می گویند سند این كتاب به دلیل وجود دو راوی غیرمشهور ضعیف است ولی آنچه نقل كرده اند، به خاطر وجود قرائن خارجی قابل اعتماد و اطمینان است.
۴- گروهی بر این اعتقادند كه گذشته از سند كتاب كه شاید قابل خدشه باشد، متن احادیث آن بیانگر صحت صدور آنها از امام معصوم است.
اكنون در این مجال كوتاه، تنها به دو گروه اساسی از این دانشوران حدیث پژوه و مستندات آنها اشاره می كنیم كه در ضمن آن به آراء گروه های دیگر نیز به اجمال پرداخته خواهد شد.
گروه اول: اینان تفسیر مزبور را دارای حجیت ندانسته و نسبت آن را به امام معصوم دروغ می شمارند:
- ابن غضائری صاحب كتاب «الضعفاء» برابر نقل «مجمع الرجال» قهبایی(ج۶/۲۵)
- علامه حلی در «خلاصه الاقوال» (ص۲۵۶)، محقق داماد در كتاب «شارع النجاه» .
مستند اساسی این گروه، ضعف محمدبن قاسم استرآبادی است. او كه از مشایخ صدوق است در برخی كتاب های رجالی ضعیف شمرده شده و به همین دلیل تفسیری كه او روایت كرده، قابل اعتماد نیست؛ به ویژه آنكه وی این تفسیر را از دو راوی كه هر دو مجهول هستند(یعنی ابویعقوب و ابوالحسن)نقل می كند. این استدلال از ابن غضائری است كه دیگران مانند علامه حلی و محقق داماد نیز از او برگرفته اند.
منهج المقال استرآبادی(ص۳۱۵) و جامع الرواه اردبیلی(۲/۱۸۴) نیز پس از نقل كلام علامه حلی از ابن غضائری بر همین اعتقادند كه چون ابن غضائری، محمدبن قاسم استرآبادی را تضعیف كرده است بنابراین تفسیر مزبور قابل اعتماد نیست.
علامه شیخ محمد جواد بلاغی در تفسیر آلاءالرحمن(۱/۴۹) می نویسد: این تفسیر، كتابی است كه به دروغ به امام عسكری(ع) نسبت داده شده و دلیل بر این ادعا، وجود تناقض ها و تهافت هایی است كه در كلام راویان آن و نیز مخالفت احادیث آن با قرآن و تاریخ است.
علامه شوشتری نیز در «الاخبارالدخیله» (۱/۱۵۲) این كتاب را بهتان بر امام عسكری(ع) می داند و با تكیه بر كلام ابن غضائری، چهل مورد از مواردی كه آنها را گواه بر كذب استناد تفسیر به امام می داند، برمی شمارد.
علامه شعرانی(مجمع البیان۱۰/۵۸۰) و نیز آیه الله خویی(معجم رجال الحدیث۱۳/۱۵۲) نیز آن را دارای حجیت نمی دانند. در معجم رجال می نویسد: «اینگونه كلمات از عالمی پژوهشگر پسندیده نیست، چه رسد به اینكه از امام معصوم این كلمات صادر شده باشد» .
گروه دوم: این دسته از حدیث پژوهان، تفسیر منسوب به امام عسكری(ع) را همانند دیگر كتب حدیثی دانسته اند؛ همانگونه كه در آنها احادیث صحیح و سقیم یافت می شود و در این تفسیر نیز روایات درست و نادرست وجود دارد و نمی توان تمام آن را دروغ دانست.
شیخ صدوق در بیشینه كتاب های خود مانند «من لایحضره الفقیه» ، «التوحید» و «العیون» از این تفسیر نقل می كند و با توجه به آنچه وی در ابتدای كتاب «من لایحضره الفقیه» نوشته است كه در این كتاب، تنها احادیثی كه بین من و خدای من حجت است گرد آورده ام به ناچار می بایست احادیث تفسیر مزبور نیز كه در «من لایحضره الفقیه» وجود دارد نزد او دارای اعتبار و حجیت باشد.(بنگرید: من لایحضره الفقیه ج۲/ ۳۲۷)
ابومنصور طبرسی در مقدمه كتاب «الاحتجاج» سند خود را به كتاب تفسیر بیان می كند كه همان سند معروف است(كه در ابتدا آورده ایم) و آن را حجت می شمارد.
قطب راوندی در كتاب «الخرائج» بخش هایی از تفسیر را آورده است و این گویای اعتماد قطب بر آن است.
ابن شهر آشوب در «المناقب» (ج۲/۳۰۰) این تفسیر را به طور قطع از امام عسكری(ع) می داند.
محقق كركی از این تفسیر، روایت نقل می كند و محدث نوری می گوید: او این تفسیر را در نهایت اعتبار می دانسته است(المستدرك۳/۶۶۲).
شهید ثانی در «منیه المرید» (ص۱۹) از تفسیر امام عسكری(ع) نقل روایت می كند.
ملا محمدتقی مجلسی(اول) در آثار گوناگونی خود از آن نقل می كند و به حجیت آن معتقد است. در «روضه المتقین» (ج۱۴/۲۵۰) می نویسد: همانند این تفسیر از غیر معصوم صادر نمی شود و آن كسی كه با گفتارهای امامان آشنایی دارد به یقین می داند كه این تفسیر از امام معصوم است. وی در شرح من لایحضره الفقیه(۵/۱۴۲) این تفسیر را گنجی از گنج های خدایی می داند.
ملا محمد باقر مجلسی(اول) در «بحارالانوار» (ج۱/۲۸) كتاب تفسیر را از كتاب های معروف دانسته و به استناد به كلام صدوق بر آن اعتماد می كند.
شیخ حر عاملی در «وسائل الشیعه» (ج۲۰/۵۲)، فیض كاشانی، سید هاشم بحرانی، وحید بهبهانی و بسیاری دیگر از فقیهان و راویان بزرگ، این تفسیر را از امام دانسته و به احادیث آن اعتماد می كنند. در روزگار معاصر نیز شیخ عبدالله ممقانی در تنقیح المقال(ج۳/۱۷۵) و نیز آیه الله بروجردی و شیخ آقابزرگ تهرانی در الذریعه(ج۴/۲۸۳) و نیز محدث نوری در «المستدرك» بر حجیت این كتاب و نسبت آن به امام عسكری(ع) اعتقاد داشته و بر آن اعتماد می كنند.
در پایان، آنچه شاید بتوان به عنوان ارزیابی نهایی بدان دست یافت آن است كه:
۱- وجود برخی روایات نادرست در این تفسیر نمی تواند دلیل بر نادرست بودن تمامی كتاب باشد.
۲- اعتماد شیخ صدوق بر این تفسیر اگرچه باعث اعتبار راویان آن نمی شود ولی دلیل بر دروغ بودن آن نیز وجود ندارد بلكه سیاق متن برخی روایات آن و نیز بلندی مضامین پاره ای از احادیث تفسیر، شاهد راستینی بر صدور آنها از امام معصوم است؛ به ویژه آنكه حدیث شناسان خبره نیز بر همین باور بوده اند.
بر این اساس می توان گفت: نه تمامی این كتاب مردود است و نه تمامی آن بی چون و چرا درست و قابل اعتماد است بلكه می بایست با توجه به متن و نیز مقایسه آن با كتاب خدا و سنت قطعی پیامبر و خاندان(ع) و نیز با درنظرگرفتن قرائن خارجی و نیز قرائن همراه متن، به ارزیابی هر یك از روایات آن پرداخت.
(در تهیه این مقاله از تحقیقات آیه الله سید محمدباقر ابطحی در «التفسیرالمنسوب الی الامام العسكری(ع)» و نیز رساله استاد رضا استادی درباره تفسیر، فراوان بهره برده ایم.)
جواد اصفهانی
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید