سه شنبه, ۲۹ اسفند, ۱۴۰۲ / 19 March, 2024
مجله ویستا

نگرشی درون دینی بر جامعیت قرآن و اسلام


نگرشی درون دینی بر جامعیت قرآن و اسلام
پژوهش های مربوط به تاریخ و فرهنگ بشری، گویای این حقیقت است كه بشر هیچ گاه بدون دین زندگی نكرده و همواره در جستجوی این راز بزرگ هستی تلاش می كرده، گاهی می توانسته جلوه ای از حقیقت آن را درك كند و زمانی به بیراهه می رفته و اصل آن را انكار می كرده است؛ همچنین با رشد و تعالی افكار و استعدادهای انسانی، دین در معرض سوالاتی قرار می گرفته است از جمله این كه: در صورت تكامل و پرورش خرد و عقل، كارآیی و كاربرد دین چیست؟ آیا دین آموزه هایی قابل اجرا در تمامی نسل ها و جوامع دنیا دارد؟ دین، اصولاً به بیان چه اموری می پردازد و پاسخگوی كدامیك از خواسته ها و نیازهای بشری است؟ آیا دین همه ابعاد حیات فردی و اجتماعی انسان را در بر می گیرد؟
در این مقاله مقصود از دین، دین آسمانی و حق است كه در طول تاریخ از جانب خداوند توسط پیامبران به بشر عرضه شده است، نه این كه قابل اطلاق به هر گونه برداشت و فهم از دین باشد.
در پاسخ به پرسش های طرح شده باید گفت دین توحیدی دارای جامعیت است و همه ادیان آسمانی كه از جانب خداوند نازل گردیده اند قبل از این كه دستخوش تحریف و تغییر قرار گیرند، دارای ویژگی جامعیت در زمانه خود بودند. شرایع پیش از اسلام، علاوه بر جامعیت، از كمال نسبی نیز برخوردار بوده اند ولی شریعت اسلام دارای جامعیت و كمال نهایی است. از همین رو، شریعت پایانی، جاودانی است.
مقصود از جامعیت دین، این نیست كه همه مسایل نظری و عملی مربوط به زندگی مادی و معنوی انسان و همه مسایل خُرد و كلان زندگی انسانی و پدیده های طبیعی توسط پیامبران الهی بیان شده باشد و انسان با مطالعه كتب آسمانی از هر گونه جستجو و تحقیق در شناخت آفرینش خویش و هستی بی نیاز شود. دین برای این نیامده كه عقل و اندیشه آدمی را تعطیل كند و او را از هر گونه كوشش فكری و تلاش معرفت جویانه باز دارد، نیامده كه وحی را به جای عقل و حس قرار دهد.شرایع پیش از اسلام، علاوه بر جامعیت، از كمال نسبی نیز برخوردار بوده اند ولی شریعت اسلام دارای جامعیت و كمال نهایی است. از همین رو، شریعت پایانی، جاودانی است.
بلكه می خواهد افق هایی از حقایق را كه از دسترس عقل و حس بیرون است، برای انسان روشن كند؛ از این جهت، وحی مكمل عقل و حس است. هدف و مقصود وحی و دین این است كه انسان را به سمت كمال واقعی و همه جانبه اش هدایت كند و متناسب با این هدف و رسالت در سرنوشت حیات مادی و معنوی انسان دخالت دارد، ولی هرگز جایگزین علوم و دانش های بشر نمی شود.
در بحث از قلمرو و محدوده دین، نظرات برخی از علما را مطرح می نماییم:
علامه طباطبایی در " تعریف دین" می گوید: "آن، روش مخصوصی است در زندگی كه صلاح دنیا را به طوری كه موافق كمال اخروی و حیات دائمی حقیقی باشد، تامین می نماید سپس در شریعت باید قانون هایی وجود داشته باشد كه روش زندگانی را به اندازه احتیاج روشن سازد."(۱)
وی در تفسیر آیه ۲۱۳ سوره بقره مسایل و اموری را در شناسایی دین طرح می كند كه براساس آنها انسان، موجودی اجتماعی و استخدام كننده است و همین عامل، موجب اختلاف در تمام شئون حیات بشر می شود. طبیعت انسان برطرف كننده اختلاف نیست. همچنین عقل بشر نمی تواند او را به كمال و سعادت دعوت كند؛ از این رو، ضروری است كه پروردگار به طور غیر طبیعی، انسان را به راه رسیدن به كمال مطلوب رهنمون شود و قوانین و مقرراتی وضع كند كه با نظام آفرینش انسان هماهنگ باشد.(۲)
وی همچنین درباره هدف اصلی دین می فرماید: "حقیقت دین، تعدیل اجتماع انسان در مسیر حیاتی آن است و به تبع، تعدیل حیاتی یك فرد را هم در بردارد. دین، اجتماع انسانی را در راه فطرت و آفرینش وارد ساخته و موهبت حرّیت و سعادت فطری را- چنان كه مقتضی عدل است- به آن می بخشد؛ همچنین به یك فرد حرّیت مطلقه داده، آن چنان كه فكر و اراده اش او را رهبری می كند، و تا جایی كه به حیات اجتماع ضرری نرساند. در انتفاع بردن از جهات حیات، او را آزاد می گذارد."(۳)
استاد مطهری دین را جامع و كامل می داند و همین امر را رمز ختم نبوت تلقی می كند: "اسلام به واسطه كمال و كلیّت و تمامیّت و جامعیتش به نبوت تشریعی پایان داده است."(۴)
ایشان در جایی دیگر می نویسند: "اگر اسلام به برخی از عوامل موثر و حاكم بر زندگی انسان توجه نمی كرد و فقط برای برخی از ابعاد زندگی بشر به وضع قانون می پرداخت، دیگر دین متعادل نمی بود. با این بیان، لازمه متعادل بودن اسلام، جامعیت آن است."(۵)
استاد شهید رمز خاتمیت و جاودانگی اسلام را هماهنگی با فطرت انسان می داند. از نظر ایشان، اسلام طرحی است كلی و جامع و همه جانبه و معتدل و متعادل، حاوی همه طرح های جزئی و كارآمد.(۶)
از آنجا كه دین و فطرت هر دو از پدیده های الهی هستند، با یكدیگر هماهنگی و تفاهم دارند؛ همچنین مقتضای فطرت آدمی و فطری بودن دین الهی، این است كه دین از جامعیت برخوردار باشد و مقتضای دین فطری این است كه نه تنها قوا و نیروهای مختلف وجودی انسان ملغی نگردد، بلكه در برنامه دین، تعدیل شده و حق هر یك ادا شود.
جامعیت دین اسلام
قرآن كریم در آیات خویش بر جامعیت خود تاكید كرده است. برخی از آیات با اشاره به تبیان بودن قرآن، بر تفصیل دار بودن هر چیزی در قرآن تاكید می كند؛ برخی دیگر اسلام را دین جهانی معرفی می كند و بعضی نیز دستورات قرآن را جاودانی و كامل می داند.
الف- تبیان بودن قرآن
"... و نزّلناعلیك الكتاب تبیاناً لكل شیء و هدی و رحمهٔ و بشری للمسلمین... ؛ و این كتاب را كه روشنگر هر چیزی است و برای مسلمانان رهنمود و رحمت و بشارتگری است، بر تو نازل كردیم." ( نحل/ ۸۹)
"... ما كان حدیثاً یفتری ولكن تصدیق الذی بین یدیه و تفصیل كل شیء و هدی و رحمهٔ لقوم یومنون... ؛ سخنی نیست كه به دروغ ساخته شده باشد، بلكه تصدیق آنچه از كتاب هایی است كه پیش از آن بوده و روشنگر هر چیز است و برای مردمی كه ایمان می آورند رهنمود و رحمتی است." ( یوسف/۱۱۱)
وحی، مكمل عقل و حس است. هدف و مقصود وحی و دین این است كه انسان را به سمت كمال واقعی و همه جانبه اش هدایت كند و متناسب با این هدف و رسالت، در سرنوشت حیات مادی و معنوی انسان دخالت دارد، ولی هرگز جایگزین علوم دانش های بشر نمی باشد.
در این دو آیه عبارات: " تبیاناً لكل شیء" و "و تفصیل كل شیء" دلالت دارد بر این كه قرآن جامع مطالب و بیانگر و تفصیل دهنده هر چیزی است. یعنی هدف از نزول، روشنگری است؛ زمانی توسط آیات قرآن و زمانی توسط پیامبر." لتبین للناس ما نزل الیهم"(۷) نكته دیگر درعبارت: "لكل شیء" است. یعنی روشنگری در معارف و علومی كه به سرنوشت سعادت ابدی انسان مربوط است و مشابه این تعبیر در مورد تورات آمده است.
"ثم اتینا موسی الكتاب تماماً علی الذی احسن و تفصیلاً لكل شیء و هدی و رحمهٔ لعلهم بلقاء ربهم یومنون؛ آنگاه به موسی كتاب دادیم،برای این كه ( نعمت را) بر كسی كه نیكی كرده است؛ تمام كنیم، و برای این كه هر چیزی را بیان نماییم. و هدایت و رحمتی باشد، امید كه به لقای پروردگارشان ایمان بیاورند." (انعام/ ۱۵۴)
"و كتبنا له فی الالواح من كل شی موعظه و تفصیلا كل شیء... ؛ و در الواح ( تورات) برای او در هر موردی بندی، و برای هر چیزی تفصیلی نگاشتیم..."(۸)
مفسران قرآن در مورد تبیان بودن قرآن و این كه تفصیل همه چیز در قرآن است مطالبی را بیان كرده اند: شیخ طوسی(۹) و طبرسی (۱۰) " تبیان كل شیء" را بیان مشكلاتی می دانند كه مربوط به امور دین است.
زمخشری (۱۱) معتقد است كه آیه در ارتباط با امور دینی است و خداوند امور مربوط به سعادت افراد را بیان كرده، برخی را با صراحت گفته و برخی را به سنت ارجاع داده است. رشید رضا(۱۲) كمال دین را عقاید و احكام و آداب عبادت- به تفصیل- می داند، اما معاملات را به اجمال و اولی الامر را از محورهای كمال دین و جامعیت آن تلقی می كند.علامه طباطبایی در تفسیر آیه ۸۹ سوره نحل آورده است كه تبیان به معنای بیان است، زیرا قرآن كتاب هدایت عموم بوده و مراد از كل شیء همه آن چیزهایی است كه برگشتن به هدایت باشد، از معارف حقیقیه مربوط به مبدا، معاد، اخلاق فاضله، شرایع الهیه، قصص و مواعظی كه مردم در امتداد و راه یافتن به آن محتاجند و قرآن تبیان همه اینهاست.(۱۳)
ب- جهانی بودن قرآن
جهانی بودن دین اسلام به این معنا است كه تعالیم قرآن به جامعه و نژاد خاصی اختصاص ندارد بلكه خطاب به همه مردم جهان است.
"و ما ارسلناك الا رحمهٔ للعالمین؛ و تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستادیم." (انبیاء/۱۰۷)
"و ما هو الا ذكر للعالمین؛ و حال آن كه (قرآن) جز تذكاری برای جهانیان نیست." ( قلم/۵۲)
"و ما ارسلناك الا كافهٔ للناس بشیراً و نذیرا ولكن اكثر الناس لا یعلمون؛ و ما تو را جز ( به سمت) بشارتگر و هشدار دهنده برای تمام مردم، نفرستادیم. لیكن بیشتر مردم نمی دانند." ( سبا/۲۸)
"اسلام به واسطه كمال و كلیّت و تمامیّت و جامعیتش به نبوت تشریعی پایان داده است."
"تبارك الذی نزّل الفرقان علی عبده لیكون للعالمین نذیراً؛ كسی بزرگ ( و خجسته) است بر بنده خود كه فرقان ( كتاب جدا سازنده حق از باطل) را نازل فرمود، تا برای جهانیان هشدار دهنده ای باشد."
ج- جاودانگی قرآن
"... و انه لكتاب عزیز لا یاتیه الباطل من بین یدیه ولا من خلفه تنزیل من حكیم حمید... ؛ و به راستی كه آن كتابی ارجمند است. از پیش روی آن و از پشت سرش باطل به سویش نمی آید وحی ( نامه) است از حكیمی ستوده (صفات)." (فصلت/۴۱-۴۲)
"... و اوحی الی هذا القرآن لانذركم به و من بلغ ... ؛ و این قرآن به من وحی شده تا به وسیله آن، شما و هر كس را ( كه این پیام به او برسد) هشدار دهیم..." (انعام/۱۹)
خداوند در این آیه بیان می دارد كه نزول قرآن به منظور انذار و برحذر داشتن مخاطبان تا روز قیامت است.
"... الیوم اكملت لكم دینكم و اتممت علیكم نعمتی و رضیت لكم الاسلام دیناً... ؛ امروز دین شما را برایتان كامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم، و اسلام را برای شما ( به عنوان) آیینی برگزیدم... ." ( مائده/۳)
●جامعیت قرآن در روایات
۱- امام علی (ع) می فرماید: اگر دین جامع نباشد ناقص خواهد بود؛ نه خدا دین ناقص فرو فرستاده و نه پیامبرش در رساندن پیام دین كوتاهی كرده است.
"ام انزل الله دیناً ناقصاً فاستعان بهم علی اتمامه، ام كانوا شركاء له؟ فلهم ان یقولوا و علیه ان یرضی و ام انزل دیناً تاماً فقصر عن تبلیغه و ادائه، و الله سبحانه یقول: ما فرطنا فی الكتاب من شیء و فیه تبیاناً لكل شیء. (۱۴) آیا خداوند دین ناقصی را فرو فرستاده تا با كمك دیگران تمام كند؟ یا آنها در تكمیلش شریك هستند تا آنها بگویند و خداوند بر آن راضی باشد؟ یا خداوند دین كاملی فرستاده، اما پیامبر در رساندن پیام و بیانش كوتاهی كرده است؟ در حالی كه خداوند می فرماید: ما هیچ چیزی را در كتاب فرو گذار نكردیم و قرآن بیانگر هر چیزی است."
"اگر اسلام به برخی از عوامل موثر و حاكم بر زندگی انسان توجه نمی كرد و فقط برای برخی از ابعاد زندگی بشر به وضع قانون می پرداخت، دیگر دین متعادل نمی بود. با این بیان، لازمه متعادل بودن اسلام، جامعیت آن است."
۲- كلینی از امام صادق (ع) نقل می كند: "ان الله تبارك و تعالی انزل فی القرآن تبیان كل شیء حتی و الله ما ترك شیئاً تحتاج الیه العباد حتی لا یستطیع عبد یقول لو كان هذا انزل فی القرآن الا و قد انزل الله فیه(۱۵) ؛ همانا خداوند تبارك و تعالی قرآن را بیانگر هر چیزی قرار داده است. حتی به خدا سوگند كه رها نكرده چیزی را كه بندگان خدا به آن احتیاج داشته باشند، تا آن جا كه كسی نمی تواند بگوید: ای كاش خداوند آن را در قرآن بیان می كرده و نكرده است.
۳- امام صادق(ع) از امام علی (ع) نقل می كنند: "ذلك القرآن فاستنطقوه و لن ینطق ولكن، اخبركم عنه الا ان و فیه علم ما مضی و علم مایاتی الی یوم القیامه و فیه خبرالسماء و خبر الارض و خبر الجنهٔ و خبرالنار و خبر ما كان و ماهو كائن. اعلم ذلك كما انظر الی كفی ان الله یقول فیه تبیان كلی شیء... .(۱۶)
این قرآنی كه تفصیل حلال و حرام است، باید او را به نطق در آورید و مطالب خود را از او بگیرید، او سخن نمی گوید، باید از او سوال كرد و پاسخ شنید. بدانید كه در قرآن دانستنی های گذشته و آینده تا روز قیامت است. خبر آسمان و زمین و بهشت و جهنم است. اطلاع از حوادثی است كه در پیش رخ داده یا در آینده رخ خواهد داد. من آن را می دانم، همانند كسی كه به كف دست خود نگاه می كند؛ به درستی كه خداوند فرموده:
" فیه تبیان كل شیء؛ در او تبیین همه چیز است."
از مجموع این روایات چنین استفاده می شود كه در قرآن، معارفی شامل امور اعتقادی و جهان آفرینش و اخبار گذشته و آینده و امور عملی و احكام و مقررات شریعت است كه نیازهای مردم در امر دین است؛ به تعبیر دیگر، آنها اساسنامه زندگی انسان خداپرست است. دیگر این كه اهل بیت (ع) در فهم و بیان قرآن و تفصیل احكام، نقش كلیدی دارند و نكته دیگر نفی قاطع ناقص بودن شریعت و كوتاهی نكردن پیامبر در بیان نیازها و معلومات است.
پی نوشت ها:
۱- ترجمه المیزان، ج۲، ص۱۸۷.
۲- ترجمه المیزان، ج۲، صص۱۸۰- ۱۸۸.
۳- ترجمه المیزان، ج۶، ص۹۷.
۴- ترجمه المیزان، ج۳، ص۱۷۳.
۵- مجموعه آثار، ج۳، ص۱۹۰/ خاتمیت، ص۱۹.
۶ مجموعه آثار، ج۳، صص۱۹۰- ۱۹۱.
۷- ترجمه قرآن از محمد مهدی فولادوند، چاپ اول، قم، دارالقرآن الكریم.
۸- اعراف/ ۱۴۵.
۹- درّالتبیان، ج۶، ص۴۱۸.
۱۰- مجمع البیان، ج۶، ص۳۱۸.
۱۱- كشاف، ج۲، ص۶۲۸.
۱۲- المنارج، ج۶، ص ۱۶۷.
۱۳- ترجمه المیزان، ج۱۲، ص۴۶۹.
۱۴- نهج البلاغه، خطبه ۱۸.
۱۵- اصول كافی، ج۱/ ص۵۹، به تصحیح علی اكبر غفاری .
۱۶- همان، ص ۶۱، نورالثقلین، ج ۳، ص۷۵.
منبع:
مجله گلستان قرآن، دكتر اعظم پرچم، عضو هیات علمی دانشگاه اصفهان.
منبع : تبیان


همچنین مشاهده کنید