جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


موفقیت؛ درست فکر و زندگی کردن


موفقیت؛ درست فکر و زندگی کردن
آیا می‌دانید به چه کسانی موفق می‌گویند؟ آیا تا به حال از خود پرسیده‌اید چرا برخی افراد از بعضی دیگر موفق‌تر هستند؟ یا حتی چرا بعضی کشورها از کشورهای دیگر پیشرفته‌تر هستند؟ موفقیت شما چه تأثیری در موفقیت جامعه یا کشور دارد؟ در این فصل، ضمن آشنائی با موفقیت و مفهوم آن، به دلایلی که باعث موفقیت افراد می‌شوند، اشاره می‌کنیم و یاد می‌گیریم که برای خود برنامه‌ریزی کنیم تا موفق شویم.
● شناخت افراد موفق
به‌نظر شما اگر تعداد افراد موفق در یک کشور زیاد باشد، آیا آن کشور پیشرفت می‌کند و توسعه می‌یابد؟ آیا تا به حال از خود پرسیده‌اید سهم شما از موفقیت کشورتان چقدر است؟ آرزو دارید در آینده سهم شما چقدر باشد؟ مطالعات نشان می‌دهد، موفقیت و توسعه کشورها به‌وجود افراد موفق در آن کشورها بستگی دارد. کشورهائی چون کره، مالزی و هند از این راه به توسعه دست یافته‌اند.
می‌توان زندگی را به مسابقه‌ای ورزشی تشبیه کرد البته در مسابقه ورزشی، فرصت‌های زیادی برای موفقیت به‌دست می‌آید، اما در مسابقه زندگی، فرصت دیگری نمی‌تواند جانشین زمان از دست رفته شود و عقربه زمان پیوسته در گردش است.
افراد بشر را که در مسابقه زندگی شرکت دارند، می‌توان به سه گروه تقسیم کرد:
گروه اول: که در اکثریت هستند تماشاچیان این مسابقه را تشکیل می‌دهند. آنان فقط نظاره‌کنندگان حوادث هستند و از بیم ضربه‌های احتمالی، خود را کنار می‌کشند و فقط به کف زدن برای بازیکنان اکتفا می‌کنند. بیشتر این تماشاچیان از موفقیت بیم دارند زیرا مطمئن هستند که اگر موفق شوند، با وظایفی بر دوش آنان گذاشته می‌شود. آنان بیم دارند که از عهده انجام آن وظایف برنیایند موقعیت و حیثیتشان لکه‌دار شود. از این‌رو، فقط به زندگی نگاه می‌کنند تا بینند دیگران چگونه نقش خود را بازی می‌کنند.
گروه دوم، که اینان نیز قشر وسیعی از افراد جامعه را تشکیل می‌دهند، بارندگان این مسابقه‌اند. البته منظور از بازندگان تنها میلیون‌ها انسان فقیر و بینوا نیستند، بلکه آنان هم که از رفاه اجتماعی نسبی برخوردار هستند، از بارندگان محسوب می‌شوند. زیرا این گروه نیز فقط به گذراندن روزمره زندگی، یعنی پوشیدن لباس خوب برخورداری از تفریح مناسب، خانه و درآمد متوسط قانع هستند. آنان هدف‌های بلندی ندارند و اگر هم داشته باشند به آن نمی‌رسند. نکته جالب این است که این گروه از حس انتقادی شدیدی نسبت به جامعه برخوردارند و با همین ویژگی نیز می‌توان در جامعه آنان را تشخیص داد. ذکر این نکته ضروری است که این گروه در مقایسه با گروه تماشاچیان جلوتر هستند، اما در مقایسه با گروه سوم افراد موفقی به حساب نمی‌آیند.
گروه سوم، را نیز پرندگان و افراد موفق تشکیل می‌دهند. تعداد این افراد نسبتاً کم است و در زندگی آنچه را ارائه کنند، به‌دست می‌آورند. این گروه برای خود اهداف مهمی را تعیین می‌کنند و به آنها نیز می‌رسند و در نتیجه رسیدن به این هدف، به‌ خود و دیگران بهره می‌رسانند. حال تصمیم با شما است می‌خواهید جزء کدام گروه باشید؟
● معنی و مفهوم موفقیت
اکنون می‌خواهیم بدانیم که این افراد موفق، چه کسانی هستند. از این رو، ابتدا می‌کوشیم معنی و مفهوم موفقیت را دریابیم.
برای موفقیت، تعاریف زیادی موجود است در اینجا برای شناخت بیشتر فقط به مهم‌ترین آنها اشاره می‌شود.
موفقیت عبارت است از بالفعل کردن استعدادهای نهانی که در وجود هر کس نهفته است. آدمی با این استعدادها به دنیا می‌آید، بزرگ می‌شود و باید آنها را تمام و کمال در راه هدف و منظوری که او را شاد و خرسند می‌کند، به‌کار ببرد.
موفقیت عبارت است از دستیابی به هدفی که در نظر انسان است و با رسیدن به آن هدف، برای خود موقعیت و اعتباری کسب می‌کند.
موفقیت عبارت است از رسیدن فرد به مقام چهارم، در صورتی‌که پیش از آن در مقام پنجم باشد.
موفقیت عبارت است از شیوه درست فکر کردن و زندگی کردن.
به‌طور کلی می‌توان گفت که فرد موفق، کسی است که به آرزوهای خود برسد و در درون، رضایت‌خاطر احساس کند که این امر، خود حاصل تلاش و کوش مداوم در زندگی است.
از تعاریف بالا نتیجه می‌گیریم که موفقیت، حوزه گسترده‌ای را دربر می‌گیرد. به‌عنوان مثال ممکن است در نظر یکی رسیدن به پول و سرمایه بیشتر موفقیت تلقی شود و در نظر دیگری، کشف و پرورش استعدادهای خود برای خدمت بیشتر به دیگران موفقیت به حساب آید و با در نظر دیگر رسیدن به مقام و موقعیت مهم موفقیت قلمداد شود. به‌طور کلی، موفقیت را می‌توان از دو بعد بررسی کرد.
● ابعاد و موفقیت
۱. بعد فردی
موفقیت از نظر فردی، یعنی اینکه شخص به تنهائی و بدون در نظر گرفتن عوامل بیرونی به برتری‌هائی برسد. عامل این نوع موفقیت، بیشتر تلاش و کوشش خود فرد است به‌عنوان مثال موفقیت دانش‌آموزی که در مسابقات علمی یا مهارتی، مقام برتر یا مهمی را به‌دست می‌آورد، بیشتر به خود فرد برمی‌گردد تا اطرافیانش.
۲. بعد سازمانی
اما موفقیت سازمانی، کمی پیچیده‌تر از موفقیت فردی است. عامل این نوع موفقیت، تنها تلاش خود فرد نیست بلکه علاوه بر کوشش او، اطرافیان و همکارانش نیز در موفقیت او سهیم هستند. شاید بتوان گفت که در این نوع موفقیت نیز عامل اصلی موفقیت یک نفر است، اما نتیجه این نوع موفقیت تنها به خود فرد برنمی‌گردد. بلکه متوجه همکاران یا سازمان او نیز می‌شود مثلاً شرکت ایران خودرو و در سال ۱۳۸۲ به‌عنوان شرکت برتر و نمونه از نظر میزان تولید انتخاب شد. می‌توان گفت که این موفقیت، نتیجه تلاش و کوشش کارکنان این شرکت است.
همه می‌دانیم که ما ایرانیان در زمینه‌هائی گوناگون افراد موفقی داشته‌ایم و داریم. به‌عنوان مثال در ورزش قهرمانان زیادی داشته‌ایم که برای کشورمان افتخار آفریده‌اند. افرادی چون جهان پهلوان تختی در گذشته و رضازاده (در وزنه‌برداری) در زمانه ما از این افراد هستند.
در عرصه دانش نیز افراد موفقی چون ابوعلی‌سینا و پروفسور حسابی داشته‌ایم و اکنون نیز هر ساله دانش‌آموزان و دانشجویانمان در المپیادهای علمی مختلف، مقام‌های برتر را کسب می‌کنند.
به راستی آیا در زمینه اقتصادی نیز افراد موفق ایرانی داریم که در سطح دنیا مطرح باشند؟ آیا شرکت با سازمانی ایرانی را می‌شناسید که تولیدات یا محصولاتش قابل رقابت با کشورهای دیگر باشد؟ همان‌گونه که می‌دانید، در این زمینه ما نمونه‌ای نداریم که موفقیتش قابل طرح در سطح دنیا باشد.


همچنین مشاهده کنید