سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

آسیب شناسی عزاداری سالار شهیدان علیه السلام


آسیب شناسی عزاداری سالار شهیدان علیه السلام
● جایگاه مراسم عزاداری
عزاداری و برپایی مراسم ماتم در سوگ خوبان و اولیاء خدا امری است که ریشه در قرآن و سیره نبوی(ص) و سیره امامان(ع) دارد. این عزاداری ها مصداق مودت اهل بیت(ع) است.(۱) مصداق تعظیم شعائر الهی است.(۲) مصداق فریاد مظلوم علیه ظالم است (۳) و در سیره نبی اکرم(ص) داریم که حضرت در سوگ شهدای احد و به ویژه حمزه سید الشهداء عزا گرفت و ترغیب به عزاداری بر حضرت کرد. نیز در سوگ شهادت حضرت جعفر بن ابی طالب و زید بن حارثه و عبدالله بن رواحه عزا گرفت. برپائی مجلس عزا را عیب نمی دانست و با آن برخورد نمی کرد. راوی گوید: یکی از بستگان پیامبر اکرم(ص) از دنیا رفت، زن‌ها جمع شدند و مجلس عزا برای او برپا کردند. عمر برخاست آنها را از این کار نهی کرد و آنها را طرد نمود. پیامبر(ص) فرمود: عمر، رهایشان کن که چشم، گریان و قلب، مصیبت دیده و داغ تازه است. (۴) شنیدنی است که پیامبر اکرم(ص) برای امام حسین(ع) در روز اول ولادتش مجلس عزا گرفت. (۵) در منزل ام سلمه در دوره کودکی برای امام حسین مجلس عزا گرفت. (۶) در منزل عایشه برای حضرت امام حسین(ع) مجلس عزا گرفت.(۷) در خانه امام علی(ع) برای حضرت مجلس عزا گرفت.(۸) بنابراین اگر بگوئیم بنیانگزار عزاداری بر سید و سالار شهیدان، حضرت نبی اکرم(ص) و امامان(ع) بوده است سخنی به گزاف نگفته‌ایم.(۹)
در سیره امامان(ع) هم برنامه ای که هرگز در هیچ شرایطی ترک نشد برپائی عزا بر سالار شهیدان امام حسین(ع) بود. امام سجاد(ع) پس از امام حسین(ع) تا زنده بود در هر مجلس از داغ حسین می گفت و در حقیقت مجلس عزا برپا می کرد. امام باقر(ع) هم در شرایط سخت و خفقانی دستور می داد روز عاشورا عزای امام حسین را برپا کنند. مالک جهنی می گوید امام باقر(ع) در روز عاشورا فرمود: همه برای امام حسین(ع) گریه کنند و اهل خانه را دستور به گریه بر حضرت می داد.(۱۰) همین سیره را حضرت امام صادق(ع) و امامان دیگر(ع) داشتند. آنها بر این امر اصرار داشتند که از رهگذر عزاداری و برپایی عزای سالار شهیدان چراغ پرفروز نهضت حسینی روشن بماند، که ماند.
مجالس عزای حسینی نه تنها نام سیدالشهداء(ع) را پرآوازه نگهداشته، بلکه سبب ماندگاری پیام اسلام عزیز شدند. بر این اساس است که احیاگر مکتب نجات بخش عاشورا در عصر حاضر حضرت امام خمینی(ره) بیشترین تاکیدها را بر برپائی عزاداری سید و سالار شهیدان داشتند: ملت ما قدر این مجالس را بدانند، این ها مجالسی است که زنده نگه می دارد ملت ها را(۱۱) ملت ما را این مجالس حفظ کرده؛ بی خود نبود که رضاخان و مامورین ساواک تمام مجالس عزا را قدغن کردند.(۱۲) مجالس عزا را با همان شکوهی که بیشتر انجام می گرفت و بیشتر از او حفظ کنید.(۱۳) مجالس سوگواری ائمه اطهار(ع) را باید حفظ کنید اینها را باید حفظ کنید. اینها شعائر مذهبی ماست که باید حفظ شود.
با توجه به جایگاه رفیع عزاداری و گوهر ارزشمندی که در آن نهفته است بدیهی است که دشمنان تلاش گسترده در جهت تخریب و تحریف آن داشته باشند. در برهه ای از زمان که عباسی ها قدرتمند بودند در پی تخریب عزای سالار شهیدان بودند که عزاداران را دستگیر می کردند، شکنجه و اعدام می کردند و در برهه‌ای که قدرت مقابله نداشتند، در پی تحریف آن بودند تا جلوی تاثیر گذاری این سنت مبارک را بگیرند. با توجه به تاثیر ژرف فرهنگ عاشورا در پیروزی و تداوم انقلاب اسلامی، دشمنان قسم خورده اسلام این بار در پی تحریف این فرهنگ بر آمدند تا تاثیر آفرینی آن را کمرنگ کنند. گزارش ذیل هشداری است برای همه آنان که در این رابطه تاثیر گذارند هم بانیان محترم، هم خطباء محترم، و هم مداحان محترم.در بعضی از خوانندگان جلسات مداحی اطلاع پیدا كردم استفاده از مدح‏ها و تمجیدهای‏ بی معناست كه گاهی هم مضر است. فرض كنید راجع به حضرت اباالفضل صحبت می‏شود بنا كنند از چشم و ابروی‏ آن بزرگوار تعریف كردن مثلاً قربون چشمت بشم، مگر چشم قشنگ در دنیا كم است؟ مگر ارزش اباالفضل به چشم های‏ قشنگش بوده ... اینها سطح معارف دینی ما را پایین می‏آورد معارف شیعه در اوج اعتلاست... ارزش اباالفضل ‏العباس به جهاد و فداكاری و اخلاص و معرفت او به امام زمانش است، به صبر و استقامت اوست، به آب نخوردن ‏اوست در عین تشنگی و بر لب آب بدون این كه شرعاً و عرفاً هیچ مانعی وجود داشته باشد.
● نقشه سیا در رابطه با فرهنگ عاشورا
اخیراً کتابی به نام "نقشه ای برای جدایی مکاتب الهی" در آمریکا انتشار یافته که در آن گفتگوی مفصلی با دکتر مایکل برانت یکی از معاونان سابق سیا سازمان اطلاعاتی مرکزی آمریکا انجام شده است. او در این زمینه می گوید بعد از مدت‌ها تحقیق به این نتیجه رسیدیم که قدرت رهبر مذهبی ایران و استفاده از فرهنگ شهادت در انقلاب ایران تاثیر گذار بوده است. ما همچنین به این نیتجه دست یافتیم که شیعیان بیشتر از دیگر مذاهب اسلامی فعال و پویا هستند. در این گردهمایی تصویب شد که بر روی مذهب شیعه تحقیقات بیشتری صورت گیرد و طبق این تحقیقات برنامه ریزی‌هایی داشته باشیم؛ به همین منظور چهل میلیون دلار بودجه برای آن اختصاص دادیم و این پروژه در سه مرحله به ترتیب زیر انجام شد... پس از نظر سنجی‌ها و جمع‌آوری اطلاعات از سراسر جهان به نتایج مهمی دست یافتیم. متوجه شدیم که قدرت مذهب شیعه در دست مراجع و روحانیت می باشد... . این تحقیقات ما را به این نتیجه رساند که به طور مستقیم نمی توان با مذهب شیعه رو در رو شد و امکان پیروزی بر آن بسیار سخت است و باید پشت پرده کار کنیم. ما به جای ضرب المثل انگلیسی "تفرقه بیانداز، حکومت کن" از سیاست "اختلاف بیانداز، نابود کن" استفاده کردیم و در همین راستا برنامه ریزی‌های گسترده ای را برای سیاست‌های بلند مدت خود طرح کردیم حمایت از افرادی که با مذهب شیعه اختلاف نظر دارند و ترویج کافر بودن شیعیان به گونه‌ای که در زمان مناسب علیه آنها توسط دیگر مذاهب اعلام جهاد شود. همچنین باید تبلیغات گسترده‌ای را علیه مراجع و رهبران دینی شیعه صورت دهیم تا آنها مقبولیت خود را در میان مردم از دست بدهند.یکی دیگر از مواردی که باید روی آن کار می کردیم موضوع فرهنگ عاشورا و شهادت طلبی بود که هر ساله شیعیان با برگزاری مراسمی این فرهنگ را زنده نگه می دارند. ما تصمیم گرفتیم با حمایت های مالی از برخی سخنرانان و مداحان و برگزارکنندگان اصلی اینگونه مراسم که افراد سودجو و شهرت‌طلب هستند عقاید و بنیان‌های شیعه و فرهنگ شهادت طلبی را سست و متزلزل کنیم و مسائل انحرافی در آن به وجود آوریم به گونه‌ای که شیعه یک گروه جاهل و خرافاتی در نظر آید.در مرحله بعد باید مطالب فراوانی علیه مراجع شیعه جمع آوری کنیم و به وسیله مداحان و نویسندگان سودجو انتشار دهیم و تا سال ۱۳۸۹ مرجعیت را که سد راه اصلی اهداف ما می باشند تضعیف کرده و آنان را به دست خود شیعیان و دیگر مذاهب اسلامی نابود کنیم و در نهایت تیر خلاص را بر این فرهنگ و مذهب بزنیم.(۱۴)
● امام راحل، پیشگام آسیب زدایی
لذاست که آسیب‌شناسی این مجالس و آسیب‌زدائی از آنها بزرگ‌ترین خدمت به نهاد مقدس عزاداری است. از کلمات امام راحل عظیم الشان استفاده می شود که آن امام عزیز با فراستی که در مومن است از حدود ۶۰ سال پیش به این نکته هم توجه داشته اند: باید بدانید که اگر بخواهید نهضت شما محفوظ بماند باید این سنت‌ها را حفظ کنید البته اگر چنانچه ناروایی بوده است سابق و دست اشخاصی بی اطلاع از مسائل اسلام بوده، آنها یک قدری تصفیه شود لکن عزاداری به همان قوت خودش باقی بماند.(۱۵)
در اینجا باید یک سخنی هم در خصوص عزاداری و مجالسی که به نام حسین بن علی(ع) برپا می شود بگوئیم. ما و هیچ یک از دینداران نمی گوئیم که با این اسم هر کسی هر کاری می کند خوب است؛ چه بسا علمای بزرگ و دانشمندان بسیاری از این کارها را ناروا دانسته و به نوبت خود از آن جلوگیری کردند. چنانکه همه می‌دانیم که در بیست و چند سال پیش از این عالم عامل بزرگوار مرحوم حاج شیخ عبدالکریم که از بزرگترین روحانیون شیعه بود در قم شیبه خوانی را منع کرد و یکی از مجالس بزرگ را مبدل به روضه خوانی کرد و روحانیون و دانشمندان دیگر هم چیزهایی را که بر خلاف دستور دینی بوده منع کرده و می‌کنند.(۱۶) بنابراین خدمت بزرگ در مقطع کنونی به عزاداری سالار شهیدان، شناسایی آسیب‌ها و تلاش در جهت آسیب‌زدایی است. روز چهارشنبه ۹/۶/۸۴ گذشته در محضر آیت‌الله العظمی فاضل لنکرانی بودم صریح عبارت ایشان این بود که اگر این آسیب‌هایی که در برخی مجالس عزاداری هست ادامه یابد من بر اصل کیان تشیع احساس خطر می کنم. شبیه این اظهار نظر را آیت الله العظمی مکارم داشتند و فرمودند اگر این روند ادامه یابد، بیم آن می رود که روند مجالس عزاداری به دست کسانی بیفتد که اصلاً اهلیت ندارند.
● افراط و تفریط در عرصه آسیب ها
پیش از آن که وارد عرصه بحث از آسیب‌ها شویم تذکر یک نکته را ضروری می‌دانم و آن این که: در عرصه مقابله با آسیب‌ها دو نظریه وجود دارد که بنده معتقدم در دو طرف افراط و تفریط است و نظریه معتدل حد وسط است. این دو نظریه عبارتند از:
۱) یک نظریه آن است که عزاداری امر مقدسی است اصلاً نباید در این عرصه وارد شد. بگذاریم مردم هر کاری می کنند بکنند به هر شکلی که می‌خواهند عزاداری کنند. اگر بخواهیم در این میدان وارد شویم و نقد کنیم چه بسا اصل عزاداری آسیب می بیند؛ پس چرا دست به ابروی و عزاداری بزنیم که در نتیجه چشم کور شود! صاحبان این نظریه باید توجه کنند که اگر از عزاداری آسیب زدائی نشود چه بسا اصل عزاداری آسیب دیده و شاهد آن باشیم که چند سال آینده در عزاداری همه چیز باشد جز احیاء مکتب سالار شهیدان(ع). ما نمی‌توانیم در این عرصه بی تفاوت باشیم و اجازه دهیم در پوشش عزاداری، گناه و معصیت صورت پذیرد.
۲) نظریه دوم که نظریه تفریطی می دانیم این است که به گونه‌ای از عزاداری‌ها انتقاد کنیم که خدای ناکرده مردم از اصل برپایی آن دلسرد شوند. به گونه‌ای از مداح‌ها انتقاد کنیم که خوبان آنها نیز زیر سوال روند. بحمدالله در جمع مداحان کشور کسانی هستند که هم مخلصانه می خوانند هم با مطالعه و هم مراقب اند از حدود شرع خارج نشوند. من ارج و ارزش اینگونه مداحان را از دعبل و کمیت دیروز کمتر نمی دانم. نباید به گونه‌ای از خطبا انتقاد کنیم که تر و خشکش همه با هم بسوزد! خطبای ارزشی که زبان گویای اسلام‌اند نیز آسیب ببینند. اینهم نادرست است، ما معتقدیم باید در این عرصه جانب اعتدال را گرفت. بر برپایی عزای حسینی و اهل بیت(ع) تاکید داشته باشیم، از خطبا و مداحان مخلص تجلیل و تکریم کنیم، در عین حال رسالت روشنگری خود را در عرصه عزاداری‌ها همانند دیگر عرصه‌ها داشته باشیم بنابراین اگر در این مجلس عظیم سخن از آسیب‌ها داریم، هرگز در صدد تخریب عزاداری‌ها، خطبا و مداحان مخلص نیستیم؛ بلکه در پی آنیم که این نهاد مقدس با نشاط و شادابی بماند و همانند گذشته الهام بخش باشد.
● آسیب‌ها
آسیب‌هایی که در این عرصه قابل ذکر است بر دو قسم است: یکی آسیب محتوائی است و دیگر آسیب شکلی است اما آسیب‌های محتوایی عبارتند از:
۱) آسیب‌های محتوایی
▪ طرح یک جانبه سیمای معصومین
طرح یک جانبه سیمای پیامبر(ص) و معصومین(ع) در مجالس عزا و شادی اهل بیت(ع) و تنها جنبه قداست و ملکوتی امامان را مطرح کردن و بس. توضیح آن که پیامبر و امامان دو جنبه دارند: یکی جنبه ملکوتی که در این نگاه معصوم‌اند، علم غیب دارند، ولایت تکوینی دارند و... و دیگر جنبه ملکی و زمینی "قل انما انا بشر مثلکم." ما باید در مجالس اهل بیت هر دو بعد را مطرح کنیم و تاکید بر بعد دوم داشته باشیم؛ آنها الگوی زندگی اند جنبه های الگویی زندگی اهل بیت مطرح شود اینست که سازنده است؛ از مناقب اهل بیت بگوئیم از انس آنها با خداوند، ارتباط صمیمی با مردم، گره گشایی از کار مردم، زهد، شجاعت و ... و دهها بعد دیگر. قرآن و روایات حتی ابراز محبت به اهل بیت(ع) را مقدمه برای عمل می دانند. در آیه‌ای می‌خوانیم: "قل لا اسئلکم علیه اجراً الا المودهٔ فی القربی"؛ بگو بر این رسالت از شما اجری نمی‌خواهم جز مودت قربی (خمسه طیبه طاهره) (۱۷) در آیه دیگر می‌خوانیم: "قل ما سئلتکم من اجر فهو لکم ان اجری الا علی الله) اجری که خواستم به نفع شماست اجرم بر خداست.(۱۸) در آیه سوم می خوانیم: "قل ما اسئلکم علیه من اجر الا من شاء ان یتخذ الی ربه سبیلا "؛ بگو اجری بر رسالت از شما نمی‌خواهم مگر کسی که بخواهد راه به سوی خداوند بیاید.(۱۹) از مجموع سه آیه استفاده می شود مودت هم جهت راه یابی به سوی خداوند است. این از قرآن؛ در روایات هم فراوان بر الگو بودن اهل بیت(ع) تاکید شده است. پیامبر اکرم(ص) فرمود اهل بیت من فارق بین حق و باطلند، اینها امامانی‌اند که باید به آنها اقتدا کرد.(۲۰)
"عن مولینا امیرالمؤمنین(ع) انظروا اهل بیت نبیکم فالزموا سمتهم و اتبعوا اثر هم فلن یخرجوکم من هدی و لن یعیدوکم فی ردی فان لبدوا فالبدوا و ان نهضوا فانهضوا ولا تسبقوا هم فتضلوا ولا تتاخروا عنهم فتهلکوا"(۲۱)؛ مولی علی(ع) فرمود به اهل بیت پیامبرتان بنگرید، از آن سو که گام برمی دارند بروید. قدم جای قدمشان بگذارید آنها شما را هرگز از راه هدایت بیرون نمی برند و به پستی و هلاکت باز نمی گردانند. اگر سکوت کردند سکوت کنید اگر قیام کردند قیام کنید،از آنها پیشی نگیرید که گمراه می شوید و از آنان عقب نمانید که نابود می گردید.
"عن رسول الله (ص) اجعلوا اهل بیتی منکم مکان الرأس من الجسد و مکان العینین من الرأس فان الجسد لا یعندی الا بالرأس ولا یعتدی الرأس الا بالعینین"(۲۲)؛ پیامبر اسلام(ص) فرمود اهل بیتم را همانند سر در پیکره زندگی قرار دهید و همانند دو چشم از سر؛ همانا جسد جز با سر راه به جانی نمی برد، هدایت سر هم با چشم‌ها است.آنچه که بسی مایه تأسف است آن است که اخیراً در برخی از مجالس حتی از بُعد ملکوتی امامان و مناقب معنوی آنان گفته نمی شود و صرفاً سخن از توصیف چشم و ابروی اهل بیت است. همان که مورد نقد مقام معظم رهبری هم قرار گرفت. چیز دیگری که بنده در بعضی از خوانندگان جلسات مداحی اطلاع پیدا کردم استفاده از مدح‌ها و تمجیدهای بی معناست که گاهی هم مضر است. فرض کنید راجع به حضرت اباالفضل صحبت می‌شود بنا کنند از چشم و ابروی آن بزرگوار تعریف کردن مثلاً قربون چشمت بشم، مگر چشم قشنگ در دنیا کم است؟ مگر ارزش اباالفضل به چشم‌های قشنگش بوده... اینها سطح معارف دینی ما را پایین می‌آورد. معارف شیعه در اوج اعتلاست... ارزش اباالفضل العباس به جهاد و فداکاری و اخلاص و معرفت او به امام زمانش است، به صبر و استقامت اوست، به آب نخوردن اوست در عین تشنگی و بر لب آب بدون این که شرعاً و عرفاً هیچ مانعی وجود داشته باشد.(۲۳) بنگیرید به نمونه‌هایی از این سست مطرح کردن ها:
همه هستیم و مدیون چشماتم می دونی
از همان روز ازل مست نگاتم می دونی
کار چشماش دلبریه
قد و بالای قشنگش عجب محشریه
سیاهه چشات جزیره دله
هر کس از نسل توئه چه خوشگله
از نگاه تو محبت می باره
مردی از مردونگیت کم میاره
با این که من خوب می دونم آدمی بی اصل و نسبم
بده اجازه ای خدا عشقمو نقاشی کنم
خوب می شه قلب عاشقم یه طرح خوشگل می زنم
نقش یه مرد پهلوون طرح شمایل می زنم
به روی صفحه می کشم پیشانی بلند مشو
ابروهای کمونی شو صورت آسمونی شو
تا که به چشماش می رسم کشیدنش چه مشکله
آخر چشای یار من سیاهه خیلی خوشگله
آیا اینها مناقب اهل بیت است آیا داشتن چشم‌های آن چنانی ارزشی است یا فداکاریها و از جان گذشتگی‌ها؟ و...
امامان که این همه تأکید بر عزاداری داشتند بر این نکته هم تأکید داشتند که عزاداری‌ها باید جهت روشنگرانه، افشاگرانه و هدایت گرانه داشته باشد برای این کار عملاً از شعرای متعهد و ارزش آن روز که نقش مداح ها و مرثیه خوان‌های امروز را داشتند تجلیل‌ها و تکریم‌ها می کردند.
چرا امامان از کمیت این همه تجلیل کردند؟ چرا امام سجاد(ع) به کمیت می گوید که ما از پاداش کار تو و اشعار تو عاجزیم خدا خودش به تو پاداش دهد(۲۴). امام صادق(ع) می فرماید: خدایا گناهان گذشته و آینده کمیت و گناهانی که پنهان و آشکار انجام داده ببخش و آن قدر به او بده تا راضی شود. این بدان دلیل است که شاعر متعهد و ارزشی است قصیده هاشمیات ۵۷۸ بیتی او تمام معرفی اهل بیت، فجایع بنی امیه و حکومت عدل اسلامی است. در پایان شعرش می گوید:
الیکم ذوی آل النبی تطلعت
تو ازع من قلبی ظماء و البب
فانی عن الامر الذی تکرهونه
بقولی و فعلی مااستطعت لا جنب
اعضای تشنه از قلب و عقل و وجودم همواره به سوی شما خاندان پاک پیغمبر نظاره گر است.پس من نسبت به آنچه شما دوست ندارید با گفتار و رفتار خویش تا آنجا که در توان من است از آن دوری می‌جویم. او آن چنان شیفته اهل بیت است که فرزندش می گوید به هنگام شهات سه بار اللهم صل علی محمد و آل محمد گفت و به دیدار خدا رفت(۲۵). و نیز تجلیلی که از دیگر شاعران اهل بیت همانند فرزدق، دعبل، حمیری و مانند آن داشته اند همگی در این راستا بود. اهل بیت مجلس عزایی را می پسندند که در آن احیاء امر اهل بیت و مکتبشان باشد. مجالس عزای این چنینی بود که انقلاب آفرین و مبدأ قیام پانزدهم خرداد شد که مبدأ انقلاب بزرگ اسلامی است. عاشورای سال ۱۳۴۲ که دو روز بعد امام دستگیر شد و حوادث پانزدهم خرداد پیش آمد نوحه این بود:
گفت عزیز فاطمه
نیست ز مرگ واهمه
تا به تنم توان بود
زیر ستم نمی روم
ننگ حیات و ذلتش
عزت مرگ و لذتش
من ز یزید بی پدر
ظلم و ستم نمی کشم
شعر رایج عزای انقلابی این بود که:
بزرگ فلسفه قتل شاه دین این است
که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است
نه ظلم کن به کسی نه به زیر ظلم رو
که این مرام حسین است و منطق دین است
یا شعر زنده و حماسی شاعر معاصر آقای بهجتی:
اندر آنجا که باطل امیر است
اندر آنجا که حق سر بزیر است
اندر آنجا که دین و مروت
پایمال و زبون و اسیر است
راستی زندگی ناگوار است
مرگ بالاترین افتخار است
اندر آنجا که از فرط بیداد
نیست مظلوم را تاب فریاد
اندر آنجا که ظالم به مستی
بر سر خلق می تازد آزاد
مهر بر لب نهادن گناه است
خامشی بدترین اشتباه است
این اساس مرام حسین است
روح و رمز قیام حسین است
یا که آزادگی یا شهادت
حاصلی از پیام حسین است
شیعه او هم اینسان غیور است
تا ابد از زبونی به دور است
شیعه و تن به بیداد دادن؟
شیعه و مهر برلب نهادن؟
شیعه و خفتن و آرمیدن؟
شیعه و در مذلت فتادن؟
شیوه شیعه هرگز نه اینست
شیعه نبود هر آن کس چنین است
زان شهید سر از دست داده
زان فداکار در خوان فتاده
جاودان آید این بانگ پرشور
لا اری الموت الا سعاده
آری آزاد مردان بکوشند
بر ستمگر چو طوفان خروشند
شور عالم ز نام حسین است
مستی جان ز جام حسین است
هر کجا نهضتی حق پسند است
ریشه اش از قیام حسین است
او به خون این سخن کرد ترسیم
پیش ظالم نگردید تسلیم
هم اکنون هم اگر بخواهیم احیاگر عزاداری راستین و عاشورایی باشیم باید در مجالس عزاداری هم از مقامات ملکوتی امامان بگوئیم و هم از مقامات مُلکی آنان! باید از جنبه الگوئی و اسوه بودن آنها بگوییم و نباید به صرف ابراز عشق اکتفا نماییم.
۲) غلو
دیگر آسیب، طرح مسایل غلوآمیز در عزاداری‌هاست "حسین اللهی شدن"! "زینب اللهی شدن"! و از این رهگذر خود را مقدس جلوه دادن. قرآن کریم از غلو نهی می کند "یا اهل الکتاب لا تغلوا فی دینکم ولا تقولوا علی الله الا الحق." (۲۶) ای اهل کتاب، غلو در دین نکنید و بر خدا جز حق نگویید. "قل یا اهل الکتاب لا تغلوا فی دینکم." (۲۷) ای اهل کتاب در دینتان غلو نکنید. پیامبر(ص) فرمود: "ایکم والغلو فی الدین فانما هلک من کان قبلکم بالغلو فی الدین"(۲۸). از غلو در دین بپرهیزید، گذشتگان شما با غلو در دین هلاک شدند. امامان ما شدیدترین برخورد را با غُلات داشتند. امیرالمؤمنین(ع) فرمود: "اللهم انی بریء من الغلاه کبراءه عیسی بن مریم من النصاری اللهم اخذلهم ابداً ولا تنتصر منهم احداً"(۲۹)؛ خدایا من از غلات بیزارم همانند بیزاری حضرت عیسی از نصاری. خدایا آنها را تا همیشه خوار کن و هیچ کدام از آنها را یاری مکن. و برخی از غلاتی را که مدعی ربوبیت مولا علی(ع) بودند سوزاند(۳۰). امام صادق(ع) فرمود: "احذروا علی شبابکم الغلاه لا یفسدوهم فان الغلاه شر خلق الله یصغرون عظمه الله و یدعون الربوبیه لعبادالله و الله ان الغلاه اشر من الیهود النصاری و المجوس و الذین اشرکوا"(۳۱)؛ از جوانان خود از شر غلات بر حذر باشید مباد آنها را فاسد کنند همانند غلات بدترین بندگان خدا هستند عظمت خداوند را تحقیر کرد و ادعای خدائی برای بندگان خدا دارند. به خدا قسم غلات بدتر از یهود و نصاری و مجوس و مشرکان هستند. امام رضا(ع) فرمود: "لعن الله الغلاه ... لا تقاعدوا هم ولا تصادقوا هم و ابرأء منهم بریء الله منهم"(۳۲)؛ خدا غلات را لعنت کند... همنشین اینها نشوید طرح دوستی با آنها نریزید، همان گونه که خداوند از انها برائت جسته شما هم برائت بجویید.در رابطه با غلات چهار کتاب زیر خواندنی است:
۱) الجذور التاریخیه و النفسیه للغلو و الغلاه تألیف سامی العزیزی؛
۲) شبهه الغلو عنه الشیعه تألیف دکتر عبدالرسول غفار؛
۳) پژوهشی درباره طوایف غلاه تا پایان غیبت صغری و موضع ائمه در این باره تألیف اسکندر اسفندیاری،
۴) غالیان کاوشی در جریان ها و برآیندها تألیف نعمت الله صفری فروشانی.
با این همه انزجاری که ما از اهل بیت(ع) از غلات می بینیم متأسفانه می بینیم که همچنان در برخی از عزاداری ها باز نمونه هایی از غلو مطرح می شود که تأثیر فراوانی در تخریب چهره ائمه(ع) داشته و دارد و سبب می شود چهره شیعه که پیوسته چهره ای دین مدار و منطقی بوده، چهره ای تحریف شده و نادرست معرفی گردد.
۳) دروغ
عرضه دروغ در این عرصه ها، آفت دیگر این مجالس است. ما معتقد نیستیم که هدف وسیله را توجیه کند و چون هدف مقدس است پس از دروغ استفاده شود. این دردی است که صد سال قبل مرحوم محدث نوری در "لؤلؤ و مرجان" از آن نالیده و به نحو مبسوط در نکوهش دروغ و دروغگویی در عزاها سخن گفته اند و نمونه هایی هم آورده اند. شهید مطهری درباره این کتاب می گوید که من خیال نمی کنم در هیچ کتاب درباره دروغ به طور کلی به اندازه ای که در این کتاب بحث شده، بحث شده باشد. چنین کتابی شاید در دنیا وجود نداشته باشد(۳۳).
نقل چند نکته در اینجا گفتنی است:
۱) برخی مطالبی که در رابطه با سالار شهیدان گفته می شود دروغ بودنش بیّن است مثل آن که گفته می شود طول نیزه سنان ۶۰ ذراع بوده و از بهشت آمده و یا عدد کسانی که با امام حسین جنگیدند ۰۰۰/۶۰۰ نفر سواره بودند، یک میلیون پیاده! و یا ۰۰۰/۸۰۰ نفر! امام حسین ۰۰۰/۳۰۰ نفر آنها را کشت، حضرت عباس ۰۰۰/۲۵ نفر آنها را! در حالی که نص تاریخی مورد اعتماد می گوید عدد لشکر یزید ۰۰۰/۳۰ یا ۰۰۰/۸۰ یا ۰۰۰/۱۰۰ بیشتر نبوده است و عدد کسانی که سیدالشهدا کشته ۱۸۰۰ نفر بوده اند... برخی مطالب است که دروغ بودنش بیّن نیست ما باید در برابر مطالب دروغ بیّن، موضع داشته باشیم اما دروغ غیر بیّن را باید تأمل کرد.
۲) باید توجه داشت پرورش روضه یعنی متن را محور قرار دادن و همان را توضیح دادن دروغ نیست، آن چنانکه زبان حال هم اگر وهن آمیز نباشد دروغ نیست.
۳) ملاک صحت و سقم و راست و دروغ بودن هم تنها منابع معروف نیست، چه بسا مطلبی که در منابع دست دوم هست و صادق است و چه بسا مطلبی که در منابع دست اول هست و دروغ است. به هر حال دروغ از آفات همیشه مجالس عزا بوده است لیکن حرف این است فراوانند کسانی که می خواهند روضه درست بخوانند ولیکن منبع مورد اعتماد ندارد منابعی مثل نفس المهموم، لهوف و... بخشی از روضه های راست است نه همه آنها.
در اینجا، جا دارد که از حوزه های علمیه گله کنیم که آیا این همه که از روضه های دروغ می نالید آیا گامی در جهت تدوین روضه های درست برداشته اید؟ سوگوارانه باید گفت نه. فراوانند جوان های متدینی که می‌گویند ما می خواهیم روضه درست و صحیح بخوانیم شما کتاب به ما معرفی کنید، ولی متأسفانه کار نشده است. به هر حال دروغ همیشه حرام است به ویژه آنجا که با آن مقدسات هتک شود. مسوغات کذب (مواردی که اجازه دروغ گفتن داریم) در فقه ما روشن است: یکی در مقام ضرورت است "الدین اکره و قلبه مطمئن بالایمان" و دیگر جهت اصلاح بین مردم "المصلح لیس بکذاب". هیچ نداریم که گریاندن مردم برای اهل بیت(ع) هم از مسوغات کذب است!
۴) مطالب ذلت آمیز
طرح مطالب ذلت آمیز، تعبیرهایی همچون زینب مضطر و... امام زین العابدین بیمار و... که ذلت از ساحت مقدس اهل بیت(ع) به دور است. که: "ولله العزهٔ و لرسوله و للمؤمنین"(۳۴) حسینی که نه تنها خودش نماد عزت است حتی به بازماندگان خویش هم تأکید بر حفظ عزت دارد: "یا اختی انی اقسمت علیک فابرئ قسمی لا تشقی علی حبیبا ولا تخمشی علی وجهاً ولا تدعی علیّ بالویل و الثبور اذا انا هلکت"(۳۵)؛ خواهرم تو را قسم می دهم که پس از من گریبان چاک مزن، سیلی بر صورت مزن، و بر من واژه های وای و نابودی را به کار مبر. آن وقت با این همه تأکید کسی بیاید بگوید: پس از آن که عبیدالله بن زیاد عمربن سعد را به سوی امام حسین(ع) فرستاد تا با آن حضرت بجنگد (چون انبوه سپاهیان عمرسعد را دید و فهمید که با یاران اندکش توان مقابله با آنها را ندارد) به عمربن سعد گفت یکی از سه پیشنهاد مرا بپذیر:
۱) رهایم کن از همان راهی که آمدم برگردم!
۲) یا بگذار بروم به مرز و سرحدات ترک و با آنها بجنگم!
۳) و یا مرا پیش یزید ببر تا دستم را در دست او بگذارم و با او بیعت کنم تا او خودش درباره من حکم کند!
عمربن سعد این سه پییشنهاد را از طرف امام حسین(ع) به ابن زیاد گزارش داد اما ابن زیاد هیچ کدام را قبول نکرد و به عمرسعد نوشت حسین بیش از این دو راه ندارد یا باید زیر فرمان من درآید و به حکم من تسلیم شود و یا کشته شود!
این قطعاً دروغ است ذلت است، و با ساحت مقدس سیدالشهدا(ع) سازگاری ندارد گرچه آن را ابن قتیبه دینوری، ابوالفرج اصفهانی، ابن عساکر دمشقی، ابن اثیر جزری و مانند آنها نقل کرده اند.
پی نوشت ها:
۱. شورا، آیه ۲۳.
۲. حج / ۳۲.
۳. نساء / ۴۸.
۴. سنن ابن ماجه، ج ۱، ص ۸۸.
۵. مقتل خوارزمی، ج ۱، ص ۸۸.
۶. مجمع الزوائد هیثمی، ج ۹، ص ۱۸۹.
۷. مقتل خوارزمی، ج ۱، ص ۱۵۹.
۸. مقتل خوارزمی، ج ۲، ص ۱۶۷.
۹. در این زمینه ر.ک: سیرتنا و سنتنا سیره نبینا از مرحوم علامه امینی و کتاب اقناع اللائم از مرحوم سید محسن امین.
۱۰. کامل الزیارات، ص ۱۷۴.
۱۱. قیام عاشورا در کلام و بیان امام خمینی.
۱۲. همان.
۱۳. همان.
۱۴. روزنامه جمهوری اسلامی ۵/۳/۸۳.
۱۵. کشف الاسرار، ص ۱۷۳.
۱۶. کشف الاسرار، ص ۱۴۱.
۱۷. سوره شوری، ۲۳.
۱۸. سوره سبأ، ۴۷.
۱۹. سوره فرقان، ۵۷.
۲۰. اهل البیت فی الکتاب و السنه.
۲۱. نهج البلاغه، خطبه ۹۷.
۲۲. اهل البیت فی الکتاب و السنه، ص ۱۰۱ به نقل از کشف الغمه، ج ۲، ص ۳۵. امالی طوسی، ۴۸۳، کفایه الاثر، ص ۱۱۱.
۲۳. مجله هیأت ماهنامه تخصصی هیأت رزمندگان اسلام شماره ۹، ص ۵ و ص ۶.
۲۴. الغدیر، ج ۲، ص ۲۹۵.
۲۵.الغدیر، ج ۲، ص ۳۰۷، الانمانی، ج ۱۷، ص ۴۳.
۲۶. سوره نساء، آیه ۱۷۱.
۲۷. سوره مائده، آیه ۷۷.
۲۸. مسند احمد بن حنبل.
۲۹. بحارالانوار، ج ۲۵، ص ۲۸۴.
۳۰. بحارالانوار، ج ۱۸، ص ۵۵۲/ مستدرک الوسائل، ج ۱۸، ص ۱۷.
۳۱. بحارالانوار، ج ۲۵، ص ۲۶۶.
۳۲. اهل البیت فی الکتاب و السنه.
۳۳. مجموعه آثار، ج ۱۷، ص ۶۱۳.
۳۴. سوره منافقون، آیه ۸.
۳۵. ارشاد مفید ۲۶۰. ۲۵۹/ تاریخ طبری، ج ۴، ص ۳۱۸ و ص ۳۱۹.
منبع : تبیان


همچنین مشاهده کنید