سه شنبه, ۲۸ فروردین, ۱۴۰۳ / 16 April, 2024
مجله ویستا

پرتوی از سیره و سیمای امام محمد باقرعلیه السلام


پرتوی از سیره و سیمای امام محمد باقرعلیه السلام
امام باقر علیه السلام می فرماید:
« أُوصیكَ بِخَمْس: إِنْ ظُلِمْتَ فَلا تَظْلِمْ وَ إِنْ خانُوكَ فَلا تَخُنْ، وَ إِنْ كُذِّبْتَ فَلا تَغْضَبْ، وَ إِنْ مُدِحْتَ فَلا تَفْرَحْ وَ إِنْ ذُمِمْتَ فَلا تَجْزَعْ » (بحار الانوار، ج ۷۵ ، ص۱۶۲)
تو را به پنج چیز سفارش می كنم:
۱- اگر مورد ستم واقع شدی، ستم مكن؛
۲ـ اگر به تو خیانت كردند، خیانت مكن؛
۳ـ اگر تكذیبت كردند، خشمگین مشو؛
۴ـ اگر مدحت كردند، شاد مشو؛
۵ـ و اگر نكوهشت كردند بیتابی مكن .
حضرت امام محمد باقرعلیه السلام اول ماه رجب، یا سوم صفر سال ۵۷ هجری قمری در مدینه متولد گردید.پدر بزرگوارش، حضرت علی بن الحسین، زین العابدین علیه السلام، و مادر مكرّمه اش، فاطمه معروف به «امّ عبدالله» دختر امام حسن مجتبی میباشد. از این رو، آن حضرت از ناحیه پدر و مادر به بنی هاشم منسوب است.
شهادت امام باقر علیه السلام در روز دوشنبه ۷ ذیحجّه سال ۱۱۴ هجری قمری در ۵۷ سالگی، به دستور هشام بن عبدالملك خلیفه اموی، به وسیله خوراندن سمّ، اتفاق افتاد و مزار شریفش در مدینه در قبرستان بقیع می باشد.
آن حضرت یكی از اطفال اسیر فاجعه كربلا بود كه در آن وقت سه سال و شش ماه و ده روز از سن مباركش می‌گذشت.
حضرت باقرعلیه السلام به علم و دانش و فضیلت و تقوا معروف بود و پیوسته مرجع حل مشكلات علمی مسلمانان به شمار می رفت.وجود امام محمد باقرعلیه السلام مقدمه ای بود برای بیداری امت. زیرا مردم، او را نشانه ی فرزند كسانی میدانستند كه جان خود را فدا كردند تا موج انحراف ـ كه نزدیك بود نشانه های اسلام را از میان ببرد ـ متوقف گردد.
امام باقرعلیه السلام بر آن شد تا انحراف حاكمان و دوری آنان از حقایق اسلام را به مردم بفهماند و بر مسلمانان آشكار سازد كه چنان اموری تحقق یافته است.
در موسم حج، از عراق و خراسان و دیگر شهرها، هزاران مسلمان از او فتوا میخواستند و از هر باب از معارف اسلام از ایشان می پرسیدند.
هشام بن عبدالملك خلیفه نابكار اموی وقتی به امام علیه السلام اشارت میكند و میپرسد كه این شخص كیست؟ به او می گویند او كسی است كه مردم كوفه شیفته و مفتون اویند. این شخص، امام عراق است.
امام باقر علیه السلام شیعیان خود را چنین وصف می كند: «همانا شیعه ما، شیعه علی، با دست و دل گشاده و از سر گشاده دستی و بی ریایی از ما طرفداری می كنند و برای زنده نگاه داشتن دین، متحد و پشتیبان ما هستند. اگر خشمگین گردند، ستم نمی كنند و اگر خرسند باشند از اندازه نمی گذرند. برای آن كس كه همسایه آنان باشد بركت دارند و با هر كس كه با آنان مخالف باشد طریق مسالمت پیش میگیرند. و شیعه ما اطاعت خدا می كند.»
از سوی فقیهان بزرگ كه وابسته به حوزه های فكری و علمی بودند، مسائل دشوار در محضر او مطرح میشد و گفتگوهای بسیار با امام به عمل میآمد، از او پاسخ میخواستند تا امام را در تنگنا قرار دهند و در مقابل مردم او را به خاموشی وادارند، ولی آن حضرت با پاسخ‌های قانع كننده و مستدل و محكم خود آنان را به اعجاب وا می داشت.
حوزه علمی او برای صدها دانشمند و محدث كه تربیت كرده بود پایگاهی مهم به شمار میآمد.
جابر جعفی گوید: «ابوجعفر هفتاد هزار حدیث برای من روایت كرد.» و محمدبن مسلم گوید:«هر مسئله كه در نظرم دشوار می نمود از ابوجعفر علیه السلام میپرسیدم تا جایی كه سی هزار حدیث از او سؤال كردم.» امام باقر علیه السلام شیعیان خود را چنین وصف می كند: «همانا شیعه ما، شیعه علی، با دست و دل گشاده و از سر گشاده دستی و بی ریایی از ما طرفداری می كنند و برای زنده نگاه داشتن دین، متحد و پشتیبان ما هستند. اگر خشمگین گردند، ستم نمی كنند و اگر خرسند باشند از اندازه نمی گذرند. برای آن كس كه همسایه آنان باشد بركت دارند و با هر كس كه با آنان مخالف باشد طریق مسالمت پیش میگیرند. و شیعه ما اطاعت خدا می كند.»
●امام باقر علیه السلام و خلفای جور
امام باقرعلیه السلام با پنج خلیفه از خلفای بنی امیه معاصر بود كه عبارتند از:
۱ـ ولید بن عبدالملك
۲ـ سلیمان بن عبدالملك
۳ـ عمر بن عبدالعزیز
۴ـ یزید بن عبدالملك
۵ـ هشام بن عبدالملك.
و همه آنان جز عمر بن عبدالعزیز در ستمگری و استبداد و خودكامگی دست كمی از نیاكان خود نداشتند و پیوسته برای امام باقر علیه السلام مشكلاتی فراهم می نمودند.
ولی در عین حال، او از طریق تعلیم و تربیت، جنبشی علمی به وجود آورد و مقدمات تأسیس یك مركز علمی اسلامی را در دوران امامت خود پی ریزی كرد كه در زمان فرزند بزرگوارش امام جعفر صادق علیه السلام به نتیجه كامل رسید.
روش كار پیشوایان ما به ویژه امام سجاد و امام باقرعلیهم السلام كه در اوضاع فشار و خفقان به سر می بردند به شیوه مخفی و زیرزمینی بود، شیوه ای كه موجب میشد كسی از كارهای آنان مطلع نشود. همین كارهای پنهانی، گاهی كه آشكار می شد، خلفا را سخت عصبانی می نمود در نتیجه، وسایل تبعید و زندانی شدن آنها فراهم می شد.
سرانجام، امام باقر علیه السلام كه پیوسته مورد خشم و غضب خلیفه وقت، هشام بن عبدالملك بود، به وسیله ایادی او مسموم شد و در سال ۱۱۴ هجری به شهادت رسید. جنازه آن بزرگوار، كنار قبر پدر بزرگوارش، در قبرستان بقیع، به خاك سپرده شد.
عبدالله بن عطا یكی از شخصیت های علمی زمان امام، می گوید:«من هرگز دانشمندان اسلام را در هیچ محفل و مجمعی به اندازه محفل محمد بن علی علیه السلام از نظر علمی حقیر و كوچك ندیدم.» امام باقرعلیه السلام در سخنان خود، اغلب به آیات قرآن كریم استناد می نمود و از كلام خدا شاهد می آورد و می فرمود: «هر مطلبی را گفتم، از من بپرسید كه در كجای قرآن است تا آیه مربوط به آن موضوع را معرفی كنم.»
●فضل و دانش امام باقر علیه السلام
امام محمدباقر علیه السلام در دوران امامت خود، به نشر و پخش معارف دین به ویژه فقه و احكام اسلامی پرداخت و ضمن حل مشكلات علمی به تعلیم و تربیت شاگردانی فاضل و آگاه مانند: محمدبن مسلم، زرارهٔ بن اعین، ابونصیر، هشام بن سالم و جابربن یزید و حمران بن اعین و یریدبن معاویه عجلی، همت گماشت. آن حضرت در فضل و فضیلت، زهد و تقوا، اخلاق و معاشرت، سر آمد بزرگان بنی هاشم در عصر خود بود.آوازه علوم و دانش او چنان در اطراف و اكناف پیچیده بود كه ملقب به باقرالعلوم؛ یعنی شكافنده دانش ها گردید.
یكی از علمای بزرگ سنی به نام ابن حجر هیثمی درباره او می نویسد:« محمد باقر به اندازه ای گنج های پنهان معارف و دانش ها را آشكار ساخته، و حقایق احكام و حكمت ها و لطایف دانش ها را بیان نموده كه جز بر عناصر بی بصیرت یا بد سیرت پوشیده نیست و از همین جاست كه وی را شكافنده دانش و جامع علوم و برافروزنده پرچم دانش خوانده اند. »
عبدالله بن عطا یكی از شخصیت های علمی زمان امام، می گوید:«من هرگز دانشمندان اسلام را در هیچ محفل و مجمعی به اندازه محفل محمد بن علی علیه السلام از نظر علمی حقیر و كوچك ندیدم.» امام باقرعلیه السلام در سخنان خود، اغلب به آیات قرآن كریم استناد می نمود و از كلام خدا شاهد می آورد و می فرمود: « هر مطلبی را گفتم، از من بپرسید كه در كجای قرآن است تا آیه مربوط به آن موضوع را معرفی كنم.»
●نُه تیر بر قلب هشام
داستان مجلس تیراندازی که هشام بن عبدالملك ترتیب داد تا با شرکت دادن امام باقرعلیه السلام در مسابقه و به واسطه شكست ایشان، امام را در نظر مردم حقیر و كوچك جلوه دهد از وقایع جالب تاریخ زندگانی آن حضرت است؛ هشام مجلسی مهیا نمود و پیش از ورود امام (علیه السلام) به قصر خلافت، عده ای از درباریان را واداشت نشانه ای نصب كرده مشغول تیراندازی گردند.امام باقر وارد مجلس شد و اندكی نشست. ناگهان هشام رو به امام كرد و گفت: آیا مایلید در مسابقه تیراندازی شركت نمایید؟ حضرت فرمود: من دیگر پیر شده ام و وقت تیراندازی ام گذشته است، مرا معذور دار. هشام كه خیال می كرد فرصت خوبی به دست آورده و امام باقر را با شكست مواجه ساخته است، اصرار و پافشاری كرد و وی را سوگند داد و همزمان به یكی از بزرگان بنی امیه اشاره كرد كه تیر و كمان خود را به آن حضرت بدهد.
امام (علیه السلام) دست برد و كمان را گرفت و تیری در چله كمان نهاد و نشانه گیری كرد و تیر را درست به قلبِ هدف زد! آن گاه تیر دوم را به كمان گذاشت و رها كرد و این بار تیر در چوبه تیر قبلی نشست و آن را شكافت! تیر سوم نیز به تیر دوم اصابت كرد و به همین ترتیب نُه تیر پرتاب نمود كه هر كدام به چوبه تیرِ قبلی خورد! این عمل شگفت انگیز، حاضران را به شدت تحت تأثیر قرار داد و اعجاب و تحسین همه را برانگیخت.هشام سخت تحت تأثیر قرار گرفت و بی اختیار گفت: آفرین بر تو ای اباجعفر! تو سر آمد تیراندازان عرب و عجم هستی، چگونه می گفتی پیر شده ام ؟! آن گاه سر به زیر افكند و لحظه ای به فكر فرو رفت.
سپس امام باقر و فرزند برومندش امام صادق (علیهماالسلام) را در جایگاه مخصوص كنار خود جای داد و فوق‌العاده تجلیل و احترام كرد و رو به امام كرد و گفت: قریش از پرتو وجود تو شایسته سروری بر عرب و عجم است. این تیراندازی را چه كسی به تو یاد داده است و در چه مدتی آن را فرا گرفته ای؟
حضرت فرمود: می دانی كه اهل مدینه به این كار عادت دارند، من نیز در ایام جوانی مدتی به این كار سرگرم بودم ولی بعد آن را رها كردم، امروز چون تو اصرار كردی ناگزیر پذیرفتم.
هشام گفت: آیا جعفر نیز مانند تو در تیراندازی مهارت دارد؟ امام فرمود: ما خاندان، اكمال دین و اتمام نعمت را كه در آیه « أَلْیَوْمَ أكْمَلْتُ لَكُمْ دینَكُمْ» آمده از یكدیگر به ارث میبریم و هرگز زمین از چنین افرادی خالی نمی ماند.
منبع : تبیان


همچنین مشاهده کنید