پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا


پاسخگویی و دولت پاسخگو


پاسخگویی و دولت پاسخگو
پاسخگویی (ACCOUNTABILITY) یكی از چالشهایی است كه دولتها امروزه با آن مواجه هستند. امروزه دولتهـــــا بایستی نسبت به خط مشی ها و اقداماتشان پاسخگو باشند.
هر دولتی نیازمند یك سیستم پاسخگو است و لازمه دموكراسی، داشتن یك سیستم پاسخگویــی مناسب است. سازمانهای دولتی، به وسیله مردم و برای مردم ایجاد می شوند و می بایست در برابر آنها پاسخگو باشند. رابطه بین دولت و شهروندان، سیستم پاسخگویی را شكل می دهد كه به موجب آن، سازمانهای دولتی وظایف مربوط را انجام می دهند و شهروندان اجازه می دهند كه این وظایف انجام شوند، مشروط بر اینكه وكیل از حد خود تجاوز نكند و پاسخگو باشد. (هیوز، ۱۳۷۷، ۲۸۹ و ۲۸۸)
در این مقاله، موضوع پاسخگویی با تاكید بر پـــــاسخگو بودن دولت موردمطالعه قرار می گیرد. برهمین اساس، ابتدا به تعبیر و تفسیرهایی اشاره می شود كه از زوایای مختلف نسبت به پاسخگویی انجام گرفته و سپس رهنمودهایی برای پاسخگویی بهتر دولت ارائه می شود.
پاسخگویی مبنای هر جامعه ای است كه ادعا می كند، دموكراتیك است. امروزه دستگاههای دولتی با نوعی تعارض و دوگانگی مواجه اند: از یك سو، در مقابل مردمان و سازمانهــــای ملی خود احساس مسئولیت می كنند و باید در برابر نیازهای آنان پاسخگو باشند و ازسوی دیگر، الزامات بین المللی و نیروهای جهانی آنان را وادار به اعمال روشها و شیوه هایی می كند كه درعمل مغایر خواست و انتظارات شهروندان آنهاست. (الوانی، ۱۳۸۲، ۱۶ و ۱۷).
پاسخگویی درحال گذر از شكلهای قدیمی مسئـــولیت به طرف سایر شكلها، بویژه سیستم های مدیریت كارآمدتر و پاسخگوتر است. هدف اصلی رویكرد مدیریتی پیش از آنكه رعایت قوانین و مقررات باشد، تحقق اهداف، افزایش پاسخگویی به مشتری و بذل توجه به هزینه ها و استفاده از منابع محدود به موثرترین شكل است. (هیوز، ۱۳۷۷، ۲۹۴)
● مفهومی به نام پاسخگویی
پاسخگویی از دیدگاه نظریه پردازان و صاحبنظران علم، به گونه های مختلفی تفسیر شده است، تاریخ دانان، روانشناسان و... هركــدام به صورتهای مختلفی آن را تفسیر كرده اند.
تاریخ دانان معتقدند كه پاسخگویی نه تنها به وسیله دولت شهرهای یونان بلكه به وسیله دولتهای نواحی نیل و دولتهای روم و اروپایی قرون وسطی نیز به كار برده شده است.
حضرت علی (ع) برای اطمینان از پاسخگویی اداری، اداره ای را به نام دارالقصاص ایجاد كرد. این اداره شبیه به اداره استیناف امروزی است كه برای شنیدن شكایات شهروندان در باب سوءاستفاده یا سوءعملكرد (كاركنان) اداره تشكیل شده است (الوانی، دانایی فرد، ۱۳۸۰، ۲۴۳).
پاسخگویی حداقل در دیدگاه فرهنگ غربی دارای هر دو اثر مثبت و منفی است. یعنی پاسخگویی می تواند هم پتانسیلی برای افزایش بهره وری باشد و هم تحت شرایط معین ریسك انجام وظایف معینی را افزایش دهد و بنابراین، به طورواقعی عملكرد را كاهش دهد.
درعین حال ممكن است باعث افزایش سطح استرس در سازمانها شود. (TAYLOR, SUMMER HILL, SWISHER, ۲۰۰۲, ۱)
● تعاریف پاسخگویی
پاسخگویی: تعهد یك فرد است برای پاسخگویی نسبت به انجام مسئولیتهایی كه به او محول شده است.
راندرسون (۱۹۷۱) بیان می كند توجیه كردن، گزارش دادن و تشریح كردن، جنبه های مهم پاسخگو هستند. پاسخگویی شناخت حقوق عمومی است تا اینكه بدانیم چه اعمالی باید انجام گیرد. انواع پاسخگویی عبارتند از:
۱ - پاسخگویی عمومی: مدیران سازمانهای دولتی در برابر شهروندان یا نمایندگان منتخب آنان پاسخگو هستند؛
۲ - پاسخگویی مدیریتی: این پاسخگویی در برابر مـــدیر ارشد یا مدیر بالادست صورت می گیرد؛
۳ - پاسخگویی مالی: مدیران سازمانها در مقابل وجوه پاسخگو هستند كه بابت اجرای طرح یا پروژه دریافت می كند؛
۴ - پاسخگویی سیاسی: این پاسخگویی در برابر نهادی است كه مشروعیت سیاسی دارد؛
۵ - پاسخگویی حرفه ای: در مقابل همكاران متخصص و حرفه ای خود پاسخگو هستند؛
۶ - پاسخگویی قانونی: این پاسخگویی در برابر مراجع قضایی صورت می گیرد.
۷ - پاسخگویی اجتماعی: پاسخگویی، تعهد در قبال مسئولیت واگذار شده است. از این رو، پاسخگو بودن، دلالت بر نوعی رابطه رسمی دارد كه در آن اختیارات از یك طرف به طرف دیگر محول شده (بزرگی، ۱۳۸۲، ۴۱).
● چارچوبی برای پاسخگویی دولت
۱ - تعیین اهداف قابل اندازه گیری و مسئولیتها: ابتدا دولت اولویتهای اصلی اش را در سه بخش، مردم، رفاه، حفاظت بیان می دارد. هدف خط مشی گذاریهای دولت بیانگر آن چیزی است كه دولت می خواهد در سه مورد فوق به آنها دست یابد.
اهداف مربوط به خط مشی گذاری، نتایج موردانتظاری هستند كه به عنوان معیارهای اصلی اندازه گیری برای ارزیابی دولت به كار برده می شوند. در ارتباط با بخش مردم یك نمونه از معیار اندازه گیری اصلی برای ارزیابی یك نتیجه موردانتظار امید به زندگی در بدو تولد است.
بخشهای اصلی، اهداف خط مشی گذاری، نتایج، استراتژی ها و معیارهای اندازه گیری عملكـــرد از طریق فرایندهای سیاسی ایجاد می شوند.
این فرایندها شامل تصمیمات مشاركتی و سایر اشكال مشاوره با اعضا هستند.
همچنین تجزیه وتحلیل شفاف عملكرد دولت اطلاعات مهمی را ارائه خواهدكرد. بعداز ارزیابی اطلاعات، كابینه و كمیته های پارلمانی یك برنامه كلـــی برای دولت تنظیم می كنند. این برنامه درقالب برنامه های چهــــارساله دولت، بودجه سالانه منعكس می گردد و از طریق سخنرانیهای سیاسی و مقالات، خط مشی گذاری بیان می شود.
وزیران مسئولیت و اختیار لازم را برای رسیدن به نتایج موردانتظار كسب می كنند. سپس وزارتخانه ها برنامه هایی را كه ازطریق آنها باید به اهدافشان برسند، تهیه می كنند.
اهداف وزاتخانه از اهداف تنظیم شده در دولت نشأت می گیرند.
برنامه های وزارتخانه معمولاً برای واگذاری مسئولیتها و اختیار به سازمانهای زیرمجموعه وزارتخانه ها به كار برده می شوند. بودجه ها و برنامه های وزارتخانه ها، در برنامه ها و بودجه های دولت برای ارائه به مجلس وجهت تصویب آورده شود.
۲ - برنامه های موردنیاز: همانطور كه اشاره شد برنامه های وزارتخانه بیانگر استراتژی هایی است كه برای رسیدن به نتایج دنبال می شوند. این برنامه ها، سازمانهای مسئول را برای اجرای استراتژی ها و نتایجی كه این سازمانها باید به آن دست یابند، مشخص می سازند.
برنامه های سازمانهای اجرایی در ارتباط با برنامه های وزارتخانه ها به وسیله وزیران، كمیته های پارلمانی دولت موردبازنگری قرار گرفته و اصلاح می شود. سپس ازطریق فرایندهای برنامه ریزی درمورد نتایج موردانتظار در بخشهای مختلف توافق حاصل می شود. برنامه می تواند به عنوان یك قرارداد بین سازمان اجرایی و وزیر درنظر گرفته شود. این برنامه ها، نتایج موردانتظار، هزینه ها و معیارهای ارزیــــــابی عملكرد را مشخص می سازند. وزیران سازمانهای اجرایی را نسبت به نتایجی كه با برنامه های آنها مربوط می شود پاسخگو می دانند. سازمانهای اجرایی همچنین فرایندهایی را ایجاد می كنند كه به دستیابی به نتایج موردانتظار منجر گردد.
۳ - انجام كار و نظارت بر پیشرفت كار: این مرحله ای است كه بیشترین زمان و انرژی سازمان اجرایی بر آن متمركز است. برنامه ها و تعهدات سازمانهای اجرایی بایستی اكنون تحقق یابد. مجموعه ها تمایل دارند تا نیروی انسان و سایر منابع را برای رسیدن به اهداف موردنظر به خدمت بگیرند. در طول این زمان رؤسای سازمانهای اجرایی بر عملكرد سازمانشان در ارتباط با برنامه ها نظارت دارند و پیشرفت كار را گزارش می دهند.
برنامه ها و بخشها همه بر اهداف سازمانهای اجرایی و اهداف دولت متمركز است كه در فرایند خط مشی گذاری مشخص كرده است. كاركنان سپس اهداف سازمانشان را درك می كنند و می دانند كه چگونه بایستی در رسیدن به اهداف خط مشی دولت مشاركت كنند. سیستم هایی برای جمع آوری اطلاعات عملكرد تنظیم شده اند كه نتایج واقعی را با نتایج برنامه ریزی شده مطابقت می دهند. این سیستم ها اطلاعات ریزشده را برای كمك به افراد در اداره كارشان، خلاصه كردن نتایج برای گزارش دهـــی به سازمانهای اجرایی فراهم می آورند.
۴ - گزارش دهی براساس نتایج: گزارشها درنهایت علنی می شوند. رؤسای سازمانهای اجرایی نتایج واقعی را در مقایسه با نتایج موردانتظار به وزیر گزارش می دهند سپس وزیران اطلاعات فراهم شده ازطریق گزارشهای عملكردی سازمانهای اجرایی را به كابینه ارائه می دهند و سپس این اطلاعات به صــــورت دسته بندی دراختیار مجلس قرار می گیرند. مجلس قانونگذاری و كابینه سپس می تواند نتایج به دست آمده سازمانهای اجرایی در ارتباط با برنامه های دولت را موردارزیابی قرار دهند. این گزارشها مبنایی است برای یك كاسه كردن گزارشهای وزارتخانه ها و همچنین كمك درجهت تشریح نتایج این گزارشها.
۵ - ارزیابی نتایج و ارائه بازخور: ارزیابی نتایج اطلاعات لازم را برای تصمیم گیرندگان درمورد اینكه چه تغییراتی موردنیاز است، چگونه این تغییرات باید انجام شوند و چگونه تخصیص منــــابع باید اصلاح شود، فراهم می آورد.
ارزیابیها در ارتباط با برنامه ها انجــــام می گیرد تا تعیین كنیم آیا نتایج به دست آمده پیشرفت داشته اند و چه ارزشی از پول هزینه شده به دست آمده است. ارزیابیها و توصیه ها برای اقدامات اصلاحـــــی بایستی به موقع، به گونـــــه ای ارائه شوند كه بتوانند بر تصمیم گیریهای سازمانهای اجرایی موثر باشند. رؤسای سازمانهای اجرایی، وزیران، كابینه، و اعضای مجلس قانـــــونگذاری (ازطریق كمیته های پاسخگویی عمومی) همه در ارتباط با ارزیابی عملكرد مسئول هستند.ارزیابیهایی كه به وسیله رؤسای سازمانهای اجرایی وزیران، كابینه، انجام می گیرد ابزارهای مدیریتی مهم اما داخلی هستند.
ارزیابیهایی كه به وسیله مجلس انجام می گیرد، عمومی بوده و بنابراین در ارتباط با پاسخگویی بین دولت و مردم حیاتی هستند. نقش اصلی مخالفان دولت، پرسش از دولت در ارتبـــــــاط با نتایج و خط مشی هایی است كه ارائه شده است. بنابراین، مخالفان خواهان پاسخگویی دولت بوده و از این طریق بازخورهای حیاتی را ارائه می دهند. بنابراین، اطلاعات حاصل از ارزیابیهای دولت درمورد بهبود برنامه های سال آتی حیاتی هستند.
ارزیابیها بایستی باعث اصلاح سازمانهـــای اجرایی، وزارتخانه و برنامه های كلی دولت گردند. آنها ممكن است نیاز به اصلاح قانون یا مقررات را نیز به صورت واضح نشان دهند. و طی زمان این ارزیابیها ممكن است منجر به تكامل فعالیتها گردد. (OFFICE OF AUDITOR GENERAL, ۱۹۹۷, ۱۲-۱۴)
● پاسخگویی در بخش خصوصی و دولتی
طبق نظریه پاسخگویی، هركسی كه به نام شخص یا گروهی این عمل را انجام می دهد، می بایست به همان شخص یا گروه نیز گزارش بدهد یا به نوعی در برابر آنها مسئول باشد. به عبارت دیگر، در چارچوب رابطه اصیل / وكیل، وكیل وظایف مــربوطه را به نام اصیل انجام می دهد و چگونگی انجام وظایف را گزارش می دهد. به منظور حصول اطمینان از انجام اقدامات لازم توسط صاحبان اختیار در راستای خواسته دارندگان نهایی اختیار، در هر كجا كه روابط سلسله مراتبی و یا رابطه ای بین وكیل و اصیل وجود دارد و نوعی پاسخگویی ضرورت پیدا می كند.
بخش خصوصی برای حصول اطمینان از اینكه این اقدامات یك كسب و كار در مسیر منافع نهایی صاحبان آن قرار دارد، خطوط روشنی از پاسخگویی را دراختیار دارد. انتظار آن است كه مدیریت یك شركت درجهت كسب منافع سهامداران اقدام كند. هیئت مدیره، طبق قانون و عرف مسئولیت دارد كه منافع شركت و سهامداران را تضمین كند. به عبارتی دیگر، در بخش خصوصی مدیرعامل و سایر مدیران در برابر هیئت مدیره و هیئت مدیره در برابر سهامداران پاسخگو هستند. بنابراین، خط روشنی از پاسخگویی مدیریت یا هیئت مدیره و نهایتاً سهامداران وجود دارد.
در بخش دولتی، هر دولتی نیازمند یك سیستم پاسخگویی است. دو نوع پاسخگویی وابسته به هم وجود دارد كه عبارتند از پاسخگویی سیاسی و پاسخگویی بوركراتیك یا مدیریتی پاسخگویی سیاسی به پاسخگویی دولت منتخب در برابر رأی دهندگان تعبیـــر می شود و پاسخگویی نوع دوم عمدتاً به پاسخگویی بوروكراسی در برابر دولت منتخب، اشاره دارد. سیستم پاسخگویی بخش اداری، دولت را به بخش سیاسی و درنهایت به جامعه، وصل می كند. یك سیستم دموكراتیك برپایه پاسخگویی استوار است و فرض بر آن است كه كلیه اقدامات دولت، درنهایت همان اقدامات شهروندان است كه ازطریق نمایندگان آنها انجام می شود. به قول اناهیو لازمه تامین منافع عمومی، طراحی دقیق یك ساختار پاسخگو است كه تا به این ترتیب شهروندان اطمینان حاصل كنند كه نهایت تلاش از طرف كسانـــی به عمل آمده است كه به نام آنها اقدام می كنند. اما به هرحال پاسخگویی در بخش دولتی با آنچه در بخش خصوصی وجود دارد، كاملاً متفاوت است. اغلب عقیده بر آن است كه موسسات دولتی در مقایسه با بخش خصوصی نه مسئول هستنــد و نه پاسخگو. (هیوز، ۱۳۷۷، ۲۸۴ - ۲۷۶)
● رهنمودهایی برای پاسخگویی دولت
پاسخگویی زمانی كه مسئولیتی واگذار شده و اختیار تفویض می شود، الزامی است. پاسخگویی تعهدی است برای جواب دادن به اجرای مسئولیتهایی كه به یك شخص واگذار شده است. مسئولیت با واژه نتایج موردانتظار تشریح می شــود. سازمانها اختیار را تفویض می كنند كه به نتایج موردانتظار همراه با محدودیتهایی برسند كه برای آنها وجود دارند.
در یك محیط كنترل شده و امرانه، تصمیمـــات در سطوح بالای سازمان اتخاذ می شوند. ولی در محیطی كه اختیار تفویض شده و توانمندسازی موردتاكید است، وزیران مسئولیتها را تفویض می كنند و كنترل مستقیم كمتری دارند. این امر باعث می شود كه وزیران به طور بالقوه كمتر مطمئن باشند كه مسئولیتهای آنها اجرا می شود و اهدافشان محقق می گردد. بنابراین، زمانی كه كنترل مركزی كاهش یافته یا از بین رفته باشد چارچوب پاسخگویی موثر موردنیاز است.
! ویژگیهای اصلی اطلاعات پاسخگویی عبارتند از: قابل درك بودن، مرتبط بودن، پایایی و قابل مقایسه بودن، همچنین هزینه فراهم كردن اطلاعات پاسخگویی نبایستی از منفعت موردنظر بیشتر باشد.
این اطلاعات باید دارای ویژگیهای زیر باشد:
۱ - قابل درك بودن: اطلاعات باید به نحوی فراهم شوند كه كاربران بتوانند این اطلاعات را بفهمند و به درك مناسبی از عملكرد یك سازمان دست یابند.
تشریح استفاده مناسب از اطلاعات، چگونگی تركیب این اطلاعات و نفوذ غیرقابل كنترل عواملی هستند كه در درك اطلاعات دخیلند.
۲ - مرتبط بودن: اطلاعات ارائه شده برای ارزیابیها و تصمیماتــــــی كه اتخاذ می شود بااهمیت است. مرتبط بودن یعنی اینكه اطلاعات به هنگام است.
۳ - پایایی: اطلاعات باید به دور از خطای ابزاری، بدون جهت گیری و قابل تصدیق باشد. كاربر باید یقین كند كه این اطلاعات همان چیزی است كه آنها خواهان آن هستند و یا اینكه این اطلاعات می تواند با دلیل و به صورت قابل قبولی ارائه گردد.
۴ - قابل مقایسه بودن: استفاده كنندگان از این اطلاعات قادرند اطلاعات را از یك سال به سال دیگر یا میان سازمانهای مشابه به هم مقایسه كنند.
۵ - سودمندی هزینه: فراهم كردن اطلاعات هزینه ای دارد،‌ هزینه به دست آوردن اطلاعات نباید بیش از منافع آن باشد، تجزیه و تحلیل منافع نبایستی محدود به منافع یك سازمان باشد و همچنین باید دربرگیرنده منافع قابل لمس به وسیله استفاده كنندگان اصلی اطلاعات باشد.
همه گزارشهای پاسخگویی بایستی اطلاعاتی درباره برون داده ها ارائه كنند.
نتایج موردانتظار باید به صورت شفاف و قابل اندازه گیری بیان شوند.
گزارشهای پاسخگـــویی باید ارتباطی بین هزینه های خط مشی و اطلاعات مربوط به تاثیرات خط مشی برقرار سازد.
گزارش پاسخگویی یك وزارتخانه بایستی همه سازمانهایی كه زیرمجموعه وزارتخانه بوده و باید به وزیر پاسخگو باشند را شامل شود.
هر سازمان و مجموعه پاسخگو به وزیر، بایستی گزارشهای عملكردی و برنامه هایی (شامل بودجه ها) مهیا كند.
برنامه ها بایستی به وسیله كسانی تهیه شود كه مسئولیتها به آنها واگذار شده است.
گزارشهای عملكردی (ازقبیل بیانیه های مالی، گزارشهای سالانه) بایستی نتایج واقعی را با نتایج برنامه ریزی شده مقایسه كنند.
گزارشهای پـــاسخگویی اصلی برنامه ها، بودجه ها و بیانیه های مالی را دربرمی گیرد.
انتشار اطلاعات عملكرد بایستی تحت نظارت باشد.
فرایندهای پاسخگویی در سازمانهای زیرمجموعه وزارتخانه ها بایستی
سازگار باشد، و از پاسخگویی به وزیر و مجلس حمایت كند. عوامل اساسی چارچوب پاسخگویی بایستی مشروعیت یابند.
●● نتیجه گیری
باتوجه به مطالبی كه ازنظر گذشت می توان نتیجه گرفت كه پاسخگو بودن دولت و سازمانهای دولتی، یك مزیت نسبی برای دولتها محسوب می شود.
امروزه دوبعد از پاسخگویی مدنظر است: بعد اول مربوط به پاسخگویی افراد و كاركنان در مقابل ذینفعان داخلی (سلسله مراتب سازمانی) و بعد دیگر آن مربوط به پاسخگویی در مقابل ذینفعان خارجی (ارباب رجوع) می شود.
لذا پاسخگویی در مقابل ذینفعان خارجی زمانی می تواند كاملاً منطقی به اجرا گذاشته شود كه اولاً سازمانها و به طوركلی دولتها ازنظام پاسخگویی درستی در داخل خود برخوردار بوده تا بدین وسیله مقدمات استفاده از ابزار برای پاسخگویی فراهم شود. ثانیاً در راستای حركت به سمت جامعه جهانی و شاخصهای مربوط به آن اقدامات لازم را انجام دهند.
لذا دولتها بایستی یك سیستم پاسخگویی ایجاد كنند كه از یك طرف پاسخگو بودن دولت را در مقابل شهروندان و ازطرفی دیگر در مقابل جامعه جهانی، مهیا سازد.
منابع و مأخذ:
۱ - آون هیوز، مدیریت دولتی نوین، ترجمه الوانی، شورینی، معمارزاده، انتشارات مروارید، چاپ سوم، ۱۳۸۰.
۲ - الوانی سیدمهدی، دانایی فرد، حسن، گفتارهای در فلسفه تئوریهای سازمانهای دولتی، ۱۳۸۰.
۳ - الوانی، سیدمهدی چالشهای مدیریت دولتی در عصر جهانی شده فصلنامه مدیریت و توسعه، شماره ۱۹.
۴ - بزرگی فرزاد، اهداف فردی سازمانی و اجتماعی ماهنامه تدبیر، شماره ۱۴۴، ۱۳۸۳.
۵ - C.L.TAYLOR, W.R. SUMMER HILL, AND M.E. SWISHER, ACCOUNTABILITY: A CROSS - CULTURAL PERSPECTIVE, UNIVERSITY OF FLORIDA.
۶ - OFFICE OF THE AUDITOR GENERAL, “GOVERNMENT ACCOUNTABILITY” ۱۹۹۷.
علی رشیدپور: دانشجوی دكتری مدیریت فرهنگی
امین رحیمی كیا: كارشناس ارشد مدیریت دولتی
منبع : ماهنامه تدبیر


همچنین مشاهده کنید