جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


بهشت شکلاتی


بهشت شکلاتی
● نگاهی به فیلم چارلی و كارخانه شكلات سازی پخش شده از سینما چهار
فیلم كمدی فانتزی چارلی و كارخانه شكلات سازی اثر تیم برتون از آن دست فیلم هایی است كه هر كودكی و حتی آدم بزرگ ها آرزوی ساخته شدن و دیدنش را داشتند. هر چند تم تقابل فقر و غنای فیلم و برتری فكری و پختگی طبقات حاشیه نشین نسبت به ثروتمندان كمی توی ذوق می زند ولی با وجود این برای مخاطب كودك پیام های غیرمستقیم آن جالب است. تصور وجود آبشار شكلاتی و صخره ای از كاكائو و دیگر تصاویر این بهشت شكلاتی فوق العاده وسوسه كننده و دل انگیز است. همچنین رابطه علت و معلولی فیلم هم قانع كننده و منطقی است. ویلی ونكا پسركی كه به واسطه داشتن پدری دندانپزشك و افراط او در برحذر داشتن كودكش از خوردن شكلات جهت آسیب نرسیدن به دندان هایش قربانی این امر می شود و از لذت بخش ترین شیرینی كودكانه یعنی شكلات منع می شود.
اما این یك روی قضیه است چرا كه بر اساس اصلی كه ممانعت بیشتر فرد را حریص می كند، ویلی كوچك حتی با وجود دهان سیم پیچی شده، در خفا كار خودش را می كند و این سختگیری بی رحمانه پدر باعث این شد كه او تصمیم بگیرد در آینده بزرگترین كارخانه شكلات سازی دنیا را راه اندازی كند و همین گونه هم می شود. تار موی سفید در سر ونكا او را به اندیشه انتخاب جانشین می اندازد و كسی كه لیاقت این كار مهم و حفظ دستاورد یك عمر تلاش ویلی را دارد باید از هر لحاظ شایسته باشد و این می طلبد كه داوطلبین امتحان پس بدهند. ونكا به خوبی می داند كه نه تنها كودكان بلكه حتی آدم بزرگ ها هم توانایی مقابله با وسوسه ها را ندارند پس دامی پهن می كند تا تنها كسی كه در آن نیفتاده و با شعورتر از بقیه بوده انتخاب شود. اجازه همراهی یك سرپرست با بچه ها هم نشان می دهد كه در نادانی و طمع بزرگترها كم از كودكان ندارند به خصوص صحنه ای كه دختربچه ركورددار جویدن آدامس همراه با تشویق مادرش به رغم تذكرات متعدد اطرافیان و سازنده اش ویلی ونكا اقدام به خوردن آدامس جدید ساخت كارخانه كه هنوز فرمولش تكمیل نشده می كند و به عوارض جانبی آن مبتلا شده و از دور مسابقه خارج می شود. یكی از دلایل لذتبخش بودن دیدن این فیلم از این رو است كه چون در سراسر جهان تنها پنج نفر شانس بازدید از كارخانه را پیدا می كنند و تماشاگر هم خود را به عنوان نفر ششم دعوت شده به این بازدید هیجان انگیز می بیند و با شادی این پنج نفر شریك می شود.
ایده سنجاب های تربیت شده برای تشخیص مغزدار بودن گردوها ایده خیلی تازه ای است به خصوص كه در ادامه با اقدام خودسرانه بروكا دخترك خودخواه برای تصاحب یكی از آنها و ناكامی و برملا شدن پوكی مغز او، همراه می شود كه طنز دلنشین تساوی زیاده خواهی و بی مغزی تلنگری هم به بچه ها و هم به بزرگترها است، آن هم بدون پرداختن به پیام های اخلاقی كلیشه ای.
از طرفی هر چند قبول پسربچه ای همچون چارلی كه با این سن از پیرمردهای با تجربه هم پخته تر عمل كند دشوار است اما چون فیلم فانتزی است بهتر است به جای اینگونه ایرادات از ایده های بكر آن لذت ببریم. نظیر امپالوسپاها كه عاشق دانه كاكائواند و به سبب مصرف آن سرشار از عشق هستند و محبت خود را همیشه به همه ابراز می دارند و با تمام وجود از رقص و آواز گرفته تا ساختن شكلات های متنوع در خدمت رسانی مانند فرشته ها همواره حاضرند. كوهستان كیك بستنی هم از قسمت های رویایی ذهن كودكان است كه در این كارخانه وجود دارد. مسافرت با كشتی شكلاتی در دریای كاكائوی مایع لذتی دارد كه شاید تنها كودكان آن را بفهمند. و دست آخر ادای دین تیم برتون به نابغه عالم سینما استنلی كوبریك و قرار دادن قطعه شكلاتی به جای سنگ معروف سیاه فیلم ادیسه فضایی ۲۰۰۱ كه انسان های میمون نما دور آن به خاطر اینكه نماد تمدن است جشن شادی گرفته اند. در پایان بازدید، هر یك از كودكان را با سرپرست همراهش در حالی می بینیم كه با تجسم بیرونی افكار و اعمالشان از كارخانه بیرون می آیند (محشور می شوند ). بروكا كه همراه پدر پولدارش توسط سنجاب ها به زباله دانی انداخته شده بود، همان طور كثیف و دو نفر بعدی هم كاكائویی و كبود رنگ خارج می شوند.
ویلی با نفی كامل سنت و والدینی كه همواره او را محدود می كنند به ظاهر آدم موفقی می شود، اما در نهایت احساس می كند چارلی فقیر از او خوشبخت تر و با اعتمادبه نفس تر است و همین مسئله سبب می شود تا پایان خوش فیلم رقم بخورد. فیلم با زبانی ساده در پی آن است تا زیاده خواهی و حرص و طمع و خودخواهی را به نقد بكشد و موفق هم می شود. اراده قوی چارلی و مقاومت او در برابر وسوسه ها، باورهای فكری ویلی ونكا را به چالش می كشاند و اینجا است كه تحول اساسی فیلم رقم می خورد. بریده روزنامه های روی دیوار اتاق پدر ویلی ونكا نشانگر درستی حرف های چارلی است. او در تمام این همه سال به پسرش افتخار می كرده و از دور مواظب او بوده است.
فیلم از برخی جهات قابل مقایسه با فیلم زیبای ژان پیر ژونه، سرگذشت شگفت انگیز آملی پولن است. مایه های طنز و كمدی ظریف، به تصویر كشیدن دنیایی جدید و خاص، زاویه دید و نگرش متفاوت و به دور از روزمرگی قهرمان فیلم، جست وجوی خوشبختی در دل دنیای پیچیده و سرسام آور امروزی در عنصر محبت و توجه به همنوع را می توان از موارد آن ذكر كرد.
مجتبی عبداللهی
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید