پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

«فروغی‌» تکیه‌گاه امن پهلوی اول و دوم


«فروغی‌»  تکیه‌گاه امن پهلوی اول و دوم
۲۳ اردیبهشت ۱۳۰۹ محمدعلی فروغی‌، سیاستمداری كه در فراهم‌سازی زمینه‌های تعرض فرهنگی غرب در قرن جاری به ایران نقش اساسی را داشت. به وزارت خارجه ایران منصوب شد وی در حفظ و تحكیم شیرازه حكومت رضاخان و فرزندش، تكیه‌گاه اصلی محسوب می‌شد.
فروغی، ۱۲۵۴ش. در تهران متولد شد. پدرش محمدحسین ـ ذكاءالملك ـ از ادیبان، شعرا و دانشمندان عصر ناصرالدین شاه قاجار بود. در بعضی منابع تاریخی خاندان فروغی اصالتاً یهودی دانسته شده كه برای تجارت به اصفهان آمده‌اند. فروغی در خلال تحصیلات خود زبان عربی و فرانسه و علوم ریاضی‌، فیزیك‌، شیمی و طبیعی را فراگرفت . وی در مدرسه دارالفنون به تحصیل در رشته پزشكی و داروسازی مشغول شد، اما پیش از پایان تحصیلات، این رشته را رها كرده و به تحصیل فلسفه و ادبیات و تكمیل زبانهای فرانسه و انگلیسی اهتمام ورزید. فروغی در حین تحصیل، تحت تأثیر میرزاملكم خان كه از پیش‌كسوتان ترویج فرهنگ غرب و فراماسونری در ایران بود، قرار گرفت و به تدریج خود به یكی از برجسته‌ترین متفكران غربگرا در ایران تبدیل شد. فروغی كه مترجم اسناد بنیادین فراماسونری از زبان فرانسه به فارسی بود، در ۳۲ سالگی از بنیانگذاران لژ بیداری در ایران بود۱. او مشاغل دولتی خود را با مترجمی در وزارت «انطباعات‌» (وزارت ارشاد) آغازكرد و سپس در سالهای آخر حكومت مظفرالدین شاه مدرس مدرسه عالی علوم سیاسی و رئیس «دارالانشاء» شد. او در این سالها كتابهای «ثروت ملل‌» و «تاریخ ملل مشرق زمین‌» را ترجمه كرد.
در ۱۲۸۶ ش. كه محمد حسین ـ ذكاءالملك ـ درگذشت، لقب و شغل وی به فرزندش داده شده و فروغی به ریاست مدرسه عالی علوم سیاسی رسید.
پس از صدور فرمان مشروطیت و تشكیل مجلس شورای ملی، به دعوت صنیع الدوله ـ اولین رئیس مجلس‌ـ تصدی دبیرخانه مجلس را بر عهده گرفت و تشكیلاتی مطابق با مجالس اروپایی پی‌ریزی كرد
محمدعلی فروغی درانتخابات دوردوم مجلس شورای ملی كه پس از خلع محمدعلی شاه قاجار از سلطنت انجام شد از تهران وكیل شد و درهمان دوره پس از «مستشارالدوله صادق‌» به ریاست مجلس نیز برگزیده شد. او در همین ایام در طول هفته چند ساعت به «احمدشاه‌» كه هنوز به سن بلوغ نرسیده بود، درس می‌داد.
فروغی در دوره سوم نیز وكیل شد اما چند ماهی بیشتر درمجلس نماند و در ۱۲۹۰ ش. در كابینه صمصام السلطنه بختیاری‌، وزارت مالیه‌، در كابینه مشیرالدوله وزیر عدلیه‌، در كابینه مستوفی وزیر خارجه‌، در كابینه مجدد مشیرالدوله وزیر مالیه بود و سپس به ریاست دیوان عالی كشور منصوب شد. او با همین سمت از طرف آخرین دولت قاجار به عنوان رئیس هیأت نمایندگی ایران راهی كنفرانس صلح ورسای در پاریس شد. فروغی پس از دوسال اقامت در اروپا به ایران بازگشت و در كابینه مستوفی الممالك وزیر خارجه‌، در كابینه مشیرالدوله وزیر مالیه و در كابینه‌های رضاخان پهلوی نیز دوبار وزیر خارجه و وزیر مالیه شد.
پس از انقراض سلسله قاجار، مدتی كفالت نخست‌وزیری را عهده‌دار شد و در مجلس تاجگذاری رضاخان گرداننده اصلی مراسم بود. پس از تاجگذاری نیزاز سوی رضاخان به عنوان اولین رئیس الوزرای خاندان پهلوی درپست خود ابقاء شد. وی اولین رئیس الوزرای رضاخان بود كه «شنل آبی‌» سلطنت را در مراسم تاجگذاری بر دوش او انداخت و «ایدئولوژی شاهنشاهی‌» را در نطق خود در آن مراسم تبیین كرد.
فروغی در كابینه مستوفی الممالك ـ ۱۳۰۵ ش. ـ وزیر جنگ شد. سپس به سفارت كبرای ایران در تركیه منصوب شد. فروغی در همین سمت بود كه سفر ۴۰روزه رضاخان به تركیه و آشنایی او با «كمال آتاتورك‌» راترتیب داد. وی در كابینه مخبرالسلطنه ـ ۱۳۰۶ ش. ـ ابتدا وزیر اقتصاد و سپس وزیر خارجه شد و در شهریور ۱۳۱۲ مجدداً رئیس الوزرا شد.
در آذر ۱۳۱۴ متعاقب قیام مسجد گوهرشاد، فروغی از رئیس الوزرایی بركنار شد، اما پس از اشغال ایران توسط متفقین و در آستانه تبعید رضاخان و به قدرت رسیدن پسرش محمدرضا، به دربار احضار شد و به دلیل روابط دوستانه‌ای كه با انگلیسی‌ها داشت به رئیس الوزرایی انتخاب شد. دراین دوره كه تا ۱۱ اسفند ۱۳۲۰ ادامه یافت وظیفه فروغی انتقال سلطنت از رضاخان به پسرش بود كه آن را با موفقیت انجام داد.
دردوران محمدرضا مدتی وزیر دربار بود ودر پنجم آذر ۱۳۲۱ پیش از آن كه به عنوان سفیركبیر ایران عازم امریكا شود، در ۶۷ سالگی درگذشت‌.
فروغی در مجموع سه بار رییس دیوان عالی كشور، سه نوبت نخست وزیر، سه نوبت وزیر جنگ‌، سه دوره وزیر مالیه‌، سه دوره وزیر خارجه و یك بار وزیر عدلیه شد.
فروغی، مغز متفكر پهلوی اول و دوم، طی سالهای فعالیت سیاسی خود تلاش همه جانبه‌ای برای زدودن اسلام و فرهنگ غنی آن و جایگزین ساختن فرهنگ تحمیلی غرب انجام داد.
پی نوشت‌:
۱ـ ظهور و سقوط سلطنت پهلوی؛ انتشارات مؤسسه مطالعات وپژوهشهای سیاسی؛ ج دوم‌، ص ۳۶.
منبع : موسسه مطالعات وپژوهش های سیاسی


همچنین مشاهده کنید