جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

فلسفه،فلسفه است


فلسفه،فلسفه است
فیلسوف به هنگام پاسخ به پرسش ها خود را فدا می كند، اما ایثار گوهرین فیلسوف در آغاز راه رخ می نماید؛ و آن گاهی است كه او پرسش هایی به میان می آورد كه او را از عادت فكری همگان تبعید می كند.
هایدگر در واپسین سال های عمر خود می گفت: «تازه دارم می آموزم كه چگونه بپرسم» . گوهر فلسفه و حكمت، نه در پاسخ كه در پرسش است. اپیكور آغاز فلسفه را درماندگی و بیچارگی انسان می داند. عهد راستین فلسفه آن نیست كه فیلسوف به هر بهایی به پرسش های بیچاره كننده پاسخ گوید؛ عهد راستین فلسفه آن است كه فیلسوف، پرسش های خط شكن خویش را تسلیم و قربانی پاسخی كه صرفاً او را از مهلكه عجز و درماندگی بیرون می كشد، نكند. تفاوت فیلسوف با همگان نه دانش افزون تر، بل عجز بیشتر اوست.
مونتنی بر آن است كه ثمره همه معارف فیلسوفان، آن بوده كه ما هیچ نمی دانیم. فلسفه دست كم از نوعی اقرار به چنین عجزی آغاز می شود، اما ملزم نیست صرفاً برای آنكه به حیرت و تشویش همگان خاتمه بخشد، وهمی دیگر جانشین اوهام خلق كند.
آنان كه بر سبیل تفنن فلسفه را با معلومات فلاسفه تاكنونی آغاز می كنند، اغلب خود را به مطالعه این یا آن تاریخ فلسفه خشنود می سازند، اما اگرچه این روش، معلوماتی درباره فیلسوفان گذشته و سیستم های آنها حاصل می آورد، اما به هیچ وجه كسی را به ساحت پرخطر فلسفه وارد نمی كند؛ چرا؟ زیرا خشت اول فلسفه ورزی آن است كه هر كس به تنهایی، عملاً و شخصاً با فروبستگی ها و تاریكی های جهانی رویارو شود كه نه سیستم های از پیش ساخته، شكلی موزون و به سامان به آن بخشیده و نه صرفاً در كتاب ها محبوس است، بل همین جهان واقعی حی و حاضری است كه ما خود را ناخواسته پرتاب شده در آن می یابیم. تاریخ های فلسفه چه بسا مهلكه خطیر فلسفه را به داستانی شیرین، و كشمكش دردناك زایمان را به یك لالایی خواب آور و آرامبخش تبدیل می كنند و با القای نیرومند تصویری از جهان، یا به بیانی دیگر پاسخی حاضر و آماده كه دیگری فراهم آورده، رهزن آن آزادی مطلق و در عین حال وحشتناكی شوند كه فلسفه فلسفه نیست، اگر از آن آغاز نشده باشد.
فلسفه از آزادی اندیشه به اصیل ترین مفهوم آن آغاز می شود. فلاسفه بزرگ از جمله افلاطون و نیچه افكار، آرا و عادات فكری همگان را خوار داشته اند.
سیاوش جمادی
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید