پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

زیارت مرقد مطهر پیامبراعظم


زیارت مرقد مطهر پیامبراعظم
زیارت قبر پیامبر(ص) از بالاترین مستحبات بوده و در آن باره احادیثی وارد شده است.تا آنجا که خود حضرت می فرماید: هر كس قــدرت جسمانی و مالی داشته باشد و مرا زیارت نكند، بر من ستم كـرده است...
با مروری بر سخنان محدثان و فقیهان، روشن می‎شود كه دانشمندان مسلمان همواره بر زیارت مرقد شریف پیامبر اسلام تأكید ورزیده، آن را از مستحبات دین برشمرده‎اند.
تقی الدین سبكی شافعی، یكی از فقیهان چیره‌دست اهل سنت در قرن هشتم است. او در نقد سخن ابن تیمیّه كه استحباب زیارت قبر پیامبر را منكر شده بود، كتابی به نام شفاء السقام فی زیارهٔ خیرالأنام نوشت و با پژوهشی گسترده، آرای فقیهان اهل سنت را از قرن چهارم تا روزگار خویش،‌ در آن كتاب گرد آورد و مبرهن ساخت كه استحباب زیارت قبر آن حضرت، از مسلّمات فقه اسلامی است و محدثان و فقیهان بزرگ، روایات گوناگونی در استحباب این زیارت نقل كرده و به آن فتوا داده‎اند.[۱]
علاّمه و محقّق سختكوش معاصر،‌ آیت الله امینی (۱۳۲۰ ـ‌۱۳۹۰)، در كتاب ارزشمند الغدیر به تكمیل موضوع پرداخته و توانسته است نظریات بیش از چهل دانشمند مسلمان، اعم از فقیه و محدّث را در این زمینه تا عصر خویش گرد آورد.[۲]
حتی مفتی پیشین عربستان سعودی، عبدالعزیز بن باز، نیز بر این خیل پیوسته و به صراحت، به استحباب زیارت تربت پاك پیامبر اسلام(ص) فتوا داده است.[۳]
نقل سخن این عالمان، از گنجایش این نوشته بیرون است و برای نمونه، به ارائهٔ برخی از سخنان، بسنده می‌كنیم.
۱. ابو عبدالله حلیمی جرجانی شافعی (م ۴۰۳ هـ ) پس از آنكه درباره بزرگداشت و تكریم پیامبر اسلام سخن می‌گوید، یادآور می‌شود كه بزرگداشت پیامبر(ص)، امروز، زیارت مرقد شریف اوست.[۴]
۲. ابوالحسن ماوردی (م ۴۵۰) می‌نویسد: راهنمای حج پس از پایان مراسم، كاروان را به راه مدینه سوق دهد تا زائران میان دو زیارت: زیارت خانهٔ خدا و زیارت قبر رسول خدا، جمع كنند و از این طریق حرمت پیامبر(ص) را رعایت كرده، حقوق اطاعت او را ادا كنند. زیارت قبر پیامبر، جزء فریضهٔ حج نیست، اما از مستحبات به شمار می‌رود.[۵]
۳. غزالی (متوفای ۵۰۵) درباره زیارت قبر پیامبر(ص) به صورت گسترده سخن گفته و آداب زیارت را نیز بیان كرده است. او می‌گوید: پیامبر فرموده است: زیارت من در حال ممات، بسان زیارت من در حال حیات است و هر كس قدرت جسمانی و مالی داشته باشد و مرا زیارت نكند، بر من ستم كرده است. كسی كه قصد زیارت پیامبر كند، بایستی در راه بر او درود بفرستد و آن‌گاه كه چشمش به دیوارها و درختان مدینه افتاد، بگوید:
اللهمّ هذا حرم رسولك فاجعله لی وقایهٔ من النار، و أمانا من العذاب و سوء الحساب خدایا این حرم رسول توست. آن را برای من سپری از آتش، و امانی از عذاب و بدی حساب قرار بده.
غزالی سپس آداب زیارت پیامبر و چگونگی آن را یادآور شده و می‌نویسد: زائر قبر پیامبر(ص) سپس به سرزمین بقیع برود و قبر حسن بن علی(ع) را زیارت كند و در مسجد فاطمه(س) نماز بگزارد... .[۶]
۴. قاضی عیاض مالكی (متوفای ۵۴۴) می‌نویسد: زیارت قبر پیامبر، سنتی همگانی است. سپس به نقل یك رشته حدیث درباره زیارت قبر پیامبر پرداخته و می‌افزاید: زائر قبر او، به روضه پیامبر و منبر و قبر و جایگاه او و ستونی كه بر آن تكیه می‌كرد و نقطه‌ای كه جبرئیل بر او فرود می‌آمد، تبرك بجوید.[۷]
۵. ابن الحاج عبدلی قیروانی مالكی (متوفای ۷۳۸) پس از آنكه درباره لزوم و چگونگی زیارت پیامبران و چگونگی توسل به آنان و درخواست حاجت از ایشان سخن می‌گوید، درباره زیارت قبر پیامبر اسلام(ص) چنین یادآور می‌شود: آنچه درباره دیگران گفتیم، در زیارت سرور پیشینیان و آیندگان، و در درود و سلام بر او، دو چندان باید گفت. شایسته است انسان با تواضع و فروتنی در حرم پیامبر حاضر شود؛ زیرا او شفیعی است كه شفاعتش رد نمی‌شود، و كسی كه آهنگ او كند، ناامید باز نمی‌گردد، و كسی كه به حرم او وارد شود و از او یاری بجوید و استغاثه كند، محروم نمی‌گردد. عالمان ما ـ رحمت خدا بر آنان باد ـ می‌گویند: شایسته است زائر قبر پیامبر در خود چنین احساس كند كه آن حضرت را در دوران زندگی‌اش زیارت می‌كند.[۸]
۶. ابن حجر هیثمی مكی شافعی (متوفای ۹۷۳) در استدلال بر استحباب زیارت قبر پیامبر(ص) به دلایلی همچون اجماع[۹]، چنگ زده و می‌افزاید: مخالفت یك نفر، مانند ابن تیمیه با این امر، مضر به اجماع نیست؛ زیرا او كسی نیست كه رأیش در این باره، زیانبار باشد. بسیاری از عالمان سخنان ناموزون او را پی‌گرفته و اشكالات را بیان كرده‌اند... ابن تیمیه كسی است كه خدا او را گمراه كرده و لباس خواری و پستی بر او پوشانده است و شیخ تقی الدین سبكی كه جلالت مقام و اجتهاد وی مورد پذیرش است، كتابی مستقل در رد فتوای او نوشته است.[۱۰]
۷. محمد بن عبدالوهاب[۱۱] می‌گوید: زیارت پیامبر مستحب است؛ ولی باید سفر برای زیارت مسجد و نماز گزاردن در آنجا انجام گیرد.[۱۲]
۸. عبدالرحمن جزیری، نویسنده الفقه علی المذاهب اربعهٔ كه در آن فتواهای فقیهان چهار مذهب اهل سنت را گرد آورده است، می‌نویسد: زیارت قبر پیامبر(ص) از بالاترین مستحبات بوده و در آن باره احادیثی وارد شده است. او سپس به نقل شش حدیث پرداخته و آداب زیارت را بیان می‌كند.[۱۳]
از اینكه هیچ یك از فقیهان مذاهب چهارگانه، بر ادعای فوق، تعلیقه‌ای نزده است، درمی‌یابیم كه این نظر مورد پذیرش همهٔ فقیهان مذاهب چهارگانه در عصر كنونی است.
۹. شیخ عبدالعزیز بن باز[۱۴] می‌گوید: كسی كه مسجد پیامبر را زیارت كرد، ‌مستحب است در روضه پیامبر دو ركعت نماز بگزارد؛ سپس بر پیامبر سلام بگوید؛ همچنان كه مستحب است به قبرستان بقیع برود و به شهیدان خفته در آن، سلام بگوید.[۱۵]
[۱]. شفاء السقام، ص ۶۵ ـ ۷۹.
[۲]. الغدیر، ج۵،‌ ص ۱۰۹ـ ۱۲۵.
[۳] . روزنامه الجزیرهٔ، ۲۴ ذی القعدهٔ ۱۴۱۱، شمارهٔ ۶۸۲۶.
[۴] . شفاء السقام، ص ۶۵ به نقل از: المنهاج فی شعب الایمان.
[۵] . الأحكام السطانیهٔ، ص ۱۰۹.
[۶] . احیاء علوم الدین، ج ۱ / ۳۰۵ ـ ۳۰۶.
[۷] . شفاء السقام، ج ۲، ص ۱۹۴ ـ ۱۹۷.
[۸] . المدخل، ج ۱، ص ۲۵۷.
[۹] . اجماع به معنای اتفاق و هماهنگی رأی عالمان دربارهٔ یك مسئله است.
[۱۰] . الجوهر المنظم فی زیارهٔ‌ القبر المكرم، ص ۲۲.
[۱۱] . محمد بن عبدالوهاب، مؤسس فرقهٔ وهابیت، در ۱۱۱۱ قمری در شهر عینیه از توابع نجد به دنیا آمد. وی با مسافرت‌های مختلف به حرمین شریفین و بصره، با افكار ابن تیمیه آشكار شد و در ۱۱۵۳ دعوت خود را به آیین نوظهور وهابیت كه بر اندیشه‌های ابن تیمیه بنا شده است، آغاز كرد و پیمان وی با یكی از رؤسای قبایل نجد به نام محمد بن سعود باعث پیشرفت آیین جدید در سایه شمشیر و فتوحات مختلف گشت. از نخستین روزهای اعلام دعوت وی به آیین جدید، بسیاری از عالمان جهان اسلام، اعم از شیعه و اهل سنت در برابر وی با قلم و بیان موضع‌گیری كردند كه از این میان می‌توان به كتاب الصواعق الالهیه فی الرد علی الوهابیه نوشتهٔ برادر وی، سلیمان عبدالوهاب اشاره كرد. محمد بن عبدالوهاب در ۱۲۰۶ درگذشت.
[۱۲] . الهدیه السنیه، رساله دوم.
[۱۳] . الفقه علی المذاهب الاربعه، ص ۱۰ و ۵۹.
[۱۴] . شیخ عبدالعزیز بن باز، مفتی اعظم سعودی بود، كه ریاست سازمان علمای بزرگ سعودی را به عهده داشت وی چندی پیش درگذشت.
[۱۵] . روزنامه الجزیره، ۲۴ ذی القعدهٔ ۱۴۱۱، شمارهٔ ۶۸۲۶. برای آگاهی بیشتر، از گفتارهای دیگر عالمان در این زمینه، ر.ك: الزیارهٔ فی الكتاب والسنهٔ، ص ۲۲ ـ ۴۲.
آیت الله سبحانی
منبع : حلقه


همچنین مشاهده کنید