جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


چرا دختران از ازدواج می‌ترسند؟


چرا دختران از ازدواج می‌ترسند؟
دختران و پسران جوانی را می‌بینم كه با كوله‌های رنگارنگشان از كنارم به شادمانی می‌گذرند، بی‌آنكه حتی نگاهم كنند و با قدم ‌هایشان در مسیر نسیم، عطر و بوی شادابی و تازگی را به رهگذران هدیه می‌كنند. بغض شب دیرزمانی است كه شكسته و بخت بلند روز در تمام لحظه‌های شادمانی و خنده این دختركان، به دنبال فرصت‌های ساده زندگی است، بیاد شعرمعروف «لوركا» شاعر اسپانیایی می‌افتم و زمزمه می‌كنم «سبز توئی كه سبز می‌خواهمت، سبز باد و سبز شاخه‌ها». برای شروع گزارشم یك آموزشگاه آرایش و پیرایش دخترانه را انتخاب كرده‌ام. به محض ورود، آرام روی نیمكت پیش رویم می‌نشینم، دختری برایم چای می‌آورد كه لبخند مهربانی دارد و من نمی‌خواهم باور كنم كه هر كدام از این دختران نمی‌خواهند خواب‌هایشان را برای كسی تعریف كنند، از خودم می‌پرسم یعنی دیگر زمان عشق‌های صاف و ساده و بی‌آلایش افلاطونی، گذشته است و ما از قطار زمان عقب مانده‌ایم؟
طیبه دختری است ۲۰ ساله او تازه دیپلم گرفته است و نمی‌داند از كجا شروع كند. از او می‌پرسم چقدر به مسئله ازدواج به طور جدی می‌اندیشد؟ می‌خندد و می‌گوید: به ندرت به این مسئله فكر می‌كنم، اما اصلاً نمی‌توانم به پسری اعتماد كنم. مردها ثابت كرده‌اند كه قابل اعتماد نیستند، خواهرم ۳ سال پیش ازدواج كرد. او یك دختر شاد و با نشاط بود كه آرزوهای دور و درازی داشت، اما امروز افسرده شده و با دردسرهای زیادی مواجه است. خود من خیلی وقت‌ها در مسیر آموزشگاه به خانه با مردهایی روبرو می‌شوم كه به نظر می‌رسد متأهل باشند اما بدشان نمی‌آید كه مرا سوار ماشینشان كنند.
همین فكرها باعث می‌شود از ازدواج بیزار باشم. دختری كه سر و تیپ آراسته و متفاوتی دارد، می‌دود توی حرف دوستش و می‌گوید با نظر من اگر دختری توی سن و سال ما به ازدواج فكر كند، دیوانه است. من می‌خواهم از فرصت‌های زندگی بهره بیشتری بگیرم. چه لزومی دارد كه عافیت این روزهای سرخوشی را دو دستی ببخشم و بروم پخت و پز و رفت و روب و بعد هم تحقیر شوم و كتك بخورم؟ من الان فكرم آزاد و رها است. مریم ۲۵ ساله است، او می‌گوید: خواستگارهای زیادی داشته از حركات او می‌شود، فهمید كه دختر سرزنده‌ای است و یكجا بند نمی‌شود.
در جواب پرسش من می‌گوید: خواستگارهایم هیچ كدام شرایط مطلوبی نداشته‌اند. از او می‌پرسم شرایط مطلوب از نظر تو چگونه شرایطی است؟ تند تند پلك می‌زند و پاسخ می دهد:‌ خوب دلم می‌خواهد كسی كه به خواستگاریم می‌آید حداقل یك خانه و ماشین و امكانات زندگی از خودش داشته باشد و ما دستمال جلوی پدر و مادر و دوست و آشنا دراز نباشد، این مسئله از نظر من فراهم كردن حداقل شرایط برای زندگی مشترك است. با خودم فكر می‌كنم دستیابی به شرایط مطلوبی كه مریم به سادگی از آن حرف می‌زند یعنی یك خانه ساده و یك ماشین چقدر از طول عمر زندگی یك كارمند ساده را پر می‌كند؟ عاطفه از همسرش طلاق گرفته است، او بسیار غمگین و تنها است. دختر كوچكش را از او گرفته‌اند و او امیدوار است با قانون جدید حضانت، لااقل كودكش را داشته باشد و هرگز دیگر نمی‌خواهد به ازدواج بیندیشد. شبنم ساكت و آرام گوشه‌ای نشسته و دستهایش را زیر چانه‌اش ستون كرده است.
از او می‌پرسم، می‌گوید كه متأهل است و فكر نمی‌كرده كه ازدواج و تأهل آنقدر دلپذیر باشد، او همسرش را مردی متعهد و مهربان می‌داند و فكر می‌كند كه زندگی مثل پرنده‌ای است كه با ۲ بال احساس و منطق پرواز می‌كند و اگر از منطق و عقلانیت زندگی غافل شویم، پرنده زندگی با یك بال نمی‌تواند بپرد. بعد از شنیدن آن همه تلخی و سیاهی، كور سوی امیدی در دلم ریشه می‌دواند ته دلم می‌دانم كه خدا، باران و زندگی زیباست و دیگر پروای سایه‌های خاكستری را ندارم. دكتر «مسعود محمدی» محقق و روانشناس بالینی در خصوص عدم تمایل جوانان به ازدواج می‌گوید: بافت اجتماعی موظف به ایجاد امنیت روانی برای جوانان است، زیرا یكی از اولین نیازهای بشر مبحث امنیت است و این مقوله در آغاز راه توسط پدر و مادر و نهاد خانواده قابل دستیابی است.
وی می‌افزاید: پس از گذراندن دوران كودكی ایجاد بستر مناسب برای حفظ امنیت به عهده كاركردهای اجتماعی است و این مهم به عهده شرایط اجتماعی است تا بستر لازم برای مسؤولیت پذیری در فرد ایجاد شود. این محقق با اشاره به اینكه جوانان با دیدن یك جامعه سرشار از ناهنجاری و ناامنی برای تشكیل زندگی مشترك بی‌انگیزه خواهند دشد.
ادامه داد: جوان امروز می‌بیند كه اطرافیانش علی‌رغم گذراندن تحصیلات دانشگاهی بیكارند و مشكل مسكن دارند و نمی‌توانند در مسیری كه كسب علم كرده‌اند، قدم بردارند، مثلاً فلانی فوق لیسانس را گرفته است، اما مسافركشی می‌كند با این وجود انگیزه‌ای برای جوان باقی نمی‌ماند. وی به این نكته تأكید كرد كه بستر سازی برای ایجاد امنیت همچون فرهنگ سازی عمیق و آبشار گونه است. «سونیا پور یامین» سردبیر سروش بانوان و فعال حوزه زنان در این خصوص مسائل اقتصادی را پایه و ریشه این بی‌انگیزگی عنوان می‌كند. وی می‌گوید در هر قشر اجتماعی، مسئله معیشت و گذران زندگی در این بی‌انگیزگی مؤثر است و تنها راه حل این معضل، حل و فصل مسائل كلان اقتصادی جامعه است.
این مجری تلویزیونی، با اشاره به اینكه بزرگترها و زندگی پر از مشقت آنان الگوی امیدوار كننده‌ای برای جوانان نیست، گفت:‌ شاغل بودن دختران جوان به بالا رفتن سطح توقع آنان انجامیده و پی‌آمد این مسئله پایین آمدن درصد ازدواج است. وی، نقش اطلاع رسانی رسانه‌ها را نقش با اهمیتی عنوان كرد و گفت: تبلیغ ازدواج مجدد باعث نوعی بی‌اعتمادی در دختران جوان می‌شود و در پی آن مطرح شدن مبحث بالا بودن تعداد دختران مجرد به نسبت پسران، باعث ایجاد نوعی غرور كاذب در پسران و ایجاد این تصور می‌شود «كه فعلاً وقت داریم، هر وقت كه اراده كنیم دختر دم بخت ریخته است». پوریامین اظهار داشت: در كشور چین به هر زوج تازه مزدوجی از طرف دولت یك آپارتمان ۳۰ متری تعلق می‌گیرد و پس از گذشت هر ۵ ساله ۱۰ متر به متراژ این آپارتمان اهدایی افزوده می‌شود، اما دختر و پسر ایرانی كه در آستانه ازدواج هستند، دلشوره و اضطراب تهیه مسكن اولین قدمشان به سوی تأهل است.
وی گفت: دادن وام‌های یك میلیون تومانی ازدواج چه مشكلی از جوانان در آغاز زندگی را حل می‌كند؟ اما علی تابان استاد دانشگاه علوم قرآنی شهرستان قم معتقد است با همدلی و همزبانی و پایین آوردن سطح توقعات می‌توان به این سنت حسنه ارج گذاشت. وی اعتقاد دارد اگر جوانان درگیر ظواهر دست و پاگیر و چشم و همچشمی‌های نامعقول نشوند، ازدواج كار چندان دشواری نیست. اگر چه تحقیقات مركز امور مشاركت زنان ریاست جمهوری اختلال در آمار ازدواج، به علت تغییر نسبی ناشی از افزایش جمعیت را تأكید می‌كند. مریم ارشدی كه كارشناس مسؤول روابط عمومی این مركز است بر اساس مطالعه بر روی طرحی كه برگرفته از معاونت آموزش و پژوهش این مركز است می‌گوید: تغییر جمعیت باعث به وجود آمدن مازادی از دختران مجرد به نسبت پسران شده است.
وی اظهار می‌دارد كه: نتایج این پژوهش نشان می‌دهد، افزایش سطح تحصیلات و آگاهی دختران، گسترش بیكاری، وجود برخی موانع فرهنگی در مسیر ازدواج، بحران اقتصادی و نیز بالا رفتن سطح انتظارات جوانان و مشكلات معیشتی و رفاهی از جمله عوامل اختلال در مسیر ازدواج است. دكتر فرید فدائی روانشناس و استاد دانشگاه، معتقد است كه ازدواج بدون در نظر گرفتن موانع پیش رو به طور خود به خود یك مسئله استرس آور تلقی می‌شود كه به این حالت روان نژندی ازدواج اطلاق می‌شود.
وی ادامه داد: امروزه مسأله ازدواج با تعهدات سختی همراه است و احساس اضطراب و نگرانی و تردید از پذیرش مسؤولیت سبب از هم گسیختگی قول و قرار پیش از ازدواج می‌شود. وی تصریح كرد: در جامعه سنتی ازدواج یك تكلیف است اما در جامعه رو به گذار و صنعتی یا شبه صنعتی با توجه به تغییر نقش‌های اجتماعی و استقلال مادی زنان این الزام برای ازدواج در اولین فرصت ممكن وجود ندارد. استاد دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی ادامه داد: امروزه مردان و زنان مجرد همچون روزگار گذشته انگشت نما و غیر عادی نیستند و با گذشت سن تمایل طبیعی نسبت به ازدواج كاسته می‌شود.
وی با اشاره به اینكه مناسب‌ترین زمان برای ازدواج سن مابین ۲۵ تا ۳۵ سالگی است افزود: در این سن انعطاف پذیری فرد بالا است به همین دلیل پذیرفتن یك همراه و همسفر آسانتر است. این روانشناس ابراز داشت: تشریفات سنگین عروسی و مخارج سرسام آور آن و چشم و همچشمی‌های بی‌مورد و رقابت‌های ناهنجار فامیلی، مهریه‌های سنگین و جهیزیه‌های كلان در طبقه متوسط جامعه نگرانی ایجاد می‌كند. وی با اشاره به نقش تلویزیون در ایجاد اضطراب و دلشوره از ازدواج در جوان افزود: در سریال‌های تلویزیونی، خانواده متأهل به شكل اغراق آمیزی درگیر مشكلات ناشی از تأهل هستند و افراد مجرد به عنوان افراد آسوده و خوشبخت تلقی می‌شوند و همیشه ما بین زن و مرد متأهل نزاع و درگیری وجود دارد نمایش این مشكلات، جوان را به استنباط تلخی از ازدواج می‌رساند.
ماهرخ غلامحسین‌پور امید جوان
منبع : سازمان ملی جوانان


همچنین مشاهده کنید