سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

امام خمینی، فراتر از اکنون


امام خمینی، فراتر از اکنون
پس از ارتحال امام خمینی (ره) بسیاری از صاحب نظران درباره شخصیت سیاسی، علمی و فرهنگی ایشان اظهارنظركردند.محور این اظهارنظرها تبیین و تمجید جایگاه امام و تأثیرگذاری ایشان در معادلات جهانی بود. مرحوم دكتر كلیم صدیقی در این نوشته براین اعتقاد است كه امام خمینی موازنه ای جدید میان تاریخ و الهیات برقراركرد.كلیم صدیقی مؤسس پارلمان مسلمانان در انگلیس است.این مقاله به مناسبت هفتمین سالگرد ارتحال امام(ره) نگاشته شده بود.
***
«به نظر من هنوز باید ابعاد معنوی و فكری عظیمی را كه در اندیشه و اجتهاد امام خمینی(ره) وجود دارد، مورد بررسی و تعمق قرار دهیم.حتی می خواستم پیشنهاد كنم تا مؤسسه ای تحقیقاتی برای مطالعه دستاوردهای امام خمینی دایر شود.اما در طول این چند سال متوجه شدم كه برادرانمان در ایران خود پیش از آنكه ما چنین پیشنهادهایی بدهیم، دست به كار شده اند و یا كار را به اتمام رسانده اند.با این همه، ما باید وظیفه خود را كه رواج و نشر پیام امام به تمام امت اسلامی است، به سرعت دنبال كنیم.حوزه ای كه امام در آن بزرگ ترین سهم خود را ایفا كرد، مربوط به فهم ما از حركت تاریخ است.
امام، خود، محصول جریانات تاریخی بود كه دیرزمانی پیش از وی آغاز شده بود.من با كمك تعدادی از محققان شیعی، توانستم ریشه های فكری امام خمینی (ره) را تا علامه حلی دنبال كنم.ابواب اجتهاد كه تنها ۲۰۰ سال قبل توسط علم اصول باز شده بود، امام را قادر ساخت تا دولتی اسلامی را در سال ۱۹۷۹ بنا نهد.
بی شك، امام خمینی دریافته بود كه الهیات[سنتی] سد راه حركت تاریخ شده است.وی موازنه ای جدید میان تاریخ و الهیات برقرار كرد.در ادبیات اسلامی همه مكاتب فكری، تاریخ و الهیات با یكدیگر ممزوج شدند.مسلمانان نوشتن تاریخ به عنوان الهیات را بسط داده بودند.این دو باید از یكدیگر جدا می شدند، به خصوص در مكتب فكری شیعه كه غیبت امام دوازدهم(ع) دستاویزی برای دوری گزیدن از حركت تاریخ بود. به عبارتی، تمام اجتهادات منبعث از علم اصول، طی ۲۰۰ سال در باب رهاسازی تاریخ از سد الهیات بود.امام خمینی درست زمانی فرارسید كه تاریخ، آماده آخرین یورش، به شیوه های سركش خود بود.
امام خمینی تاریخ را به آرامی از عرصه الهیات خارج ساخت.آخرین وصایای امام، اثركلانی است راجع به موقعیتش در مكتب فكری شیعه و نیز شاهكاری است از بیاناتش درباره تاریخ كه تمام مكاتب فكری اسلام را به یكدیگر پیوند می دهد.
امام خمینی (ره) تاریخ را عاملی بی طرف در جریان رو به پیشرفت زمان می دانست.تقوای دینی هیچ تضمینی برای پیشرفت تاریخی نیست.تاریخ هیچ گذشتی درقبال هر درجه از تحریف حقیقت از خود نشان نمی دهد.
ناتوانی در مقایسه واقعیتها با اهداف مطلوب و معهود، به تنزل اخلاق و تمهید حاكمیت ستمگران منجر می شود.تاریخ مملو از تحقیر كسانی است كه بیش ازحد به این گونه خود فریبی پرداخته اند.بخش اعظمی از رفتار سیاستمداران جدید از این نوع است.بوروكراسی جز خود توجیهی و صیانت نفس هیچ فایده ای دربرنداشته است.
با گذشت زمان، تاریخ، نمایه ای از اعوجاج و نیمه حقایق را آشكار می سازد و آنها را به واقعیاتی انكارناپذیر بدل می كند.
امام خمینی (ره) این ویژگی های جدایی ناپذیر تاریخ را فهمیده بود.اما حتی طی این دوره كوتاه پس از انقلاب اسلامی، این الگوی حركت تاریخی می تواند ریشه یابی و فهمیده شود.
هر تلاشی برای پنهان شدن در پشت الهیات، یا بازنویسی آن به شكلی كه با واقعیات ناخوشایند همخوان شود، كوتاه ترین طریق ممكن برای تخریب میراث امام خمینی است.هنگامی كه امام درسال ۱۹۸۸ چاره ای جز پذیرش آتش بس در جنگ با عراق نداشت، آن را نوشیدن جام زهر نامید.اما هیچ گاه با تمسك به دستاویزهای دینی از این تصمیم دفاع نكرد.این همان تقوای منحصر بفرد است.شجاعتی كه شخص مسئولیت اعمال خود را بر عهده بگیرد، جزیی از تقوا است یا باید باشد.
در چشم من، امام خمینی(ره) تمامی مفهوم تقوا را تغییر داد.تقوا، ویژگی اصلی رهبری، دولت و سیاست است.این بدان معنی است كه صلاحیت، بخشی از تقواست.انسان بی صلاحیت نیز می تواند متقی باشد، اگر حدود تقوایش را بداند،اما تلاش و اصرار بر اجرای نقشی فراتر از صلاحیت، ویژگی امام بود.
امام خمینی در این موارد قاطع و مصالحه ناپذیر بود. امام خمینی، همچنین فهمید كه حركت تاریخ باید با «امت اسلامی» یكپارچه شود.هرچیزی كه امت را چندپارچه كند یا مانعی بر سر یكپارچگی باشد، از نظر اسلام مطرود است.امام زمینه مشتركی برای تعریف مجدد مفهوم «امت اسلامی» ، به خصوص در مبارزه جهانی با قدرت ها و عمال كفر، بنا نمود.بسیاری از سخنان و پیام های سالانه وی به حجاج، در تعقیب این هدف ایراد می شد.او حج را مجال مناسبی برای افشای نفاق در امت می دانست.نه اعتقاد وی حج تنها به عنوان عبادت كافی نبود.حج ابزار قدرتمندی برای نشان دادن قدرت اسلام بود.
به همین علت او حج و آزادسازی قدس را محور اندیشه هایش قرار داد.این دو، اصولی هستند كه دولت اسلامی نمی تواند از طریق دیپلماتیك به مذاكره در باب آنها بپردازد.این ها موضوع مذاكرات دیپلماسی نمی توانند باشند.امام خمینی، جایگاه جهاد را به رأس وظایف امت اسلامی بازگرداند.امام خمینی، اقیانوس بیكران فهم اسلام در كلیت آن است.هر تلاشی برای منحصر ساختن وی به ایران یا یكی از مكاتب فكری اسلام ، جفای بزرگی در حق وی، اسلام و شاید ایران باشد.»
دكتر كلیم صدیقی
ترجمه: مجتبی فاضلی
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید