جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

سرانجام غائله فرهادمیرزا


در بررسی ماجرای پناهندگی شاهزاده فرهادمیرزا به سفارت بریتانیا و كشمكشی كه میان سفارت و دولت ایران در این زمینه برخاست، ناصرالدین شاه شخصاً دستخطی به صدراعظم میرزاآقاخان نوری نوشت و دستور داد فرستاده ای ویژه متن دستخط غضب آلود را به سفارت بریتانیا ببرد و برای ویلیام تیلر تامسون، وزیرمختار وقت بریتانیا در تهران بخواند. اما واكنش تامسون این بود كه همان روز نامه ای كوتاه به صدراعظم نوشت كه فردا عید دولت انگلستان است و اگر دولت ایران بخواهد به رسم مالوف هدیه و تبریك برای سفارت بفرستد، سفارت از پذیرش آن خودداری خواهد كرد. تامسون در مورد حامل دستخط شاه نیز برای صدراعظم توضیح داد كه فقط توانسته دستخط را به طرز شایسته از فرستاده تحویل بگیرد، اما از گفت وگو با او در این زمینه خودداری كرده است چرا كه او رسماً برای گفت وگو نمایندگی نداشته است.
●توهین
نوری در پاسخ به آنچه تامسون درباره هدیه و تبریك نوشته بود نامه ای حاوی اظهار تاسف نوشت و از وزیرمختار گلایه كرد كه روش سرسختانه ای به كار گرفته است كه دوستی دو دولت را سرد می كند. تامسون به این نامه جواب نداد و بنابراین روز بعد نوری و شاه جداگانه سینی های شیرینی روانه سفارت كردند. تامسون از پذیرش شیرینی دولت سر باز زد اما شیرینی شاه را پس از تاخیری كه توهین آمیز محسوب شد پذیرفت. همان روز فرستاده ای از جانب شاه برای تقدیم تبریكات شفاهی به سفارت رفت كه پذیرفته نشد.
نوری نامه ای گلایه آمیز به تامسون نوشت و رفتار او را توهین های آشكار نسبت به پادشاه و دولت ایران خواند و از این بابت اظهار تعجب كرد. او خواستار جبران این توهین ها شده بود. اما تامسون توضیح داد كه اولاً پیشتر به طور مكتوب خبر داده بود كه از پذیرش تعارفات دولت معذور است. شیرینی شاه را هم پس از اینكه مطمئن شد كه از جانب صدراعظم نیست پذیرفت. او در مورد ملاقات نكردن با فرستاده شاه توضیح داد كه به رسم هر سال ابتدا میهمانانی را كه برای تبریك گفتن به سفارت آمده اند پذیرفته و بعد به ملاقات اعضای انگلیسی سفارت رفته است. فرستاده شاه وقتی به سفارت آمده كه وزیرمختار به ملاقات دوستان انگلیسی اش رفته بوده. تامسون تاكید كرد كه اگر چنانكه رسم است آمدن فرستاده شاه را از قبل اطلاع می دادند او آماده پذیرایی از او می شد. تا اینجا تاكید تامسون بر تفكیك مراوده با شاه از مراوده با صدراعظم بود.
كدورت بعدی بر سر مراجعه عده ای از شاهزادگان و اعضای دربار به سفارت بریتانیا برای مذاكره با شاهزاده فرهادمیرزا بروز كرد. از توضیحاتی كه میان نوری و تامسون رد و بدل شده است چنین برمی آید كه شاهزادگان در جلسه ای مشورتی تصمیم می گیرند كه دو تن از میان خود به ملاقات فرهاد میرزا بفرستند و او را به تمكین از شاه و خروج از سفارت تشویق كنند. اما تامسون كسب اطلاع می كند كه دو تن از شاهزادگان در این جلسه بسیار تهدیدآمیز سخن گفته و ادعا كرده اند كه یا فرهادمیرزا را به زور از سفارت بیرون می كشند یا همانجا او را با قمه به قتل می رسانند.
گویا در مكاتبه ای كه میان دربار و فرهادمیرزای پناهنده رد و بدل شده است، او با ذكر نام تاكید می كند یكی از شاهزادگان را نخواهد پذیرفت، اما آماده ملاقات و گفت وگو با هر فرستاده دیگری است. خلاصه دو شاهزاده و عده ای درباری روانه سفارت می شوند كه یكی از دو شاهزاده تهدیدكننده در میان آنها بوده است. تامسون به آنها اطلاع می دهد كه امكان ملاقات با فرهادمیرزا وجود ندارد و بعد هم شخصاً به اتاقی كه آنها در آن نشسته اند می رود و با آنها رفتاری سرد و تحكم آمیز می كند. در این فقره هم دولت ایران رفتار وزیرمختار را توهین آمیز می خواند و خواستار عذرخواهی سفارت می شود.
●پایان
تامسون اما هیچ یك از ادعاهای دولت ایران را وارد ندانست. او نپذیرفت كه رفتار توهین آمیزی با فرستادگان دربار داشته است و ادعا كرد تنها به دلیل احترامی كه برای خاندان سلطنتی قائل است، با وجود اینكه «لزومی نداشت» شخصاً به دیدار فرستادگان رفته و البته در آنجا به اطلاع آنها رسانده كه از مطالب رد و بدل شده در جلسه مشورتی آگاهی دارد.
نوری در نامه های بعدی از برطرف شدن سوءتفاهم میان دولت و شخص وزیرمختار اظهار یأس كرد و نوشت ناچار است در انتظار رسیدن وزیرمختار جدید (كه در راه بود) بماند. تامسون در این میان اولتیماتومی سه روزه تعیین كرد كه یا دولت ایران درخواست های سفارت را می پذیرد (یعنی هم عذرخواهی می كند و هم اموال و املاك فرهادمیرزا را به او بازمی گرداند) و یا فرهادمیرزا رسماً تحت الحمایه بریتانیا خواهد شد.
اما پیش از اینكه ماجرا بیش از این پیچیده شود، شاه با صدور دستخطی جان و مال شاهزاده را تضمین كرد. شاهزاده از سفارت خارج شد و غائله رفع شد. در واقع شاه بخشی از درخواست سفارت را كه در ابتدا به شدت رد می كرد، پذیرفت. یعنی اموال و املاك شاهزاده را به او بازگرداند و جان و مقام او را تضمین كرد. اما جالب اینجاست كه تامسون همچنان بر لزوم عذرخواهی دولت از سفارت برای جبران توهینی كه به گفته او در شأن سفارت شده بود تاكید می كرد. سرانجام قرار شد ابتدا تامسون به ملاقات نوری برود و روز بعد فرستاده ای از جانب نوری رسماً برای دلجویی در سفارت حاضر شود.
آرش بهداد
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید