سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا


آستین هایت را بالا بزن


آستین هایت را بالا بزن
همه ما با شنیدن واژه شكست احساس افسردگی و ناامیدی می كنیم. شاید فقط عده كمی از افراد شكست را به عنوان تجربه ای عبرت آموز تلقی كنند و آن را همچون نردبانی برای رسیدن به موفقیت های آینده بدانند. اگر در پی آن هستید كه از میان شكست ها و ناكامی های زندگی خود عبور كنید و به موفقیت دست یابید، نخست باید به درستی معنای واقعی شكست را بدانید و سپس با شناخت دلایل اصلی آن بتوانید آنها را به سوی پله های ترقی و پیشرفت هدایت كنید.
شكست به زبان ساده یعنی دست نیافتن به انتظاراتی كه خودتان یا دیگران از شما دارند. در واقع هنگامی كه ما قادر نباشیم به این انتظارات عمل كنیم، احساس شكست خواهیم داشت، اما در چنین هنگامی لازم است این نكته مهم را نیز به خاطر داشته باشید كه شما فقط در یك زمینه خاص دچار شكست شده اید و عدم موفقیت تان به معنای ناكامی در تمامی جنبه های زندگی نیست. این نكته اولین گام اساسی برای غلبه بر احساس شكست و ناامیدی است. از مهمترین علل شكست و عدم موفقیت می توان نكات زیر را برشمرد:
۱ - عدم تلاش: هنگامی كه شما مجبور به انجام كاری هستید معمولاً از علاقه و اشتیاقتان نسبت به آن عمل كاسته می شود به طوری كه تمامی توان و تلاش خود را برای به ثمر رساندن آن به كار نمی گیرید. بهترین راه حل در چنین زمانی آن است كه به صراحت با كسانی كه شما را ملزم به انجام كار كرده اند، گفت وگو كنید و دلایل عدم علاقه تان را مطرح سازید. صحبت در زمینه مشكلات یكی از بهترین شنیده هایی است كه در نهایت به متقاعد شدن یكی از طرفین می انجامد. در واقع اگر شما برای انجام كاری به خوبی متقاعد نشده باشید در این صورت بدون اشتیاق دست به كار می شوید و هیچ تلاشی برای آن نمی كنید كه این موضوع بی حوصلگی و تنبلی در انجام امور را نیز به همراه خواهد داشت. برای غلبه بر احساس بی حوصلگی در انجام كارها برای خودتان در صورت به ثمر رساندن آن جایزه ای تعیین كنید. این موضوع به شما انگیزه می دهد تا برای رسیدن به خواسته تان آستین ها را بالا بزنید و با تمامی توان دست به كار شوید؛ این دقیقا همان روشی است كه برای تربیت دلفین ها به كار گرفته می شود. مربیان پرورش دلفین ابتدا با طعمه قرار دادن یك ماهی، حیوان را تشویق به پرش می كنند. هر بار كه دلفین به طعمه دست می یابد، ماهی را در محل بالاتری قرار می دهند تا به این صورت دلفین را تشویق به پرش بالاتری كنند. شاید در این میان دلفین حتی به مراتب موفق به گرفتن ماهی نشود، اما با این حال دست از تلاش نمی كشد و هر بار سعی می كند پرش بلندتری داشته باشد. در واقع مربی با این كار حیوان را در بلاتكلیفی قرار می دهد و دلفین نیز این پیام را به خوبی دریافت می كند. از این رو با اینكه می داند با هر پرش فقط ۵۰ درصد شانس موفقیت دارد، اما برای رسیدن به طعمه موردنظر تلاش می كند، چرا كه می داند اگر قادر نباشد در هر پرشی به ماهی برسد دفعه بعد مجبور است برای دستیابی به آن پرش بلندتری داشته باشد. در مورد انسان ها نیز وضعیت به همین صورت است.
۲ - عدم اعتماد به نفس: گاهی شما تمامی توان و نیروی خود را برای بهتر انجام شدن امور به كار می گیرید، ولی به دلیل عدم اعتماد به نفس، خود را موفق نمی دانید. برای غلبه بر چنین احساسی لازم است نخست خود را باور كنید و با گسترش افكار مثبت در وجودتان، آنها را جایگزین افكار و گرایشات منفی ذهنتان نمایید؛ به این روش خود الهامی نیز می گویند. در واقع هرگاه به حد كافی احساس دلگرمی و امیدواری نداشتید كافی است چندین بار به خودتان بگویید: من به خودم مطمئنم ، من سرشار از انرژی و اشتیاق هستم ، من همان كسی هستم كه می توانم فقط از عهده این كار بربیایم و... . با این كار و تكرار چندین باره این جملات، این اطمینان و اعتماد ملكه ذهنتان خواهد شد و ناخودآگاه در انجام امور به شما دلگرمی خواهد داد. بعد از مدتی متوجه می شوید كه پیش از انجام هر كاری از روی عادت ابتدا به خود پشتگرمی می دهید و سپس اقدام به انجام امور می كنید.
۳ - ترس از شروع كار: یكی از خصوصیات ذاتی انسان ها این است كه در برابر هر پدیده جدیدی مقاومت می كنند و به راحتی آن را نمی پذیرند. هر یك از ما این ویژگی را در درجات مختلف دیدیم، بنابراین هنگامی كه كاری را برای اولین بار انجام دهید احساس تنش و اضطراب ناشی از آن امری عادی خواهد بود.
بهترین شیوه برای غلبه بر تشویش و اضطراب در چنین مواقعی استفاده از قدرت تجسم و تصور فكر است. با قدرت تصور فكرتان می توانید پیش از اینكه برای انجام كاری دست به كار شوید، خود را در حال انجام آن تصور كنید. در واقع با تكرار و تمرین آن فعالیت در ذهنتان برای نخستین بار، اما در مراتب مختلف آن را انجام می دهید. با این تمرین هنگامی كه نخستین بار مشغول به كار می شوید گویا این فعالیت را پیش از این نیز انجام داده اید و دیگر برایتان تازگی نخواهد داشت. به این ترتیب می بینید كه اضطراب و تنش نیز به اندازه قابل توجهی كاهش می یابد.
۴ - اهداف غیرواقعی: این عامل را می توان یكی از مضرات اعتماد به نفس بالا دانست. در این حالت شما بدون آنكه متوجه ماهیت هدف موردنظرتان باشید، برای رسیدن به آن تلاش می كنید. درحالی كه پیش از هر اقدامی باید ابتدا ماهیت هدف و همچنین زمان لازم برای دستیابی به آن را برآورد كنید. اگر بدون توجه به چنین نكاتی دست به كار شوید، وقتی به نیمه راه تلاش خود می رسید، احساس ناامیدی و خستگی می كنید و به سرعت از ادامه هدفتان دست می كشید یا ترجیح می دهید كه مسیر دستیابی به آن را تغییر دهید. یا گاهی اوقات حتی تصمیم به تغییر هدفتان خواهید داشت. برای جلوگیری از چنین پیامدهایی لازم است پیش از حركت به سوی هدفتان تفاوت میان هدف نهایی و اهداف مرحله ای را به خوبی بدانید.
هدف نهایی غایی ترین خواسته ای است كه شما در پی رسیدن و دست یافتن به آن هستید، اما اهداف مرحله ای، آن دسته اهدافی هستند كه در روند دستیابی به هدف نهایی در سر راه مسیرتان قرار دارند و به شما در این راه یاری می رسانند. پس به خاطر داشته باشید كه همواره در مواجهه با هر گونه ناكامی باید هدف نهایی خود را ثابت نگه دارید. آنچه در این مواقع باید تغییر كنند اهداف مرحله ای هستند. بنابراین با درایت كافی به اهداف بلندمدت خود بنگرید و برای دستیابی راحت تر به خواسته تان، آن را به اهدافی كوچك تر تقسیم كنید. اولین نشانه درایت یك فرد آگاه، داشتن هدفی مشخص، قابل كنترل، دست یافتنی و ثمربخش در گستره خاصی از زمان است.
اكثر اوقات ما نمی توانیم جلوی روند پیشامدها و حوادث را بگیریم، اما به طور حتم قادر هستیم واكنش ها و رفتارهای خود را در هنگام رویارویی با حوادث تغییر دهیم. انسان ها فقط برای گلایه و شكایت از سختی های زندگی به این جهان پا نگذاشته اند. شاید این صحبت كمی تكراری باشد، اما به این نكته عمیق تر بیندیشید كه زندگی هر یك از ما دارای معنای وسیع تری است. اگر بتوانید این موضوع را به خوبی برای خودتان به صورت یك باور بپذیرید در این صورت خواهید دید كه تمامی شكست ها ناگوار نیستند، بلكه هر شكستی تجربه ای عبرت انگیز است كه به موفقیت های روشن آینده می انجامد.
لیلا هادی
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید