پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

برانکو بزرگ نبود


برانکو بزرگ نبود
● موشكافی شكست در نیمه دوم
از تحریریه روزنامه «آبولا» (یكی از معتبرترین روزنامه های ورزشی اروپا و پرتغال) تلفن می زنند تا از حال و هوا و تب فوتبال در تهران بدانند. ۳ ساعت قبل از بازی است و برای آن كه جوابشان را بدهم می گویم كه همه امیدوار هستیم كه برنده باشیم! (این احساس جمعی و ناسیونالیستی طرفداران فوتبالی است كه فقط به دنبال پیروزی هستند.) اما به روزنامه نگار پرتغالی می گویم «اینجا برای فوتبال زندگی دوگانه ای داریم: زندگی مجازی و چشم بسته و موازی با فوتبال حقیقی.» او می گوید كه بعد از بازی آرژانتین و آن پیروزی ترسناك هیچ تیمی دوست ندارد كه خیلی زود با این تیم روبه رو شود و حتی اسكولاری امیدوار است تا در نیمه نهایی با این تیم روبه رو شود. همین تفكر در تیم مكزیك وجود دارد و آنها به راحتی اجازه نمی دهند كه اعتبار فوتبالشان به سادگی از دست برود.»
بازی كه تمام می شود همه باور داریم كه این زندگی مجازی فوتبال كه در آن همه چیز به عنوان تاخیر در زندگی واقعی دخیل بوده و هست ما را از واقعیتی به نام مربی كوچك (برانكو ایوانكوویچ) و تیمی شكننده دور كرده بود. بریان همیلتون و آرسن ونگر هم كه كارشناسان یورو اسپرت هستند از فوتبال حرف می زنند و همیلتون می گوید كه مكزیك عالی بازی كرد و این فقط بازی اول است و برای رسیدن به هماهنگی مورد نظر و دلخواه تیمی به نام مكزیك باید تا بازی دوم صبر كرد و ایران تیمی نبود كه بتواند مشكل ساز باشد!
همه از فوتبال واقعی حرف می زنند و روزنامه گاتزتادلواسپورت هم می نویسد: «برانكو نتوانست تعویض های خوبی داشته باشد و نیمه دوم دفاع كرد اما لاوولپه نشان داد كه استاد تغییرات و تاكتیك ها است. همین طور در مورد میرزاپور اشاره می كند كه از ۴ شوت و حمله مستقیم به دروازه ۳ گل می خورد و دایی هم یكی از بدشانسی های بزرگش یكی از بهترین مدافعان دنیا- ماركز- بود.»
حالا به همان نقطه ای رسیده ایم كه باید سه سال قبل از آن حرف می زدیم اما آنقدر در آن تاخیر به وجود آمد و از احساسات ناسیونالیستی حرف زدیم و خواستیم برای تائید از برانكو ایوانكوویچ حمایت كنیم كه یادمان رفت كه برای تائید یك مربی كوچك فوتبالمان را فدا كرده ایم، سرمایه ای كه ۴ سال سوخت و حالا دیگر چیزی برای جبران وجود ندارد حتی اگر برانكو باز هم بگوید كه برای بازی مقابل پرتغال و آنگولا چاره خواهد كرد! و این همان ادامه دادن به زندگی مجازی و موازی است كه در این مدت به آن عادت كرده ایم.
دقیقاً به یاد دارم روزی كه تیم ایران به اردن باخته بود و در هتل گلشهر برانكو- از مربی محتاط خودمان حرف می زنیم- كه رنگ به چهره نداشت، یخ و سفید شده بود، اگر آن روز سطح توقع فوتبال جمعی ما بالاتر از این زندگی مجازی بود امروز شرایط بهتری داشتیم و فوتبال را یك نیمه ای نمی دانستیم. امروز همه از برتری و رقابت جانانه در نیمه اول صحبت می كنند، اما برای هیچ تیمی، مربی، بازیكن و طرفداری، فوتبال یك نیمه ای نیست كه بخواهیم از آن دفاع كنیم. فوتبال نود دقیقه است و ما این نود دقیقه را ۳ سال پیش در روزهایی كه برانكو در خیابان جردن رنگ باخته بود از دست دادیم اما چون زندگی مجازی را دوست داریم و با آن پیش می رویم واقعاً متوجه نشدیم كه چرا اینگونه بازی می كنیم.واقعاً شما هم این تابلوی ادوارد مونك را دیده اید: «جیغ».
حالا ما چنین شرایطی داریم بدون هیچ توضیح اضافه ای و فقط باید دید و احساس كرد كه این تابلو با احساس درونی ما طرفداران فوتبال همراه است.
البته همه ما این تیم ملی را دوست داریم و باز هم برایش فریاد می كشیم. اما حداقل اجازه دهیم كه این بار كمی منطقی تر باشیم و انتقاد های به جا مانده قبلی را هم بگوییم. تیم ما یك نیمه زشت ترین بازی جام را به نمایش گذاشت، تیمی كه نه نفره دفاع كند و بخواهد ۴۵ دقیقه دفاع كند یعنی اینكه همه چیز را باخته و از حداقل داشته اش می خواهد حفاظت كند آن هم با تاكتیكی كه به هیچ عنوان منطقی نیست. امیدواریم كه تیمی هم پیدا شود كه زشت تر از ما بازی كند و فقط دفاع كند آن هم ۹۰ دقیقه تا ما یك نیمه از آنها سر باشیم، اما تا امروز حتی آنگولا و ترینیداد هم شجاعانه بازی كرده اند.
۸ سال پیش وقتی بدون تجربه بازی های بزرگ به یوگسلاوی و اولین بازی جام رسیدیم اینگونه زشت بازی نكردیم و با افتخار بازی كردیم اما اینجا وقتی با برانكو باید پیش برویم چیزی بیش از این نصیب ما نمی شود. همین است تمام دارایی یك مربی كروات كه حتی در كشورش هم یك تیم بزرگ را در دست نداشته بود اما هر روز برایمان از قهرمانی «بوسان ۲۰۰۲»- توجه كنید از ۴ سال قبل- حرف زد و دفاع كرد و به جای اینكه به دنبال تیمش باشد فقط به فكر این بود كه برای «فرانچیچ»، «فخرالدین بگوویچ» و «گمالوویچ» و برادرش «زلاتكو» شرایط مناسب زندگی و كار در ایران را فراهم كند و هر بار هم برای جواب دادن در مورد تیمی كه یكشنبه میلیون ها آدم به آن امیدوار بود، جواب سر بالا داد و تاخیر به وجود آورد.
حتی اگر در بازی با پرتغال و آنگولا هم خوب بازی كنیم باز هم نمی توان باور كرد كه این مربی كوچك بتواند بزرگی كند و اعتبار از دست رفته را برگرداند. تیمی كه برای بازی با مكزیك به میدان رفت به جز تیموریان همان تیمی است كه ۴ سال در كنار یكدیگر بازی كرده اند و همدیگر را می شناسند و حتی توجیهات برانكو برای اینكه بگوید تیمش را در اختیار نداشته قابل قبول نیست و در واقع همان حرف هایی را می زند كه در فوتبال معروف است و می گویند این مربیان كروات برای هر چیزی یك توجیه می آورند و نمی خواهند بگویند كه اشتباه كرده اند یا ناتوان در تحلیل بسیاری از مسائل هستند. برانكو هم در همین رده قرار می گیرد و جدا نیست.
این تیم در حقیقت مثل یك تیم باشگاهی بودند و در تمام بازی ها در كنار هم بودند اما در بزرگترین بازی از هم پاشید. دلیل آن هم خیلی واضح است: ۱- تاكتیك و برنامه بازی نداریم ۲- مربی شجاع و خوب نداریم ۳- این تیم ۴ سال پیرتر شده است نه جوان تر. همه تیم های دنیا هر سال پوست می اندازند و ما هر سال پوستمان ضخیم تر شد و كندن آن سخت تر شد ۴- آمار ۴ساله برانكو و فدراسیون فوتبال می گوید كه همه آنها محافظه كار هستند تا با تیم های بزرگ بازی نكنیم. این لیست تیم های به اصطلاح بزرگی است كه با آنها طی ۴ سال بازی كرده ایم: ( آلمان- بازنده)، (كره جنوبی- بازنده) (ژاپن- بازنده)و (كرواسی- مساوی) به اضافه دو برد مقابل ژاپن و كره جنوبی.
كدام تیم را در دنیا سراغ دارید كه طی ۴ سال فقط ۶ بازی مهم داشته باشد. متر ارزیابی توان این تیم ملی واقعی نبود و هرگز اجازه نداد كه واقعیت ها به چشم بیاید. این زندگی موازی و مجازی ما است برای تیمی كه دوستش داریم و مربی ای كه نمی توانیم دوستش داشته باشیم چون اشتباهاتش بسیار است و نمی تواند مربی بزرگی برای فوتبال بزرگ ایران باشد. باز هم می گویم كه برای توجیه پرونده ۴ساله شكست فوتبال از یك نیمه بازی با مكزیك سوءاستفاده نكنیم. چون فوتبال نود دقیقه ای است. اما این حرف باز هم مطرح می شود كه عده ای می خواهند برای برانكو بعد از جام جهانی یك تیم باشگاهی پیدا كنند تا در ایران بماند. آیا شما حاضر هستید آن چهره یخ زده و تابلوی ادوارد مونك را هر روز به یاد بیاورید و باور نداشته باشید كه با یك مربی بزرگ و تیمی كه پوست انداخته باشد می توانستیم بهتر از این باشیم؟ حیف كه حرف های دیگران واقعی تر از دلگرمی های آدم های درونی این فوتبال بود.
محسن ابراهیمی
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید