پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا


چاشنی طنز برای زندگی روزمره


چاشنی طنز برای زندگی روزمره
● با سید وحید حسینی كارگردان سریال «مثل همیشه»
آنها كه جمعه ها پیش از ظهر مخاطبان شبكه یك سیما هستند، هر هفته شاهد تماشای مجموعه طنز تلویزیونی به نام «مثل همیشه» هستند كه داستان هایی ساده و در عین حال جذاب و مخاطب پسند را روایت می كند. كارگردان این مجموعه سید وحید حسینی است كه ۳۳ سال بیشتر ندارد.
حسینی دانش آموخته كارگردانی سینما از دانشگاه سوره است و فعالیت خود را از سال ۱۳۷۴ در گروه كودك و نوجوان شبكه اول شروع كرد. او تاكنون در موقعیت های گوناگون در زمره عوامل برنامه «نیمرخ»، سریال های «پسر خاله ها»، «زیر آسمان شهر»، «زنگ آخر»، «همینه» و «تا جمعه» است. تدوین مجموعه تلویزیونی «مونس» ازجمله فعالیت های در حال حاضر او است. كارگردانی دو مجموعه «تعطیلات خوش بگذره» و «مثل همیشه» را در كارنامه كاری خود دارد و در حال تدارك ساخت مجموعه ای جدید است. بهانه ما در این گفت وگو مجموعه در حال پخش «مثل همیشه» است كه هفته های پایانی پخش را پشت سر می گذارد. این را هم بگوییم كه در «مثل همیشه» بازیگرانی چون مرتضی احمدی، ملكه رنجبر،برزو ارجمند، نادر سلیمانی، رامین ناصر نصیر، شهرزاد جواهری، نیلوفر سجادی، سیروس رفیعیان و فرید قبادی بازی دارند.
▪ در گروه كودك و نوجوان چه فعالیتی داشتید؟
در واقع من پلاتوهای مجری ها را می گرفتم. هم باكس كودك، هم نوجوان و هم خردسال. با خانم معاونیان، رضایی و هاشمی ضبط پلاتوهای سیما را داشتم. بعد از آن برنامه «دایره ها» و «نیم دایره ها» را ساختم كه در جشنواره ABU پكن اول شد. یك بخش هم تدوین و ویراستاری كار برنامه كودك بود. در واقع من فعالیتم را از گروه كودك آغاز كردم. آخرین كارم در گروه كودك قسمت اول و دوم برنامه «نیمرخ» بود.
▪ در «زیر آسمان شهر دو» نیز حضور داشتید؟
حدوداً اواخر قسمت اول «زیر آسمان شهر» وارد كار شدم و در تمام قسمت دوم «زیر آسمان شهر» به عنوان كارگردان تلویزیونی و تدوینگر حضور داشتم.
▪ بیشتر قسمت های سریال «مثل همیشه» پخش شده و با این كه در این مجموعه از چهره های تلویزیونی استفاده كرده اید، چندان پرمخاطب نبود. به نظر شما علت چیست؟
ما خیلی تلاش كردیم كه بازیگر های خوبی را دور هم جمع كنیم. روی همه چیزش خیلی دقت و تلاش كردیم ولی متاسفانه ساعت پخش این برنامه تایم خوبی نیست. جمعه صبح ساعت ۳۰/۹ الی ۱۰ صبح خانواده ها یا تازه از خواب بیدار شده اند یا رفته اند كوهنوردی. خود گروه خانواده هم به این قضیه اعتراف می كند كه زمان پخش آن زمان بدی است. از طرفی آنقدر هم بیننده ها زنگ زده اند و گفته اند این كار كه یك كار آموزشی است و این همه اهداف درست و حسابی دارد چرا در زمان بدی پخش می شود. با برنامه ریزی ای كه كرده اند قرار است مجدداً در برنامه سیمای خانواده هر روز ظهر پخش شود. متاسفانه زمان پخش آن تنها دلیل عدم جلب مخاطب شده است.
چون كسانی كه برنامه را دنبال می كنند، هدف های آموزشی و قصه هایش را دوست دارند. خیلی چیز بدی از آن نمی شنوم به غیر از موارد اصولی كه مربوط به دكور است و مردم یك مقدار از آن دافعه پیدا می كنند. گریزی از آن هم نبود. مجبور بودیم دكور بزنیم.
▪ در انتخاب بازیگرها چه معیاری را در نظر گرفته اید؟
در مجموعه «مثل همیشه» سعی داشتم كه از دو گروه سنی بازیگر استفاده كنم. یك گروه پیشكسوت مثل مرتضی احمدی یا خانم رنجبر یا كسانی كه یك مقدار تجربه بیشتری دارند مثل ناصر نصیر و برزو ارجمند و بعد گروه جوان تر مثل علی لك پوریان و فرید قبادی كه اولین كار تلویزیونی ایشان بود. علت این معیار ها این بود كه من در دكورم دو مدل كار كرده بودم. تقابل سنت و مدرنیته را با هم دیده بودم، در انتخاب بازیگر نیز همین طور بود.
یك گروه آدم های سن و سال دار و پیشكسوت و یكسری آدم های جوان كنارشان. در این تقابل حتی بعضی هم طنز نبودند. آدم های جدی ای بودند مثل نرگس كه نقش زن رامین ناصر نصیر را بازی می كند. در واقع تقابل بین مسن ها و جوانان را گذاشته بودم كه به هر قصه ای كه می خواهم دست پیدا كنم. یعنی هر موردی كه خواستم به آن بپردازم.
▪ فكر نمی كنید برای نقش پوریان كه رامین ناصر نصیر آن را بازی می كند، خیلی پر حرفی می كنید؟
پوریان نمونه بارز بعضی از جوانان ما است و یك شخصیت لمپن است كه از این شاخه به آن شاخه می پرند، با كوچك ترین نسیمی یخ می كنند و با یك ها كردن گرمشان می شود.
آدم هایی كه خیلی هیجان دارند و برای یك اتفاق هیچ تخصصی درباره اش ندارند می خواهند كوتاه ترین مسیر برای رسیدن به موفقیت یا پول را طی كنند. شخصیت رامین ناصر نصیر در واقع از آن دسته شخصیت ها بود چون لمپن بود و اطلاعات عملی اش كم بود. همه چیز سر زبانش بود، حرف زیاد می زد ولی در عمل همیشه كم می آورد. من قصدم این بود كه این آدم حراف باشد مثل بعضی آدم هایی كه می گویی فردا بریم كوه می گویند بله فردا حتماً می رویم كوه. بعد می بینی فردا آخرین نفر از خواب بیدار می شود و به كوه هم نمی رسد.
در واقع می خواستیم بیشتر حرف بزند و كمتر عمل كند. می خواستیم منطق این جور آدم ها را نشان بدهیم كه در نهایت می بینیم همه آدم های سریال به سرانجام می رسند. تنها كسی كه در قسمت آخر هم به سرانجام نمی رسد پوریان است یعنی آدمی كه هنوز همان طور كه بود می ماند. او حرف زیاد می زند ولی عملش كم است.
▪ شخصیت مقابل آقای پوریان چه كسی است؟
همه آدم ها در سریال نقطه مقابل پوریان هستند. همه آدم ها اشتباه می كنند ولی به اشتباهشان پی می برند. مثلاً ما قشر درس خوانده داریم مثل برزو ارجمند و سینا كه یك دانشجوی رشته دامپزشكی است یا علی لك پوریان از آن دسته آدم هایی است كه بارها و بارها در سریال اتفاقاتی می افتد كه شغل های عجیب و غریب داشته باشد. ولی همیشه می گوید من سبزی فروش باقی می مانم. در یك جایی می گوید من سیكل دارم و در یك قسمتی تحصیلاتش را ارتقا می دهد و دیپلم می گیرد ولی باز هم سبزی فروش باقی می ماند چون دوست دارد چیزی را كه مدت ها تجربه كرده حفظ كند.
درست برعكس پوریان دوست دارد برای رسیدن به هر چیزی تلاش كند.
▪ مرتضی احمدی مدت ها است كه در سریالی بازی نكرده، چطور شد وارد این مجموعه شد؟
از مرتضی احمدی تقاضا كردم كه سركار «مثل همیشه» بیایند و قبول كردند. ایشان آمدند و دوتا از متن ها را خواندند و گفتند من دوست دارم با جوان ها كار كنم و انصافاً اندازه جوان های سریال ما زحمت كشیدند.
ایشان متولد ۱۳۰۱ هستند. با توجه به سن بالایشان بدون هیچ گونه مشكلی سكانس را حفظ می كردند و تپق نمی زدند. انرژی شان باعث می شد همگی انرژی بگیریم. ایشان افتخار سریال ما بود. محبت كردند به من و آمدند و در اصل وزنه سنگین سریال من بودند و خوشحالم از اینكه با ایشان كار كردم.
▪ درباره گروه نویسندگان و چگونگی همكاری تان بگویید؟
نویسنده های سریال «مثل همیشه» گروه محدودی بودند. حسین نیا، برزگر، بهمن معتمدی و پوریا آذربایجانی نویسندگان این مجموعه اند. وقتی اینها ایده ای داشتند برای من تعریف می كردند. بعد من می گفتم چون گروه همان، گروه خانواده است و بخش تربیتی خیلی برایمان مهم است، هر بخشی باید یك چیزی برای یاد دادن داشته باشد. حتماً باید آموزشی باشد ولی در پشت پرده نمی خواستیم یك كارشناس بیاوریم و بنشیند، بگوید این كار را بكن، این كار را نكن. می خواستیم نمایشی باشد. بچه ها طرح اولیه را می آوردند، گپ می زدیم و بعد می نوشتند و می خواندیم، اگر هم نیاز به اصلاحیه بود اصلاح می كردیم. بیشتر با حسین نیا كار می كردیم چون با ایشان دوتایی می نوشتیم. من ایده را می دادم و بعضی اوقات شب تا صبح من قصه را تعریف می كردم و او دیالوگ می نوشت. در اصل بخش اعظم فیلمنامه را دوتایی می نوشتیم.
▪ چقدر سعی كرده اید تا یك طنز متفاوت از بقیه طنزها بسازید؟
از نظر من بزرگترین تفاوت این طنز با بقیه این است كه به قول مدیر گروه خانواده برنامه های خانواده را همه گروه های سنی به راحتی می توانند ببینند. این اتفاق، یعنی اینكه ما هیچ وقت از طنز به عنوان لودگی استفاده نكردیم. در واقع هیچ كلمه بدآموزی در دیالوگ ها به كار نبردیم. سعی كردیم از هیچ گونه عمل یا حركتی یا دیالوگی كه بدآموزی دارد استفاده نكنیم. حتی از دست بلند كردن یا زدن یا هر حرف بد پرهیز كردیم تا بتوانیم یك طنز قابل قبول بسازیم كه لودگی نباشد. خیلی سعی نكردیم از تكه كلام های رایج استفاده كنیم كه سریع بین مردم باب شود. آمدیم به زندگی روزمره مردم یك چاشنی طنز ضعیف دادیم تا برای مردم قابل قبول باشد. علتش برمی گشت به آن چیزی كه ما دوست داشتیم هر چیزی كه می گوییم آموزشی باشد. كلاً هدف شبكه یك همین است. اصولاً شبكه یك شبكه ای آموزشی است و فقط قصد پر كردن وقت مردم را ندارد. با این حساب خیلی سعی كرده ایم در نوع طنزمان روی برخورد بچه ها، تكه كلام ایجاد نكنیم بین مردم. بلكه با چاشنی طنز حرفمان را بگوییم. از بابت فضا هم ما در اصل ۶ الی ۷ مدل فضاهای آپارتمانی از بقیه دیده بودیم. ما آمدیم طنز را در یك محله و در یك خانه به تصویر كشیدیم. می خواستیم فضای گرم خانواده را ببینیم. مثل بقیه طنزها كه اتفاقات پراكنده اند، اتفاقات «مثل همیشه» در خانواده اند، همه ازدواج كرده اند. فضای خانواده برایمان مهمتر بود.
▪ در حال حاضر مشغول چه كاری هستید؟
یك مجموعه تلویزیونی است كه هر قصه اش در ۶ روز می گذرد. از شنبه شروع می شود تا پنجشنبه به مدت ۱۲۰ دقیقه. از زمان ۱۲۰ دقیقه ای یك خلاصه ۹۰- ۷۰ دقیقه ای درمی آوریم و به عنوان یك فیلم تلویزیونی روز جمعه در همان ساعت پخش روزهای قبل پخش می كنیم. این سریال اول مهرماه پخش می شود.
▪ خودتان بزرگترین تفاوت طنز مثل همیشه با طنزهای دیگر را در چه می بینید. به گمانتان طنز شما چه تمایزی با طنزهای دیگر دارد؟
در طنزهای روتین یك نفر محور بازی ها می شود، چیزی كه من از آن فرار كردم. تلاش می كردم چه در متن و چه در بازی بازیگران كسی برجسته تر نشود. چون كانون خانواده مان به هم می خورد. كلاً در ارائه برنامه خانواده برجسته تر كردن یك بازیگر باعث ضعف كار می شود. به گروه نویسنده گفته بودیم اگر این هفته قصه راجع به برزو ارجمند است هفته دیگر راجع به ناصرنصیر بنویسید... این باعث می شود همه آدم ها دیده شوند. وقتی یك نفر محور می شود همه خط و خطوط قصه را به طرف خود می برد.
مهربانو ابدی دوست
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید