سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

فاجعه های انسانی و سیاسی در فلسطین


فاجعه های انسانی و سیاسی در فلسطین
رهبری واقعی كه می خواهد ملت شعار زنده باد را برای او سر دهند، كسی است كه دردها و مشكلات ملتش را درك كند و مدافع حقیقی حاكمیت و وحدت ملی باشد. رهبری كه می خواهد در تاریخ میهنش جاودانه بماند، كسی است كه ظلم ستیز باشد و برای دفاع از عزت و كرامت ملت و امتش در مقابل هر متجاوز و ظالمی بایستد. همچنان كه نام رهبران مزدور در صفحات تاریخ می ماند، یاد و خاطره انسان های شجاع و میهن دوست نیز در تاریخ جاودانه می ماند.
آنچه مرا بر این داشت تا این مقدمه را بنویسم، واقعه دردناك و تصاویر دلخراشی بود كه رسانه ها از دختر بچه فلسطینی یعنی هدیل غالیه نشان دادند. واقعه ای كه میلیون ها انسان از هر قومیت و ملیتی مانند من آن را مشاهده كردند.
این دختر بچه در یك چشم به هم زدن پدر و مادر و تمامی اعضای خانواده خود را در ساحل دریای فقرای غزه از دست داد. این خانواده می خواستند تعطیلات پایان هفته را در كنار دریا بگذرانند تا شاید بتوانند مناظر رعب و وحشت را كه ارتش تا بن دندان مسلح ابو مازن در خیابان های فلسطین به خصوص در غزه و جنین ایجاد كرده اند، فراموش كنند. آنان به هواخوری در كنار دریا آمده بودند تا شاید بتوانند برای لحظاتی هم كه شده دردها و رنج های ناشی از محاصره ظالمانه ملت خود را كه دشمن صهیونیستی و سركرده استكبار جهانی آمریكای جهان خوار و عده ای رهبر جیره خوار فلسطینی و كشورهای همسایه و كسانی دیگر خارج از جغرافیای امت اسلام و عرب آن را ایجاد كرده اند، فراموش كنند.
این دختر بچه بی گناه گونه های خود را به شن و ماسه های ساحل دریا می مالید و مدام پدرش را صدا می كرد تا شاید صدای تنهایی اش را بشنود اما دریغا كه پدرش دیگر نمی شنید و روحش به آسمان ها پر كشیده بود. ارتش دشمن صهیونیستی در حالی خانواده این دختر را به شهادت رساند كه در نزدیكی این ارتش، نیروهای ابومازن در اعتراض به انتخاب دمكراتیك ملت فلسطین در به قدرت رساندن حكومت منتخب خود و دریافت نكردن حقوق ماهانه شان تظاهرات به راه انداخته بودند!! دشمن ملت را قتل عام می كند و ارتش به اصطلاح ملی ابو مازن نیز در حمایت از وی در خیابان ها شعار سر می دهد. این دختر بچه پس از این كه گرانبهاترین گوهر هستی خود را از دست داد و حامی و یاوری در میان ارتش و رهبران میهن مصیبت زده اش نیافت، چاره ای نداشت جز این كه فریاد بزند تا شاید ساحل دریا و ماسه های سفید آن با او همدرد شوند و دریا با موج خشمگین خود انتقام خانواده اش را بگیرد.
ارتش تا بن دندان مسلح دشمن ساحل غم و اندوه غزه را از زمین، هوا و دریا آماج حملات ویرانگرانه خود قرار داد و در روز جمعه، روز ماتم و عزا هر كه را در این ساحل یافت به رگبار بست. این حمله نظامی درست پس از بازگشت ایهود اولمرت نخست وزیر دشمن صهیونیستی از دو پایتخت عربی صورت گرفت. در این دو پایتخت با دو پادشاه دیدار كرد كه یكی تاج گذاشته و دیگری منتظر است كه یا خود و یا پسرش تاج پادشاهی بر سر نهند. این در حالی است كه قبل از آن نیز رهبران فلسطینی (جریان سازش) در تماس های تلفنی و با ارسال تلگراف، تصدی رهبری دولت صهیونیستی را صمیمانه به اولمرت تبریك گفتند.
انتظار داشتم كه شهر منحوس شرم الشیخ و رهبر جلیل القدر آن! نسبت به این واقعه خشمگین شوند و سكوت را شكسته و از شورای امنیت بخواهد كه برای اتخاذ تصمیمی قاطع در مقابل این حملات نشستی اضطراری تشكیل دهد. انتظار داشتم كه این دو پایتخت عربی كه نخست وزیر دولت صهیونیستی هفته گذشته از آن ها دیدار كرد، در اعتراض به این جنایت غیر قابل توجیه سفرای خود را از تل آویو فرا می خوانند. انتظار داشتم كه پایتخت های عربی به خصوص ریاض برای تجدید نظر در طرح صلح شوم سران عرب خواستار تشكیل نشست سران عرب شوند. سرانی كه همچنان از سازمان ها و گروه های فلسطینی می خواهند این طرح را به رسمیت بشناسند كه در غیر این صورت محاصره ملت فلسطین ادامه خواهد یافت و چه بسا شدیدتر هم بشود.
در میان این آرزوها و انتظاراتی كه از رهبران عرب می رود، رهبر عالیقدر فلسطین! در كنفرانسی مطبوعاتی در مقابل دوربین های شبكه های عربی و بین المللی حاضر شد. گمان می كردم كه ابومازن در برابر جهانیان این عملیات پلید دشمن صهیونیستی را محكوم می كند و حمایت خود را از حكومت منتخب به ریاست اسماعیل هنیه اعلام می كند و تمامی جریان های داخل حزب غرور آفرین فتح! نیز از این اقدام ابومازن پشتیبانی می كنند.
اما زهی خیال باطل، ابومازن در این كنفرانس شوم حاضر شد تا به جهانیان اعلام كند كه تصمیم گرفته است در تاریخ ۲۶ ژوئن آینده سند اسرا را به همه پرسی بگذارد. در این جا نمی خواهم به جنبه قانونی این سند بپردازم ؛ سندی كه اگر امضا كنندگان آن می دانستند كه به سند یك گروه علیه دیگری و بهانه ای برای جنگ داخلی میان گروه های فلسطینی تبدیل می شود، هرگز آن را امضا نمی كردند. اما بعید نیست كه این سند در شبی تاریك و ظلمانی و با هدف فتنه جویی در وطن و در میان مردم تدوین شده است. این سند حقوقدانان و تحلیل گران سیاسی و كسانی را كه با قانون اساسی آشنا هستند، به خود مشغول كرد.
همچنان كه گفتم نمی خواهم به این سند و انگیزهای امضا كنندگان آن بپردازم. اما برای محض یادآوری به یك گفته شارون در عهد رابین اشاره می كنم. وی در آن زمان گفته بود كه پیمان اسلو بدون هیچ گونه پشتوانه ای است و تنها عبارت است از سندی كه میان یك كشور (اسرائیل) و باندهایی تروریستی (سازمان آزادیبخش فلسطین) امضا شده و تاریخ مصرف این پیمان دیگر گذشته است. در اینجا باید بگویم (البته امیدوارم كه اشتباه بكنم) كه ابومازن در پی كسب مشروعیت مردمی برای انجام مذاكره با رهبران صهیونیست برای تسلیم شدن به نتایج این مذاكرات است. مسأله دیگر و خطرناك تر این كه موفق شدن همه پرسی درباره سند اسرا به معنای پایان مقاومت و حق مشروع ملت فلسطین در مقابله با اشغالگران و پذیرش حكومت خودگردان بدون تشكیل دولت فلسطین و لغو حق بازگشت آوارگان است.
در پایان باید بگویم كه در اینجا خاشعانه و صادقانه از ملت فلسطین می خواهم كه با فراخوان ابومازن برای انجام همه پرسی مخالفت كند. این همه پرسی دامی است كه برای مردم فلسطین تنیده شده است تا با رای دادن به این رفراندوم موافقت خود را با بقای "اسرائیل" در سرزمین فلسطین اعلام كند و به صورت دسته جمعی از حق تشكیل دولت فلسطین و حق بازگشت آوارگان صرف نظر كند.
خاطر نشان می كنم كه ملت های اروپایی با شما و در كنار شما هستند و موضع استادان دانشگاه های انگلیس كه دانشگاه های "اسرائیل" و دانشجویان آن ها را به سبب سركوب ملت فلسطین توسط صهیونیست ها تحریم كرده اند، موید این مدعاست. همچنین در آمریكا نیز فعالیت گسترده ای برای حمایت از حقوق شما صورت می گیرد و تحقیقی كه استادان بزرگ ترین دانشگاه های آمریكا انجام دادند، شاهد دیگری بر این مدعاست. عنوان این تحقیق این است كه آیا می دانید دولت صهیونیستی نژادپرست است؟
به قلم: دكتر محمد صالح المسفر
منبع: روزنامه القدس العربی ۱۳/۶/۲۰۰۶
منبع : خبرگزاری فارس


همچنین مشاهده کنید