شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

فوتبال و سرنوشت مشترک


فوتبال و سرنوشت مشترک
مدیریت فوتبال چه فاكتورهایی دارد و چه نقشی در موقعیت تیم دارد؟ دیدگاه مدیریت فوتبال به نیروی انسانی چیست؟ میزان نقش مدیران فوتبال در موفقیت تیم ها چقدر است؟ مفهوم واقعی تیم چیست و سرنوشت یك تیم كجا رقم می خورد؟ جایگاه فوتبال در جامعه و نزد مردم كجاست؟ برد و باخت ها چه آثاری در پی دارند ؟
اینها پرسش هایی است كه شاید با پاسخگویی صحیح به آن، بتوان یكی از حساس ترین مباحث در فوتبال یعنی بخش مدیریت سرنوشت ساز را مورد ارزیابی و تحلیل دقیق قرار داد.
مریم رضایی
مجید جلالی- كارشناس فوتبال و مربی تیم پاس - درباره مدیریت فوتبال با یك مثال بسیار شفاف چنین می گوید: با نگاهی به بازی های دوره لیگ برتر كشور، یك آمار بسیار تكان دهنده و تأمل برانگیز نمایان می شود.
در اولین دوره لیگ برتر كشور، پرسپولیس قهرمان شد اما سال بعد از آن، جایگاه سوم را به خود اختصاص داد. در دومین دوره، قهرمانی از آن تیم سپاهان شد و در سال بعد، سپاهان ششم شد! در سومین دوره تیم پاس قهرمان شد اما در سال بعد مقام ششم را با خود به خانه برد. در چهارمین دوره، فولاد قهرمان شد اما در سال بعد هشتم شد! و در دوره پنجم، استقلال قهرمان شد كه نتیجه سال بعد را هنوز نمی دانیم، اما خیلی زود مشخص خواهد شد!
از ارائه این آمار، این نتیجه را می خواهم بگیرم كه این مسائل، به یك بحث جامعه شناسی نیاز دارد و مدیریت فوتبال در آن از اهمیت خاصی برخوردار بوده است.
متأسفانه مدیران فوتبال، كمترین نیروی خود را در بخش مدیریت نیروی انسانی می گذارند.
مجید جلالی می گوید: آیا بازیكنان فوتبال صرفاً یك نیرو تلقی می شوند یا انسان؟ در آن چیزی كه به دست می آید، این نكته مهم است كه دیدگاه مدیریت منابع انسانی در فوتبال بسیار فقیر است و فقط دید ابزاری نسبت به آنها وجود دارد. از لحاظ جسمی، تغذیه و فیزیكی مراقبت های خوبی وجود دارد و سعی می شود تا روز موعود، بهترین بازدهی را داشته باشند و این خود روشن است كه این روش، همه نیازهای یك بازیكن را در بر نمی گیرد. اگر به بازیكن، ابتدا به چشم یك انسان نگاه شود، مدیریت منابع انسانی، تعریف خاصی می یابد.
مدیریت منابع انسانی در فوتبال، به شدت نیازمند توجه است و تاكنون به این مهم توجه نشده است. اگر مشاهده شود كه سیستم فوتبال به این سرنوشت دچار شده ، بیانگر عدم توجه به این مشكل از حوزه جامعه شناسی و اجتماعی نیز هست.
●انسان ها در فوتبال، چگونه مدیریت می شوند؟
مجید جلالی در پاسخ به این پرسش كه انسان ها در فوتبال چگونه مدیریت می شوند، می گوید: از قرن ۱۹ به این سو از مدیریت در فوتبال صرفاً تلقی و دیدگاه آمرانه و دیكتاتورمآبانه و نظامی منظور می شود و اگر مدیریت، شاخصه های خشونت را در فوتبال نداشته باشد، آن را ضعیف می دانند.مثلا بازیكن اجازه صحبت نداشته باشد. اما واقعیت این است كه بازیكنان، نیازهایی دارند، و نیازهای عاطفی و درونی آنها نادیده گرفته می شود. حتی محبوب ترین بازیگران فوتبال هم در بهترین تیم ها بعد از پایان فصل، هیچ تعلق خاطری به باشگاه خود ندارند! یكی دیگر از نگرانی های فوتبالیست ها بحث مالی آنها در آینده است. وضعیت اقتصادی جامعه امروز، بازیكنان را به این سمت كشانده است كه من از این هنر پول درآورم و حداكثر بهره را ببرم! این موضوع در مورد قهرمانان فوتبال هم اینگونه شده است.وی می گوید: امروزه انگیزش های صرفاً مادی گرایانه برای بازیكنان ایجاد شده است. بررسی كنید چرا یك بازیكن بعد از قهرمانی به قله، ناگهان سقوط می كند و نمی تواند موفقیت خود را حفظ كند؟ اگر بازیكنان، خوب هدایت شوند، موفقیت های آنان استمرار خواهد یافت.
●دلایل افت بازی بازیكنان در ایران چیست؟
جلالی درباره دلایل افت كیفیت بازیكنان به چند شاخص بااهمیت اشاره می كند و می گوید: اولین شاخص و دلیل افت كیفیت بازی، فشار سنگین در ایران برای قهرمانی بازیكنان است. دلیل دوم، محدودبودن هدف های مرحله ای است. سوم، بالارفتن سطح توقعات از بازیكنان است. چهارم، عدم ارضای سطح توقعات در اولین موفقیت آنان است. پنجم، كم توجهی به عوامل اصلی اجرایی بعد از قهرمانی است. ششم، عدم تخصیص پاداش های مساوی بین آنان است و هفتم، نزول سطح پشتكار، انگیزش و اطاعت پذیری بازیكنان است.
●قاموس ورزش در بازی های امروزی
امروزه بسیاری در جوامع مدرن و سرمایه داری، ورزشكار محبوب را ورزشكاری می دانند كه از میدان، پیروز به درآید و شاید از همین دیدگاه است كه در بستر ورزش حرفه ای، فرزند ناخلفی به نام تقلب متولد می شود و ورزش حرفه ای، آلوده به انواع زد و بندها می شود یا دوپینگ رواج می یابد. در این نگاه، ورزش و هدف ورزش، فقط بردن و پیروزی است.از این منظر، فوتبالیست ها خرید و فروش می شوند و ورزشكار حرفه ای، كعبه آمال هزاران نفر می شود.
دكتر مهدی پیروزنیا با بیان این مطالب می افزاید: پشت پرده ورزش حرفه ای، بنگاه های اقتصادی با سودهای كلان است و ورزشكار و تماشاچی در چنین فضایی حكم ابزار را دارند!
●همه چیز فوتبال، پیروزی است؟!
ورزش حرفه ای ملی كه می تواند سبب انسجام ملی شود، در بسیاری از مواقع، صحنه های زشت می آفریند و تماشاچیان، مبدل به معارض می شوند.
وی تصریح می كند: نباید از یاد ببریم كه انسان، متفكر زاده شده است، پس وظیفه دارد بیندیشد و تسلیم مفاهیم القایی نشود. از این بُعد، ورزش حرفه ای، تفكر را از انسان می گیرد و برای رسیدن به شهرت بیشتر و سرمایه كلان تر، هویت انسان را به ابزار و كالا تبدیل می كند.
همه راه ها در چنین وضعی به «پیروزی به هر قیمت» مبدل می شود!
دكتر پیروزنیا می گوید: در حقیقت با فشارهای روانی، حاصل خواست همگان برای پیروزی، در میان اهداف اصلی ورزش گم می شود و با این هدف، ورزش و ورزشكار به كجا رهنمون می شود؟!
فشارهای روانی و تأثیرات منفی حاصل از باخت در یك بازی، گاه سبب بروز افسردگی های فلج كننده و گاه ماندگار در ورزشكار و حتی تماشاچی و طرفداران می شود و نشاط ورزش، به كسالت های ورزش بدل می شود. با صرف واژه قهرمان پروری، توان بسیاری از جوانان به هرز می رود و ورزش از اینجاست كه به بیراهه كشانده می شود.
وی می گوید: به این پرسش بیندیشید كه آیا در برابر جامعه جهانی، ما نیز باید دچار خودباختگی شویم و یا اینكه همسو با معرفت انسانی بر فرهنگ جهانی تأثیر گذار شویم. آیا ما باید همه ارزش های حرفه ای و فوتبال حرفه ای را پذیرا باشیم و آیا ما امكانات و ابزار كنش فعال در صحنه جهانی را در جهان نداریم. آیا همه چیز فوتبال پیروزی است.
●مای مشترك!
افراد در زمین فوتبال تا زمانی كه در جاهای پیش بینی شده خود فقط ایستاده اند، به نظر می رسد كه یك جامعه ایستاده اند، اما با سوت داور حركت شكل می گیرد و دیگر نمی توان از آن جامعه كوچك فقط با گرفتن یك عكس قناعت كرد. بلكه دائماً باید لحظات، صحنه ها، اتفاقات جالب و جاذب و غیرقابل پیش بینی را فیلمبرداری و دنبال كرد و این خاصیت در نگاه دوركیم همان جامعه پویاست.
تمایز و تفكیك نقش ها نیز در فوتبال مثال زدنی است اما یك ویژگی مهم در فوتبال وجود دارد كه در جامعه نیز آن را تجربه می كنیم و آن این است كه همه اعضای جامعه هر كدام حلقه ای از یك زنجیر را تشكیل داده اند و سرنوشت فرد به جمع تنیده شده است.
در فوتبال بازیگران فقط حلقه های این زنجیر نیستند بلكه در كنار زمین مربی، سرپرست، مدیر عامل، پزشك و... هر كدام حلقه های این زنجیر را شكل می دهند.
هر حلقه زنجیر باید تا انتها نقش خود را به بهترین وجه ایفا كند و در ورای این همكاری یك معنی جدید جامعه شناختی شكل می گیرد كه آن را «مای مشترك» یا «سرنوشت مشترك» می نامیم كه در فوتبال آن را تیم می گویند.
دكتر آقامحمدی می گوید: در این تعریف یك بازیكن نمی تواند به عنوان كنش گر اجتماعی هر طور كه دلش خواست رفتار كند. نظم تیمی مملو از مقررات است و این جا گویی زبان مشترك میان بازیكنان است.
وی می گوید: اما یك ویژگی در فوتبال وجود دارد كه اگر بخواهیم در فرآیند شاخص سازی و كمی كردن متغیرها بیشترین بها را به آن بدهیم شاخص هماهنگی تیمی است. تك روی، توانایی انفرادی وستاره بودن شرط لازم است، اما كافی نیست. در مرحله اول وجود زوج های كاری و در مرحله دوم وجود روح جمعی هماهنگ است كه فوتبال را نتیجه بخش می كند.
در واقع در فرآیند اجتماعی فوتبال عقلانیت، استفاده از فرصت ها و گذشت مفاهیم عمیقی دارند.
بازی در شرایط نامطمئن
دكتر آقامحمدی می گوید: درجه ریسك پذیری در فوتبال بسیار بالاست و یكی از بایدهای فوتبال، بازی در شرایط نامطمئن است. كار در شرایط بحرانی بر پیچیدگی های آن می افزاید. به نظر می رسد كه در بعد آسیب پذیری در فوتبال باید از حوزه تربیت اجتماعی كنش گران به عنوان مشكل جدی در جامعه مان نام برد.
وی می گوید: آموزش مبتنی بر فرهنگ و عقلانیت برای كنش گر فوتبال امروز شاید از نان شب هم واجب تر باشد!
●ذات فوتبال، تنش و شادی است
چرا فوتبال در جامعه ما تا این حد مهم است و این پدیده اجتماعی چگونه اینچنین شكل گرفته است.
دكتر آزاد ارمكی درباره تجربه فوتبال در ایران می گوید: تجربه فوتبال از گذشته تا حال و آینده آن در حوزه نوسازی ایران سخن ها دارد. به تصور من تجربه نوسازی ایران یك تجربه تضادگونه است تا تعامل گونه.
تجربه نوسازی در سه عرصه در ایران رقم می خورد. مد و مصرف و نمادهای مد و فوتبال.
وی می گوید: فوتبال ذاتش در تضاد و درگیری و آشوب است. همین طور ذات فوتبال تنش و شادی است.
فوتبال ابتدا وارد زندگی مردم شد و در سایر حوزه های اقتصادی و یا سیاسی آن چنان اساسی مطرح نبود. اما امروزه در حدی است كه در برخی كشورها برای انتخاب رئیس جمهوری هم از این فاكتور استفاده می شود. امروز دیگر فوتبال در همه حوزه های زندگی اجتماعی، سیاسی و روشنفكری رسوخ كرده است.
با این وصف فوتبال یك پدیده اجتماعی و جمعی است كه در ذات آن رقابت نهفته است و برای همه انسان ها مهم است. اما دارای آیین نامه و قاعده است و با این قاعده است كه پیروزی به دست می آید. وی می گوید: در فوتبال ساختار ها و كنش گران مهم اند. اختیار، اجبار و عقل وجود دارد. در فوتبال شكست و پیروزی و شادی توأمان است. نتیجه آن بسیار داغ است و نقد آن مدرن شكل می گیرد. نقد فوتبال نقد اجتماع است.
ویژگی دیگر فوتبال تولید قهرمان و یا نابود كردن آن است! و در یك كلام از فوتبال می توان به جامعه جهانی وارد شد و این موضوع بسیار با اهمیت است.
●مسابقات جام جهانی و مردم
طبق نظرسنجی ها حدود ۸۰ درصد مردم مسابقات جام جهانی را دنبال می كنند و حدود ۵۰ درصد مردم ایران مسابقات ورزشی را تماشا می كنند.
دكتر ابراهیم حاجیانی رئیس مركز افكار سنجی دانشجویان ایران با بیان این آمار می گوید: اهمیت فوتبال به حدی است كه حاكمان در جهت بهره برداری و استفاده از منافع آن در جهت ارزش های خود هستند.از این منظر پیروزی و باخت ها قابل تفسیر هستند و در صورت هدایت این تعابیر، می توان بهره برداری مناسبی از آن برد.
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید