پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

دو رویکرد متضاد


دو رویکرد متضاد
تمام بسترهای لازم برای قهرمانی تیم ملی انگلستان در این جام فراهم آمده است. یك مربی كهنه كار، بازیكنانی توانا و بزرگ و نیز جو و فضای شورانگیز كه تماشاگران این كشور برای موفقیت این تیم به وجود آورده اند. اما در این میان یك مشكل جلب نظر می كند و آن هم رفتار و رویكرد حیرت انگیز رسانه ها و مطبوعات انگلستان در قبال تیم ملی كشورشان است. البته چنین رفتار و برخوردهای خاصی از جانب رسانه های این كشور برای همه آشنا است. ولی معتقدم آنها- رسانه ها- به قضایا با دیدی بسیار منفی می نگرند.
از نگاه بیرونی، چنین پدیده ای بی تردید شگفت انگیز به نظر می رسد. تیمی كه دو بازی نخستش را پیروز می شود، سومی را مساوی می كند و با صدرنشینی در گروهش به مرحله بعدی مسابقات راه می یابد، سرانجام با انتقادات سرگیجه آوری مواجه می شود. نكته ای كه باید به آن اعتنا كرد، این است كه نتیجه گیری در فوتبال دیگر مانند ۲۵ سال گذشته برای تیم های بزرگ آسان و راحت نیست و چنین نكته ای را «باید» رسانه های این كشور در قضاوت ها و تحلیل های خود در نظر گیرند. فوتبالیست های این كشور سزاوار احترام بیشتری از جانب این طیف از فوتبال این كشور هستند.
هر كسی وظیفه دارد، همواره در كنار تیم ملی كشورش حضور داشته باشد و از آن حمایت كند زیرا چنین رفتاری ارتباط مستقیمی با موفقیت در داخل میدان خواهد داشت. به اتفاقاتی كه برای فوتبال آلمان رخ داده، بنگرید. ما هنوز در برابر یك تیم قدرتمند محك نخورده ایم و در شرایطی كه برخی از ستاره های تاثیرگذارمان، نتوانستند توقعات را برآورده سازند اما از هر حیث مورد حمایت روزنامه نگاران آلمانی قرار می گیرند.
و این رویداد برای انگلستان رخ نمی دهد. بهترین مثالی كه می توانم برای اثبات ادعایم بیاورم، مسئله حضور و یا عدم حضور اوون هارگریوز در تیم بود. من حقیقتاً یكی از هواداران و حامیان او هستم. هارگریوز در نبرد برابر سوئد نشان داد بر روند مسابقه تاثیر بسیار مثبتی اعمال خواهد كرد و برای حفظ تعادل كشورش در میانه میدان بسیار نقش پررنگی دارد. از سویی دیگر او شخصیت قابل احترام و فوق العاده ای دارد. تا آخرین دقایق مسابقه دست از تلاش و فعالیت نمی كشد و به خوبی می دانم كه او از اینكه در تیم ملی انگلستان بازی می كند بسیار شادمان و راضی است. با این حال مطبوعات این كشور در روانه ساختن موج انتقادات بی رحمانه به سوی او گویا متبحرند. چرا؟ شاید به این دلیل كه او زاده كانادا است و سال ها است در فوتبال آلمان فعالیت می كند به او به چشم یك بیگانه می نگرند.
به اسكلت و پیكره تیم ما، آلمان بنگرید. در خط حمله ما میروسلاو كلوزه و لوكاس پودولسكی را در اختیار داریم كه هر دو از لهستان به فوتبال آلمان هجرت كرده اند و از قضا، نقش فوق العاده پررنگ و غیرقابل انكاری در موفقیت آلمان ایفا می كنند. این دو تحت هر شرایطی نیز از سوی هواداران فوتبال آلمان با آغوشی باز مورد استقبال قرار می گیرند. وقتی داشتم به بازی انگلستان و سوئد دقت می كردم، یك لحظه نظرم به فوتبالیست هایی از انگلستان معطوف شد كه در تیم های بزرگی بسان رئال مادرید، بایرن مونیخ، منچستریونایتد و آرسنال بدل به یك وزنه سنگین شده اند. اینها بازیكنانی با قابلیت های والا هستند كه برای تصاحب هر موفقیت و دستاوردی شایسته اند.
در انگلستان مردم این كشور به گونه ای افراطی تمام حواس و تمركزشان را به سمت نحوه بازی كشورشان و نه نتیجه گیری معطوف كرده اند. دو نكته منفی در نبرد آخر انگلستان در مرحله گروهی در برابر سوئد وجود داشت.
نخستین مسئله تاریك این مسابقه مصدومیت مایكل اوون بود. تاسف انگیز است. اما اگر من می توانستم از میان او و وین رونی یكی را برگزینم، بی تردید انتخاب نخست من كسی جز وین رونی نبود. به این خاطر كه اوون با تمام توانایی هایش تنها در موقعیت های تك به تك یك متبحر تمام عیار است، در شرایطی كه رونی از آن دسته از فوتبالیست هایی است كه می تواند در یك لحظه جریان و نحوه بازی تیمش را دگرگون سازد. او قادر است حركت كلی یك مجموعه را تغییر دهد. با وجود او در پیكره اصلی تیم، انگلستان مجموعه ای خطرناك خواهد بود. و دیگر نكته منفی از جانب انگلستان در این بازی، نمایش سئوال برانگیز مدافعان انگلستان در دفع توپ های ارسالی شروع مجدد بود. بی تردید آنها در این بازی در پوشش دادن توپ های ارسالی به دروازه خودی متزلزل و نامطمئن نشان دادند. وقوع و سر باز كردن چنین مشكلی بی اندازه شرم آور و طعنه آمیز است. به این خاطر كه انگلستان اكنون از منطقه ای ضربه می خورد كه پیش از این از آن به عنوان یكی از نكات بارز و روشن این تیم یاد می شد.
گل نخست سوئد از روی كم كاری و ضعف آشنای دیوید بكام در زدن ضربات سر حاصل شد. بكام بازیكن بی نهایت توانایی است اما «سرزنی» یكی از آن قابلیت های آشنایش نیست. با این حال گمان نمی كنم كه «این» مشكل چندان سخت و لاینحلی باشد. در این هفته و تا پیش از بازی با اكوادور بی شك اریكسون درصدد رفع چنین ضعف هایی برآمده است. اگر چنین مشكلی رفع شود و رونی نیز همچنان شرایط روبه جلو و مثبتش را استمرار بخشد، آنگاه انگلستان را یك مجموعه بی نهایت «شانس دار» برای تصاحب جام جهانی می دانم.
در خصوص دردسرآفرینی اكوادور در این مسابقه تردید دارم. آنها نمی توانند برای این كشور دردسرساز شوند. از بسیاری از وجوه، جام جهانی، تازه، اكنون هنگامی كه وارد فاز «حذفی» می شود شروع می شود. ژرمن ها در مرحله گروهی كاری كردند كه از آنان انتظار می رفت؛ ۹ امتیاز ممكن. سوئد می تواند برای آنها ایجاد دردسر كند. این تیم را به خوبی از برهه ای كه سرمربی مجارستان بودم به خوبی می شناسم. آنها به غایت سازماندهی شده اند و فوتبالیست هایی دارند كه برای نیش زدن به شما آماده اند.
بی شك سوئد، مهمترین و حقیقی ترین «آزمون» ژرمن ها تا به امروز بوده است. هر چند از اینكه مجبور نشدیم در برابر انگلستان قرار بگیریم، خرسندم.
لوتار ماتئوس
ترجمه: سهیل نوری پناه
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید