جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


طنزنامه تلخ و سیاه


طنزنامه تلخ و سیاه
● درباره گئورگی لیگتی موسیقی دان اتریشی
گئورگی لیگتی موسیقیدان اتریشی/ مجارستانی و از بزرگترین آهنگسازان موسیقی قرن بیستم در سن ۸۳سالگی پس از یك دوره بیماری در وین درگذشت. لیگتی از آن دسته موسیقیدانان (هنرمندان) جسوری بود كه از قواعد متعارف زیبایی شناسی فاصله گرفته و در فرم و محتوا سبك شخصی، غیرمعمول و جدید را به كار برده اند. محدودیت و تعصب در وجود او جای نداشته و آزادانه و بی پروا به تجربه هنر دست می زد. تلاش او بیشتر در جهت قابل درك یا دست یافتنی كردن موسیقی اش بوده؛ تلاشی كه شاید بسیاری از بزرگان موسیقی مدرن آن را فراموش كرده اند.
لیگتی در سال ۱۹۲۳ در مجارستان و در خانواده ای یهودی به دنیا آمد. از هولوكاست نجات یافته اما پدر و برادر خود را در جنگ از دست داد. پس از جنگ و در زمان كمونیسم در مجارستان او نیز مانند بسیاری از هنرمندان تحت فشار انواع محدودیت ها، كنترل ها و سانسورها كار می كرد و دولت تنها به او اجازه می داد ترانه های محلی و فولكلور را تنظیم كند. به همین دلیل لیگتی در سال ۱۹۵۶ از مجارستان به اتریش گریخت و تابعیت این كشور را پذیرفت. زندگی در جنگ و پس از آن در دوران دیكتاتوری و سركوبگری باعث شد تا لیگتی با هر نوع استبداد، سركوب و محدودیتی مبارزه كند: «حكومت های استبدادی از فواصل نامطبوع (Dissonances) بیزارند!»
او در وین با سایر بزرگان موسیقی مدرن آشنا شده و ارتباط برقرار كرد. «اتمسفر» اثر اركسترال او كه در ۱۹۶۱ ساخته شد به سرعت او را مشهور كرد. در این قطعه او تقریباً تمامی پارامترهای سنتی ملودیك، هارمونیك و ریتمیك را كنار گذاشته و بر اصوات با بافتی دائماً در حال تغییر متمركز می شود. میكروپولیفونی واژه ای است كه او درباره آن این گونه توضیح می دهد: «بافتی به شدت متراكم كه اجزای تشكیل دهنده آن به طور جداگانه قابل شنیدن نیستند و تنها در كنار هم قرار گرفتن آنها شكلی از موسیقی را می سازد.»
لیگتی كه به علم فیزیك نیز علاقه بسیار داشت از جهان طبیعت برای خلق قواعد موسیقایی جدید خود الهام می گرفت. لیگتی معتقد بود كه موسیقیدانان قادر نیستند خود را از سنت های موسیقایی جدا سازند. او در سال ۱۹۹۶ در مصاحبه ای گفت: «هنر جدید به زنجیره ای از سنت ها بسته شده است. نمی توان از آن گریخت. زمانی كه من به وین آمدم موسیقیدانان درگیر بلاتكلیفی های دائمی بودند كه مثلاً ۱۲نت صحیح است یا نه؟ یا اینكه موسیقی پس از بولز و اشتوكهاوزن به كجا خواهد رفت؟ من آنقدر گستاخ بودم كه با ارائه اتمسفر نشان دهم می شود كاری كاملاً متفاوت انجام داد. من نمی توانم این عقیده را درك كنم كه در حال حاضر ما دو نوع موسیقی داریم: مدرن و پست مدرن. همین و بس و هیچ راه سومی هم وجود ندارد. همیشه صدها راه هست كه فقط باید آنها را پیدا كرد.»
پس از كار در استودیوی موسیقی الكترونیك در كولون در دهه ۵۰ و بسط و گسترش نظراتش درباره میكروپولیفونی در دهه ،۶۰ سبك كار او در دهه ۷۰ ساده تر و شفاف تر شد.
در این زمان او با بیان اینكه با هر نوع گرایش مطلق گرایانه در موسیقی مخالف است شروع به استفاده از اصوات تونال نمود: «من به قوانینی كه موسیقی را به دو بخش مدرن و از مدافتاده تقسیم می كنند علاقه ای ندارم. زمانی كه من عضوی از موسیقی پیشرو به حساب می آمدم هنر مدرن در حكومت نازی ها و دوران كمونیست ممنوع بود. موسیقی من به نوعی واكنش بر ضد آن به شمار می آمد؛ شكلی از اعتراض. اما رفته رفته برایم كسل كننده شده است.» بسیاری از همین نقطه راه لیگتی را از سایر موسیقیدانان قرن بیستم مانند بولز و اشتوكهاوزن جدا می سازند.
لیگتی تحت تاثیر تئاتر ابزورد، اپرایی به نام Le Grand Macabre نوشت كه طنز نامه ای تلخ و سیاه بود و در بسیاری از شهرهای بزرگ اروپا به نمایش درآمد. او هدف خود را از ساخت این اثر برقراری ارتباط مستقیم با مخاطبش بیان كرد. این اپرای دو پرده ای دارای صحنه های عجیب، وهم آلود و البته گستاخانه بود: «عمل نمایشی و موسیقی باید تركیبی خطرناك و عجیب را تشكیل دهند. كاملاً اغراق آمیز، كاملاً دیوانه وار.»
در دهه های ۸۰ و ۹۰ لیگتی افق كار خود را گسترده تر و ساختارهای موسیقی ضربی آفریقایی را در كارهایش وارد كرد. او مدت ها درباره این نوع موسیقی و كلاً موسیقی پلی ریتمیك تحقیق كرده و با گروه های مختلف آفریقایی همكاری نمود و سرانجام اتودهایی برای پیانو نوشت كه از مهم ترین قطعات مدرن اواخر قرن بیستم به شمار می آیند.
استنلی كوبریك در دو فیلم خود از آثار لیگتی استفاده كرده است: قطعه اتمسفر در فیلم اودیسه فضایی و قطعه Musica Ricercata در فیلم چشمان باز بسته.
موسیقی لیگتی راه درازی را پیمود، راهی كه از موسیقی فولكلور اروپای شرقی، زبان تونال هموطنش بلا بارتوك تا تمامی اصوات قابل شنیده شدن امتداد می یابد. او می خواست موسیقی اش «ترس از مرگ را با صدای خنده كاهش دهد».
ترجمه: آزاده فرامرزیها
منبع: دیلی تلگراف
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید