سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا


شگفتی در اقلیم نوآوری


شگفتی در اقلیم نوآوری
● درباره كتاب «گفت وگوی مارتین اینس با مانوئل كاستلز»
▪ گفت وگوهایی با مانوئل كاستلز
مانوئل كاستلز كه اینك یكی از مردان فرهیخته برتر دنیا شناخته می شود طی سال های اخیر در آمریكا و انگلیس بیش از زادگاه خود به واسطه تئوری و نظریه های بدیع و جامع شهرت فزاینده ای یافته است. حتی در اكتبر سال ۲۰۰۰ روزنامه انگلیسی زبان آبزرور او را صد و سی و نهمین مرد صاحب نفود و موثر بریتانیا معرفی كرد، جلوتر از مارگارت تاچر و خیل رهبران دنیای تجارت، سیاست و رسانه ها. این شاید شگفت آور باشد كه كاستلز در كالیفرنیا و كاتالونیا زندگی می كند اما در بریتانیا به چنین رتبه و منزلتی دست یافته است.
آنگونه كه مارتین اینس دریافته است گستردگی دامنه علایق او به این معنا است كه دلایل زیادی برای آشنایی با او و آثارش وجود دارد. او یكی از اندك دانشگاهیانی است كه پیروان زیادی در بین اهل تجارت و فعالیت های اقتصادی دارد و این به دلیل تحلیل مشروحی است كه از فناوری نوین اطلاعات به عمل آورده است. آثار او در شكل گیری تفكر رهبران اتحادیه های كارگری نیز نقش داشته است، همان طور كه اعطای جایزه اول مه برای تفكر اجتماعی، از سوی اتحادیه های كارگری كاتالانی در ۱۹۹۹ گواه این مدعاست. او نیز همانند دیگر رهبران سیاسی آمریكای جنوبی در دوران نوجوانی و جوانی گرایش های چپ را كلید رهایی انسان ها از كابوس فقر، استبداد و جنگ می دانست اما سرنوشت اولیه زندگی او به منزله یك آنارشیست و یك چپ، اكنون پشت سر گذاشته شده است. او بر حسب ارزش ها و معیارهای خودش هنوز هم شهروند متعهد است و خود را یك چپ مستقل می داند، اما نمی گذارد تحقیق و تحلیل هایش سوگیری سیاسی پیدا كند. او می گوید «حقیقت به خودی خود انقلابی است، چون به مردم قدرتی اعطا می كند كه ناشی از فهم زندگی و دنیایشان است.»
كاستلز جز در گفتمان رسانه ای و به طور عام در رشته ارتباطات در مباحثی چون جامعه شناسی شهری و صنعتی نیز تخصص نسبتاً بی بدیل دارد. شاید جامع الاكناف بودن وی برجذابیت نظریه هایش بیش از پیش افزوده است.
«اقلیم نوآوری» یكی از درخشان ترین نظریه هایی است كه در ۲۰ سال اخیر ده ها پروژه تحقیقاتی در آن انجام داده است. وقتی مارتین اینس از او می پرسد كه چرا نوآوری در خطه مشخصی متمركز می شود؟ خب، در این باره نیز نتایج ۲۰ سال پژوهش و نظریه پردازی را در اختیار داریم، در زمینه ساختار و پویش های چیزی كه پیتر هال و من آن را «اقلیم نوآوری» نامیده ایم. پیتر در كتاب بزرگ خویش شهرها در فرآیند تمدن (۱۹۹۸) تحلیل تجربی مشروحی درباره نقش قاطع شهرهای بزرگ در طول تاریخ در خلاقیت فرهنگی و نوآوری تكنولوژیك به عمل آورده است. به همین دلیل است كه پیكاسو ناچار بود به پاریس برود، و همه كارگردانان و بازیگران بزرگ سینما ناچار بودند به هالیوود بروند، و همه مخترعان و مبتكران عمده الكترونیك و نرم افزار ناچار بودند به نحوی به سیلیكون ولی بپیوندند، و نویسندگان انگلیسی زبان (و غالباً زبان های دیگر) ناچار بودند در لندن یا نیویورك باشند، و به همین دلیل است كه دانشمندان بزرگ ناچارند در مراكز بزرگ آكادمیك دنیا گرد آیند ـ و به همین دلیل است كه دانشگاه های آمریكا بیشترین سهم برندگان جایزه نوبل را، كه اغلب زادگاه شان جای دیگری است، به خود اختصاص می دهند.
وجود شبكه اجتماعی تعامل، و مجموعه ای از ارزش ها، و مجموعه ای از نهادها و سازمان ها، شرایط تشریك مساعی را ایجاد می كند ـ كه سرچشمه نوآوری، خلاقیت و نیروی مولد است. چون این معرفت و خلاقیت ثروت می آفریند، این ثروت نیز تمركز فضایی پیدا می كند و فرصت و امكان بیشتری برای پیشرفت شخصی و رفاه اجتماعی فراهم می كند. بدین ترتیب روند كلی این است كه تمركز فضای عمده ای از ارزش، و كنترل و جذب همه مكان های دیگر در این مناطق مولد ارزش به وجود می آید، كه دقیقاً با استفاده از شبكه میسر می شود. (ص۴۵)
از سوی دیگر تاكید كاستلز بر اهمیت سیاست های غیررسمی تر موجب گسترش هر چه بیشتر علاقه به آثارش شده است. او تاكید زیادی بر اهمیت سازمان های غیردولتی و سازمان های شهروندی داشته است، كه یكی از مضامین مطالعه پرحجم او «شهر و مردم» (۱۹۸۳) است و آثار خود را به حیطه سازمان های غیردولتی جهان گستر در عرصه هایی مثل محیط زیست، توسعه و حقوق بشر، گسترش داده است. تحلیل های او گاهی پیروان غیرمنتظره ای دارد. یكی از رهبران نظامی مسلمان در چچن، كه درباره نیات و انگیزه های خود با تلویزیون هلند مصاحبه می كرد، نسخه ای از عصر اطلاعات را كه در حاشیه هایش یادداشت های فراوانی نوشته شده بود در دست تكان داد و اظهار داشت: «این چیزی است كه ما علیه آن می جنگیم!» این جنگجوی چچنی تحلیل كاستلز از مصائب كودكان در دنیای امروز را، دست كم تا حدی، توجیهی برای اعمال خود می دانست.
«كهكشان اینترنت» یكی از رازآمیزترین و كاوشگرانه ترین آثار مانوئل در دنیای مجازی است كه هنوز در ایران به فارسی برگردانده نشده است، اما كلیات نظریات این متخصص ارتباطات رسانه ای در كتاب «عصر اطلاعات» چنان پیچش و جامعیت بین رشته ای به تحقیقات داده كه گواهی است بر این مدعا كه «فضای مجازی» و «جامعه شبكه ای» كاستلز بیش از پیش در جامعه جهانی راه باز كرده است. فضا و جامعه ای كه ساختار دوگانه ای بر رفتار انسان پدید نمی آورد اما چشم انداز وسیعی را بر هر انسانی سایه می افكند. به همین جهت وقتی مارتین اینس از او می پرسد كه چگونه می توان زندگی دوپاره ای داشت اما رفتار دوگانه ای نخواهند داشت.
مارتین اینس از او می پرسد كه در دنیای شبكه های مورد بحث شما، شهروندی در پاریس به احتمال بیشتر با شخص دیگری در لس آنجلس تماس می گیرد تا با كسی در روستاهای فرانسه، به خصوص در زمینه های كاری. (شما در اینجا از واژه «جهان محلی» استفاده می كنید، كه از نظر من واژه زمختی است.) اما با اینكه پاریس شهری جهانی است، اگر كسی در پاریس زندگی كند، نمی تواند بخشی از آن نباشد. چگونه است كه مردم زندگی دوپاره ای دارند كه یك پایشان در پاریس و پای دیگرشان در فضای مجازی شبكه ها است؟
كاستلز پاسخ می دهد فضای مجازی، مكان نیست. دالان و راهرویی است بین مكان ها. شما در محل خودتان زندگی می كنید، و بعد در فضای مجازی گردش می كنید و مردمی را ملاقات می كنید كه در مكان های دیگری زندگی می كنند. اما می توانید با استفاده از فضای مجازی در جهان ذهنی خودتان باشید. این همان كاری است كه ما هم اینك مشغول آن هستیم [در خلال این گفت وگو از طریق پست الكترونیكی]. بنابراین، فضای مجازی نوعی فرافضا، و فضای ذهن است، فضایی كه ما هر روز در آن دست به عمل می زنیم، و با مردمان و اندیشه های مكان هایی دیگر و زمان هایی دیگر ملاقات می كنیم…. من در كتاب شهر اطلاعاتی كه در ۱۹۸۹ منتشر شد، بر مبنای مشاهده روندهای جاری در ایالات متحده، پیدایش چیزی را تحلیل كردم كه آن را «فضای جریان ها» نامیدم - یعنی، شكل گیری مجموعه فعالیت های فرااقلیمی، مثل فضاهای مالی یا فضاهای تولید رسانه ها یا زنجیره های جهانی تولید مبتنی بر تكنولوژی پیشرفته، كه گرچه از اماكن خاصی تشكیل می شوند كه به سایر مكان های سراسر كره زمین وصل می شوند، اما عمدتاً مستقل از محیط های بلافصل خود هستند.
اینترنت موجب تشدید این پدیده می شود. ما می بینیم كه توانایی دسترسی به این كارخانه از چند مكان اندك، موجب تمركز یافتن مراكز اصلی، خالقان نوآوری و نخبگان دانش می شود. از این جهت حق با شما است، ایجاد اینترنت و محتوای اینترنت موجب بازتولید منطق همان نواحی صنعتی تاریخچه خانواده شما می شود. با این تفاوت كه این بار، دیگر پای منابع ذغال سنگ و فولاد در میان نیست، بلكه با منابع معرفت و انتروپرونرگرایی مواجهیم.(ص۴۳)
بی دلیل نیست كه به دیده كاستلز دنیا به نحو روزافزونی شبكه بندی می شود، بنابراین دیگر رقابت میان ملت ها نیست، بلكه بین شركت ها و بین افراد است. پس مسئله واقعی این است: گره گاه های مهم و ارزشمند شبكه های جهانی ثروت و معرفت، محیط های اجرایی خود را بیشتر مایل اند در نواحی مادرشهری آمریكا انتخاب كنند؛ اما چندین گره گاه نیز در اروپا به وجود آمده است، به خصوص در لندن، استكهلم، هلسینكی، كپنهاگ و پاریس. آلمان پشت سر اینها است، چون تا حدی با منطق دست و پاگیر دوره صنعتی فلج شده است. و با اینكه مادرید، بارسلونا و لیسبون در حال ظهورند، اما هنوز از نظر نیروی انسانی و پول توسعه نیافته محسوب می شوند.
به نظر می رسد نخستین بار طرح «اقلیم نوآوری» در سیلیكون ولی بود كه كاستلز را به این نتیجه نزدیك كرد كه چگونه می توان یك ابرانسان از نوع قرن بیست و یكمی را در یك شهرك بزرگ فناوری مملو از شبكه های در هم پیچیده تولید كرد. حتی او تا آنجا پیش می رود كه چنین مكانی را محل زایش آزادی بداند. با این استدلال كه فرهنگ آزادیخواهانه یكی از عناصر ضروری نظام نوآوری در سیلیكون ولی است. چون به طور متوسط هركار تازه ای پیش از موفقیت هفت بار شكست می خورد. اما قضیه این است كه شبكه امنیتی پشتیبان مردم آنها را قادر می سازد مهارت ها و تحصیلات خود را برای به دست آوردن مشاغل خوب به كار گیرند و در همین حین در پروژه های جدید نیز شركت كنند.
مسلماً ناكامی های شخصی پرشماری نیز وجود دارد، و اكثر مهندسان سیلیكون ولی زندگی سخت و فشرده ای دارند، و همین طور زندگی شخصی بسیار مصیبت باری كه تنها انزوا، افسردگی، سوء مصرف مواد مخدر و الكل و نرخ بالای خودكشی در بین آنها فراوان است، به علاوه داستان همیشگی خانواده های ازهم گسیخته كه البته این یكی روند كلی در آمریكا است و مختص به سیلیكون ولی نیست. برخی از مطالعاتی كه در دانشگاه سانتاكلارا صورت گرفته نشان داده كه در سیلیكون ولی میزان فردگرایی و نگرش های خودخواهانه نسبت به كل ایالات متحده آمریكا بیشتر است. حالا دیگر اعتبارات دولتی به مردم تعلق نمی گرفت بلكه در دسترس كمپانی هایی است كه سهام خود را به مردم عرضه می كنند كه دست آخر به انتروپرونرها می رسد. (ص۵۹)... بنابراین به همین جهت به خطر انداختن سرمایه در كالیفرنیای شمالی برای پشتیبانی از كمپانی های تكنولوژی پیشرفته و انتروپرونرگری و نوآوری در سیلیكون ولی، در پیشبرد انقلاب فناوری اطلاعات، مطلقاً ضرورت داشته است. یكی از رساله های برجسته دوره دكتری در بركلی كه توسط دانشجوی من ماتیو زوك در ۲۰۰۱ به اتمام رسید، شواهد تجربی درستی این فرضیه را ارائه داده است.
در حدود یك سوم كل سرمایه گذاری های ماجراجویانه در ایالات متحده آمریكا در ناحیه بای سانفرانسیسكو متمركز شده بود. این سرمایه گذاری غالباً از طرف خود صنایع تكنولوژی پیشرفته انجام می گرفت، كه از دانش و اطلاعات كافی درباره نوآوری بعدی برخوردار بودند. در تمامی موارد، سرمایه داران ماجراجو از نزدیك همراه با مبتكران خود كار می كردند و بر پیشرفت آنها نظارت داشتند و برای آنها نقش مشاور را نیز بازی می كردند.
سرمایه گذاری ماجراجویانه هسته اصلی نظام نوآوری در اقتصاد جدید است. به زحمت می توان تصور كرد كه ساختار شركتی سلسله مراتبی به شیوه ژاپنی ها ـ كه همیشه اهداف بلندمدتی دارد كه فن سالاران حكومتی آن را تعیین می كنند، و همچون سرمایه گذاری های ماجراجویانه و مبتكران متكی به یك سازمان انعطاف پذیر نیست ـ بتواند به نحو مقتضی در برابر روندهای جاری و ساری در فناوری و بازار به محض پیدایش آنها عكس العمل نشان دهد و پروژه های پرمخاطره پرمنفعت طراحی كند. مسلم است كه كسان بسیاری شكست می خورند (حدود ۴۰ درصد آنها به سیلیكون ولی اختصاص دارد)، اما حتی این شكست ها هم درس های فراوانی دارد، و برآیند كلی آن استمرار و تداوم فوران نوآوری ها است. و این سرچشمه حقیقی برتری سیلیكون ولی و
به طور كلی اقتصاد نوین آمریكایی است. (ص۶۰)
ظاهراً سیلیكون ولی محل تلاقی تجارت و پادفرهنگ كالیفرنیایی در هیئت ذهنیت هكری است. مقصودم از ذهنیت هكری این نیست كه كسی تمام شب را بیدار بماند، غذای حاضری بخورد و تلاش كند فایل های خصوصی دیگران را باز كند و بخواند، بلكه مقصودم تمایل به فهم نظام ها و شبكه های كامپیوتری، و شراكت اجتماعی در این فهم، و نوآوری غیررسمی در این زمینه است. كسانی كه دست به این كار می زنند همه جا هستند، اما چرا در سیلیكون ولی دستگاه منحصر به فردی هست كه تخصص آنها را به شغل و تجارت تبدیل می كند؟
تیپ های پادفرهنگی و هكرها منابع مهم نوآوری هستند، چون محض خاطر نوآوری دست به نوآوری می زنند، محض تفریح، و برای ارزش فایده مندش. سپس بعضی از این راه به ثروت می رسند. بعضی مشهور و بعضی منزوی می شوند، و بعضی هم به زندگی بسیار معمولی خود ادامه می دهند، اما همگی از خلاقیت و نوآوری خود احساس شادكامی می كنند. بنابراین آنها روزنه های نامنتظره ای را می گشایند كه نظام اقتصادی، نهادی خودش به طور مستقل قادر به ایجاد آن نیست.
كاستلز نیز همانند الوین و هایدی تافلر و نیل پستمن معتقد است كه فناوری ارتباطی و دنیاهای مجازی همان نیازی را برآورده می سازد كه شما دنبال آن هستید نه آن چیزی كه همواره و الزاماً می تواند برای شما سعادت آمیز باشد. فرصت هایی كه تنها چگونگی صیادی آنها در اولویت است. فناوری به همان اندازه می تواند زیان آور باشد كه سودمند.
ترجمه: حسن چاوشیان و لیلا جوافشانی
ناشر: نشر نی
چاپ: ۱۳۸۴
مجید یوسفی
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید