چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


از مقابله تا پیشگیری


از مقابله تا پیشگیری
۲۶ سال از مبارزه بی امان ایران با مواد مخدر می گذرد. «كاهش عرضه» استراتژی مبارزاتی ما در طول تمامی این ۵/۲ دهه بود. در این استراتژی معتاد «مجرم» تلقی می شد و تمام سعی و تلاش دستگاه های مسئول بر مقابله فیزیكی با مواد، اعتیاد، معتاد و قاچاقچیان استوار بود. بر همین اساس بیش از ۱۰ هزار نفر از نیروهای انتظامی و نظامی بسیج شدند و سه میلیون و ۱۰۰ هزار نفر را دستگیر و زندانی كردند، هزاران تن مواد كشف و امحا شد، گروهی از معتادان و قاچاقچیان به اردوگاه ها اعزام یا اعدام شدند و زندان ها، اردوگاه ها و مراكز قرنطینه متعددی ایجاد شد.
●اما حاصل و نتیجه این روش مقابله و مبارزه چیست؟
میانگین سن معتادان در ایران به شدت كاهش یافته و به سنین زیر ۲۰ سال رسیده است، ۸۸ درصد تریاك و ۹۵ درصد مرفین كشف شده در جهان از مرزهای ایران عبور كرده به همین دلیل نیز سالانه كشفیات ایران ۲۰ تا ۳۰ درصد افزایش می یابد، گسترش مواد مخدر صنعتی و روانگردان ها كه شكل جدید آن دانش آموزان را هدف گرفته است، گردش پول های كثیف ناشی از تجارت مواد مخدر در چرخه اقتصاد و در نهایت شهادت سه هزار و ۵۰۰ نفر از بهترین نیروها، تصویری از وضعیت امروز مواد مخدر در جامعه ماست.
این نتایج زیانبار و خسارت های مادی و معنوی بیشمار چندی است مسئولان را ناگزیر از اعتراف به خطا و اشتباه بودن راه رفته و تغییر در روش مبارزه با مواد مخدر كرده است. اكنون دیگر به صراحت اعلام می شود كه مقابله فیزیكی به تنهایی كافی نیست و باید كار فرهنگی انجام شود.
این سرآغازی است بر «استراتژی كاهش تقاضا». اساس چنین استراتژی، پیشگیری و مصونیت سازی است، در این شیوه معتاد «بیمار» تلقی می شود نه مجرم به همین دلیل نیز به جای به كارگیری اهرم های فشار و اجبار و مقابله فیزیكی بر فعالیت های فرهنگی پیشگیرانه و آگاه سازی جامعه و به ویژه نسل جوان تأكید می شود.
اگر ناكارآمدی روش های گذشته را در كنار این نكته قرار بدهیم كه ۴۴ میلیون نفر از جمعیت كشور زیر ۳۰ سال قرار دارند و جوان محسوب می شوند به ضرورت اتخاذ سیاست های پیشگیرانه و آگاه سازی در زمینه مبارزه با مواد مخدر بیشتر پی می بریم.
اما در پیش گرفتن چنین استراتژی چندان سهل و ساده نیست. نخست باید ذهنیت مسئولان، سیاستگذاران و برنامه ریزان نسبت به مسأله اعتیاد و زمینه شیوع و گسترش آن در بین نسل جوان كشور اصلاح شود.
برخی پژوهش ها تأكید می كنند افسردگی، یاس، فقدان امید به آینده و نبود بستر و فرصت های لازم برای تحرك و ارتقاء از جمله مهم ترین عوامل گرایش به مواد مخدر در بین نسل جوان است. اگر چنین باشد كاری سخت و همه جانبه در پیش است كه نمی توان آن را به دستگیری چند نفر یا برخی فعالیت های پراكنده، محدود و ناپیگیر تقلیل داد و عزمی ملی می طلبد.
گام دوم اصلاح ساختار دستگاه های مسئول در این زمینه است. متناسب با چنین برداشت و طرز تلقی از زمینه ها و علل شیوع و گسترش مواد مخدر در جامعه، نیروها و دست اندركاران امر مبارزه نیز باید صبغه ای علمی و فرهنگی داشته باشند تا انتظامی و نظامی. همچنین بودجه و امكانات چنین مبارزه ای باید از دستگاه های انتظامی و قضایی و مراكز تأدیب، تنبیه و زندان ها به سوی دستگاه های آموزشی، فرهنگی، مراكز بهداشتی و بیمارستان ها و رسانه ها تغییر جهت دهد.
در گام های بعد روش های چنین مبارزه فرهنگی نیز، الگوی واحد و یكسانی نخواهد داشت، بلكه متناسب با جمعیت هدف، گروه سنی، سطح دانش و بینش، نگرش ها و علائق و نیز مقتضیات منطقه ای، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در استان های كشور، روش مبارزه شكل متفاوتی به خود خواهد گرفت.
لحاظ چنین ملاحظات و مقتضیاتی ناگزیر نتیجه را دیریاب خواهد كرد و به همین دلیل مسئولان نابردبار و كم حوصله كه به نتایج زودرس برای اعلام گزارش كار می اندیشند راضی نخواهند شد و احتمالاً در نیمه راه به فكر راه های میانبر و برگشت به شیوه های گذشته خواهند افتاد.
انتظار می رود سه سند راهبردی و ملی در زمینه مبارزه با مواد مخدر كه اكنون مراحل تصویب را در مجمع تشخیص مصلحت نظام، دولت و ستاد مبارزه با مواد مخدر طی می كنند به ملاحظات و ظرایف علمی استراتژی پیشگیرانه كاهش تقاضا توجه لازم را مبذول دارند و به چرخه سیاست های ناپیگیر مبتنی بر سعی و خطا در عرصه مبارزه با مواد مخدر پایان دهند.
فریبرز بیات
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید