چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

تاراج گنجینه‌های شرق


تاراج گنجینه‌های شرق
تاریخ تمدن بشری دارای فراز و نشیبهایی است كه تحلیل آنها می‌تواند چراغ راه آیندگان باشد. تاریخ حیات اسلام دوره‌ای از شكوفایی در ابعاد مختلف علمی و... را بخود دیده‌است. آنگاه كه بشریت در جهل و ظلمت می‌زیست، ندای فراگیری علم و دانش و بهره‌گیری امكانات مادی و معنوی برای ایجاد جامعه‌ای سعادتمند از سوی رهبران و آشنایان به معارف اسلامی، مسلمین را در ابعاد مختلف پیشرفت، پیشتاز جهانیان قرار داد. ولی پس از گشودن جبهه‌های اندلس (اسپانیا) و سیسیل (صقلیه) وبه وقوع پیوستن جنگهای صلیبی، حالت خمودی و بی‌توجهی به علوم برجهان اسلام سایه‌ افكند. در مقابل، غربیان كه سرزمین‌هایشان بدست مسلمین تسخیر شده بود، دنیای اسلام را باتمدنی شكوفا در پیش روی خود گشوده یافتند و توانستند از امكانات آن، به پیشرفتهای علمی و تكنولوژیكی دست یابند. متأسفانه تحلیل گران مسلمان كمتر به تحلیل اینگونه وقایع پرداخته‌اند. مادراین مختصر پس از اشارتی گذرا به زمینه‌های ارتباط بین فرهنگ‌ اسلامی وغربی و علل وقوع جنگهای صلیبی، به ‌تحلیل نتایجی كه این برخوردها در برداشته، خواهیم پرداخت.
● فتح‌اندلس
اندلس در سال (۹۱ه. ق) به پیكر جغرافیایی اسلام پیوست واگر مسلمانان در قرن هشتم میلادی آخرین اثر نفوذ مسیحی را از منطقه كوهستانی شمال برانداخته بودند، تاریخ اسپانیا یكسره دگرگون شده بود. اما پپشوایان مسیحی در اوائل بر اثر اختلافات از كار افتاده بودند؛ اما نهضت استرداد مشوق اتحاد نهایی آنها بود، كه در سال (۶۲۸ه. ق) میان «كاستیل» و «لیون» انجام گرفت و تانیمه قرن سیزدهم میلادی اگر «غرناطه» را نادیده بگیریم، جنبش استرداد به نتیجه كامل رسیده بود. تا بالاخره آخرین متصرفات مسلمین در اسپانیا یعنی غرناطه توسط سپاه كاستیل از دستشان خارج شد و صلیب به جای هلال بر برجهای شهر برافراشته شد. و به دنبال آن مسیحی كردن اسپانیا از اهداف اولیه حاكمان اسپانیا قرار گرفت.
● فتح سیسیل
فتح سیسیل آخرین جنبشی بود كه عربها را به شمال آفریقا و اسپانیا كشانیده بود. فاتحین سیسیل و قسمتی از اروپای مركزی در قرن نهم، اغلبیان قیروان بودند. می‌توان گفت در سال (۳۲ه. ق) كه ناو گروه روم شرقی در اسكندریه درهم شكست و نفوذ دریایی در مدیترانه شرقی بدست عربها افتاد؛ نخستین حمله به سیسیل كه تابع روم شرقی بود، صورت گرفت. دولت نیرومند «اغلبیان» كه در سال اول قرن نهم، در «قیروان» شكل گرفت، درسال (۲۱۲ه. ق) یك شورشی «سیراكوری» بر ضد حاكم رومی از امیراغلبی كمك خواست و فرصت مناسب‌ برای حمله ‌بدست آمد، و در سال (۲۲۹ه. ق) اولین موفقیت در گشودن سیسیل را بدست آورد و به دنبال آن فتح خود را تكمیل كرد و به مدت ۱۸۹سال سیسیل در اختیار مسلمین قرار گرفت.
● جنگهای صلیبی
جنگهای صلیبی از سال ۱۰۹۶م شروع و تا دو قرن ادامه یافت. مورخین، جنگهای صلیبی رابه هشت مرحله تقسیم می‌كنند، كه مهمترین آنها جنگی بود كه طی‌آن بیت‌المقدس در سال ۱۰۹۹م به تسخیر صلیبیان درآمد و در طی هشتاد و هشت سال صلیبیان در بیت‌المقدس و شهرهای اطراف آن، حكومت كردند.
صلیبیان پس از تصرف شهر به كشتار مسلمین دست زدند. ابن‌اثیر تعداد كشته شدگان مسلمان در این شهر را هفتاد هزار تن نقل كرده است. قوای صلیبی پس از تصرف قدس خطاب به پاپ نوشتند: اگر تمایل دارید بدانید چه بردشمن ما گذشت؛ همین بس كه اسبهای ما در ایوان «سلیمان» و معبد او تا زانو در خون مسلمین شناور بودند. صلیبیان سه روز متوالی به قتل و غارت پرداختند. یك مورخ فرانسوی از گردن زدن مسلمین و زنده سوزاندن آنها، خبر داده است. به گفته «آن كمن» دختر امپراطور روم یكی از بهترین تفریحات صلیبیان این بود كه كودكانی را كه سر راه برخورد می‌كردند، می‌گرفتند و بدن آنها را قطعه قطعه می‌كردند و سپس در آتش می‌سوزاندند.
دولت فاطمیان ناامید از كمك سلجوقیان و بنی عباس «افضل بن بدرجمالی» راهمراه سپاهی به فلسطین فرستاد كه با رسیدن نیروی كمكی برای صلیبیان، شكست خوردند ولی فتح شهر «رها» توسط مسلمانان، مسیحیان را مرعوب ساخت و لذا از پاپ و سلاطین اروپا كمك خواستند و بدین صورت مقدمات جنگ دوم صلیبی فراهم شد.
پس از گذشت هشتاد و هشت سال ازتصرف بیت‌المقدس، صلاح‌الدین ایوبی (۵۹۹ ۵۳۲ه. ق) با جمع‌آوری و سازماندهی نیروهای مسلمان، توانست بیت‌المقدس را باز پس گیرد. ولی آتش جنگ خاموش نشد و صلیبیان شش جنگ دیگر را در این منطقه به مدت دوقرن بر جهان اسلام تحمیل كردند ولی هرگز موفق نشدند سرزمین قدس را از دست مسلمانان باز پس گیرند. پس از آن، جنگهای فروانی كه دارای همان ماهیت بوده تا به امروز بر علیه مسلمانان ادامه داشته است. كشتار وحشیانه ‌مردم بوسنی هرزگوین توسط صلیبیان قرن‌بیستم ازاین سلسله جنگها است. با این مختصر بهتر است به علل جنگهای صلیبی اشاره‌ای كنیم، چرا كه پدیده‌های اجتماعی علل و عوامل مختلف مستقیم و غیر مستقیم دارند. جنگهای صلیبی نیزدارای عواملی بوده است كه می‌توان به عوامل اجتماعی، مذهبی، سیاسی و اقتصادی آن اشاره نمود.
الف) عوامل اجتماعی
تاریخ اروپا قبل از استقرار فرهنگ مسیحیت دچار آشفتگی وبی سامانی بود و با استقرار آن وضع دگرگون شد و وحدت و ثبات در جامعه اروپا بوجود آمد. اما این ثبات دیری نپایید و در آغاز قرن یازدهم، سركشی و طغیان اقوامی كه بخوبی فرهنگ مسیحیت راهضم نكرده و در آن مستهلك نشده بودند، جامعه ایستای اروپا را به تشتت كشاند. قحطی سالهای ۱۰۰۵و ۱۰۱۶و ۱۰۹۶ بر این ناآرامی افزود و در طی دو خشكسالی، بی‌ثباتی و ناآرامی جامعه، به حدی رسید كه بسیاری از مردم دست از كار كشیده و آواره كوه و بیابان شدند و نظم اجتماعی بطور كلی از میان رفت. هیچگونه تدبیر و حتی مجازات اعدام، نتوانست به آوارگی مردم پایان بخشد و به قول «پارك» جنب وجوش رمه‌انسانی را فرو نشاند. ازطرف دیگر، در همین زمان بیماری طاعون به كشتار مردم پرداخت. لذا بی‌ثباتی جامعه به ‌اوج خود رسید و مردم ‌بینوای بیم‌زده برای نجات از وضعیت فلاكت‌بار خود به هر وسیله‌ای متوسل می‌شدند. واین از جمله عواملی بود كه موجب شد، مردم با آغوش باز از جنگهای صلیبی استقبال كنند.
ب) علل مذهبی
با گسترش فتوحات اسلام، اربابان كلیسا نسبت به گسترش فرهنگ اسلامی احساس خطر نموده و در تمام جنگها چه ‌در جبهه بیت‌المقدس و یا اندلس و سیسیل، كلیسا به‌عنوان محرك اصلی تجهیز نیروی انسانی و مشوق آنها، نقش كلیدی را ایفا می‌كرد.
از سوی دیگر، باروی كار آمدن سلجوقیان و سخت گیری آنان نسبت به مسیحیان زائر بیت المقدس، كلیسا را در دوره ضعف و تفرقه سلجوقیان پس از ملك شاه و ایجاد حكومت ملوك‌الطوائفی و نزاع دو حكومت سلجوقی و فاطمی و بحرانهای اقتصادی دولت فاطمی ناشی از طغیان رود نیل در مصر، درراستای اهداف سیاسی سلاطین غرب قرار داد.
اربابان كلیسا به تبلیغ و تشویق مردم برای شركت در جنگ مبادرت می‌كردند. آنها زیارت تربت خیالی عیسی را برابر با رفتن به بهشت می‌دانستند. راهبان و زائران مسیحی فلسطین، شایعات فراوانی درباره مظلومیت تربت مسیح و شهرمقدس در سراسر اروپا منتشر ساختند و پاپها نیز به تحریك مردم خصوصاً طبقه عوام و بی‌سواد و گرسنه اروپا برای حركت به‌قدس دست زدند. ابتداء مجمعی به‌نام «بالاسانس» باشركت دویست روحانی مسیحی و سی‌هزار نجیب‌زاده یا سواران جنگی تشكیل دادند. آنگاه «پیرارمیت» راهبی كه صلیب را به‌ دست گرفته و شهر به شهر می‌گشت و مردم را به جنگ علیه مسلمین دعوت می‌كرد، در این مجمع سخنرانی كرد. مجمع دوم، مجمع «كلرمون» بودكه به دعوت پاپ «اوربانوس دوم» درسال ۱۰۹۵م در این شهر ترتیب یافت و در این مجمع دویست و پنجاه اسقف و چهارده «بطریق»، چهارصد راهب و هزاران نجیب‌زاده، شركت داشتند. بدنبال آن، پاپ فرمانی صادر كرد و امتیازاتی برای مجاهدین به شرح زیر مطرح كرد: عفو تمام گناهان گذشته و آینده، معافیت از پرداخت عوارض مالكانه و صدقه‌های دینی، مصونیت عائله و اموال تا خاتمه جنگ و نیز اضافه كرد كه: هر كس جنگجویی را تحقیر كند بی‌درنگ تكفیر و تنبیه خواهد شد. رواج بازار خواب‌ دیدن در اروپا كه به تسخیر بیت المقدس توسط صلیبیان تعبیر می‌شد نیز در تشویق به جنگ نقش مهمی داشت!!
ج ) علل سیاسی
فتوحات مسلمین كه از شرق شروع و تا غرب امتداد داشت و تسلط آنان بر روم شرقی و گسترش سلطه بر اروپای جنوبی، اسپانیا، جنوب ایتالیا، جزیره سیسیل و تصرف بنادر «بادی» و «جنوا» نیز توسط مسلمانان؛ اروپای مسیحی را سخت به وحشت انداخته بود. بنابراین توطئه و قیام مسلحانه غرب در برابر دنیای اسلام، مربوط به زمان قبل از نخستین جنگهای صلیبی است. غرب مدتها بود كه با دنیای اسلام مبارزه می‌كرد، زیرا كه مسلمانان در داخل مرزهای غرب به فتوحات خود ادامه می‌دادند و تقریباً سراسراروپا به وسیله مسلمانان تسخیر شده بود؛ لذا صلیبیان به نابودی اسلام، كه كیان حاكمیت آنان را به خطر انداخته بود، اقدام نمودند. شرایط سیاسی دنیای اسلام آن دوران، فرصت مناسبی را برای آنها ترسیم كرد؛ چرا كه حكومت تركان سلجوقی پس از یك دوره شكوفایی و كشورگشایی به‌افول و سستی روی كرده و قلمرو حاكمیت آنها به مرور به ملوك‌الطوایفی تبدیل شده بود، از طرفی درگیری‌های فاطمیان و سلجوقیان براین ضعف افزوده بود و دولت فاطیمان نیز علاوه بر درگیری با سلجوقیان دچار بحران اقتصادی نیز شده بود.
د علل اقتصادی
بحران اقتصادی اروپا در قرن یازدهم، از جمله عللی است كه زمینه را برای بروز جنگهای صلیبی مساعد كرد. همانطور كه گذشت، در قرن یازدهم خشكسالی و قحطی‌موجب فقر و فلاكت مردم اروپا گردید؛ آنان در چنان فقر و عسرت و خرافاتی بسر می‌بردند؛ و چنان تباهی و ویرانی بر شهرها سایه گسترده بود كه مردم بخصوص مردم عادی و عامی برای نجات خویش از این وضع به دنبال چاره درد خود می‌گشتند. موعظه گران، مشرق زمین پر از نعمت و آبادانی را برای آنها ترسیم می‌كردند و این مطلب را به مردم القاء می‌كردند كه چنانكه به آنسو بشتابند، از فقر و فلاكت رهایی خواهندیافت؛ و به غنائم دنیوی خواهند رسید. این عوامل، و دیگر عوامل سیاسی، مذهبی و... دست به دست هم داده و زمینه را برای جنگهای صلیبی فراهم نمود.
● نتایج برخوردهای شرق و غرب در سده‌های میانه
درباره نتایج جنگهای صلیبی، نظریه‌های مورخین بسیار متفاوت است، هرچند هدف اصلی غربیان در جنگهای صلیبی، بدست آوردن حاكمیت بیت‌المقدس بود، كه نتیجه مطلوب برای آنها حاصل نشد و با تلفات بسیار مجبور به عقب‌نشینی شدند؛ ولی در منطقه سیسیل و اسپانیا توانستند اراضی مورد نظرشان را بازپس گیرند. اما آنچه در این جبهه‌ها مهم است نتایج غیرمستقیمی است كه بر اساس آنهاتمدن شكوفای علمی خود را بنیاد كردند. نتایج حاصل از این ارتباطات و برخوردهای دو فرهنگ اسلام و غرب را می‌توان به صورت نتایج: اجتماعی، علمی، مذهبی، تكنولوژیك و صنعتی، اقتصادی و كشاورزی و نتایج سیاسی مورد بحث و بررسی قرار داد.
۱) نتایج اجتماعی
ارتباطی كه در این ادوار میان شرق و غرب برقرار شد، از مهمترین عوامل نشو و نمای تمدن مغرب زمین بشمار می‌رود. برای اثبات این مدعا باید در ابتدا وضع آن دو فرهنگ و جامعه را مورد ملاحظه قرار داد. در مشرق به بركت وجود اسلام، مسلمین از تمدن درخشانی بهره‌مند بودند؛ درمقابل غربیها دریك توحش عجیبی غوطه‌ور بودند، بنحوی كه در جنگهای صلیبی فرقی بین دوست و دشمن نمی‌گذاشتند و همه را از دم شمشیر می‌گذراندند. بنابراین از نظر فرهنگ، غربیها فاقد فرهنگ غنی انسانی بودند كه به شرقیها القاء نمایند؛ جز یك تنفركلی كه تاكنون باقی مانده است. ازطرفی تمدن زنده و درخشان مسلمین، تأثیر اجتماعی فراوانی بر تمدن اروپا گذاشت، كه در اینجا به برخی از آنها اشاره می‌كنیم.الف) دگرگونی جامعه كهن
ارتباط غربیها با مسلمین، بخصوص در جنگهای صلیبی، از اوضاع آشفته مردم اروپا كاست. در قرن سیزده اقوام اروپایی در برابر مسلمین به وحدت گراییدند؛ بنابراین قدرت صلیبیان افزایش یافت. از طرفی سنت شكنی و تجدد خواهی در هیچ قرنی به شدت قرن چهاردهم در اروپا نبوده‌است. در نتیجه تحولات عمیق اجتماعی‌ این عصر بود كه اندیشمندانی چون بیكن، هاروی، گالیله، دكارت، اسپینوزا و لایپ‌نیتس و... ظهور كردند.
تبدیل قلعه‌های فئودالی به شهرها، از ثمرات جنگهای صلیبی است. جز رم كه پایتخت روم غربی بود، بقیه مراكز سكونتی اروپا از شهرهای بزرگ و مراكز تمدن و علم بی‌بهره بودند؛ وبه صورت واحدهای كوچك فئودالی شكل‌گرفته بودند. بطور مثال پاریس فقط یك چهارشنبه بازاری بود دركنار رود «سن»، كه قبایل مختلف اجناس خود را برای فروش به آنجا می‌آوردند. بدنبال این‌تغییرات اجتماعی، تفكر فئودالی جای خود را به تفكر بورژوازی داد، تفكر فئودالی یعنی مالكیت نسبت به ملك و رعایا و محصول؛ در این نوع مالكیت كشاورزان وابسته به زمین بوده و به همراه زمین خرید و فروش می‌شدند. به عبارت دیگر تفكر فئودالی را می‌توان تفكرزندگی متكی بر كشاورزی، بورگ‌نشینی و ملك داری دانست كه سرمایه روی زمین به كار گرفته می‌شود. ولی تفكر بورژوازی در مقابل تفكر فئودالی است، در بورژوازی زندگی شهری است و سرمایه دربكار انداختن بازار و تفكیك صنایع بكار می‌رود.
جنگهای صلیبی موجب تنگ‌دستی وناتوانی جامعه فئودال فرانسه‌وایتالیا شد، زیرا آنان بسیاری اززمین‌های خود را برای تجهیز جنگ فروختند بلكه تمام امتیازات و حقوق مالكانه خویش را نیز به همین منظور در معرض فروش قرار دادند، و در نتیجه در این شهرها دولتها و حكومتهای كوچك بوجود آمدند كه مستقیماً تابع حكومت مركزی اداره می‌شدند. لذا وضع روستاییان بهبود یافت و بسیاری از آنها آزاد شدند و از تعداد سرفها (كشاورزان وابسته به زمین) كاسته شد، با توسعه املاك سلطنتی در فرانسه و سایر كشورها «تیول» ها از بین رفت و «نجبا» كه زمین‌های خود را ازدست داده‌بودند، فقط از راه جنگ وكمكهای پادشاه امرار معاش می‌كردند. باگسترش شهرهای آزاد، بورژوازی قدرت و نیروی بیشتری كسب كرد، بطوری كه در سیاست دخالت می‌كرد. با آزادی شهرها از دست ارباب، ملكها عمومیت یافت و درهر شهر انجمن مستقلی برای اداره امور شهر تشكیل شد و در نتیجه از قدرت محلی ارباب ملك كاسته شد و بر نفوذ دولتها افزوده شد و بدین وسیله نفوذ پادشاهان فرانسه كه قبل از جنگهای صلیبی در نهایت ضعف بود، رو به قوت نهاد. اگر به دقت، به نتایجی كه از جریانات تاریخ پیدا می‌شود نظر افكنیم؛ به این مطلب پی‌خواهیم برد كه اصول و دستورات اساسی حكومت فعلی انگلستان، نتیجه همان جنگهای صلیبی است.
با گسترش شهرها و افزایش جمعیت آنها و مهاجرت روستاییان به شهرها، گرایش به تجارت و صنعت در میان آنها بوجود آمد و درصدد شكستن یوغ اطاعت «نجبا» برآمدند و جنبش‌هایی را كه، «انقلاب كمونی» نام نهاده‌اند، بدنبال آورد. این انقلاب در قرن یازدهم در ایتالیا آغاز گردید و درقرن دوازدهم، جنوب فرانسه و سپس شمال آنرا و در قرن سیزدهم آلمان و انگلستان را فرا گرفت. از این پس به شهرهایی كه آزادی خود را بدست می‌آوردند «كمون» نام می‌نهادند و اعضای كمون را «بورژوا» می‌گفتند.
ب) آمیزش سنتها
با حاكیمت چند ساله صلیبیان بر برخی از شهرهای مسلمین، آنان با آداب و رسوم وفرهنگ شرقی آشنا شدند و در نتیجه آداب و رسوم شرقی و غربی درهم آمیخت، بطوری كه سرداران صلیبی «بارونها» پس از پیروزی اولیه در جنگهای صلیبی، به تالارهایی كه با دیوارهای گچكاری شده و كف كاشی كاری شده و قالی ایرانی و پرده‌های مزین آراسته شده بود، قدم نهادند. و در خانه‌هایی كه با معماری شرقی ساخته شده بود، سكنی گزیدند. و تمدن شكوفای مسلمین، چشم آنها راخیره كرد و به تجمل روی آوردند و در بازگشت ازاین سرزمینها، خلق و خوی و فرهنگ اجتماعی شرق را باخود به غرب بردند والبته روی آوردن به تجمل یكی از عوامل سستی آنها و بالمآل ناكامی در جنگهای بعدی بود.
«آلفوس» دهم پادشاه كاستل ولیون (۱۲۸۲ ۱۲۵۲) بزرگترین مروج فرهنگ اسلامی در اندلس بود بعلاوه مجموعه قوانینی كه رنگ اسلامی داشت توسط وی فراهم شد كه زیربنای قانون‌گذاری اسپانیا شد.
در دوران «نرماندها» فرهنگ اسلامی در سیسیل به اوج رسید و به عنوان كانال سوم، فرهنگ اسلامی به غرب راه یافت. «روجر» از حاكمان سیسیل، به تشویق فرهنگ اسلامی مبادرت می‌نمود و بیشتر سپاهیان او را مسلمانان تشكیل می‌دادند و مسلمین در آنجا در انجام مراسم دینی آزاد بودند؛ و حتی سازمان اداری دوران اسلامی را حفظ كردند، بطوری كه برخی از مسلمانان تا قرنها بعد، در سیسیل، همچنان صاحب مناصب عالی بودند. به عنوان مثال «ابوعبدالله محمد بن‌محمد ادریس» بزرگترین جغرافی‌دان و نقشه‌كش قرون وسطی، مایه رونق دربار روجر بود.
«فردریك دوم» از پادشاهان سیسیل نیز به جهان اسلام توجه بسیار داشت. وی لباس مسلمانان را می‌پوشید و به حق می‌توان او را آغازگر دوران نهضت ایتالیابشمار آورد. آنها چون پلی، پایه‌های فرهنگ‌اسلامی را به شبه جزیره ‌ایتالیا و وسط اروپا راه دادند و می‌توان گفت، سیسیل در زمینه فرهنگ اسلامی تالی اسپانیا و خیلی جلوتر از سوریه در دوران جنگهای صلیبی بوده است.
ایجاد تیره‌های دورگه در «لبنان» و «بیت‌اللحم» و مناطق دیگر و تلاقی دو فرهنگ شرق و غرب را نیز در این زمینه می‌توان یادآور شد. برخی از این تیره‌ها مثل خاندان كرم، فرنجبه، صلیبی، درلبنان نسب فرنگی خود را تاكنون حفظ كرده‌اند؛ و درطول تاریخ موجب تحولاتی نیز شده‌اند.
۲) نتایج علمی
با انتقال فرهنگ اسلامی از طریق اندلس و سیسیل و در جریان جنگهای صلیبی، علوم متداول و تمدن شكوفای مسلمین به اروپا راه یافت. پس از گشوده شدن اندلس توسط مسلمین، شهرهای علم و تمدن به روی اروپا گشوده شد. تعداد بسیار زیادی از دانش‌ دوستان آن دیار، به مصر و شام و عراق و ایران برای كسب علم مهاجرت كردند.
«شارلمانی سالها قبل از این جریانات، به برتری دنیای اسلام پی‌برده بود وی برای كشف رمز موفقیت آنها، افرادی را به جهان اسلام فرستاد. و آنان پس از بازگشت هركدام نظر خود را ارائه كردند،یكی از آنها مسلمین را بدین صورت توصیف كرد كه: تعدادی از آنها كه از احترام خاصی نیز برخوردارند روزها را در اتاقهایی كه دور تا دور آنرا كتابها اشغال كرده‌است، می‌گذرانند و به مطالعه كتاب می‌پردازند. «شارلمانی» امپراطور اروپا، رمز موفقیت مسلمین را در همین‌مطلب دانست؛ ودستور جمع‌آوری كتابهای سراسر اروپا را صادر كرد كه پس از تلاش بسیار توانست فقط چهل و هشت كتاب كه عموماً انجیل بود را جمع‌آوری كند!! و اولین كتابخانه اروپا را با چهل و هشت كتاب افتتاح نماید. این در حالی بود كه در آن دوران برخی از شخصیتهای علمی جهان اسلام، از كتابخانه‌های بسیار بزرگ شخصی در رشته‌های مختلف علمی برخوردار بودند.
از مراكزی كه در انتقال علوم از شرق به غرب فعالانه فعالیت می‌كرد، شهر طلیطله «تولدو» اسپانیا بود. این شهر پس از بازگشت مسیحیان، جایگاه علمی خود را كه در دوران اسلامی بدست آورده بود، حفظ كرد و از راههای اصلی‌ای محسوب می‌شد، كه ذخایر معنوی اسلام به غرب می‌رسید. درآنجا «ریمونداول» اسقف بزرگ، اولین مدرسه را برای ترجمه كتب مسلمین در رشته‌های مختلف تأسیس كرد. در سالهای (۵۳۰تا ۶۴۶ه. ق) عده‌ای مترجم در این مدرسه، ترجمه لاتینی قرآن را به «پطر» كشیش هدیه كردند. «اولاردآوباث» درهمین دوران به اسپانیا سفر می‌كند و در سال ۵۲۰ه. ق «زیج مجریطی» رابه لاتین ترجمه می‌كند پر كار تر از همه مترجمان، «جیرارد كریمونی» است كه هفتاد و یك متن را از عربی به لاتین ترجمه كرده‌است. و این نهضت تا اول قرن سیزدهم میلادی نقش خود را تكمیل كرد. راه این مهاجرت از دروازه‌های «طلیطله» از دل كوهستان «پیرنه» گذشته و در «پرونس» كج شده و از گذرگاههای «آلپ» به «لورن» و از آنجا به آلمان و اروپای مركزی و از طریق دریا به انگلستان می‌رسید.
«قرطبه» (كروادو) همپای طلیطله در انتقال فرهنگ اسلامی، نقش بزرگی ایفا كرد. این شهر بزرگترین بازار كتاب اندلس بود. اگر صنعت كاغذسازی محلی یعنی سودمندترین چیزی كه مسلمین به اروپا داده‌اند در اسپانیا نبود، جمع‌آوری كتب چندان میسر نبود. صنعت كاغذسازی از مشرق به مراكش و از آنجا به اسپانیا رفته است و این صنعت در حدود سالهای ۶۶۷تا ۶۷۵ه. ق از اسپانیا به ایتالیا راه یافت.
پس از تصرف اسپانیا، مسیحیان كتب دوران اسلامی را جمع‌آوری و هسته نخستین كتابخانه «اسكوریال» كه هنوز نزدیك مادرید برپاست را تشكیل دادند. در اوایل قرن هفدهم «شریف زیدان» سلطان مراكش هنگام فرار از پایتخت، كتابخانه خویش را با یك كشتی بجایی فرستاد؛ كشتی، بدست دزدان دریایی اسپانیا افتاد، و آنها را كه حدود سه تا چهار هزار كتاب بود به غنیمت برده و «فیلیپ سوم» فرمان داد تاهمه آنها را به كتابخانه «اسكوریال» تسلیم كنند. درقرن دوازده و سیزده یعنی یك قرن پس از جنگهای صلیبی، اولین دانشگاههای اروپا به مرور شكل گرفت. درقرن سیزدهم مركزی برای مطالعه حكمت الهی در پاریس تأسیس شد و پس از آن عده‌ای كه از مركز علمی پاریس، ناراضی بودند در انگلستان، دانشگاه «آكسفورد» و «كمبریج» را بنا كردند. تا سال ۱۳۰۰م بیش از ده مركز علمی در اروپای لاتین (كاتولیك) بوجود آمد و تا سال ۱۵۰۰م تعداد آنها تقریباً به صد عدد رسید.
سرآمد همه كوششهای دانشمندان مسلمان بویژه اندیشمندان اسپانیایی مسلمان، درزمینه افكار فلسفی بود. فلاسفه مسلمان درتوفیق میان عقیده و عقل و یا دین و علم، ابتكار و نقش برجسته‌ای داشتند. متفكران قرون وسطی با آشنایی ازافكار اندیشمندان مسلمان، فلسفه و یكتاپرستی را كه دو جریان معنوی همگام بود، به اروپا بردند و راه یافتن این افكار تازه به اروپای غربی؛ پایان قرون تاریكی و سپیده دم دوران علم را به همراه داشت. جنبشهای اصلاحی و زدودن خرافات و روی آوردن به عقل را كه دو سه قرن پس از جنگهای صلیبی به اوج خود رسید؛ بی‌ارتباط با عقل‌گرایی همراه با دین مداری فلاسفه اسلامی نمی‌توان دانست. «ابن‌رشد» اندیشمند قرن ششم ه. ق را می‌توان در این باره یادآور شد. در قرون وسطی، استادان و دانشوران مسیحی اروپا، از افكار ابن رشد متأثر شده و فلسفه او از اواخر قرن سیزدهم تاپایان قرن شانزدهم بر مكتب‌های فكری چیره شد. وی از طرفداران عقل بود و معتقد بود همه چیز جز عقاید دینی كه توسط وحی نازل شده است می‌بایست مطیع عقل باشد. كتابهای او پس از تصفیه از مسائل مورد اعتراض كشیشان، جزو برنامه دانشگاه پاریس قرار گرفت.
شكوفایی فلسفه اسلامی در این دوره در حدی بود كه «ابن‌میمون» یهودی معاصر «ابن‌رشد» تلاش كرد عقائد یهودی را بافلسفه اسلام و بعبارت دیگر دین و عقل هماهنگ سازد.كتب دانشمندان مسلمان درطب نیز سالیان متمادی از طریق اسپانیا و مخصوصاً پس از جنگهای صلیبی به اروپا راه یافت و سالیان طولانی در دانشگاههای اروپا تدریس می‌شد. كتاب «قانون» ابن‌سینا قرنهادردانشگاههای اروپاتدریس می‌شد. زمانی كه مرگ سیاه، اروپا را درو می‌كرد و مسیحیان طاعون را كار خدا می‌دانستند، «ابن‌خطیب» دانشمند مسلمان فرضیه سرایت بیماری را مطرح كرد و «عبیدالله‌بن مظهرباجلی» در لشكرگاه شاه سلجوقی یك بیمارستان متحرك فراهم آورد كه بر چهل شتر بار می‌شد و ابوالقاسم «خلف‌ابن عباس زهراوی» به جراحی پرداخت و بدنبال آنها «ابن‌رشد» «الكلیات فی‌الطب» رانوشت و این حقیقت را اثبات كرد كه هیچ كس دوبار دچار آبله نمی‌شود و ابوالحسن علی‌ابن نفیس رئیس بیمارستانی كه «قلاوون» (از ممالیك مصر) ساخته بود، از «گردش خون» خبر داد كه سه قرن بعد دانشمندان پرتغالی بدان دست یافتند و در این دوره دانشمندان مسلمان به بیماریهای «چشم» اهمیت می‌دادند. كتاب «المجربات» تألیف «ابوالفضائل‌بن‌ناقد» و «الكامل فی‌الكحل» تألیف «خلیفه‌بن‌ابی المحاسن حلبی» را می‌توان نام برد. خلیفه با عمل آبگیری، به معالجه چشم می‌پرداخت.
به تحقیق، علم جغرافیا، فلك شناسی و ریاضیات دانشمندان مسلمان نیز در پیشرفت علوم غرب تأثیر بسزا داشت. فرضیه كروی بودن زمین را دانشمندانی چون «ابوعبیده والاسنی» قبول داشتند. و به بركت این فرضیه «كریستف‌ كلمب» معتقد شد كه زمین به شكل گلابی است. فلك شناسی و نجوم مشرق از راه اسپانیا به اروپای لاتین نفوذ كرد. «لئوناردو فیبوناتشی» ازمردم پیزا و شاگرد یك دانشمند مسلمان بود وارقام عربی رامی‌دانست و كتابی رامنتشرساخت و علم ریاضیات ‌اروپا را نیز باید مرهون وی دانست. و اولین كشوری كه رموزی تازه برای مقاصد علمی را بكار برد ایتالیا بود.
۳) نتایج مذهبی
از نتایج غیر مستقیم جنگهای صلیبی، ازدیاد نفوذ اربابان كلیسا بود. آنان ضمن آنكه ثروت زیادی اندوختند و كم‌كم قدرت پیدا كردند و در نتیجه به فكر حكومت برملتها و سلاطین افتادند و همه را تحت نفوذ و قدرت خویش درآوردند. از سوی دیگر فساد در میان كشیشها افزایش یافت و منجر به اصلاحاتی در دستگاههای دینی و سبك سلسله نزاع‌های مذهبی شد كه هنوز هم ادامه دارد. بی‌رحمی‌ها و ستمگری‌های صلیبیان درمدت جنگ، كشیش‌های مذهبی را به خشونت و بی‌رحمی سوق داده بود. كم كم در جریان انتشار مذهب، بر مخالفین خود همان عقوبتی را درنظر می‌گرفتند كه ابتدا نسبت به كفار بت‌پرست معمول می‌داشتند. جریان كشتار دسته جمعی «آلبیجوها» و بدعت‌گزاران دینی، از نتایج همان بی‌رحمی‌هاست. طرفداران پاپ برای از بین بردن آنها، فجایعی را مرتكب شدند، كه درتاریخ به ‌ندرت نظیر آن دیده می‌شود. همچنین به وجودآمدن محكمه‌های تفتیش عقاید و جنگهای مذهبی و نزاع‌های وحشیانه‌ای كه مدت مدیدی اروپا دچار آن بود، از نتایج همان بی‌رحمی‌ها است. درپایان قرن ۱۳م كه مقارن با پایان جنگهای صلیبی بود، كلیسا مركزیت كامل یافت ولی به مرور از اقتدار آن كاسته شد. نیروهای خارج از كلیسا بعد از قرن ۱۳م به مرور نیرومند شدند و به نیروی ضد كلیسا تبدیل شدند این نیروها متشكل از بازرگانان و بورژواهایی بودند كه همراه جنگهای صلیبی پدید آمده ‌بودند و سلطنتهای موروثی جدید و از همه مهمتر و نیرومندتر، ظهور جنبش مذهبی بود كه با اختراع چاپ و آشنایی با علوم مختلف، با اعتقادات خرافی و به دور از عقل اربابان كلیسا به مبارزه برخواستند. ظهور «مارتین‌لوتر» (۱۴۸۳م. ) و «كالون» (۱۵۰۹م. ) از آن جمله است.
۴) نتایج تكنولوژیك و صنعتی
در صنعت و تكنولوژی نیز غرب بویژه درجنگهای صلیبی به اقتباس و تقلید از شرق روی آورد، در زمینه اسلحه و لباس و مسكن مخصوصاً در قرن دوازده و سیزده آثار این اقتباس به خوبی مشهود است. با رشد كمی امكانات زندگی، صنعت و سپس تجارت رونق یافت. صنعت نجاری، زرگری،كاشی‌كاری و شیشه‌سازی از صنایعی است كه اروپاییان بااینكه پیش از جنگهای صلیبی از آن اطلاعی نداشتند؛ آنها را از مسلمانان اقتباس كردند و به مرور این صنایع در اروپا شایع شد. مردم شهر «ونیز» طرز ساختن شیشه را از مردم صور آموختند (البته ابوالقاسم‌بن‌فرناس مسلمان متوفی (۲۷۵ه. ق) شیشه‌سازی از سنگ را كشف كرد و همین شخص است كه برای اولین بار از راه علمی برای پرواز كوشید. ) و نیز پارچه‌بافی و رنگ كردن ثابت را اروپاییان از مسلمین آموختند.
شرق، در فنون نیز تأثیر عمیقی بر اروپا بخشید، صلیبیان با دیدن انواع صنایع ظریفه‌ای كه از قسطنطنیه تا مصر همه جا گسترده بود، در طرز ساختن این اشیاء ظرافت را یاد گرفته و تغییر سلیقه دادند. فن معماری نیز بكلی در اروپا تغییر كرد. سبك معماری كلاسیك اروپایی سه مشخصه داشت
۱) دیوارهای ضخیم
۲) سقف كوتاه
۳) عدم استفاده از نور. آنان با دیدن مساجد و قصرهای سلاطین، سبك معماری اسلامی را اقتباس كردندكه دارای مشخصه‌هایی چون دیوارهای نازك، سقف بلند، استفاده از نور، استفاده از تزیینات درساختمان و استفاده از شیشه‌های رنگی، بود.
صنعت سفالكاری نیزاز شهر «والانس» به مغرب اسپانیا و در قرن پانزدهم به شمال هلند و ایتالیا راه یافت. در موزائیك و مخصوصاً كاشی كبود والوان، مسلمانان از دیگران پیشی گرفته و هنوز كاشی‌هایی بنام «ازلیگو» كه یادگار سبك عربی است؛ مورد علاقه مردم اسپانیا و پرتغال است.
مسلمانان اسپانیا در پیشرفت صنعت منسوجات گرانبها، نیز سهم عمده‌ای داشتند. پارچه‌های خوشبافت دیار اسلام چنان در اروپا رواج یافت كه مردم مغرب نیز این صنعت را مولد ثروت تشخیص دادند؛ و در نقاط مختلف فرانسه و ایتالیا كارگاهها برپا كردند و ابتداء برای راه‌اندازی از صنعتگران مسلمان كمك گرفتند. در این دوران صنعت گلیم‌بافی، جاجیم‌بافی، و قالی‌بافی به اروپا راه یافت.
عربها دوابزار موسیقی به اروپای غربی بردند كه در پیشرفت موسیقی اثر بسیار داشت یكی ((Luteبود كه نام آنرا بوسیله ((Laudاسپانیولی از عود عربی گرفته‌اند و دیگر ابزار مرسوم به ((Redecبود و این نام هم از كلمه اسپانیولی ((Rebecاز رباب عربی آمده است؛ «ربك» یا «ربیب» اصل «ویلون» امروزی است و هنوز هم «ربكار» را درپرتغال بجای كلمه «ویلون» بكارمی‌برند.روش و وسایل محاصره از قبیل دیواركوبی، نقب‌زنی، منجنیق، ماده‌های سوزان را جنگهای صلیبی كامل كرد.
۵) نتایج اقتصادی و كشاورزی
همانطور كه گذشت، یكی از علل شروع جنگهای صلیبی، بحران اقتصادی اروپا و شكوفایی اقتصاد دنیای اسلام بود؛ چنانكه پاپ «اوربان» در خطبه‌های خود برای تشویق مردم به جنگ می‌گفت: چرا نشسته‌اید بروید پول پارو كنید.ارتباطات در جبهه‌های مختلف در تجارت اثر فراوان داشت. در اثر لشكركشی‌های عظیمی كه به مدت دو قرن از اروپا به مشرق زمین شد و نقل و انتقالات مهمی كه صورت گرفت، جنبش بی‌سابقه‌ای در تجارت و تردد در دریا پدید آورد. مردم حاشیه بنادر بخصوص اهالی «ونیز» از این رفت وآمدها، امول زیادی به دست آوردند. پس از جنگهای صلیبی نیز وضع تجارت راكد نشد و بسیاری از بنادر مستقل ایتالیا با سلاطین اسلامی پیمان‌های تجاری بستند. درحالی كه، در شرق از زمان «داریوش هخامنشی» سكه رایج بوده و معاملات بصورت پولی انجام می‌شد، صلیبیان با دیدن آن تعجب كردند، وپس از این جنگها بود كه پول به غرب وارد شد در اسپانیا «آلفونس‌هشتم» شاه لیون وكاستیل از دینار مسلمین اقتباس كرد وی نقش عربی سكه را نگه داشت و عبارتهای مسیحی معادل به آن افزود. غنائمی كه در جنگهای صلیبی بدست آمد، نیز موجب رونق كار بازرگانان شد. از طرفی در كشاورزی نیز ارتباطات شرق بر غرب تأثیر گذاشت و محصولات تازه‌ای چون كنجد، ارزن، تورنج، لیمو، خربزه، هندوانه، زردآلو و پیاز كه در سرزمین «مغرب» كشت می‌شد به اروپا راه یافت. بعضی گیاهان نیز از راه سیسیل به اروپا راه یافت. اروپاییان در این ارتباط با عطر و ادویه نیز آشنا شدند، نشادر و عود از این جمله‌اند. تغذیه فلفل را آموختند، زنجبیل را از مصر گرفتند؛ شكر نیز از محصولاتی ‌است كه تغذیه آنرا از مسلمین فرا گرفتند.
۶) نتایج سیاسی
از نتایج سوء جنگهای صلیبی این بود كه: تا چند قرن نوعی بی‌بندوباری و بی‌عدالتی در جهان حكومت می‌كرد و «كابوس» بی‌رحمی و ستمگری چنان عالم را گرفت كه ملتی مثل آنرا به خود ندیده بود و تاكنون، جهان به این حد از خون‌ریزی و وحشیگری نرسیده بود به طوری كه هنوز اثر آن باقی است. اگر پس از قرنها در یوگسلاوی سابق صربهای صلیبی باتمام قساوت و بی‌رحمی به قتل و غارت و هتك ناموس اهالی مسلمان بوسنی اقدام می‌كنند و دولتهای اروپایی و آمریكا و روسیه از آنها حمایت می‌كنند و شورای امنیت مساعی خود را در حمایت از صربها به كار گرفته است، چیزی جز آثار به جا مانده از قساوتها و بی‌رحمی‌های جنگهای صلیبی نیست. بنابراین گرچه به لحاظ تاریخی، جنگها دارای آغاز و پایانی هستند اما از قرن دهم تاكنون همواره جنگهای صلیبی ادامه داشته است.
پی‌نوشت‌ها
۱. ر. ك به: عنان، محمد عبدالله، تاریخ دولت اسلامی در اندولس، (انتشارات تهران،۱۳۶۶، ج۱،ص۵.۳۶و۱۲.۹۳.
۲. ر. ك به: گوستاولوبن، تاریخ تمدن اسلام و غرب، ترجمه سید هاشم حسین، (تهران، كتابفروشی اسلامیه،۱۳۴۷، ص۳۸۳ ۳۶۸ و احمد عزیز، تاریخ سیسیل در دوره اسلامی، ترجمه نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، (تهران مركزانتشارات علمی و فرهنگی)، ص۱۶۸و ۹.۱ و حتی فیلیپ ك. تاریخ عرب ترجمه ابوالقاسم پاینده، (تبریز، شفق،۱۳۴۴، ج۲، ص ۷۸. ۷۶۹.
۳. ر. ك به: سن، دولاندلن، تاریخ جهانی ترجمه احمد بهمنش، چاپ چهارم، (دانشگاه تهران،۱۳۶۷، جلداول، ص ۴۶.۴۶۰) و ویل دورانت، قصه الحضاره، (بیروت، دارالجیل للطبع و التوزیع)، ج ۱۵، ص ۶.۱۸ و سید جعفر حمیدی، تاریخ اورشلیم بیت‌المقدس، چاپ اول، تهران، چاپخانه سپهر، ۱۳۶۴، ص۲۲.۲۰۳.
۴. ر. ك به: گوستاولوبن، پیشین، ص ۴۰.۳۹۸ و جعفرحمیدی، پیشین، ص۲۱۰.
۵. ر. ك به: سید جعفر حمیدی، پیشین، ص۲۲۰. ۲۱۶.
۶. ر. ك به: گوستاولوبن، پیشین، ص ۳۹۶.
۷. ر. ك به: همان، ص ۳۹.۳۸۸ و جان‌ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی‌اصغر حكمت، تهران، انتشارات پیروزی، ۱۳۴۴، ص ۴۲۷ و ۴۳۸.
۸. ر. ك به: گوستاولوبن، پیشین، ص ۳۹۳ و ۳۹۴ و سن‌دولاندلن، پیشین، ص ۴۶.
۹. ر. ك به: ویل دورانت، پیشین، ص ۶۵.
۱۰. ر. ك به: سید جعفر حمیدی، پیشین، ص ۲۰۶.
۱۱. ر. ك به: همان، ص ۸ و ۲۰۷.
۱۲. ر. ك به: محمد عبدالله عنان، پیشین، جلد ۲، ص ۴۴۶.
۱۳. حتی فیلیپ ك، پیشین، ص ۷۹۲.
۱۴. ر. ك به: ویل دورانت، پیشین، ص۶.۶۱.
۱۵. ر. ك به: گوستاولوبن، پیشین، ص ۴۶.۴۲۳ و جان ‌ناس، پیشین، ص۴۴۷ و محمد عبدالله عنان، پیشین، جلد۱، ص۶۱.
۱۶. ر. ك به: ویل دورانت، پیشین، ص۶.۶۱.
۱۷. ر. ك به: سن دولاندلن، پیشین، ص ۳۶۷ و جان ‌ناس، پیشین، ص ۴۴۷.
۱۸. ر. ك به: محمدعبدالله عنان، پیشین، جلد۱، ص ۶۴و۶۵.
۱۹و۲۰. ر. ك به: احمدعزیز، پیشین، ص ۱۴۸و ۱۵۳و ۴ و ۱۲۳.
۲۱. حتی فیلیپ ك، پیشین، ص ۷۷.۷۷۷ و نیز ر. ك. به: احمدعزیز، پیشین، ص ۲۴.۱۴۰ و محمد عبدالله عنان، پیشین، ج ۱، ص ۶۳.
۲۲. حتی فیلیپ ك، پیشین، ۸۴۶، ر. ك به: گوستاولوبن، پیشین، ص۳۹.۳۸۹.
۲۳. ر. ك به: گوستاولوبن، پیشین، ص ۴۱.۴۱۶ و ۳۸.۳۸۲ و جان‌ناس، پیشین، ص۴۴۷ و احمد عزیز، پیشین، ص ۱۴.۱۴۹.
۲۴. ر. ك به: علی اصغرحلبی، تاریخ تمدن اسلام، ج اول، (تهران، چاپ نشر بنیاد، ۱۳۶۵)، ص ۳۸۴ ۳۷۸.
۲۵. حتی، فیلیپ ك، پیشین، ص ۷۵۳.
۲۶. ر. ك به: جان‌ناس، پیشین، ص ۴۴۳ و احمد عزیز، پیشین، ص ۱۳۹ و ویل دورانت، پیشین، ص ۳۷۵.
۲۷، ۲۸، ۲۹ و ۳۰. حتی، فیلیپ ك، پیشین، ص ۷۵۳ و ص ۷۵۴ و ص ۷۲۳.
۳۱. ر. ك به: علی اصغر حلبی، پیشین، ص ۳۸۲ و ۳۸۳.
۳۲. ر. ك به: سن دولاندلن، پیشین، ص ۴۰۹.
۳۳ و ۳۴. ر. ك به: احمد عزیز، پیشین، ص ۱۵۱.
۳۵. ر. ك به: علی اصغرحلبی، پیشین، ص ۱۹۶.
۳۶. حتی، فیلیپ ،پیشین، ص ۷۳۷.
۳۷. ر. ك به: گوستاولوبن، پیشین، ص ۲۰۳.
۳۸. حتی‌فیلیپ ك، پیشین، ص ۷۷۹ و ر. ك‌ به: علی‌اصغرحلبی، پیشین، ص۱۸۴.
۳۹.حتی، فیلیپ ك، پیشین، ص ۷۴۶.
۴۰. ر. ك به: علی اصغر حلبی، پیشین، ص ۲۰۱. ۱۸۹.
۴۱. حتی فیلیپ ك، پیشین، ص ۸۶۵ و ر. ك. به: حسن ابراهیم حسن، تاریخ سیاسی اسلام، ترجمه ابوالقاسم پاییده، (تهران، جاویدان، ۱۳۶۶، ج ۲، ص ۶۹۳) و ویل دورانت، پیشین، ص ۶۷.
۴۲. ر. ك به: احمدعزیز، پیشین، ص ۱۴.۱۴۱ و حسن ابراهیم حسن، پیشین، ص ۷۰.۶۹۸.
۴۳ و ۴۴. حتی فیلیپ ك، پیشین، ص ۷۲۹ و ص ۷۳۵ و ۸۳۸.
۴۵. ر. ك‌به: سن دولاندلن، پیشین، ص۴۶.۴۶۷ و جان‌ناس، پیشین، ص۴۳۳و۴۴۵و ویل دورانت، پیشین، ص ۶۵.
۴۶. حتی فیلیپ ك، پیشین، ص ۸۴۵ و ر. ك به: گوستاولوبن، پیشین، ص۳۸۰.
۴۷. ر. ك به: حسن ابراهیم‌حسن، پیشین، ج ۲۲، ص ۶۵۲ و ویل‌دورانت، پیشین، ص ۶۴و ۶۹.
۴۸. حتی فیلیپ ك، پیشین، ص ۷۶۴.
۴۹. ر. ك به: سن، دولاندلن، پیشین، ص ۴۱.۴۱۶ و احمد عزیز، پیشین، ص ۱۶.۱۵۵.
۵۰. حتی فیلیپ ك، پیشین، ص ۷۵۸ و ر. ك به: احمدعزیز، پیشین، ص۱۶۱.
۵۱. حتی فیلیپ ك، پیشین، ص ۷۶۸.
۵۲ و ۵۳. ر. ك به: گوستاولوبن، پیشین، ص۳۸.۳۸۰و سن دولاندولن، پیشین، ص ۴۱۵ و ویل‌دورانت، پیشین، ص ۶۸
۵۴. حتی فیلیپ ك، پیشین، ص ۸۴۵.
نویسنده:حسن خیری
منبع:ماهنامه معرفت ، شماره ۶
منبع : خبرگزاری فارس


همچنین مشاهده کنید