پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

رد پای کاتناچو در تیم لیپی


رد پای کاتناچو در تیم لیپی
● تیم بزرگ هیدینك در پی شگفتی سازی
▪ اگر بازی كامپیوتری بود
هیچ كس تیم ایتالیای دفاعی را انتخاب نمی كرد چرا كه در آن تركیب هم قدرت برتر ایتالیایی ها به خط حمله آنها برمی گردد
اما برای لیپی حتی این نشانه ها و شناسنامه فوتبال چندان مهم نیست. آنها كمربندهایشان را سفت بسته اند و بدون كمترین اشتباهی می خواهند پیش بروند. هر چند همه به دنبال فوتبال مدرن و هجومی هستند اما تمرینات ایتالیا تا قبل از بازی چیزی برای این عطش
و هجوم نشان نمی داد. واقعیت این است ایتالیا بار دیگر به سنت دیرینه فوتبال خودش برمی گردد و ترجیح می دهد برای خودش بازی كند.
مهمترین مسئله برای ایتالیایی ها در این روزهای اخیر درك مسائل تاكتیكی تیمی است كه امشب مقابل گرگ نیكمت قرار می گیرد و باید كیفیتی بالا را از خود نشان دهد. اگر بازی كامپیوتری بود هیچ كس تیم ایتالیای دفاعی را انتخاب نمی كرد چرا كه در آن تركیب هم قدرت برتر ایتالیایی ها به خط حمله آنها برمی گردد اما برای لیپی حتی این نشانه ها و شناسنامه فوتبال چندان مهم نیست. آنها كمربندهایشان را سفت بسته اند و بدون كمترین اشتباهی می خواهند پیش بروند. هر چند همه به دنبال فوتبال مدرن و هجومی هستند اما تمرینات ایتالیا تا قبل از بازی چیزی برای این عطش و هجوم نشان نمی داد. واقعیت این است ایتالیا بار دیگر به سنت دیرینه فوتبال خودش برمی گردد و ترجیح می دهد برای خودش بازی كند. فوتبالی كه آنها در برابر غنا به نمایش گذاشتند با دو مهاجم (تونی و جیلاردینو) و یك مرد خلاق- توتی- پشت سر آنها برای همه دلپذیر بود. از آن ماجرا نزدیك به دو هفته می گذرد و حالا روش و كیفیتی دیگر را از این تیم می بینیم كه فقط برای برنده شدن و صعود حركت می كند و حتی اگر ترجیح دهد حاضر است جیلا را تنها به مصاف چهار مدافع حریف بفرستد.
آنها به گل و امتیاز فكر می كنند و با یك گل هم می توان به خواسته خود رسید و خوشحال بود. به همین دلیل همه از امشب ایتالیا را به گونه ای دیگر نگاه می كنند و كمتر كسی دوست دارد كه باردیگر رد پای «كاتناچو» را در جام ببیند. فابیو كاناوارو مشاور لیپی و كاپیتان این تیم می گوید: «گاهی اوقات هم به دفاع به سبك قدیمی احتیاج داریم تا دیگران برایمان داستان نسازند.» با همین دیدگاه و این مشورت ها لیپی تصمیم می گیرد كه تركیب تیمش را عوض كند و حتی كامورانزی را به جای تونی به میدان بفرستد درحالی كه این تعویض فقط نشانه های احتیاط را در آنها نشان می دهد. آنها چهار سال پیش را فراموش نمی كنند كه به دست این مربی هلندی از جام بیرون افتادند و بار دیگر سرنوشت زندگی شان را همین مربی تعیین می كند. لیپی بارها گفته است كه می خواهد خودش سرنوشت تیمش را در دست داشته باشد اما بعد از خیز بلند استرالیا دیگر همه چیز به طور اختیاری دست یك نفر نیست و باید با احتیاط قدم برداشت. لیپی در بدترین شرایط قرار گرفته است: اینكه سرنوشت دوره مربیگری خود را در خطر می بیند و از طرف دیگر فشار بی حد و حصر رسانه ها او را محاصره كرده و از او جواب دقیقی برای یك تیم زیبا و هجومی می خواهند.
اما بازی در برابر كروكودیل های هیدینك چندان آسان نیست و نمی توان فقط به بازی خوب توجه كرد اما طرفداران می خواهند كه این تیم خوب بازی كند و وقتی كه مجبور است باید به این خواسته تن بدهد. تا امروز لیپی و تیمش از این خواسته فرار كرده اند. از بازی با آمریكا و بعد هم مقابله با ندود چیزی به نام فوتبال زیبا بیرون نیامده است و فقط ۴ امتیاز و صعود دریافت شده است. همین تفاوت نگرش ها به فوتبال آن هم در جام جهانی كه آلمان و آرژانتین كیفیت متفاوتی را نشان دادند و زیبا بازی كردند باعث می شود كه لیپی به دنبال قربانی بگردد. او نمی خواهد خودش قربانی این بازی شود.
در این احتیاط قربانی اول چه كسی می تواند باشد؟ توتی نفر اول و بعد هم اینتزاگی. لیپی هر بحثی در مورد پیپو را كه در بازی با چك هم گل زد رد می كند و با قاطعیت می گوید: «او برای ما بازی می كند و گل می زند. به توانایی او اطمینان داریم و در لحظه مناسب از آن استفاده می كنیم.» بدین صورت او اینتزاگی را از مجادله اولیه بیرون می آورد. مهاجم میلان هم بعد از بازی گفته بود: «از مربی تشكر می كنم كه به من اعتماد كرد و مرا بازی داد.» و لیپی به خبرنگاران می گوید: «شنیدید؟ پس كمی فكر كنید و بگذارید كه بدون استرس تمرین كند. تا شروع بازی وقت داریم كه فكر كنیم.» اما توتی؟ مسئله این است.
ایتالیا یا باید رمی وار بازی كند و جنگجوی رمی را به میدان بفرستد یا اینكه روش دیگری را انتخاب كند و براساس تاكتیك جدید سنتی و ابداعی به میدان برود. توتی هنوز آماده نیست. ساندرو ماتزولا می گوید: «او هنوز كاملاً آماده نیست اما باید بازی كند چون هر روز بهتر می شود و برای ایتالیا این یك نقطه قوت است.» در خوبی و بدی ایتالیا این موضوع واقعیت دارد: آنها چه خوب بازی كنند و چه بد، در این میان همه دوست دارند از توتی حرف بزنند و او را در این سرنوشت دخیل بدانند. حالا همه می خواهند بدانند اگر توتی امروز بازی كند در چه پستی قرار می گیرد: پشت سر یك مهاجم یا حمایت كننده دو مهاجم تیم خواهد بود.
این تاكتیك ها متفاوت هستند و زندگی شرطی توتی را رقم می زنند. طی ۱۷۰ دقیقه گذشته توتی درخشان بازی نكرده است و نشان می دهد كه به سطح خواسته لیپی نرسیده است. سرمربی ایتالیا می گوید: «برای این بازی تمركز كرده ایم و جدیت خودمان را در تمرینات و زندگی چندروزه مان نشان داده ایم. استرالیا همه را متعجب كرده است. آنها خوب بازی می كنند. اما ما نمی خواهیم این تعجب را بیشتر كنیم یا اینكه خودمان تحت تاثیر آن باشیم. در چند روز اخیر در مورد آنها اطلاعات جدیدتری گرفته ایم و بازی آنها را تحلیل كرده ایم و مطمئن هستم كه بازی زیبایی خواهیم داشت.» و در مورد توتی می گوید: «هنوز زود است كه در مورد توانایی های او حرف بزنیم. به او فرصت داده ایم و باز هم این كار را تكرار می كنیم. فردا شب همه خواهید دید كه او چه نقشی در تیم خواهد داشت.
ما برای بردن و صعود به همه بازیكنانمان احتیاج داریم.» عده ای می گویند كه شاید در این بازی توتی خیلی زود جایش را از دست بدهد و دیگر به میدان نرود. ایتالیا ضرورتی نمی بیند كه برای توتی خود را به خطر بیندازد و به فكر بازی او باشد و سیمونه پروتا می گوید: «بازی بدون توتی واقعاً سخت و حیف است. ما همه دوست او هستیم و از او حمایت می كنیم. مطمئناً فرانچسكو می تواند سرنوشت بازی را در دست بگیرد فقط احتیاج دارد تا به فرم ایده آل قبلی برسد.» خیلی ها توتی را با باجو مقایسه می كنند. باجو بعد از تعویض در بازی با نروژ از نظر روانی دچار مشكل شد اما وقتی از روی نیمكت به میدان رفت و مقابل نیجریه گل زد همه مشكلات حل شد. توتی هم شاید با همین سیستم به جایگاه اصلی خود برگردد با این تفاوت كه توتی از نظر بدنی هم آمادگی كامل را ندارد. با این شرایط ایتالیا چه كار می كند. خبرنگاران ایتالیایی می گویند كه برای دیدن فوتبال زیبا به ورزشگاه نمی روند.
آنها فقط نمی خواهند به دست گرگ هلندی حذف شوند و برای رسیدن به این خواسته حتی حاضر هستند با پاس بوفون و ضد حمله جیلا به دروازه كالاچ و استرالیا نزدیك شوند. این فوتبال اعصاب خرد كن از راه می رسد. كاتناچو دوباره می تواند خود را نشان دهد حتی برای دقایقی. لیپی برای فرار از فشار رسانه ای هر تاكتیكی را آزمایش می كند. او نمی خواهد بازنده باشد و مقابل شگفتی ساز های جام زمین بیفتد. ایتالیا تنها تیمی است كه شرایط پیچیده ای دارد، چه خودش این شرایط را به وجود بیاورد و چه اینكه خواست های طرفداران بیش از اندازه باشد، روی شانه ای آنها سنگینی می كند.
‌‌● ما به گاس ایمان داریم
آمریكایی ها روی پول هایشان نوشته اند، استرالیایی ها هم به طرز ساده تری روی پیراهن هایشان این را نوشته اند. عبارت «ما به خدا ایمان داریم» كه روی دلار دیده می شود به عبارت «ما به گاس ایمان داریم» روی پیراهن استرالیا تغییر كرده است و ایده ای كه آنها تقلید كرده اند. برای دیوانه ها و عاشقان فوتبال در استرالیا «گاس هیدینك» یعنی همه چیز. گنج همیشه گنج است و فقط این آدم ها هستند كه گنجینه خود را انتخاب می كنند و آن را دوست دارند. چه كوچك، چه بزرگ. حالا هم فوتبال استرالیا در دستان این مرد ۶۰ساله است كه هنوز عادت موتورسواری با «هارلی داوید سون» را كنار نگذاشته است.
آنها امشب در كایزرسلاترن باید به مصاف ایتالیا بروند. آنها نمی دانند كه این ورزشگاه فقط ۴۸ هزار نفر گنجایش دارد. آنها امروز جمعیت ۷۰ هزار نفری دارند كه همه دوست دارند بازی این تیم را تماشا كنند اما فقط عده ای از آنها می توانند به ورزشگاه بروند و برای تیمشان فریاد بزنند. گاس و دوستانش امشب می آیند تا در ضیافتی بزرگ خودنمایی كنند. آنها با لغات بازی می كنند. رویاپردازی هم اشكالی ندارد. آنها یك تیم جهانی هستند و پیراهن بزرگترین تیم دنیا را می پوشند: زرد و سبز یعنی رنگ فوتبال شادی بخش.
استرالیایی ها مثل یك ماجراجو زندگی می كنند و تیم برزیل مثل یك دیكتاتور در این فوتبال است. اما هر دو در مرحله یك هشتم هستند. در برزیل اگر یك نفر غیرخودی در تیم ملی بازی كند با نگاهی سرزنش بار او را نگاه می كنند اما در استرالیا به گونه ای دیگر است. فقط كافی است كه به نام ها توجه كنید: ایتالیایی، فرانسوی، كروات، یونانی، انگلیسی و آلمانی. دنیایی با ۲۰ میلیون جمعیت و ۲۳ بازیكن. هر تیمی منجی خودش را دارد؛ كسی مثل زیدان، كرسپو و رونالدو. اما اینجا تاریخ دیگری در حال نوشته شدن است. بچه هایی در سیدنی، ملبورن و كانبرا و جایی در استرالیا به دنیا آمده اند كه پدربزرگ هایشان برای فرصتی بزرگتر در زندگی و به وجود آوردن تمدنی دیگر به این سرزمین آمدند. اما امروز شانس بزرگی برای نوه ها و نتیجه ها به وجود آمده است. آلویسی، گرلا، كالاچ، ویدوكا و... یاد گرفته اند كه در این فوتبال به تنهایی بدوند و تلاش كنند اما امروز جام جهانی است و آنها برای تیم استرالیا بازی می كنند.
یعنی برای كشورشان بازی می كنند كه سال ها است «رویای جام جهانی داشته و حالا در جایگاهی متفاوت بازی می كند. هری كیول امروز معروف تر از هری پاتر است. این گل به همه مردم تعلق دارد. خیلی هیجان انگیز است كه باید در برابر ایتالیا بازی كنیم. همانطور بازی می كنیم كه یاد گرفته ایم. نگران چیزی نیستیم.» این تیم هر پنجاه دقیقه پیغام از سوی طرفدارانش دریافت می كند. مارك ویدوكا هر چند خانواده ای كروات دارد اما محبوب ترین فرد در استرالیاست، حتی اگر آن پنالتی لعنتی مقابل اروگوئه را خراب كرده باشد باز هم او را دوست دارند. هیدینك تیمی ساخته است كه امروز برابر ایتالیا از پیش باخته نیست و حتی می تواند شگفتی دوم را به وجود بیاورد. گرگ هلندی در كره با كمك های بیشتری توانست آنها را تا نیمه نهایی پیش بیاورد. اینجا قضیه فرق می كند.
او با بازیكنانی كار می كند كه ۲۱ نفر آنها در اروپا بازی می كنند و آگاهی بیشتری به فوتبال حرفه ای و حریفان بزرگ دارند. او مربی بزرگی است كه خوب بازی می گیرد و خوب پیش می رود و استرالیایی ها را امیدوار می كند كه با جسارت خود را كاندید جام جهانی ۲۰۱۸ كنند. رویای فوتبال استرالیایی ها آرام آرام شكل می گیرد و طرفداران خود را پیدا می كند. شاید هم هیدینك دومین شهروند افتخاری را هم كسب كند.
كره ای ها او را دوست دارند. چرا استرالیایی ها اینگونه نباشند. هیدینك فقط می گوید: خیلی در مورد این بازی سرو صدا به پا كرده اند. اجازه بدهید بازی كنیم و بعد در مورد من و تیمم قضاوت كنید. من تیم بزرگی در دست دارم و به این بازیكنانم همیشه ایمان داشته ام، اما همه می دانند كه این زندگی چندان طول نمی كشد. بعد از ماموریت استرالیا، گاس به روسیه می رود و آنجا كار می كند ولی استرالیا یی ها نمی خواهند روزهای شیرین جام جهانی آلمان را فراموش كنند.
محسن ابراهیمی
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید