سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

جام جهانی تمام شد؛ فوتبال ایران را دریابیم


جام جهانی تمام شد؛ فوتبال ایران را دریابیم
● کاش بیشتر از این وقت تلف نکنیم
توالی اتفاقاتی که از پایان مسابقات لیگ برتر تا پایان رقابت‌های جام جهانی برای ما، در فوتبال کشور رخ داده است، به قدری سریع بوده که مطمئناً به کمتر کسی اجازه کنش و واکنش‌های مفید را داده، سوت پایان لیگ برتر که به صدا درآمد، همه چیز خواه، ناخواه متوجه تیم ملی و حضور قدرتمندانه این تیم در مسابقات جام جهانی شد، حتی فینال جام حذفی نیز در اقدامی عجیب به بعد از این رقابت‌ها موکول شد تا برانکو ایوانکوویچ بتواند بازیکنان دلخواهش را با خود به اردوی سوئیس ببرد.
برانکو با تیم نصف و نیمه‌ای رفت و آمد و ۲ بازی تدارکاتی هم برگزار شد تا بدرقه‌ای شکوهمند، کاروان تیم ملی را راهی آلمان نماید.
۴۵ دقیقه ابتدای حضور تیم ملی در جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان، یعنی همان نیمه اول دیدار مقابل مکزیک تمام خاطره خوش ما از جام هجدهم محسوب می‌شود. پس از آن هیچ بودیم و هیچ. برانکو ایوانکوویچ همان‌طور که پیش‌بینی می‌شد، نه تنها نتوانست گلی به سر تیم ملی بزند، بلکه آن را دچار انواع و اقسام معضلات فنی و غیرفنی هم کرد. مطمئناً اگر تیم ملی بدون مربی در جام جهانی حاضر می‌شد، نتایج به مراتب بهتری کسب می‌کرد. در هر صورت آنچه نباید می‌شد، شد و تنها عاملی که ما را به تأسف وا می‌دارد، ارجاع به این ذهنیت است که اکثر مطبوعات ورزشی کشور به وقوع چنین روزی ایمان داشتند و بارها معضلات مختلف تیم برانکو را گوشزد کرده بودند، اما حضور مدیران لجباز در رأس فوتبال اجازه نداد برانکو این مسائل را قبول کند، که حتی او و مدیران مطبوعش مدعی هم شدند.
در هر صورت زمستان رفت و روسیاهی هم به ذغال ماند، اما صد حیف و هزار افسوس که در این رهگذر تیم ملی و احساسات و غرور میلیون‌ها ایرانی دچار خدشه گردید.
در هر صورت جام جهانی برای ما پایان یافته تلقی می‌شود. کاروان تیم ملی استقبال‌کننده هم داشت، اما استقبال‌کنندگانی که با عصبانیت منتظر ملی‌پوشان بودند تا اعتراض‌هایشان را به گوش آنان برسانند، اما هیچ کس جرأت رویاروئی با مردم را نداشت. روزهای بعد از بازگشت تیم ملی به کشور روزهای سختی برای تمام دست‌اندرکاران این تیم محسوب می‌شود هیچ کس هم نمی‌تواند با متهم کردن دیگران از انتقادات مبری باشد. روزهائی که در آن قرار داریم، روزهای انتقادات ریز و درشت است، اما بحث اینجا است که این انتقادات تا کی قرار است ادامه داشته باشد؟ مگر تحلیل‌ها و انتقادات قبل از جام جهانی ثمری داشت که موارد مطرح شده بعد از حذف ایران از جام جهانی ثمری داشته باشد؟ تا کی قرار است از برانکوئی انتقاد کنیم که در آلمان نشسته و بی‌تفاوت به ما و هویتی به‌نام ایران، بازی‌های حساس جام جهانی را تماشا می‌کند؟ تا کی قرار است از دادکانی ایراد بگیریم که تا وقتی قدرت اجرائی داشت و می‌توانست ایران را به اوج بکشد، این کار را نکرد و حالا هیچ اختیاری ندارد.
به هر حال، زمان و فرصت برای ما از دست رفته است. حالا باید به فکر بخش‌های دیگر فوتبال بود. به فکر لیگ برتر، فینال جام حذفی، لیگ دسته اول و هزار و یک کار نکرده دیگر. انگلیسی‌ها و بسیاری دیگر از تیم‌های حاضر در جام جهانی که حتی احتمال حضورشان در فینال جام هجدهم هم هست، زمان برگزاری لیگ خود را پیش از حضور در آلمان مشخص کرده‌اند و مطمئناً به موقع هم آن را شروع کرده و به پایان خواهند رساند.
امروز همه انتقاد می‌کنند و همه ذهن‌ها و قلم‌ها متوجه این موضوع است، اما آیا کسی هم هست که غصه لیگ را بخورد؟ لیگی که مطمئناً و در نگاهی ریشه‌ای و بنیادین، بسیار مهمتر از مسائل مقطعی فوتبال کشور است. ما اگر بتوانیم روی لیگ برتر کشورمان متمرکز باشیم و آن را مطابق تمام استانداردهای حرفه‌ای برگزار کنیم. آن وقت مطمئن باشید تیم ملی قدرتمندی هم خواهیم داشت. لیگ منبع تغذیه‌کننده تیم ملی کشورمان است، چه از لحاظ بازیکن و چه از لحاظ مربی. لیگ کشورهائی مثل ایران که بیشتر بومی است و کمتر بازیکن خارجی دارد، می‌بایست بیش از سایر لیگ‌ها مورد توجه باشد، چرا که نحوه برگزاری آن تأثیر مستقیمی بر روند رشد تیم ملی دارد.
هنوز که هنوز است، زمان برگزاری فینال جام حذفی مشخص نیست تا تیم قهرمان بتواند تدارک لازم برای حضور در لیگ قهرمانان آسیا را ببیند. هنوز هیچ کس تاریخ دقیق شروع مسابقات لیگ برتر را نمی‌داند و با این حساب هیچ یک از تیم‌های حاضر در این رقابت‌ها نمی‌تواند به‌صورت درست و علمی به آماده‌سازی خود بپردازد. با این شرایط آینده فوتبال کشور را چگونه می‌بینید؟ برای رهیابی و موفقیت در جام جهانی ۲۰۱۰ آفریقای‌جنوبی، امروز باید زحمت کشید و اصولی کار کرد.
جمشید محبی
منبع : روزنامه ابرار ورزشی


همچنین مشاهده کنید