سه شنبه, ۲۸ فروردین, ۱۴۰۳ / 16 April, 2024
مجله ویستا


بوشهر و موسیقی


بوشهر و موسیقی
كاوش های باستان شناسی قدمت تاریخی بوشهر را از ۲۲۰۰ سال پیش تعیین میكند. بوشهر از دل شهری باستانی به نام دیشهر به وجود آمده كه به وسیله ی اردشیر بابكان (۲۴۰ــ۲۲۶) بعد از میلاد تاسیس یافته است. میگویند در قرن ۱۶ میلادی ۲۰۰۰ نفر جمعیت داشته و همچنین یكی از مهمترین مراكز تجارتی خلیج فارس بوده است. در قرن ۱۷ میلادی آبادی دیشهر به بوشهر انتقال مییابد و بدین صورت در طی زمان شهر بوشهر به تدریج كامل میشود.
مهمترین عامل در تكامل شهر بوشهر تجارت و مهاجرت ملیت ها و اقوام مختلف از اطراف بدین شهر بوده است و تا اواخر قرن ۱۹ تنها بندر تجارتی مهم ایران محسوب میشده است. ملیت های مختلف از جمله مهاجران افریقایی نیز در بوشهر زندگی میكرده اند كه تا اوایل قرن بیستم به عنوان غلام و كنیز بدین شهر راه یافته بودند. ولی بعدها ظاهرا دلیل مهاجرت بیگانگان بدین شهر بیشتر دلایل اقتصادی داشته است و تا چهل پنجاه سال گذشته طبقات و ملیت های مختلف مردم بوشهر محله های خود را داشته اند و مراسم و آداب خود را انجام میداده اند. حتی امروز سالخوردگان به یاد دارند كه در گذشته چگونه هر محله جداگانه مراسم عزاداری خود را برپا میكرده اند و نقش "دمام" در این مراسم از چه اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است و پس از نواختن دمام معمولا تعزیه اجرا میشده است.
مهاجر افریقایی با خود ریتم را نیز میآورد و با آن، طبلهای خود را، كه در تنهایی خویش رابطه اش را با زادگاهش، با گذشته اش حفظ كند، و كم كم در بطن فرهنگ محیط نفوذ میكند و تاثیر خود را آنچنان مشخص بر جای میگذارد كه در هر بخشی از موسیقی بوشهر، چه موسیقی شاد و یا موسیقی مخصوص ایام عزاداری خود را مینمایاند و تركیبات ریتمیك این ناحیه را از آن خود میسازد و آنچنان آهسته آهسته در زندگی مردم بوشهر جای میگیرد كه دیگر غریبه نمیماند و از خودی نیز خودی تر میشود، و اصلا خود بوشهر میشود با تمام رنگهای مختلف آدمهایش و گرمی احساسشان كه روزمره در تپش ریتم زندگی جاری هستند.
محل عبور كشتی های تجاری و مسافری به سوی هند و آفریقا و حمل و نقل كالاهای موردنیاز و خلاصه صادرات و واردات از این بخش باعث شد كه بوشهر دروازه ی جنوبی ایران به سوی دنیای خارج شناخته شود و مهاجران زیادی جذب زندگی در این شهر شوند. این مهاجرتها تركیبات فرهنگی تازه ای را به وجود آورد كه پس از مدتی همگی چه از نظر فرهنگ ایرانی با همه ی اشكال متفاوتش و یا غیر ایرانی، رنگ ویژه ای را بدین شهر بخشیدند.
راجع به "دمام" سخن گفته شد كه نقش اصلی را در موسیقی بوشهر داشته است. "دمام" به مجموعه طبل هایی كه در مراسم عزاداری به منظور اعلام شروع مراسم اجرا میگردد گفته میشود.
دمام به وسیله ی گروهی از نوازندگان در حین حركت از مكانی تا مكان دیگر نواخته میشده است، كه در گذشته با رقابت شدید‌ بین دستجات مختلف محله های شهر توأم بوده، چون هر محله دمام نواز خود را داشته است و بر طبق رسم معمول آن زمان نوازندگان هر محله، حق عبور از محله ی دیگر را نداشته اند و ندیده گرفتن این سنت منجر به برخورد و زد و خورد بین دو گروه میشده است.
امروزه پس از اجرای دمام برخلاف گذشته، تعزیه به معرض نمایش گذارده نمیشود، بلكه دمام فقط شروع مراسم سینه زنی را اعلام میكند. سینه زنی در بوشهر با آواز همراهی میشود و آوازهای آن مانند موسیقی سایر مذاهب، از ترانه های محلی بیشتر اهمیت دارند. موسیقی آوازی بوشهر تحت تاثیر موسیقی بومیان آفریقایی بوده است. یكی از فرمهای رایج موسیقی "شبالو" نام دارد ‌كه آوازی با همراهی دایره بوده و به وسیله ی خوانندگانی كه دایره وار در كنار همدیگر مینشینند اجرا میشود كه كماكان امروز نیز با همان فرم اجرا میشود. خوانندگان همزمان با اجرای "شبالو" شانه های خود را منظما به طرف چپ و راست تكان میدهند. گفته میشود كه "شبالو" از موسیقی اعراب و افریقایی تاثیر پذیرفته است.
یكی دیگر از فرمهای رایج "یزله" نام دارد كه به وسیله ی خوانندگانی غیرحرفه ای اجرا میشود و تنها با دست زدن همراهی میشود. در این اجرا ملودی بیشتر از متن شعر اهمیت دارد.
● موسیقی و ترانه های بوشهر را میتوان به دو گروه تقسیم كرد: گروهی كه با فرم آزاد (متر آزاد) اجرا میشده اند كه اكثرا "شروه" نامیده شده اند و به طور كلی پریودی را كه در موسیقی عبارت از مطلب مستقل و به اتمام رسیده ای كه عملا شامل ۸ میزان بوده تشكیل میداده است (كه در موسیقی های غیراروپایی به ندرت میتوان پریودی را پیدا نمود كه شامل ۸ میزان باشد) كه به وسیله ی سكوت های طولانی از هم مجزا میشوند و معمولا به هر پریود یك بیت تعلق میگیرد. در این آوازها، ملودی كه انحنای مشخصی را داراست ابتدا نقطه ی اوجی را در حركت خود هدف قرار میدهد و این اوج نسبت به صدای پایانی، اكثرا صدای پنجم (كه در موسیقی به معنای آن است كه از نت آغازین پنج نت و یا سه پرده و نیم فاصله دارد) و گاهی استثناء یك اكتاو (كه به مجموعه ی هفت نت مثل دو ــ رــ می ــ فاــ سل ــ لا ــ سی با تكرار نت اول دو) را تشكیل میدهد ساخته شده اند. و تقریبا تمام پریودها از این شكل پیروی میكنند. گرچه گاهی اوقات در جزییات نسبت به هم تفاوت دارند.
"شروه"، یا دو بیتی های محلی كه اكثرا با آوازی به فرم آزاد خوانده میشده اند دارای قدمتی بس طولانی است و مناطق دشتی، دشتستان و تنگستان را موطن اصلی آن میدانند.
"شروه تنها به آواز محلی دشتستانی، تنگستانی و دشتی گفته میشود كه برای خواندن آن از ترانه های فایز و گاه دوبیتی های هم وزن آن استفاده میشود." (۱)
موسیقی "شروه" با مقدمه ای شروع میشود كه متن اشعار آن از مولوی است. متن اكثر ترانه های بوشهر و اطراف آن امروزه از اشعار دو شاعر معروف محلی به نام زایر محمدعلی معروف به "فایز" كه در "كوردوان" در بخش دشتی میزیسته و احتمالا در سال ۱۹۱۱ وفات یافته و شاعر دیگری به نام "سید بهمنیار" ملقب به مفتون كه او نیز در بخش دشتی "بوردخون" میزیسته استفاده میشود.
تاریخ موسیقی بوشهر مانند دیگر شهرهای سرزمین مان ایران تا زمان كمی قابل تعقیب و بررسی است و موسیقی مذهبی بویژه موسیقی ای كه در ایام سوگواری در بوشهر انجام می پذیرفت اهمیت بیشتری نسبت به موسیقی محلی داراست و آوازهای شام غریبان در بوشهر، خورموج و كنگان از یك بستر سرچشمه میگیرند.
بی گمان بوشهر و موسیقی اش را بدون حضور اشعار فایز نمیتوان بررسی كرد. در بوشهر و اطراف آن فایز جزیی از زندگی روزمره مردمی است، دو بیتی ها و شیفتگی شعر وی كه از ویژگی ژرف احساسی اوست، او را از تمامی شاعران روستایی مجزا میسازد.
فایز دشتستانی را در حقیقت میتوان بنیانگذار شعرهای فولكلوریك و ادبیات عوام و بومی محسوب كرد و او را با احساس ترین شاعر عوام و مردمی خواند و اگر گاهی در اشعار فایز، قافیه و وزن مختل است بر او ایرادی نیست، زیرا كه محتوای دوبیتی های وی از بس پرمعنا و پراحساس است جز اهل فن، كمتر كسی متوجه ی نقایص شعرهایش میشود. محمدعلی فایز شبان دشت های دشتستان، بی گمان از چهره های درخشان ادب مردمی ایران است. هر چند او در زمره ی شاعران بی شناسنامه محسوب میشود، اما، گمنامی اش نه چندان است كه بر احساس لطیف و ذوق سرشار شاعرانه اش سرپوش بگذارد و نام و اشعارش را در خاطره ها، به دست فراموشی بسپارد.
مردمان دلسوخته ی دیار جنوب با دوبیتی های سوزناك فایز پیوندی ناگسستنی دارند و در دیار دشتستان كمتر چوپانی را میتوان یافت به هنگامی كه رمه اش در حال چراست، دوبیتی های فایز را زیر لب زمزمه نكند. دوبیتی های پرشور و شورانگیز این شبان دشتهای داغ دشتستان، در لطافت و سوز كلام، گاه با بهترین دوبیتی های "بابا طاهر" برابری میكنند و پهلو میزنند.
دوبیتی های فایز غالبا رنگ و بویی روستایی دارند و صفا و صمیمیت روستا، عظمت و شكوه دشتهای دشتستان، خورموج، بندر دیر و . . . در اشعار وی موج میزند.
خبر آمد‌ كه دشتستان بهاره
زمین از خون فایز لاله زاره
خبر بر دلبر زارش رسانید
كه فایز یك تن و دشمن هزاره
و یا . . .
خبر بر مادر پیرش رسانید
كه فایز یك تن و دشمن هزاره
درباره ی شرح احوال خصوصی و زندگانی فایز گفته میشود كه از كلانتران و بزرگان قریه "زیادت" دشتستان به شمار میرفته و بازوانی توانا، اندامی زیبا، بیانی گیرا و كلامی مجلس آرا داشته است، آنچنان كه همه ی آشنایان مشتاق مصاحبش بوده اند. بسیار كوچك بود كه پدرش را از دست داد و از همان زمان ــ با مرگ پدر ــ تحت سرپرستی و مراقبت مادرش قرار گرفت. مادر در پرورش پسرك یتیم خود تلاش بسیار كرد. و از حق نگذریم كه محمدعلی نیز چون به سنین رشد رسید، كمر به خدمت مادر پیر و فرتوت خویش بست و بیشتر اوقات جوانی محمدعلی به نگهداری و مراقبت و خدمت از مادر سالخورده اش گذشت.
سینه های پاك مردم روستا، در حقیقت جایگاه دیوان اشعار اوست و اگر فایز شهرتی به دست آورده حاصل علاقه و شور و شیفتگی مردم نسبت به اشعار وی بوده و هست . . . شماره دوبیتی های فایز به درستی معلوم نیست، در برخی جزوه ها تعداد دوبیتی های این شاعر را به تفاوت بین ۱۳۴ــ ۲۷۹ــ ۲۸۲ــ ۳۳۲ ذكر كرده اند.
عصا در دست و كشكولم حمایل
بگردم كو به كو مانند سائل
بگردم تا بجویم یار فایز
غریبان كی برند باری به منزل
وفای بی وفایون كرده پیرم
برم یار وفاداری بگیرم
اگر یار وفاداری نجویم
سر قبر وفاداران بمیرم
● شروه:
ز دوریت سوخت ای دوست جانم
غذایم گشت آب دیدگانم
تو بی ما میتوانی زنده مانی
ولی من بی تو مشكل زنده مانم
كسی كه با كسی دل داد و دل بست
به آسانی نخواهد كه كشد دست
همه گویند كه راه دل ببندیم
سر راه محبت كی توان بست
چه بد كردم به چشم تو شدم خار *
به تو كردم محبت های بسیار
غلامی كه خیانت كار باشد
نمیدند حكم اعدامش به یكبار
كبوتر بچه بودم مادرم مرد
مرا دادن به دایه، دایه هم مرد
مرا با شیر گاو هم پروریدن
به اقبال بدم گوساله هم مرد
دو چشمانی كه داری پیش كس نیست
شدم بو پیش زلفت بوش خوش نیست
شنیدستم تو پیغام غلامی
غلامی مثل معوا در حبش نیست
نظر را بر خط و خال تو دارم
كجا با دیگران گیرت قرارم
قسم خوردم كه تا مادام عمرم
به كوی دیگری نفتد گذارم
● خار (خوار)
در بررسی و نگاهی به موسیقی بوشهر رابطه ی این تاثیر و همجواری و درهم آمیختگی فرهنگی با اقوام و ملیت های مختلف تا چه حد و اندازه بوده، و آیا كلیت این موسیقی تحت تاثیر موسیقی و فرهنگ بومی اعراب و آفریقایی قرار گرفت و یا آنكه در طول زمان موسیقی نوازان بوشهری تنها ریتم موسیقی بیگانگان را با حفظ ملودی های محلی مورد استفاده قرار داده اند ــ یعنی ملودی های اشعار و دوبیتی ها و شروه ها و با تركیبات جدید ریتمیك سرود ماند ــ و یا خط حركت ملودی نیز تحت تاثیر و نفوذ موسیقی غیربومی بوده است؟
جالب است كه بدانیم در بررسی موسیقی محلی ایرانی، برخی از ترانه های بوشهری شباهت زیادی با ملودی های ترانه های مازندرانی دارند و یا اینكه اكثر ترانه های بلوچی همانندی آشكاری با قسمت های پایانی ترانه های بوشهری دارند. همانگونه كه موسیقی كردان با بختیاری متفاوت است و موسیقی گیلكی با بلوچی و یا خراسانی با آذربایجانی، اما در جایی نقطه ی تلاقی فرهنگی مشتركی وجود دارد و حس مشترك گروهی سازنده ی نهایی خلاقیت ها شده است. و با اینكه موسیقی توسط فرد آفریده میشود، اما در موسیقی محلی كه سازندگان آن ناشناس بوده و سینه به سینه انتقال یافته، ویژگی مشترك بین اقوام ایرانی به چشم میخورد. و این شباهت ها نشان از آن دارد كه موسیقی مذهبی و محلی بوشهر تنها عوامل ریتمیك را به وام گرفته و مورد‌ استفاده قرار داده و آن را با ویژگیهای فرهنگی محیط خود قابل انطباق كرده است. در موسیقی بدون ریتم نیز یعنی خواندن اشعار شاعران محلی، متن ها بیشتر با فرم آزاد خوانده شده اند با ملودی هایی كه خود جوش بوده اند.
به هر روی موسیقی بوشهر با تركیب زیبای ریتمیك خود كه حاصل این همجواری و درهم آمیختگی فرهنگی بوده است آن چنان در خطه ی جنوب تاثیر گذارده كه از آبادان در ساحل غربی خلیج فارس تا حوالی بلوچستان را از نظر ریتم به دنبال خود روان كرده است.
و به نظر من یكی از زیباترین بخشهای موسیقی ایرانی، همان دشتی است كه منسوب به منطقه ی دشتی و دشتستان میباشد و از جذابترین قسمتهای آن، موسیقی محلی بوشهر است.
پانویس:
۱ــ نقل از منوچهر آتشی شاعر و نویسنده
منابع:
ــ موسیقی بوشهر: تحقیق یوزف كوكرتر ــ محمدتقی مسعودیه ــ انتشارات سروش ۱۳۵۶
ــ دوبیتی های فایز دشتستانی: پژوهش و نوشته تیمور گورگین ــ انتشارات فرزان ۱۳۶۳
برگرفته از سایت شهروند:
http://www.shahrvand.com
داریوش افراسیابی www.DAFRASIABI.com
منبع : پایگاه اطلاع‌رسانی رادیو ندا


همچنین مشاهده کنید