سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

آیا صرع همان اپی لپسی است


آیا صرع همان اپی لپسی است
دختر زیبایی امسال شاگرد اول نشده ولی معدل بالای نوزده داشته است . چند سالی است كه صبح ها وقتی از خواب بیدار می شود دست و پایش می پرند . دیروز هم كه از خواب بیدارشده دست و پایش پریده اند اما به دنبال آن بیهوش شده بر زمین افتاده و دست و پایش سفت شده اند . دختر مبتلا به بیماری اپی لپسی است و اپی لپسی او از نوع " میو كلونیك " یا پرشی است . اپی لپسی نوعی بیماری است كه تنها علامت ان نوعی تشنج است یعنی این كه بیمار علامت دیگری نظیر اختلال عقلی و اختلال شخصیتی ندارد و پیدا نمی كند گفته ام كه این بیماری با مصرف مداوم و البته منظم چند قرص كنترل می شود .
در بسیاری از موارد پس از چندین سال كه هیچ تشنجی تكرار نشد ممكن است بتوانیم دارو را قطع كنیم و تاكید كرده ام كه دختر زیبا هیچ محدودیتی در زندگیش نخواهد داشت هیچ كاری برای او مطلقا ممنوع نیست و هیچ ممنوعیتی از نظر غذا و زندگی نخواهد داشت تاكید كرده ام كه فقط باید مراقب مصرف مرتب دارو ها باشید . ضرر یا منفعت هیچ رزیم غذایی خاصی به اثبات نرسیده و اصرا بر چنین رژیم هایی نه تنها كودك را از لذت غذاهایی كه دوست دارد محروم می كند بلكه مداوم یاد اور این نكته است كه او با دیگران متفاوت است , چیزی كم دارد , نقیصه ای در او هست و این نكته از اوان كودكی تاثیرات مخربی بر روحیه دارد ممكن است باعث شود اعتماد به نفس فرد كاهش یابد كه این بر موفقیت های او تاثیر خواهد گذاشت یا ممكن است باعث نوعی واكنش در او گردد .
تازه بر فرض كه چنین پرهیز هایی مثل سردی و گرمی هم – كه اساسا مبنای علمی ندارد – بر اپی لپسی و تشنج تاثیر گذار باشند بسیازی از عوامل ناشناخته دیگر را كه می دانیم وجود دراند چه باید كرد ؟ مگر بسیاری از تشنجات در زمانی كه هیچ سردی ای خورد ه نشده بروز نمی كنند ؟ . در اینچا پرسیده اند : خوب پس این تشنجات از چیست ؟ جواب داده ام : معلوم نیست , اما از بسیاری از بیماری ها كه شما تصور می كنید علت ان ها معلوم شده در مورد اپی بپسی بیشتر می دانیم و وقتی با حیرت به من می نگرند اضافه می كنم راجع به فشار خون یا قند چه می دانیم ؟ ایا واقعا كسی می تواند توضیح بدهد كه چرا برخی از مردم دچا ر قند میشوند و بسیاری خیر ؟ اپی لپسی هم همان است هیچ كس به درستی نمی داند چرا از هر هزار نفر ۳ -۴ نفر دچار تشنج می شوند .
مطمئنا نوعی زمینه ازثی بی تاثیر نیست . می دانیم كه در مغز میلیون ها متر سیم طریف در كنار هم به صورت فشرده وجود دارند كه در میلییون ها مسیر متقاطع در ست در كنار یكدیگر ارتباطلات الكتریكی برقرار می كنند ارتباطاتی كه كاملا مسقل و در مسیر هابیی بی شمار رد و بدل میشوند و با الكتریسیته ای در حدود میكرو ولت كار را به سامان می رسانند انقدر این سیستم ظریف و دقیق كار میكنند كه كوچكترین اتصالی بین این سیم ها برقرار نمی شود و فقط ۳-۴ مورد در هر هزار نفر ممكن است برای چند صدم یا چند هزارم ثانیه در نقطه ای بسیار كوچك از مغز این اتصالی به وجو د آید كه باعث علائمی گذرا یا بیهوشی می شود كه در اكثریت مطلق موارد همان را هم مغز به سرعت بر طرف می كند .
نه تنها از پایین بودن میزان خطای- ۴ در هزار - این سیستم پیچیده انسان تعجب میكند بلكه در حود بیماران اپی لپتیك نیز انسان در می ماند كه با وجود این زمینه خطا چقدر امكان بروز ان پایین است – چند ثانیه در یك روز یك هفته یا چند سال .
تمام سعی ات را كرده ای تا تمام واقعیت را كه تصادفا از آنچه كه آن ها درذهن دارند یا از آنچه كه تابحال به انها تلقین شده بسیار بهتر و روشن تر است توضیح می دهی اما احساس می كنی خیلی موثر نیست نگاه ها همچنان پرسشگر و نگرانند یا حداقل تا اخر به دنبال این جواب كه خوب ما چرا ؟ . ناگهان صدائی لرزان و خوفناك از تومی پرسد "ببخشید این همون صرعه دیگه ؟" و تو در می مانی كه چه چواب بدهی . منظور از صرع همان بیماری ایست كه از چند صد سال پیش در كتاب های قدیمی طب به ان اشاره می شود ؟ انطور كه می دانم منظور از صرع بیماری ای بوده است كه به دلیل تغییراتی در روح یا در طبایع – كه جایگاه ان در میان روح و جسم نا مشخص و اوبزان است – ایجاد میشده. انطور كه گفته میشود صرع نه تنها باعث كاهش سطح هوشیاری بلكه باعث تغییرات پیشرونده ای در شخصیت و رفتار نیز میشده چرا كه جسم توسط نوعی روح خبیث تسخیر شده است . این بیماری انقدر جدی به نظر می امده كه باعث منع یا حتی ابطال ازدواچ می گردد درمان این بیماری هم با پرهیز های سخت غذایی و جوشانده های مختلف است .
از این ها گذشته صرع در زمانی كه تصورات پزشكی دوران بدوی خود را می گذراندند یكی از بیماری های معدودی بوده است كه انسان به ان مبتلا می شود و این تعداد معدود هم همان بیماری هایی بوده اند كه به چشم می امده اند حصبه , ابله , سرخك , صرع و برص (ویتیلیگو ) و البته سردسته بیماری های اثیری –جذام . تازه تصور عمومی از این هم بدتر و نوعی دید اساطیری است . گویی تن مصروع محل بروز نوعی شر است كه باید از ان اجتناب كرد (دورش دایره كشید ) و درعین حال بر او لطف كرد صدقه ای داد تا تبری جست و صواب كرد – سكه ای انداخت و دعایی خواند . این با انچه كه من به عنوان یك نورولوژیست مدرن از بیماری اپی لپسی می فهمم فرسنگ ها فاصله دارد اپی لپسی همانطور كه گفتم فقط به دلیل نوعی اختلال الكتریكی اجاد میشود. یكی از هزاران بیماری هایی است كه انسان به ان ها مبتلا می شود و تصادفا یكی از خوش خیم ترین ان هاست مثل جذام كه در در حال حاضر یك بیماری كاملا قابل درمان محسوب می گردد .
بخش اعظم بیماران اپی لپتیك مشكل روانی مهمی – نه بیش از دیگران – ندارند مگر در موردی كه با نقیصه مهمی در مغز همراه است و اگر اختلالات روحی –شخصیتی ای هم وجود داشته باشد بیشتر " دست ساز " است تا ذاتی این بیماری یعنی نقیصه ایست كه در طول عمر و در طی سالیان به خاطر سال ها تلقی اجتماعی و ایفای نقش " مصروع " یاد گرفته شده است . اینكه كلمه "صرع " كه به خودی خود تسمه نقاله انتقال یك ذهنیت تاریخی است چقدر در ایجاد این نقیصه دست ساز نقش دارد چیزی است كه قابل اغماض نیست و باید پرسید ایا زمان ان فرا نرسیده كه از كلمات در برابر بیماران درگذریم و بجای فارسی بیمار را پاس بداریم ؟ و راستی كدامیك از كلمات "صرع" و "اپی لپسی " فارسی هستند ؟ اولی عربی و دومی لاتین است . اندكی اعتماد به نفس پیدا میكنم و میگویم من راجع به صرع اطلاعی ندارم اپی لپسی را می شناسم همان چیزی است كه توضیح دادم شما هم دیگر این كلمه را به كا ر نبرید.
دكتر بابك زمانی
منبع : شبکه خبری ورلد نیوز


همچنین مشاهده کنید