جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

امین الدوله،گام هایی کوچک و موانعی بزرگ


امین الدوله،گام هایی کوچک و موانعی بزرگ
«حاجی میرزا علیخان امین الدوله» در سنه ۱۲۶۰ در تهران متولد شده پدرش مرحوم میرزا محمدخان مجدالملك از خانواده های نجیب قدیم ایران كه همیشه در خدمت دولت بوده اند، در مبادی عمر به قدر میسور تحصیلات معمولی و متداولی مملكت را نموده به علاوه به واسطه فرط میل ترقی و تمدن امروزی به تفضیل زبان فرانسه و معلومات عصر جدید پرداخت از نوشتجات حكما و ادبا و فلاسفه آن سرزمین خط وافی و توشه كامل برداشت.»
اولین حضور امین الدوله در دربار به عنوان «منشی مخصوص حضور همایونی» بوده در عصر ناصری؛ حضوری كه ادامه اش در سال ۱۲۹۰ لقب «امین الملكی» و «وزارت رسائل» را برایش به ارمغان می آورد.سامان دادن به امور پست به سبك دول فرنگی از مهمترین خدمات میرزا علیخان در ملازمت وی با «شاه شهید» بوده است. آنچنان كه ناظم الاسلام در این باب چنین می نگارد كه: «اداره پست... در همان اوقات به عهده كفایت و كاردانی معظم له واگذار شد. در اندك مدتی از یمن همت و حسن سیاست او چون اداره پست یكی از ممالك فرنگ مرتب و منظم و یكی از ادارات بزرگ دولتی محسوب شد. خود و دولت را به منافع بسیار رسانید و رعایا را از جور و تعدی آسوده نمود.» از دیگر اقدامات او انجام شایسته نمایندگی دربار در رسانیدن عرض تسلیت شاه به مناسبت درگذشت پادشاه ایتالیا به «سفارت مخصوص» بوده است كه در آن كفایت نشان داده و ناصرالدین شاه را خوشایند آمده. از دیگر مشاغل او می شود تصدی وزارت وظایف و اوقاف ممالك محروسه را در ۱۲۹۷ نام برد.
میرزا علیخان در ۱۲۹۹ به لقب جلیل «امین الدوله» ملقب شد و همچنان در مسیر ترقی سیر كرد. «تا آنكه در سال ۱۳۰۴ به ریاست مجلس وزرا و دارالشورای كبری كه اعظم مناصب دولتی بود، منتخب شد.»
پس از ناصرالدین شاه در سال ۱۲۷۵ مظفرالدین به شاهی رسید. امین السلطان را یك سال همراهی با شاه تازه نصیب شد و پس از این میرزا علیخان به تهران خوانده شد _ از آذربایجان _ برای تصدی رئیس الوزرایی در ،۱۳۱۴ پس از یك سال - در رجب ۱۳۱۵ _ آن رفت و این بماند. امین الدوله به صدراعظمی درآمد تا كوششی كند در حد توان خود و اقتضای مملكت اصلاح امور جاری را. كسروی این ماجرا را اینگونه می نگارد: «امین السلطان همچنان رشته كار را در دست می داشت، ولی پس از یك سال شاه او را برداشت و میرزا علیخان امین الدوله را از تبریز به تهران خواست و رشته كارها را به دست وی سپرد و چنین گفت كه از كسی باك نكرده به پیشرفت كشور بكوشد.»
از دستاوردهای مهم امین الدوله در پایتخت دبستان است به روش جدیده كه در تبریز و به دست رشدیه بنیان گذارده شده بود و اینك به همت میرزا علیخان پای به تهران می گذاشت.
«نیز به جلوگیری از رشوه و ستمگری حكمرانان و درباریان كوشید و برای درآمد كشور سامانی اندیشید.» همچنین چون اوضاع آشفته ملت را از بی قانونی می انگاشت بر آن شد تا قانون بنگارد برای اداره امور و خواست كه آن را به شاه بپذیراند.
«امین الدوله شاه را به آنجا [دبستان] برد و از خود و از شاه و از دیگران سی و شش هزار تومان گرد آورد كه سود آن به دبستان داده شود و برای سركشی به كارهای دبستان و رواج دادن به دانش ها «انجمن معارف» برپا كرد.»
كسروی می نویسد كه پیشرفت دبستان تنها نتیجه اندیشه های امین الدوله بوده است، به رغم دست خطی كه شاه داده است و امر كرده به عدم پروا در امر اصلاحات از كاستن قدرت مطلقه پادشاه. «هرچه هست امین الدوله هم با همه نیكی، مرد دلیر و توانایی نبوده وگرنه با وجود حمایت شاه بر سختی ها چیره آمدی.»
از دیگر اندیشه های امین الدوله «خواستن سه تن بلژیكی» برای اداره و سروسامان دادن به گمركات به دست ایشان است كه تا دیروز «دولت آن را به كسانی به اجاره می داد» و با آمدن این سه تن «اداره ای برای آن به شیوه اروپا بنیاد نهادند.»
●بر افتادن امین الدوله و بازگشت اتابك *
در باب چگونگی بر افتادن امین الدوله در تاریخ بیداری این چنین می آید كه: «بدخواهان از هر سو به كارشكنی برخاستند و دروغ ها ساخته همه را به دشمنی برانگیختند و مقربان حضرت و اجزای خلوت همایونی جمعی به واسطه بر نیاوردن مقاصد و منویات فاسده از قبیل اضافه مواجب و انعام و تیول و غیره كینه در دل داشتند و پاره ای دیگر فریب وعده وعید «خائن دولت و ملت» و برهم زدن حوزه جمعیت (امین السلطان) را خوردند و در نزد مظفرالدین شاه آنچه توانستند به هر اسم و به هر عنوانی بی شرمانه عرضه داشتند.»
بددلی ها با امین الدوله به جایی رسید كه حاج شیخ محسن خان مشیرالدوله «معین الدوله» به شاه اینگونه عرض كرد كه: «اگر امین الدوله یك ماه دیگر بر سر كار باشد دولت قاجاری را براندازد و این گفته او به هنگامی افتاد كه امین الدوله «لایحه»ای به شاه داده و در آن گفته بود: نخست باید ماهانه شاه به اندازه باشد تا بتوان به دیگران ماهانه به اندازه داد.»
ناظم الاسلام در ادامه خاطرنشان می كند كه: «آن اظهار حاجی شیخ محسن خان و این سعایت مقارن شد با ضدیت و كدورت بعضی علما و اظهار عداوت از طرفین.» و روزگار گذشت تا سرانجام «در بهار سال ۱۲۷۸ (۱۳۱۷ ق) امین الدوله از كار برخاست.»
*آنچه درباره بركناری امین الدوله در كسروی آمده اضافه بر «ملك زاده» و «ناظم الاسلام» اشاره ای دارد به «انگیزه بزرگ دیگری» در این كار علاوه بر همه كارشكنی های امین السلطان و دیگران و نیز این نكته قابل تامل كه «خود امین الدوله هم چاره ساز و توانا نبوده.»
حمید ملك زاده
منبع : ایران یکصد سال پس از مشروطیت


همچنین مشاهده کنید