سه شنبه, ۲۹ اسفند, ۱۴۰۲ / 19 March, 2024
مجله ویستا

زمینه سازان مشروطه


زمینه سازان مشروطه
محمدتقی فرزند كربلایی قربان فرزند تهماسب بیگ در ۱۱۸۶ شمسی متولد شد. پدر او آشپز میرزا بزرگ قائم مقام و معتمد او بود. وقتی كه قائم مقام برای تعلیم فرزندانش معلمی برگزید، محمد تقی نوجوان نیز پشت در می نشست و به گفته های معلم گوش می داد. تا آنكه قائم مقام استعداد میرزاتقی را غنیمت شمرد و اجازه داد همدرس فرزندانش باشد. بدین ترتیب او مدارج ترقی را رفته رفته طی كرد تا آنكه یك اتفاق فرصت رشد را به طور ناگهانی برای وی فراهم كرد.پس از غائله ای كه به كشته شدن گریبایدوف سفیركبیر روسیه در تهران منتهی شد، در ۱۲۴۴ قمری خسرومیرزا فرزند عباس میرزای ولیعهد با همراهی هیاتی كه سرپرستی آن با امیركبیر بود برای عذرخواهی به دربار روسیه رفت. دیدن مدرسه های فنی و صنعتی روسیه در این سفر، میرزا تقی خان ۲۲ساله را به فكر تاسیس دارالفنون انداخت. تاسیس این مدرسه راهگشای ورود علم و تكنولوژی جدید و به دنبال آن ایده ها و اندیشه های مدرن به ایران شد.با آنكه میرزا تقی خان فراهانی از خانواده ای صاحب نام نبود، به خاطر توانایی های خود در ۳۰ سالگی به مقام وزارت نظام آذربایجان كه منصبی معتبر بود، رسید.
او در سال ۱۲۵۲ قمری از محمد شاه حكمی برای شركت در كنفرانس ارزنه الروم دریافت كرد و به عنوان نماینده تام الاختیار ایران به سرزمین عثمانی رفت. سفر این هیات در مجموع سه سال طول كشید و پس از هجده جلسه گفت وگو سرانجام معاهده ارزنه الروم امضا شد. موفقیت میرزا تقی خان در این سفر باعث تقدیر محمدشاه از او شد.وقتی محمدشاه در شوال ۱۲۶۴ پس از ۱۴ سال سلطنت درگذشت، ناصرالدین میرزا در حالی به سلطنت رسید كه هنوز نزدیك به چهار ماه تا ۱۸ سالگی او مانده بود. او در تبریز اعلام پادشاهی كرد اما پیشكار او از همراه كردن عده ای سپاهیان عاجز ماند. در اینجا وزیر نظام به كمك او شتافت و مقدمات سفر شاه جوان به پایتخت را فراهم كرد. شاه نیز ابتدا او را «امیر نظام» نامید و سپس در تهران به او لقب «امیركبیر اتابك اعظم» داد و صدارت را به وی سپرد.امیركبیر از حقوق درباریان كاست، با فساد مقامات لشكری و كشوری مقابله كرد و تلاش كرد امنیت را در نقاط ناامن كشور برقرار كند.
این كارها باعث مخالفت های بسیاری با امیر شد، اما ناصرالدین شاه در ابتدا از كارهای امیركبیر حمایت می كرد و كمی كه گذشت عزت الدوله خواهر خود را نیز به عقد امیر درآورد.هنوز بیش از چهار ماه و نیم از صدارت امیركبیر نگذشته بود كه به تحریك دشمنانش ۲۵۰۰ سرباز علیه او شورش كردند، به خانه او تعرض كردند و عزل او را از شاه خواستار شدند.
این فتنه دو روز بعد خوابید، اما دشمنان امیركبیر كه مهدعلیا مادر شاه سردسته آنان بود ساكت ننشستند و به كوشش های خود علیه امیر ادامه دادند.مخالفت های امیركبیر در برابر رشوه خواری های ارباب حكومت و شاهزادگان و جدیت او در برقراری امنیت به جایی رسید كه شاه جوان را هم نگران ساخت. نامه معروفی كه از امیركبیر خطاب به شاه باقی مانده، نشان از حد بالای اختلافات شاه و صدراعظم در این خصوص دارد. امیر پس از آنكه ناصرالدین شاه یكی از دستورات او برای جلوگیری از رشوه خواری یك شاهزاده را نقض كرد، به شاه نوشت: «قربانت شوم؛ الساعه كه در ایوان منزل با همشیره همایونی به شكستن لبه نان مشغولم، خبر رسید كه شاهزاده موثق الدوله حاكم قم را كه به جرم رشاء و ارتشاء معزول كرده بودم، به توصیه عمه خود ابقا نموده و سخن هزل بر زبان رانده اید. فرستادم او را تحت الحفظ به تهران بیاورند تا اعلیحضرت بدانند كه اداره امور مملكت با توصیه عمه و خاله نمی شود. زیاده جسارت است. تقی.»بدین ترتیب بی اعتنایی امیركبیر به زیاده خواهی دربار و اصرار شاه و درباریان بر ادامه وضعیت گذشته به جایی رسید كه در ۲۹ آبان ۱۲۳۱ شاه امیركبیر را از كلیه مناصب عزل كرد و میرزا آقاخان نوری را به جای او برگزید. این خبر در شماره ۴۲ روزنامه وقایع اتفاقیه به این شكل درج شد: «سركار اعلیحضرت قوی شوكت شاهنشاهی به اقتضای رای جهان آرای ملوكانه صلاح و صرفه ملك و ملت و خیر و صواب امور سلطنت را در این معنی ملاحظه فرمودند كه میرزا تقی خان را از پیشكاری دربار همایون مداخله در امور داخله و خارجه و منصب امارت نظام و لقب اتابكی و غیرذلك و كل اشغال و مناصبی كه به او محول بود به كلی خلع و معزول فرمایند.»شاه پس از عزل امیر او را به فین كاشان تبعید كرد و چیزی نگذشت كه با تحریك مخالفانی كه نگران بودند شاه از نظرش برگردد و دوباره امیركبیر را به صدارت برگرداند، به كشته شدن امیر راضی شد و در نهایت با دستور او امیركبیر ۵۴ روز پس از عزلش از صدارت در حمام به قتل رسید.
بسیاری از قرائن تاریخی نشان می دهد كه شاه بعدها از عزل و قتل امیر كه به وخامت دوباره امور كشور منجر شد، پشیمان شد. ناصرالدین شاه در توصیه ای به مظفرالدین فرزند و ولیعهد خود نیز درباره پیشكار او نوشت: «قدر نوكر خوب را بدان، من چهل سالی است بعد از امیر خواستم از چوب آدم بتراشم و نتوانستم.»سه سال و یك ماه و ۲۸ روز دوران صدارت امیركبیر در تاریخ به عنوان نمونه ای از اصلاحات از بالا كه به امنیت و تحدید فساد انجامید، معروف است. امیر علاوه بر محدود كردن شاهزادگان و سركوب اشرار و نظم دادن به لشكر، به احداث چندین كارخانه و بیمارستان و انتشار روزنامه پرداخت و با خرافات مذهبی نیز مقابله می كرد. او ایده تاسیس دارالفنون را كه از سفر روسیه در ذهن داشت، در دوران صدارت خود به تحقق رساند و سنگ بنای آموزش نوین را در كشور به نحوی گذاشت كه بعدها بسیاری از وزرا و وكلای عصر مشروطه دانش آموخته این مدرسه بودند و اندیشه ترقی خواهی توسط محصلان این مدرسه در جامعه پخش شد.امیركبیر كه بنای ساختمان دارالفنون را در ۱۲۲۹ شمسی در «میدان ارك سلطانی دارالخلافه تهران» گذاشته بود، می خواست كار این مدرسه هرچه زودتر آغاز شود و با همین هدف، جان داودخان را به اتریش فرستاد تا شش معلم را برای شروع كار دارالفنون به تهران بیاورد. اما وقتی معلمان اتریشی در ۲۷ محرم ۱۲۶۸ قمری (۱۲۳۱ ش) به تهران رسیدند، دو روز بود كه امیركبیر از كار بركنار شده بود و ۱۳ روز پس از افتتاح دارالفنون در ۵ ربیع الاول این سال، امیر در حمام فین كاشان به قتل رسید.روزنامه وقایع اتفاقیه در شماره ۵۲ این خبر را اینگونه نوشت: «میرزا تقی خان كه سابقاً امیرنظام و شخص اول این مملكت بود در شب اشنبه هجدهم ماه ربیع الاول در كاشان وفات یافته است...»
علی پیرحسینلو
منبع : ایران یکصد سال پس از مشروطیت


همچنین مشاهده کنید