سه شنبه, ۲۸ فروردین, ۱۴۰۳ / 16 April, 2024
مجله ویستا

به سوی تجدد


به سوی تجدد
وقتی اسم سیدحسن تقی زاده می آید، ناخودآگاه همه به یاد جمله ای می افتند كه به اسم او بر سر زبان ها افتاده و آن اینكه «برای پیشرفت ما باید از نوك سر تا فرق پا غربی شویم» اما واقعیت آن است كه تقی زاده بیش از آن كه برای غربی شدن تلاش كند برای آزادی و مشروطه تلاش كرد. تقی زاده از روشنفكران برجسته تبریزی بود كه تمام مدت عمرش در كارهای سیاسی گذشت. نقش برجسته تقی زاده در انقلاب مشروطه و نیز رهبری مجلس ملی در تصویب نمودن قوانین مدرن و پیشرفته بر همگان مسلم است.
سیدحسن تقی زاده فرزند سیدعلی اردوبادی در شهریور ۱۲۵۶ شمسی در تبریز متولد شد و در كودكی پدرش را از دست داد. پس از شاگردی در محضر علمای تبریز به نجف رفته و در آنجا هفده سال نزد شیخ مرتضی انصاری تحصیل كرد ودر سال ۱۲۵۰ ش به تبریز بازگشت و به اتفاق میرزا محمدعلی خان تربیت كتابفروشی كوچكی باز كرد. این كتابفروشی محل تجمع روشنفكران تبریز شد. تقی زاده با مطالعه روزنامه های عربی و فارسی چاپ قاهره و استانبول با تحولات سیاسی جهان تا حدی آشنایی یافت و رفته رفته به مسیر تجددخواهی و جنجال های سیاسی كشیده شد.تقی زاده در آغاز مشروطه در انتخابات مجلس اول كه صنفی بود به عنوان نماینده صنف بازرگانان تبریز انتخاب شد. با آنكه سی سال داشت اعتبارنامه اش پذیرفته شد. او روز اولی كه به مجلس رفته را چنین توصیف می كند: «در همان روز اول كه وارد شدم مرحوم حاج سیدمحمد صراف نماینده مجلس به مرحوم حاج سیدمرتضی مرتضوی به شوخی گفت: در تبریز شما آدم حسابی قحط بود كه این پسر را به عنوان نماینده به مجلس فرستادند؟ اما مرحوم حاج سیدمرتضی گفت: صبر كنید تا همین آقاپسر به حرف بیاید، آن وقت خواهید فهمید كه تبریزی ها چه كسی را به نمایندگی خود به مجلس اول روانه كرده اند.» خدمت بزرگ تقی زاده در مجلس اول تلاش در تدوین و تصویب مواد مترقیانه متمم قانون اساسی بود. او با نطق های پرحرارت خود توانست نمایندگان مجلس را به سمت خود بكشاند و به اهداف خود برسد.امین السلطان معروف به اتابك از همان ابتدای ورود تقی زاده به تهران با وی مخالفت ورزید. دلیل این امر سخنرانی تقی زاده بود كه در آن اتابك را به خیانت متهم كرده و به بازگشت او به ایران اعتراض كرده بود. مخالفت و خصومت این دو نفر هر روز افزایش می یافت. به جهت همین مخالفت های خصمانه وقتی اتابك در جلو مجلس ترور شد، تقی زاده متهم ردیف اول شناخته شد و گفته می شد كه تقی زاده با كمك حیدر عمواوغلی اتابك را ترور كرده اند.بعد از به توپ بسته شدن مجلس عده ای از روشنفكران از جمله ملك المتكلمین میرزا جهانگیرخان و سیدجمال واعظ كشته شدند و تقی زاده به سفارت انگلستان پناهنده شد.
شاه تحویل تقی زاده را از سفارت خواستار شد اما سفارت این درخواست را رد كرد. پس از مذاكرات بسیار مقرر گردید كه تقی زاده از ایران تبعید شود. بر این اساس او مجبور به ترك وطن شد و تا روی كار آمدن مجلس دوم همچنان در تبعید بود. در دور دوم مجلس از طرف مردم تهران و همچنین بار دیگر از تبریز به نمایندگی انتخاب شد، وكالت تهران را رد كرد و وكالت تبریز را قبول كرد. در مجلس دوم اختلاف دو حزب دموكرات و اعتدالیون بالا گرفت و كار به جایی رسید كه علمای نجف حكم تكفیر تقی زاده را كه لیدر پارلمانی حزب دموكرات بود صادر كردند در نتیجه این كشمكش های پیاپی كه هر روز دامنه آن بالا می گرفت سه ماه از مجلس مرخصی خواست. ترور سیدعبدالله بهبهانی كه از سران اعتدالیون بود سبب افزایش حملات به تقی زاده شد. اصناف مختلف جلو مجلس گرد آمده و مجازات تقی زاده را می خواستند و حتی چند نفر از اعتدالی ها درصدد كشتن او برآمدند. اعتدالیون علی محمدخان (خواهرزاده تقی زاده) را كشتند و به شدت فشار بر مجلس افزودند تا آنجا كه مجلس اعتبارنامه تقی زاده را ملغی ساخت. به دنبال آن تقی زاده به تبریز رفت و پس از سه ماه رهسپار استانبول شد و بعد از دو سال به اروپا رفت.
تقی زاده در آلمان مقارن با جنگ جهانی اول به كمك جمعی از ایرانیان مقیم آلمان مجله كاوه را منتشر كرد.تقی زاده در دوره پنجم و ششم نیز به نمایندگی مجلس انتخاب شد و پس از تغییر سلطنت مدت كوتاهی در كابینه مستوفی الممالك وزیر خارجه شد و همچنین به مدت سه سال وزیر دارایی كابینه مخبرالسلطنه هدایت بود و پس از آن سفیر ایران در پاریس و لندن شد تا اینكه در دوره پانزدهم باز هم به عنوان نماینده مجلس انتخاب شد. در مهرماه ۱۳۲۹ كه مجلس سنا تشكیل شد تقی زاده به عضویت سنا و ریاست آن انتخاب شد و در دور بعدی سنا هم باز هم عضویت و ریاست آن را به او سپردند ولی به واسطه ضعف و پیری از ریاست سنا استعفا داد. تقی زاده در چند سال آخر زندگی خود به علت دردپا قادر به راه رفتن نبود و با صندلی گردان حركت می كرد تا آنكه روز چهارشنبه هشت بهمن ۱۳۴۸ در تهران درگذشت.
بیژن مومیوند
منبع : ایران یکصد سال پس از مشروطیت


همچنین مشاهده کنید