جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

اولویت آزادی بر دموکراسی


«الكسی دوتوكویل» یكی از آن روشنفكرانی است كه هرگاه كسی از مضرات و نظرات دموكراسی اكثریت بخواهد سخن بگوید، یادی نیز از او خواهد كرد. چه آنكه توكویل از آن دسته فیلسوفان لیبرالی به شمار می آید كه یكی از دغدغه هایش، حقوق اقلیت و پایمال نشدن آن در دموكراسی اكثریت است.
با این حال توجه توكویل به حقوق اقلیت هیچ گاه باعث نشد كه او دموكراسی را فروگذارد و همچون بسیاری از منتقدین دموكراسی، به اندیشه های نسبی گرایانه در سیاست درغلتد. چرا كه به واقع او آگاه از آن بود كه اگر دموكراسی اكثریت، آسیب هایی را برای اقلیت دربر داشته باشد اما در گذر از این دموكراسی چه بسا، حقوق اكثریت نیز از ارزش بیفتد و سامان سیاست از دست خارج شود. توكویل اگرچه یك اشراف زاده فرانسوی بود اما جبر زمانه او را در اندیشه هایی متفاوت از اندیشه های طبقه اشرافی فروبرد. او اندكی پس از انقلاب فرانسه در سال ۱۸۰۵ به دنیا آمد. در حالی كه بخش اعظمی از خانواده اش- پدربزرگ، مادربزرگ، عموها، عموزاده ها و...- در حكومت وحشت به تیغ گیوتین سپرده شده بودند، مادر و پدر او نیز ماه ها زندان را تجربه كردند و اینها گویی همه كافی نبود كه سابقه اشرافی آن خانواده نیز در آن زمانه ضداشرافی، بر دامنه نفرت از آن خانواده می افزود. این چنین بود كه بعدها توكویل در تحلیل شكل گیری اندیشه های آزادیخواهانه خود نوشت: «به عقب برگردید، به كودك در آغوش مادرش بنگرید. ببینید جهان خارج ابتدا چگونه در آیینه هنوز تیره خمیر وی نقش می بندد... تنها در این صورت می توانید ریشه اغراض، عادات و امیالی را كه بر زندگی او حكم خواهد راند، دریابید: درون گهواره، انسانی كامل خفته است.» دو كتاب اصلی توكویل كه چهره این روشنفكر فرانسوی را از پس آن دو مورد تحلیل قرار می دهند، از این قرارند: «دموكراسی در آمریكا» و «رژیم سابق و انقلاب». شاید از همین روی است كه «ریمون آرون» جامعه شناس معروف فرانسوی این دو كتاب توكویل را «دو لنگه یك كفش» نامیده است. توكویل در «دموكراسی در آمریكا» به مخالفت با حكومت دیوانسالاران و نخبگان پرداخته و از پراكندگی قدرت دفاع كرده است. او اما آن چنان كه در این كتاب نیز نشان داده، فقط نگران قدرت نبوده كه از بینشی اخلاقی نیز سخن گفته است.
مطابق این نگاه اخلاقی او آن گاهی كه از «مشاركت عامه» سخن می گوید، این مشاركت را لازمه زندگی ای اخلاقی می داند. از همین روی او منتقد زندگی غیرمتعهدانه و خصوصی كردن كامل زندگی است و برخی هم او را بر همین مبنا، منتقد «لیبرال - بورژواها» معرفی كرده اند؛ لیبرال هایی كه در خصوصی كردن تام و تمام زندگی خود از وظایف شان در قبال اجتماع دوری جسته اند و زندگی ای بی دغدغه را تجربه می كنند.
در نهایت توكویل در این كتاب به دنبال آن است كه پاسخی به این پرسش داده باشد كه «چرا در آمریكا، جامعه دموكراتیك، جامعه ای لیبرال است و استبدادی نیست؟» او اما در كتاب دوم خود، «رژیم سابق و انقلاب»، ضمن انتقاد از حامیان امپراتوری لویی ناپلئون، در جست وجوی پاسخی برای این پرسش است كه «چرا فرانسه در جریان گذار به دموكراسی- برخلاف آمریكا- این همه به زحمت می افتد؟» توكویل در بخشی از این تحقیق خود به سراغ مذهب و رسوم و عادات می آید و تاكید می كند كه در فرانسه، تنازع روح تجدد با روح كلیسا، علت نهایی دشواری هایی است كه دموكراسی را از لیبرال شدن بازمی دارند و در آمریكا نیز این پیوند نزدیك روح مذهب با روح آزادی است كه بنیاد نهایی جامعه آمریكایی را تشكیل می دهد.
او بدین ترتیب با نگاهی جامعه شناسانه به نقش مذهب در پیشبرد دموكراسی و صیانت از آزادی می نویسد: «مذهب، آزادی مدنی را نوعی استفاده نجیبانه از استعدادهای آدمی می داند و جهان سیاست را میدانی از جانب آفریدگار برای جولان كوشش های هوس بشری. آزادی نیز، مذهب را یاد مبارزات و پیروزی های خود، گهواره كودكی خویش و منبع الهی حقوق خود می داند. آزادی، مذهب را حافظ رسوم می شمرد، رسومی كه ضامن قوانین و حامی دوام خود آزادی اند.» توكویل در تحلیل دموكراسی آمریكایی و مقایسه آن با دموكراسی فرانسوی تاكید می كند كه موفقیت دموكراسی آمریكایی در بهره مندی آن از قوانین و مهمتر از قوانین، در برخورداری آن از عادات و رسوم و اعتقاداتی است كه بدون آنها وجود آزادی ناممكن است.
او اما آن چنان كه گفته شد آزادی را بر دموكراسی ترجیح می داد و آن گاهی كه از ضرورت آزادی احزاب، انجمن ها و مطبوعات نیز سخن می گوید، منتقدان را كه از كشیده شدن آزادی مطبوعات به بی بندوباری سخن می گویند، چنین پاسخ می دهد: «تنها یك نظام، بدتر از بی بندوباری مطبوعات است و آن همانا امحای این بی بندوباری است. در جوامع نوین، آزادی كامل همچنان از امحای كامل این آزادی بهتر است و بین این دو حد، هیچ گونه حد میانه ای در كار نیست.» چنین دفاعیه هایی از «آزادی مطلق» و «مطلق آزادی» است كه به عقیده برخی، توكویل را از لیبرال های محافظه كار نیز جدا می سازد و سمت و سویی ریشه ای و اخلاق گرایانه به لیبرالیسم این اندیشمند فرانسوی می دهد. این چنین است كه او در تبیین جامعه شناسی خود، آن چنان كه «ریمون آرون» نیز گفته است، «همیشه ضمن توصیف، قضاوت هم می كند» تا مبادا از وظیفه اخلاقی- لیبرالیستی خود بازمانده باشد. توكویل یك لیبرال است پیش از آنكه یك دموكرات باشد؛ و یك آزادیخواه است پیش از آنكه حتی به لیبرالیسم بیندیشد. آن زمانی كه اگرچه پدر و مادرش از زندان رهایی یافته بودند اما هیولای جنگ داخلی، تخیل او را تسخیر و آن چنان كه خودش نیز اعتراف كرده بود، ذهنش را برای سال ها، دستخوش اندیشه زندان یا تبعید ساخته بود: «به یاد دارم كه در همان نوجوانی درباره امكان زندانی شدن فكر می كردم. تصور می كردم آدم را با تعدادی كتاب و كاغذ و قلم كه محبوس كنند، باید بتواند اوقات را نسبتاً به راحتی بگذراند!»
رضا پارسا
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید