پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

روزهای برزخی


روزهای برزخی
در این روزهای برزخی كه اهالی والیبال بین زمین و آسمان معلق مانده اند و اعزام دو تیم منسوب به ملی آن هم با كلی حرف و حدیث كه منجر به مسافرت نصفه و نیمه هم شد، شاید نوعی انحراف در افكار عمومی و حتی مسئولان ورزش تلقی شود و تا ثابت كنند كه شهر در امن و امان است و والیبال ایران تا سه سال دیگر، رئیس و مسئول نمی خواهد اما مسائلی كه در زمان اعزام دو تیم به دبی و حومه میلان رخ داد كه همه می دانند به جز خواجه شیراز، نشان می دهد كه در این حومه هوا بس ناجوانمردانه سرد است!
واقعیت این است كه عزیمت تیم جوانان به امارات برای شركت در جام بین المللی شیخ راشد مثبت و حائز اهمیت بود، اگرچه با تیمی كه داریم باید در مسابقات معتبرتری حضور پیدا كنیم تا داعیه قهرمانی آسیا و ایستادن در جمع تیم های برتر دنیا را داشته باشیم، اما چون كاچی را به از هیچی می دانیم، بر این باور هستیم كه رویارویی این تیم كه بازیكنان و ستاره های فروزانی دارد با تیم های ملی بزرگسالان پاكستان و یا امید فرانسه آموزنده و ارزنده خواهد بود به شرط اینكه كادر فنی تیم به ویژه شخص سرمربی كه گویی از طبله عطاری روس ها درآمده، بتوانند درس های آموخته را به درستی پس بدهند.
تیم جوانان ایران همان تركیبی را در اختیار دارد كه در مسابقات نوجوانان جهان در الجزایر پنجم شد و در بازگشت كاسه های داغ تر از آش درخت اعــدام را برای سرمربی ایــرانی این تیــم -پوركاشیان- آماده كرده بودند و حالا ما با این تیم آبدیده تر شده با هر مربی ایرانی می توانیم قهرمان آسیا و اقیانوسیه شویم و این ایده و این اعتقاد باید به سرگئی گریبوف روسی انتقال داده شود تا بداند كه دلار خرج نمی كنیم تا به سرنوشت برانكو و تیم های فوتبال و... دچار شویم.
... و اما سفر تیم ملی به میلان ایتالیا حكایتی دیگر دارد. برخلاف بزرگ نمایی بعضی ها كه فكر می كنند خاك به چشم اهالی والیبال پاشیده اند، اگر سودی داشت بیشتر متوجه خود ایتالیا یی ها بود كه مونتالی سرمربی تیم ملی لاجوردی پوشان گفته بود، ایران برای ما حریف ناشناخته ای در پیكارهای جهانی است در حالی كه تیم اصلی خود را به لیگ جهانی و نبرد با بزرگان دنیای توپ و تور برده بود.
یك تیم كه شاید منتخبی از چند باشگاه نیمه معتبر این كشور بود را جلوی تیم ملی ایران قرار داد تا آنالیزگران ایتالیایی كه حرفه ای ترین در دنیا هستند خوب بازیكنان ما را آنالیز كنند. سیستم داوری مسابقه ها و نحوه اسكان تیم ها به خوبی ثابت می كند كه آنها برای این تورنمنت ارزشی جز شناسایی تیم كشورمان قائل نشده اند و ما هم خوشحال كه بالاخره به مهد والیبال جهان رفتیم و برگشتیم، البته خوب شد كه با تیم اصلی سرزمین چكمه ای مواجه نشدیم چون به قول یكی از بازیكنان جوان در آن صورت با سه، چهار زخمی و شاید كشته برمی گشتیم.
این جوان ها كه نه خود را باور كرده اند نه والیبال ایران را اغلب با تك ماده و گوشه چشم مسئولان مرتبطه در تیم ملی جای گرفته اند و دیدیم حتی در مقابل تیم های متوسط لهستان و ایتالیا باز آنهایی كه ۱۵ «ست» در دیدارهای دوستانه با استرالیا فیكس بودند و در اكثر مسابقات درون مرزی و برون مرزی بی تعادل و فاقد كارایی نشان داده اند، حرفی برای گفتن نداشته و نخواهند داشت. جوانگرایی، فلسفه و بحث خاصی دارد كه اگر آن را حلاجی و تفسیر نكنیم، تجربه داران را هم، دلسرد و منزوی می سازیم، توجه كنید، چرا دوباره میل میلورادكیاچ كه تازه شیوه تمرینات و سیستم كاری او هم باید بررسی شود، از دعوت احتمالی مجدد عباس قاسمیان و مربیان وطنی كه در دقایق آخر به خاطر دقت نظر فدراسیون والیبال از همراهی تیم بازمانده اند، از دعوت احتمالی محمد شریعتی، محمد تركاشوند و... حرف می زنند و صدالبته می دانیم كه آنها فقط حرف می زنند، اما سرنخ دست اشخاصی قرار دارد كه یورتمه می رانند!!
مخلص كلام اینكه، پاورچین، پاورچین نمی شود رفت چین و ماچین. نحوه ساماندهی تیم های ملی ایران نیاز به نشست های فنی ویژه دارد، باور نمی كنید به آرای عمومی مراجعه كنید.
جمشید حمیدی
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید