جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

دارو نعمت خداست


دارو نعمت خداست
روبه روی من نشسته است. خیلی بهتر شده اما هنوز كند است و دست راستش می لرزد اما می تواند راه برود، كارهای خودش را انجام بدهد و مختصری آشپزی هم بكند اما به شدت ناراضی است.
«بله بهترم ولی آقای دكتر تا كی باید این همه قرص بخورم؟ هر سه ساعت از این قرص های اصلی باید بخورم، روزی شش تا هم از آن قرص های كمكی. تازه باید روزی ۱۲ تا هم قرص فشار و قند و چربی بخورم. مگر این معده چقدر ظرفیت داره. یك روز می تركه.»
دختر بیمار كه تحصیل كرده به نظر می رسد و با نگرانی ما را می نگرد می گوید: «آقای دكتر همه این داروها هم شیمیایی اند كبد و كلیه اش را خراب نمی كنند؟» می ترسد كه مبادا به من برخورده باشد. می افزاید: «ببخشیدها!» بارها این صحبت را با هم كرده ایم و هر بار به نحوی توضیح داده ام كه این داروها لازم هستند. اما تاثیری نداشته. این بار می گویم: «شما با نان اضافی سفره چه كار می كنید، می اندازید سطل آشغال؟»
ابتدا توجه نمی كند و همچنان در حال شكوه است. مجبور می شوم سئوالم را تكرار كنم. عاقبت مكث می كند و شمرده می گوید: «نه آقای دكتر نان را می بوسم توی كیسه می گذارم.»
«خب چرا؟»
«برای اینكه نعمت خداست بركته من كه ناشكر نیستم.»
«خوب این داروها هم بركت خداست.»
پوزخند می زند: «بركت خداست یا مصیبته؟»
«یك زمانی به خواست خدا و دست بشر از دل زمین فقط نان در می آمد كه روزی آدمیزاد بود و زندگی را ادامه می داد. حالا به خواست خدا و همت بشر كه خلیفه الله است فهم و توانایی آدمیزاد به جایی رسیده كه گوشه های شگفتی های جهان خلقت را می توانیم ببینیم و بر اساس آن ها داروهایی بسازیم كه اگر این داروها نباشند آدمیزاد یك گوشه خشك می شود و تكان نمی خورد. یا می توانیم داروهایی بسازیم كه فشار خون آدمیزاد را پایین می آورند و نمی گذارند سكته كند یا داروهایی بسازیم كه چرك را در درون سینه اش خشك كنند و نفسش را ادامه دهند. حالا اینها هم همه اضافه بر نان - كه هنوز هم بهترین نعمت خداست - بركتند و مومن شكرگزار باید قدر آنها را بداند و به مدد آنها از هر نفسی كه فرو می دهد یا هر قدمی كه برمی دارد لذت ببرد كه شكرگزاری عین دم غنیمت شمردن است.»
«یعنی می گویید حالا باید هر روز این قرص ها را من هم ببوسم و بخورم.»
«این دقیقاً همان چیزی است كه می خواهم بگویم.» این یك واقعیت است كه بسیاری از پزشكان بیش از حد دارو تجویز می كنند. این هم درست است كه در كشور ما رابطه پزشك و بیمار فقط و فقط از طریق نسخه و در نتیجه دارو برقرار می شود و یك گفت وگوی ساده بدون تجویز دارو كار تمام شده ای تلقی نمی شود و در بسیاری از موارد ممكن است باعث بازخواست حق العلاج شود. از اینها گذشته باید پذیرفت كه منافع برخی شركت ها بر میزان مصرف برخی داروها بی تاثیر نیست.
اما باید گفت كه بسیاری از داروهای جدید جزء شگفت آورترین معجزات قرن اخیر هستند و تاثیر آنها بر كیفیت زندگی بشر از بسیاری از اكتشافات در زمینه های دیگر كمتر نبوده است. طول عمر و كیفیت حیات در روزگار ما آنچنان تحت تاثیر همین داروها قرار گرفته كه حتی انتظاراتی بیش از توانایی این داروها در اذهان مردم پدید آورده. حالا كه می شود كسی را كه تا قبل از پیدایش این داروها مثلاً به دلیل پاركینسون به خاموشی و كندی مطلق می رسید با چند قرص به حركت درآورد لابد به روشی در جایی از دنیا طوری درمان كرد كه دیگر نیاز به دارو هم نباشد، كه البته در حال حاضر مقدور نیست. به راستی هم قدر نان داشتن معنای دیگر آن این است كه همین امروز قطع نظر از دارویی كه فردا خواهد آمد قدر نعمت بدانیم.
قدر قرص را قطع نظر از آنچه كه فردا می آید. اما آنچه كه باید افزود و مقصود اینجانب از این یادداشت هم بیشتر همان است اینكه چه بسیار موضوعات مدرن كه بر محمل ها و قالب های سنتی بهتر می توان عرضه كرد و چه بسا با این تركیب بتوان قالب های سنتی را محتوایی تازه و روزآمد بخشید. آماده رفتن اند و بیمار مختصری امیدوارتر به نظر می رسد اما نگرانی چهره دختر جوان را هیچ ترك نكرده. می گویم «انشاءالله در مورد شیمیایی و گیاهی هم یك روز مفصل صحبت می كنیم.»
دكتر بابك زمانی
متخصص مغز و اعصاب
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید