جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


زندگی و زمانه ابرمرد آبی پوش


زندگی و زمانه  ابرمرد آبی پوش
● تاریخچه سوپرمن
در دوره و زمانه ای كه قدر و منزلت همه چیز آنقدر پایین آمده كه تا نام از اسطوره می بری، می پرسند مهاجم است یا در خط میانی توپ می زند، یك صفحه مجالِ نوشتن درباره اسطوره ای كه می خواهد یك تنه حق و عدالت را برقرار كند و در عین حال دلش نمی خواهد خون از دماغ كسی بیاید، غنیمت است. اما یك صفحه واقعاً كم است؛ چون اسطوره هفتاد ساله سوپرمن كه ریشه های عمیق تاریخی، فلسفی و روانشناختی دارد، در طول دوران حیاتش در رسانه های گوناگون آنقدر دستخوش تغییر و تطور شده و چنان بازتاب گسترده ای در جنبه های مختلف فرهنگ عامه پیدا كرده كه نوشتن مطلب جامعی درباره این شخصیت و شخصیت های مثبت و منفی وابسته به آن، تولیدات رسانه ای چاپی، رادیویی، تلویزیونی، سینمایی مربوطه و ردپای آن در اشعار، ترانه ها، آثار تصویری و غیره احتمالاً به حجمی در حدود یك جلد تاریخ تمدن ویل دورانت نیاز خواهد داشت. پس در این مجال كوتاه از میان اطلاعات بیشمار مربوط به سوپرمن تنها به ذكر چند نكته كلیدی گردآوری شده از منابع گوناگون، از جمله دایره المعارف ویكی پدیا، بسنده می كنیم.
سوپرمن به شكل كنونی آن اولین بار در ماه ژوئن ۱۹۳۸ روی جلد اولین شماره مجله اكشن كامیكز سر و كله اش پیدا شد. او در داستان مصور ۱۳ صفحه ای نوشته جری سیگل و با تصویرگری جو شوستر نقش قهرمان را بر عهده داشت اما سال ها پیش از آن، شخصیت شرور و كله تاس داستان كوتاه مصور «فرمانروایی سوپرمن» اثر سیگل بود كه در سال ۱۹۳۲ شرارت را كنار گذاشت و به قهرمان تبدیل شد. جست وجوی نویسنده برای یافتن ناشر ۶ سال به طول انجامید. در سال ۳۳ چیزی نمانده بود این مجموعه داستان ها به مرحله انتشار برسد كه در آخرین لحظات تصمیم ناشر عوض شد و سیگل و شوستر، ناامید و سرخورده به سراغ آثار كامیك استریپ دیگر رفتند. «مرد فولادین» زمانی قدم به عرصه گذاشت كه دوران سخت بحران مزمن اقتصادی وارد مرحله جدیدی شده و ابرهای تیره جنگ آسمان های سراسر جهان را پوشانده بود و همه به دنبال یك قهرمان نجات بخش فرابشری می گشتند.
با اینكه نام سوپرمن پیش از هر چیز تداعی كننده مفهوم ابرمرد (†bermensch) فلسفه نیچه است، اما تعدادی از صاحب نظران كه پیشینه یهودی سیگل و شوستر را ملاك قرار می دهند، احتمال تاثیر گرفتن از نیچه را بعید می دانند و معتقدند آنها از افسانه گولم، مخلوق اسطوره ای كه محافظ و در خدمت یهودیان پراگ در قرن شانزدهم بوده، الهام گرفته اند. یك منبع الهام دیگر آنها هوگو دانر قهرمان رمان گلادیاتور اثر فیلیپ ویلی بوده كه قدرت هایی مشابه سوپرمن در دوران اولیه پیدایش آن داشته است. احتمالاً رمان «مردان آهنین» اثر فیلیپ پایل نیز یكی دیگر از منابعی بوده كه در آفرینش سوپرمن تاثیر داشته است. آثار دیگری كه خود جری سیگل اشاره كرده كه گوشه چشمی به آنها داشته است، عبارتند از «جان كارتر از مریخ» و «تارزان» اثر ادگار رایس باروز، «زورو» نوشته جانستون مك كالی و «دختری از مریخ» اثر جك ویلیامسون.
جزئیات زندگی سوپرمن و اطرافیان او، قدرت های سوپرمن و اقدامات شخصیت های منفی داستان در آثار گوناگون دوره های مختلف تغییر كرده است. داستان های مصور این شخصیت را به طور كلی در سه عصر می توان مورد بررسی قرار داد:
۱- عصر طلایی - از ۱۹۳۸ تا اواخر دهه ۱۹۵۰
۲- عصر نقره ای- از اوایل دهه ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۶ (انتشار مجموعه در ۶ جلد در پایان نیم قرن برای متمایز ساختن سوپرمن اولیه از آنچه بعد خواهد آمد)
۳- عصر مدرن- از ۱۹۸۶ (كه جان بیرن از سوی DC كامیكز نگارش و تصویرگری را بر عهده گرفت) تا زمان حال.
طبق روایات عصر طلایی، سوپرمن كه در اصل كال- ال نام داشت (سیگل این نام را طوری انتخاب كرده است كه مشابه عبارت «صدای خدا» در زبان عبری به گوش بیاید) در سیاره كریپتون از منظومه ای دارای خورشیدی سرخ رنگ به دنیا آمد. زمانی كه او حدود یك سال داشت پدرش، دانشمندی به نام جور- ال، با بررسی زلزله های گسترده ای كه در سیاره اتفاق می افتاد، پی برد كه كریپتون دیگر پایدار نیست و به زودی منهدم خواهد شد، اما كسی حرف او را باور نكرد. جور- ال تصمیم گرفت سفینه بزرگی بسازد تا با خانواده اش به سیاره ای مناسب تر نقل مكان كند.
متاسفانه وقت كافی برای ساختن سفینه ای بزرگ نیافت و در زمان نابودی سیاره مجبور شد با نمونه كوچكی از سفینه، پسرش را روانه كند و همسرش لارا (در نسخه های اولیه: لورا) به روایتی برای آنكه می ترسید اضافه وزنش مانع از حركت سیاره شود و به روایت دیگری چون تصمیم گرفت كنار شوهرش بماند، با او و سایر ساكنان كریپتون نابود شد. یك سال بعد سفینه كال- ال در مزرعه ای در حومه شهری كوچك (كه بعداً اسمالویل نام گرفت و از توابع متروپولیس) فرود آمد و جان و مری كنت (كه بعداً نامشان به جاناتان و مارتا تغییر یافت) كودك را به فرزندی پذیرفتند و نامش را كلارك كنت گذاشتند. در دوران كودكی و نوجوانی كلارك نشانه هایی از قدرت های خارق العاده او بروز یافت (روایات عصر نقره ای تاكید بیشتری بر اثر جاذبه كمتر زمین و خورشید زردرنگ آن داشتند) و كلارك كه منشاء خود را نمی دانست (و بالاخره در مجله شماره ۶۱ فهمید)، در مواردی از نیروهایش در جهت نیكی و راستی استفاده كرد.
بعد از مرگ والدینش، تصمیم گرفت نیروهای خود را برای كمك به منافع بشر به كار گیرد، لباسی خاص برای خود در نظر گرفت و به متروپولیس رفت و در روزنامه دیلی استار (كه به علت تشابه اسمی با روزنامه ای واقعی به دیلی پلنت تبدیل شد) به عنوان گزارشگر به كار مشغول شد و به زودی نقش ابرقهرمان شماره یك جهان را برعهده گرفت كه كسی نمی دانست همان كلارك كنت است. یكی از مهمترین همكاران او لوییز لین بود كه عشق را در سوپرمن برانگیخت و بعدها همسر او شد و خوشبختانه هنوز همسر اوست! از سایر شخصیت های فرعی مهم در میان همكاران سوپرمن می توان از جیمی اولسن عكاس و پری وایت سردبیر نام برد. شخصیت های دیگری نیز گاهی اهمیت می یافتند: عشق دوران كودكی او به نام لانا لانگ و بهترین دوستش پیت راس، لوری لماریس محبوب او در زمان تحصیل در كالج، سوپرگرل، سوپربوی و ابرسگی به نام كریپتو. چند بار هم بتمن و سوپرمن گذارشان به یك جا افتاد و با هم ماجراهایی آفریدند.
سوپرمن در دوران های گوناگون توانایی های متعددی یافت؛ بارزترین توانایی او قدرت پرواز بود كه در عبارات مشهور «اون یه پرنده است... نه، هواپیماست... نه، اون سوپرمنه» و «بالا، بالا، بالاتر» بازتاب می یافت. در سریال های رادیویی دهه ۴۰ و تلویزیونی دهه ۵۰ گفته می شد: «سریع تر از گلوله، قوی تر از لوكوموتیو، كسی كه می تواند با یك جست روی بلندترین ساختمان ها بپرد.» تعدادی از توانایی های دیگر او عبارتند از: قدرت بدنی خارق العاده، آسیب ناپذیری، پوست غیرقابل نفوذ، قدرت دید (اشعه ایكس، حرارتی، فروسرخ، تلسكوپیك و میكروسكوپیك)، حافظه فوق تصویری، شنوایی فوق العاده و تنفسی كه می تواند اشیا را منجمد یا منفجر كند.
مهمترین دشمن سوپرمن لكس لوتر بود كه اوایل مویی سرخ رنگ داشت و در نسخه های بعدی سرش تاس شد. (اقتضای سن است دیگر؛ اكثر ما این مشكل را داریم!) او یا دانشمندی نابغه با حس انتقامجویی شخصی نسبت به سوپرمن بود یا مدیرعامل فاسد مجتمع اقتصادی لكس كورپریشن. (اولین بار در شماره ۲۳ مجله حضور یافت.) بیگانه ای فضایی به نام برینیاك، هیولای خشمگینی ملقب به دومزدی (كه یك بار در سال ۱۹۹۲ سوپرمن را كشت)، موجود قدرتمند و مخوفی به نام دارك ساید، ساتنوس ابلیس، آقای Mxyzptlk (هر كه بتواند تلفظ كند جایزه دارد)، نسخه شبیه سازی شده ناقص سوپرمن با نام بیزارو، ژنرال زُد جنایتكار كریپتونی، دبنی داناوان، دكتر كیلگریو، متالو، پارازیت، پرانكستر، ترامن، تویمن، گوگ و سایر اراذل و اوباش متروپولیس در میان دشمنان سوپرمن بودند.
نخستین كوشش برای به فیلم درآوردن سوپرمن مجموعه انیمیشن استودیوی فلایشر بود كه از ۱۹۴۱ آغاز شد و ۱۷ قسمت داشت. در سال ۱۹۴۸ اولین مجموعه فیلم زنده سوپرمن در ۱۵ قسمت ساخته شد. در این فیلم ها كرك آلن نقش مرد فولادین را بازی می كرد و با زن عنكبوتی می جنگید. دومین مجموعه در سال ۱۹۵۰ ساخته شد. سریال تلویزیونی سیاه و سفید سوپرمن كه از ۱۹۵۳ تا ۱۹۵۷ در آمریكا پخش می شد، جورج ریوز را در نقش سوپرمن داشت. سایر بازیگرانی كه این نقش را بازی كردند عبارتند از: باب هالیدی (در یك نمایش موزیكال برادوی)، تیم دالی، جورج نیوبرن، كریستوفر ریو (چهار فیلم سینمایی سوپرمن كه در سال های ۱۹۷۸ ، ۸۰ ، ۸۳ و ۸۷ اكران شدند و در آنها بازیگرانی مانند مارلون براندو، جین هكمن و گلن فورد نقش های فرعی داشتند)، دین كین و تام ولینگ.
سوپرمن در عالم موسیقی نیز حضور چشمگیری داشته و الهام بخش ترانه های بسیاری نیز بوده است؛ از جمله در آوازهایی از امینم، باربارا استرایسند، استریوفونیكز، اور لیدی پیس، لوری اندرسون، كرش تست دومیز، رابین هیچكاك و دیو متیوز.
در فاصله سال های ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۰ شایعاتی در مورد پروژه های جدید سینمایی سوپرمن با حضور نیكلاس كیج در نقش سوپرمن بر سر زبان ها بود (كه خوشبختانه به حقیقت نپیوست). در سال ۲۰۰۲ قرار بود جان تراولتا نقش اصلی یا شاید نقش یك شخصیت منفی را بازی كند كه باز هم نشد. بعداً شایعاتی در مورد فیلمنامه جی. جی. آبرامز، كارگردانی برت راتنر و بازی ناتالی پورتمن مطرح شد تا اینكه بالاخره سه هفته پیش «سوپرمن برمی گردد» با فیلمنامه مایكل داگرتی و دن هریس، كارگردانی برایان سینگر و بازی براندون روث در نقش سوپرمن، كیت بوسورث در نقش لوییز لین و كوین اسپیسی در نقش لكس لوتر به روی پرده آمد.
ساسان گلفر
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید