شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


کارآفرینان؛ مدیرانی ریسک پذیر


کارآفرینان؛ مدیرانی ریسک پذیر
شركتها، هنگام تأسیس برای مدت نامحدود تشكیل می شوند و مدیران هنگام اخذ وام و یا افزایش سرمایه به ذینفعان نشان می دهند كه به ازای دریافت این منابع در آینده بازده خوبی خواهند داشت.
فروشندگان همواره به خریداران نشان می دهند كه چگونه كارهای آنها می‌تواند منافع آتی آنها را تامین كند. اعطاكنندگان لیسانس، ضمانت می دهند كه فرایندهای آنها بهترین، بیشترین و باكیفیت ترین بازده را ارائه خواهد داد.
ولی سرمایه گذاران، وام دهندگان و خریداران هنگام تصمیم گیری، سوال دیگری مطرح می كنند: اگر آنچه كه طرف مقابل می گوید تحقق نیابد چه می‌شود؟
در اینجا همان اتفاقی می افتد كه موردانتظار است؛ تجزیه وتحلیل ریسك انجام كار قبل از تصمیم به انجام آن. ولی سوال مهمتری كه در حوزه مدیریت مطرح می‌شود این است كه آیا تصمیم گیری ما (مثبت، منفی، رد یا قبول) رابطه مستقیمی با میزان ریسك اندازه گیری شده دارد؟ این سوال را به طور ساده و خلاصه، به عنوان یكی از صورتهای مالی داده است: صورت سودو زیان. یعنی صورتهای مالی پذیرفته اند كه مدیران همواره در حاشیه سود بسر نمی برند. بلكه احتمال زیاندهی شركت هم می رود. قانون تجارت هم حدی برای زیان‌های سالیانه قائل شده است. براساس ماده ۹۲۱ قانون تجارت، اگر شركتی ظرف سه سال بیش از ۵ درصد سرمایه را زیان دهد باید تصمیم بگیرد: یا كاهش سرمایه به میزان زیان و یا افزایش سرمایه برای جبران زیان. در بازار (به معنای وسیع آن) اعتماد حرف اول را می زند. اگر موسسات و شركتها و تجار وارد بازار شوند، زیان بدهند، خسارت ببینند، ورشكسته شوند، و آنگاه از بازار خارج شوند، دیگر نمی‌توان امیدوار بود كه فضای اقتصادی جامعه ای، باثبات و قابل اعتماد باشد.
در این گونه موارد حتی قانونگذار با این قبیل اشخاص حقیقی و حقوقی به عنوان مخل امنیت اقتصادی برخورد می‌كند.
ولی این همه ماجرا نیست و همه این تمهیدات جلودار و بازدارنده فعالان اقتصادی نمی شود. چون ریسك در ذات هر فعالیت اقتصادی است. و از آنجا كه هیچ جامعه ای بدون فعالیت اقتصادی موجودیت ندارد، پس عاملان اقتصادی همواره كوشیده اند تا راه حلهایی برای تسهیل، تسریع، و افزایش حجم فعالیتهایشان بیابند. بدین ترتیب، آنها ریسك روی آوردن به راه حلهای جدید را پذیرفته اند. پیشتازان این امر را كارآفرین می نامند. در ادبیات اقتصاد توسعه، كارآفرینان عاملان اصلی تحرك و پویایی اقتصاد جامعه هستند. نوآوران و خطرپذیرانی كه ایده های نو را در بازار تبدیل به خدمت و محصول جدید می كنند و شهروندان را ترغیب می كنند تا آن خدمت یا محصول را بپذیرند. به باور لاپتن: «... فهم ریسك، فرایندی ذهنی است و آنچه كه ما درباره ریسك و واكنش به آن شناسایی كرده ایم، اغلب به مسئله قضاوت شخصی باز می‌گردد تا واقعیت». و وقتی نظر گیدنز را كه می گوید: «... زیستن در دنیای متجدد كنونی» زیست در محیطی آكنده از شانس و خطرهای احتمالی است.... و مفهوم خطر كردن، شالوده رفتار و اعمال افراد ساده و متخصصانی را تشكیل می دهد كه سازماندهی دنیای اجتماعی را برعهده دارند، در كنار نظر لاپتن می‌گذاریم، آنگاه به اهمیت حضور كارآفرینان و خطرپذیران اقتصادی جامعه بیشتر پی‌می‌بریم.
زیرا پذیرش ریسك برای اینگونه افراد رابطه مستقیمی با میزان آن ندارد و این همان نكته اساسی است كه باید به آن پرداخت. یعنی مدیریت ریسك سازمانی و سازمان یافته را كه بیشتر در موسسات بانك و بیمه جریان دارد نمی‌توان به آسانی و به سادگی در كنار مدیریت ریسك موسسات اقتصادی كارآفرینان قرار داد. زیرا گروه اول - كه می‌تواند موسسات و صنایع دیگری را نیز دربرگیرد - در چارچوب مدلهای آمار و ریاضی و به روی احتمالات تصمیم‌گیری می كنند، در حالی كه گروه دوم امكان زیاد دارد كه علی رغم ریسك بالا، انجام كاری را بپذیرند و به عهده گیرند.
پس بر مشاوران و آینده نگران كشور فرض است كه در تعریف و تحلیل و تدریس مدیریت ریسك، به روش یكسان برخورد نكنند، همانگونه كه در خیلی از كشورها رایج است.
منبع : ماهنامه تدبیر


همچنین مشاهده کنید