جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


هنر اتروسک (امپراتوری پیشین«پیکر تراشی و نقوش برجسته ساختمانی»)


هنر اتروسک (امپراتوری پیشین«پیکر تراشی و نقوش برجسته ساختمانی»)
● پیکر تراشی و نقوش برجسته ساختمانی
پیکرتراشی در امپراتوری روم تحت تأثیر ستایش از فرهنگ هلنی در دوران حاکمیت اوگوستوس و تصمیم ظاهری امپراتور به استوار گردانیدن تجدید حیات فرهنگی روم بر فرهنگ هلنی آغاز می شود. بدون تردید، این سخن درست است که تجلیل و ستایش از امپراتوری روم به شیوه هلنی، انگیزه ای سیاسی داشت؛ این پیامد هنری را داشت که آثار هنری در همه رشته ها با مهر روحیه هلنی تولد و عرضه شدند.
پیکره اوگوستوس اهل پریماپورتا که در حدود ۲۰ سال پیش از میلاد ساخته شد، بیش از داستان حماسی انئید اثر ویرژیل، نمونه ای از شیوه متین و کمال مطلوبی است که در نزد ما شیوه اوگوستوسی نامیده می شود. این پیکره یک زمانی جلوی ویلای امپراتور در پریماپورتا – نقطه ای در ۱۵ کیلومتری شمال رم - برپا شده بود، اوگوستوس را در حال اعلام یک پیروزی به مردم نشان می دهد.
این پیکره از عالیترین کیفیت هنری برخوردار است و احتمالاً به دست یک هنرمند یونانی ساخته شده است. در نگاه نخست، به نظر می رسد که به شیوه رئالیستی پیکره های دوره جمهوری ساخته شده است، ولی در نگاه دوم متوجه می شویم که پیکره ای شدیداً کمال مطلوب شده است و برطبق تناسبهای پولوکلیتوسی ساخته شده است و حتی پیکره مرد نیزه دار – مخصوصاً حالت گام برداشتنش – را به یاد می آورد. نقشهای برجسته روی لوح سینه امپراتور، از لحاظ موضوع، رومی اند و به حوادث روز مربوط می شوند - دست کم موضوع مرکزیش: پس دادن پرچم روم از طرف یک پارتی به یک سرباز رومی، ولی دور تا دور این اشارت تاریخی را پیکره ای اسطوره ای و رمزی به نشانه خدای آسمان، الهه زمین و ایالتهای آرام شده اسپانیا و گل گرفته اند. این پیکره ها بر روی هم نمادی از نعمات عصر طلایی جدیدی هستند که گویا در پیِ دوره پر از صلح و آرامش حکومت اوگوستوس از راه خواهد آمد.
این پیکره ها در عین حال گرایشهای کمال مطلوب جویانه و رئالیستی هنر رومی را که در سراسر دوره امپراتوری متوالیاً از پی یکدیگر می آیند و با یکدیگر در می آمیزند، در کنار یکدیگر مجسم کرده اند..
این گرایشها در پیکره های تراشیده شده آراپاکیس آوگوستائه (مذبح صلح اوگوستوس) با هم ادغام می شوند ولی باز قابل تشخیص هستند. این مذبح که در ژانویه سال ۹ پیش از میلاد به یادبود آرام سازی ایالتهای اسپانیا و گل در سال ۱۳ پیش از میلاد ساخته و اهدا شده است، می تواند نشانه آرام سازی کل امپراتوری روم در سالهای حاکمیت اوگوستوس پس از استقرار حکومت جدید در سال ۲۷ پیش از میلاد تلقی شود. مذبح اصلی بر روی سکویی درونی کار گذاشته شده و حصاری تقریباً مربع شکل به مساحت ۶۵/۱۰×۷۰/۱۱ متر دور تا دورش کشیده شده است. نماهای بیرونی و درونی دیوار حصار با نقشهای برجسته تزیین شده اند. روی دیوارهای درونی، حلقه های گل دیده می شود که شاخهای تزیینی گاو آویخته شده اند.
روی دیوارهای بیرونی، بخش پایینی را به طرز ظریفی با الگوی برگ کنگری در طرحهای مارپیچی کنده کاری و تزیین کرده اند. در بخش بالایی همین دیوارها ردیفی از مردان، زنان و کودکان و در روی قاب بندیهای جداگانه نیز موضوعات رمزی مجسم شده اند. سطوح دیوارها با ستونهای چهارگوش و مصنع کورنتنی و با ترکیبی که یادآور سبک دوم نقاشیهای دیواری پومپئی است قاب بندی و آراسته شده اند.
نقش برجسته تلوس (از قابهای تزیینی مذبح صلح اوگوستوس)، تلوس «مام زمین» در روم باستان را نشان می دهد و در دو سویش عناصر شخصیت یافته طبیعت، در حالی که زیر جامه هایشان باد افتاده و جامه ها را در اطراف سرشان بلند کرده است دیده می شوند؛ اینان در منظره ای زیبا و حاصلخیز بر زمینه ای از ابرهایی که با نقش نیم برجسته نشان داده شده است نشسته اند. گرچه بیننده به این نتیجه می رسد که علاقه به تصور منظره جزو خصوصیات رومی است، حالتها، سبک جامه ها و جایگزینی جانبی پیکره ها در یک سطح واحد، دال بر نفوذ شیوه یونانی است. در سراسر این تابلو از دوره صلح و آرامش روم در روزگار حاکمیت اوگوستوس به عنوان منبع سخاوتهای جدید طبیعت و غنا و حاصلخیزی جدید زمین به نشانه پایه های ثروت و قدرت روم ستایش شده است.
ملازمان امپراتور بر روی مذبح صلح اوگوستوس، به پیشگامی خود امپراتور را می توان نمایشی از تشریفات و مراسم مربوط به اهدای این مذبح دانست. ویژگی تاریخی این کتیبه گویای علاقه رومیان به بیان اخبار و جنبه های درست است، مخصوصاً به شکلی که نمایش آن را در نیم تنه فردی، در معماری عملی و تا اندازه ای نیز در منظره نگاری دیدیم. این ویژگی در نقطه مقابل شیوه یونانیان در آراستن رویدادهای تاریخی با لباس اسطوره ای به شکلی که به کتیبه بزرگ پرگاموم دیده می شود، قرار داد: در این کتیبه، جنگ تاریخی بین یونانیان و گلها به مبارزه ای بین خدایان و غولان تبدیل می شود.
از برخی جهات، اشتیاق رومیان به روایت وابسته به رویدادهای واقعی، بیشتر به روش آشوریها شباهت دارد تا یونانیها، لیکن سبک پیکره های ملازمان امپراتور، هلنی است و می توان گفت که مستقیماً از کتیبه سراسری معبد پارتنون الهام گرفته است ملازمان امپراتور در مذبح صلح اوگوستوس به صورت چندین صف حرکت می کنند. اختلاف در فاصله با اختلاف در درجه برجستگی نقش برجسته نشان داده شده است، هر قدر شخص نزدیکتر بوده، نقش او همان قدر برجسته تر شده است.
تفاوتهای بین اشخاص مختلف در اینجا مورد مطالعه قرار گرفته است؛ سرها به طرز ملایمی همچون چهره های فردی کمال مطلوبی نمایانده شده اند و اشاراتی از «علایق انسانی» – بچه های بی قراری که به والدینشان چسبیده اند و آنها می کوشند آرامشان کنند – نیز به چشم می خورد. رفتار کلی، همچنان که از چنین مراسمی انتظار می رود، جدی است و بیننده به محض مشاهده آن، اجتماع آرام شرکت کنندگانی را در نظر می آورد که رفتاری درخورِ مراسمی شبه مذهبی دارند. جامه ها، وقار آرام و صف بندی منظم در یک سطح کم عمق فضا، سبک کلاسیک پیشین را منعکس می کند و مذبح صلح اوگوستوس با درآمیختن عنصر واقعی و آرمانی، بر دوره اوگوستوس و سبک رایج در سراسر امپراتوری دلالت دارد.
جاودانه سازی رویدادهای واقعی با شکلهای عظیم ساختمانی، به برجسته ترین شکل ممکن در طاق نصرت امپراتوری، که یکی از رایج ترین انواع یادمانها و بناهای عظیم یادبود به شمار می رفت، بیان شده است. طاق نصرت، اساساً نمونه تزیینی دروازه شهر است که به مرکز شهر انتقال داده شده است تا ورود ملازمان امپراتور را به دورن فوروم میسر گرداند.
طاق تیتوس مربوط به سال ۸۱ میلادی، در نقطه ورود خیابان ساکرا به فوروم رم واقع شده است. طاق نصرت به عنوان یک نوع ساختمانی، تأثیر قابل ملاحظه ای بر معماری دوره رنسانس داشت. این طاق که پیوند فشرده ای با شیوه طاق بندی کولوسئوم دارد، از یک طاق واحد با پایه های سنگی عظیمی تشکیل می شود که تزییناتش را به شیوه کورنتی منسوب می دانند. بر سطح روساخت نمونه وار این طاق، یا اتاقک زیر سقفش، کتیبه یادبود کنده کاری شده است. گاهی در داخل پایه های سنگی دو طرف طاق نیز طاقهای کوچکی زده شده اند و بدین ترتیب طاقی سه گانه همچون طاق کنستانتین پدید آورده اند.
دیوارهای گذرگاه طاق تیتوس با قابهای تزیینی نقش برجسته حاوی شبیه سازیهایی از بازگشت پیروزمندانه تیتوس از تسخیر اورشلیم در جنگ با یهودیان (از ۶۶ تا ۷۰ میلادی) آراسته شده اند. در طاقهای بعدی، تزیین پیکری را به سطوح بیرونی بنا انتقال داده اند، مانند طاق کنستانتین.
در یکی از قابهای برجسته کاری شده گذرگاه طاق، سربازان ارتش روم در حال حمل غنایم تارج شده از اورشلیم، از جمله شمعدانی هفت شاخه معروف از قدس الاقداس، مجسم شده اند. این قاب شدیداً آسیب دیده است.
سوراخهای واقع در بخش بالایی در سده های میانی یعنی زمانی ایجاد شده اند که خانواده فرانگیپانی این طاق را به یک دژ خصوصی تبدیل کرد و طبقه دومی بر روی هلال آن ساخت – که این فقط یکی از دهها مورد بی تفاوتی مردم در برابر ارزش زیبایی شناختی و تاریخی آثار مزبور است که در سالهای اخیر از ویرانه های شهر رم به دست آمده اند. ولی هنوز خیلی مانده است تا بتوانیم نشان دهیم که تأثیرات و جلوه های فضایی مورد نظر در مذبح صلح اوگوستوس در اینجا به اوج تکامل خود رسیده اند. تصور حرکت، کامل و متقاعد کننده است.
صفوف راه پیمایان، خود را با تلاش از پس زمینه چپ به مرکز پیش زمینه می رسانند و درون طاق نصرتی که نسبت به سطح پس زمینه اریب قرار گرفته، در پس زمینه چپ از نظر ناپدید می شوند. نیرو و جنبش ستون، حکایت از نواخته شدن آهنگ رژه و خوانده شدن سرود پیروزی دارد. کنده کاری، بی نهایت عمیق است. سرهای پیکره های جلویی شکسته شده اند، احتمالاً به این علت که به طرزی آسیب پذیر از صفحه زیرین قاب بیرون آمده بودند؛ این تأکیدی بر جایگزینی فضایی متفاوت آنها در مقایسه با سرهای نیم برجسته ای بوده است که سالم مانده اند. نقش برجسته گود، سایه های نمایشی شدیدی ایجاد می کند و نور و سایه نیز حرکت را تسریع می کنند و به طرز برجسته ای «خطور آنی یک رژه گذرا» را به ذهن بیننده القا می کند. این اثر، تجربه اندوزی نقاشان و معماران رومی در عرصه نور و فضا را به یاد ما می آورد.در سوی دیگر گذرگاه طاق، نقش برجسته پیروزی تیتوس دیده می شود که با گامی کندتر حرکت می کند و از حرکت پیشرونده سربازان رژه دهنده حامل غنایم به دست آمده از معبد و تجربه اندوزیهای فضایی آن خبری نیست. لایه های متعدد هیاکل این نقش برجسته، تصوری از عمق در بیننده ایجاد می کنند و كوشش بی مهابا برای نمایاندن اسبهای همردیفی كه به سمت جاده می چرخند و گردونه تیتوس را با خود می كشند، این تصور را به ببیننده القا می كنند كه پیكرتراش در هر دو قالب نقش برجسته مذكور به دنبال نیات ثابتی بوده است. تشابه تنگاتنگ میان رویدادهای نشان داده شده در این دو قالب تزیینی و توصیف آن توسط ژوزفوس (سرباز، سیاستمدار و مورخ یهودی) اشاره دیگری است به اشتیاق رومیان به بیان خبری و درست رویدادها:
«بیشتر غنایمی كه به تاراج برده شد، یكسره بر روی هم ریخته شدنند ولی از همه مهمتر غنایمی بود كه در معبد اورشلیم به تاراج بردند- یك میز طلایی به وزن دهها كیلوگرم، یك پ۱ایه چراغ طلایی... – میله وسطی به یك پایه وصل شده بود و از پایه چندین شاخه باریك مانند نیزه سه شاخه بیرون زده بود و انتهای هر كدام به صورت یك چراغ درآمده بود: از این پایه ها هفت تا وجود داشت كه خود بر احترام یهودیان به عدد هفت دلالت دارد. پس از اینها قانون یهود یعنی آخرین غنیمت جنگی به رم برده شد. در پی این عده گروه بزرگی با تندیسهای پیروزی تماماً آراسته به عاج و طلا، رژه رفتند. در پشت این عده نخست وسپاسیانوس و پس از او تیتوس آمدند: دومیتیانوس كه خود را به طرز باشكوهی آراسته بود و اسبش نیز منظره ای جالب داشت، دوشادوش اینان پیش می رفت.»
ستون ترایانوس، نوع دیگری از بناهای یادبود، که در سال ۱۱۳ میلادی ساخته شده بود، در فوروم ترایانوس و جلوی معبد خدایان ترایانوسی نصف شده بود از این ستون که به دست آپولودوروس دمشقی معمار و مهندس نظامی مورد علاقه ترایانوس ساخته شد، بارها کپیه برداری شد؛ آخرین بار در سده نوزدهم به نشانه بزرگداشت پیروزیهای ناپلئون یک ستون ترایانوسی در میدان واندوم پاریس برپا داشتند. ارتفاع ستون اصلی ۵/۳۸ متر است. روزگاری بر تارک این ستون، پیکره ترایانوس نصب شده بود، که در سده های میانه ناپدید شد و در سده شانزدهم پیکره پطرس حواری را به جایش نصب کردند.
قاعده مربع شکل این ستون در حکم آرامگاه ترایانوس بود و خاکسترد جسد وی در سال ۱۱۷ میلادی در داخل خاکستردانی طلایی ریخته و در آنجا دفن شد. نقشهای برجسته این ستون در وصف دو نبرد پیروزمندانه ترایانوس با داکیانها [ساکنان رومانی امروزی] بود که در نتیجه آنها قلمرو امپراتوری روم از رود دانوب نیز فراتر رفت و به سرزمینی که امروزه مجارستان و رومانی نامیده می شود رسید. در روزگار حاکمیت ترایانوس حدود امپراتوری روم از هر زمانی گسترده تر شد. نقشهای برجسته بر روی نواری ۱۹۸ متری که دور تا دور ستون می پیچند و به تارک آن می رسند، سیر پیوسته جنگها را به صورت ۱۵۰ حادثه کوچک مجزا و هزاران پیکره ریز و درشت بازنمایی می کنند.
نوار هرچه بالاتر می رود بر پهنایش افزوده می شود (از ۹۰ تا ۱۲۵ سانتی متر) تا از پایین بهتر دیده شود. ولی تشخیص پیکره های بالایی، احتمالاً همواره دشوار بوده است، هرچند این ستون در روزهای نخست در داخل حیاطی محصور در میان ساختمانهای دو طبقه قرار داشت و نقشهای برجسته بالایی از پشت بام آنها به راحتی قابل تشخیص بوده است. کنده کاری ستون از کمترین برجستگی ممکن برخوردار است تا سایه را به حداقل برساند زیرا سایه به خوانایی و روشنایی کل این اثر لطمه می زند.
این نقش برجسته کم عمق، شامل کاهشی چشمگیر در ژرفای تجسم فضایی یا عمق نمایی است؛ نقوش برجسته بعدی، از این نیز تخت تر می شوند. روایت کنده کاری شده، بیشتر بر معماری نظامی، استحکامات، پلها و مانند اینها تأکید دارد تا برتری فنی رومیان بر دشمن بَربَرشان را اثبات کند. در پایین ترین نقطه ستون، پل موقتی معروفی را می بینیم که آپولودوروس بر روی رود دانوب ساخت و دانوب در مقام خدای رودخانه، ایستاده است و با حیرت به این دستاورد بزرگ می نگرد. در نوار چهارم ستون، ترایانوس در حال سخنرانی برای سربازانش دیده می شود. پیکره امپراتور بارها و بارها در سراسر این روایت به چشم می خورد و همچون گونه ای موضوع پراهمیت ظاهر می شود.
داستان جنگهای ترایانوس در سراسر ستون با عینیت کامل بازگویی شده است؛ دشمن کوچک جلوه داده نشده و پیروزیهای رومیان با دشواریهای عظیم به دست آمده است. نقشهای برجسته ستون ترایانوس برخی از ویژگیهای پراهمیت برای هنر سده های میانه را مجسم می کنند. یکی از این ویژگیها را که تخت تر شدن نقشهای برجسته بود پیش از این نام برده ایم و علت کارکردی آن – بهتر دیده شدن – را نشان داده ایم. ولی صرف نظر کردن از عمق نمایی شدید در نقوش برجسته طاق تیتوس، حتی نقوش برجسته مذبح صلح اوگوستوس احتمالاً دلیل دیگری دارد؛ اشتیاق به کامل بودن توصیف روایت، که لازمه اش آن است که تعداد زیادی از کارها در فضایی محدود نشان داده شوند.
بدین ترتیب، آنچه ضرورت می یابد واقعیت روایتی است نه واقعیت بصری و از وفاداری به شکل ظاهر («عمق نمایی»، «رئالیسم») به درجات کم و زیاد، می توان صرف نظر كرد. یك همچو قربانی كردن منفرد و مهمی در تركیب بندیهای ستون ترایانوس صورت گرفته و آن نمایش فضا است. در مذبح صلح اوگوستوس و طاق تیتوس، پیكره ها در حالت ایستاده و حركت در یك خط زمینه ثابت شبیه سازی شده اند؛ به همین علت، تمام سرها تقریباً در امتداد یك خط قرار گرفته اند. لیكن پیكره های ستون ترایانوس در ردیفهای بر روی یكدیگر قرار داده شده اند و این شیوه ای است بر روی هم متفاوت با پرسپكتیو تقریبی عمق نمایی.
از دیدگاه پرسپكتیو، پیكره ها و معماری ستون، ترتیبی تماماً تصادفی دارند؛ و از دیدگاه روایت، هرجا داستان ایجاب كند، پیكره ها ظاهر می شوند. تناسبهای نسبی نیز غالباً فدا شده اند: سربازها با دیوارهای مورد هجومشان هم اندازه نشان داده شده اند و سربازان سواره با آنكه در این تصویر دیده نمی شوند با اسبهای خود هم اندازه اند یا حتی از آنها بزرگترند. می توان گفت كه میثاقهای هنر سده های میانه، پیشاپیش، در پیكره های ستون ترایانوس ظاهر می شوند.
این ویژگیها بلافاصله اقتباس و به كار بسته نشدند.
در ستون ماركوس آورلیوم، كه در سالهای بعد ساخته شد، ویژگیهای مزبور ظاهر می شوند؛ ولی در نقش برجسته ماركوس آورلیوس قربانی می دهد، یكی از سه قاب تزیینی باقی مانده از طاق نصرتی كه به این امپراتور اختصاص داده شده و در سال ۱۸۰ میلادی كنده كاری شده بودند، عمق نمایی كهن همچنان پایداری می كند، اما نه به آن شدتی كه در طاق تیتوس دیدیم. در این نقش برجسته، ردیف رژه دهندگان به چندین قاب تقسیم شده است (هر كدام بخشی از یك كل بزرگترند كه بیننده باید در تصور آورد)، زیرا مقتضیات روایت چندان قطعی و لازم الاجرا نیستند. در حالتهای پیكره ها و جامه هایشان عناصر بسیاری از "كلاسی سیسم" هلنی به چشم می خورد. (جامه پیكره سمت چپ، بازتابی از الهه پیروزی بر طارمی معبد آتنا الهه پیروزی بر آكروپولیس آتن است كه د از نظر گذشت و سر همین پیكره اشاره آشكاری است به سنتوری غربی معبد زئوس در المپیا ساخته فیدیاس، هادریانوس، آنتونینوس پیوس و ماركوس آورلیوس جملگی امپراتورانی یونان دوست بودند و در دوره حاكمیت همینهاست كه احتمالاً آخرین تأثیر گذاری نیرومند یونان بر عرصه هنر و تمدن روم احساس شد.
پیكره های این نقش برجسته مطابق تناسبهای كمال مطلوب كنده كاری شده اند، ولی در جزییات و تدبیرهای عمق نمایانه ای چون پرسپكتیو معماری پس زمینه و عمق متغیر نقش برجسته برای نمایاندن فاصله، رئالیسم رومی چشمگیری ظاهر می شود. از متانت ملایم چهره های مذبح صلح اوگوستوس در اینجا اثری نیست، زمانه دگرگون شده و عمر عصر طلایی به سر آمده است. همچنانكه این امپراتور – فیلسوف بزرگ – كه پیكرتراش چهره فردیش را ساخته است – قربانی را آماده می كند تا شاید بتواند نشانه های آینده آشوبگرفته امپراتوری را پیش گویی كند، یك نوع هیبت آمیخته با نگرانی بر پیكره ها مسلط می شود.
منبع : واحد مرکزی خبر


همچنین مشاهده کنید