پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا

ریشه نظام سیاسی آمریکا و اسراییل


ریشه نظام سیاسی آمریکا و اسراییل
دولت فدرال آمریكا هرگز نمی‌تواند به اسراییل "نه" بگوید، چرا كه اساسا بسیاری از قوانین این كشور در راستای تامین منافع اسراییل تدوین شده و لابی صهیونیست‌ها در كاخ سفید نه تنها نفوذ دارد كه نقش آفرین نیز می‌باشد و متاسفانه روز به روز بر میزان این نقش و نفوذ بر دولت فدرال آمریكا نیز می‌افزاید.
حمایت‌های غیر اصولی آمریكا از جنایت‌های روزافزون رژیم افراطی اسرائیل، وابستگی سیاست خارجی این كشوربه محافل و لابی صهیونیستی را آشكار می‌سازد.
چندی پیش روزنامه نیویورك تایمز در مقاله‌ای با اشاره به‌انتقاد از حمایت آمریكا از رژیم صهیونیستی، به جورج دبلیو بوش رییس جمهوری آمریكا توصیه كرد از خود شجاعت نشان داده و به اسراییل " نه " بگوید .
روند رو به‌افزایش حمایت‌های دولت فدرال آمریكا از اسراییل و موج كمك‌های واشنگتن به تل‌آویو در سالهای اخیر، موجب طرح سوالی شده است كه به راستی چرا آمریكا تا به این اندازه به اسراییل كمك می‌كند و اساسا چرا گفته‌های نیوریورك تایمز مصداقی ندارد و چرا دولت فدرال آمریكا نمی‌تواند (و یا اساسا نمی‌خواهد) به اسراییل "نه" بگوید؟
رسیدن به پاسخ این سوال نیازمند بررسی نقش و جایگاه یهودیان است ، به خصوص آن دسته از یهودیانی كه بعدها در قالب تشكلاتی مانند "صهیونیسم" گرد آمدند.
ذكر این نكته‌نیز ضروری است كه عمده مهاجران یهود اروپایی به آمریكا نیز متعلق به لایه‌های مرفه و تحصیل كرده بودند كه با در اختیار داشتن این پشتوانه‌ها به زودی توانستند عمده جایگاه‌های بالای اجتماعی و سیاسی ایالات متحده آمریكا را در اختیار خود قرار داده و عملا هدایت نظام اداری و سیاسی دولت آمریكا را به دست گیرند.
برای تحلیل چرایی نقش صهیونیست‌ها در نظام سیاسی آمریكا نگاه به تاریخ كارساز است.
دكتر"فرشته نورایی" در تحقیقی تحت عنوان "تاریخ تحول اجتماعی و سیاسی آمریكا " و در تایید این موضوع می‌نویسد:"در آن زمان سرزمین حاصلخیزآمریكا گروه‌های مختلف مهاجر را با امكانات و فرصت‌های مادی بسیاراستقبال می‌كرد هزاران تن از اروپاییان به دلایل متفاوت، زندگی در دنیای جدید را ترجیح دادند... یهودیان نیز كه مورد تنفر اروپاییان قرار داشتند این سرزمین‌های تازه كشف شده را برای مهاجرت مطلوب دانستند".
نكته حائز اهمیت آن است كه گسترش میل به مهاجرت در میان مردم اروپا و تحولات ناشی از نظام سرمایه‌داری در قاره سبز به خصوص در قرن هجدهم كه با شكل‌گیری نظام سیاسی در قاره‌پهناور آمریكا كه به‌طور عمده در قسمت‌های شمالی و مركزی آن قاره هم زمان شده بود،زمینه‌ای را ایجادكرد تابه موازات مهاجرت دسته‌های مختلف مذهبی به ویژه پروتستان‌ها،یهودیان نیز فرصت را مغتنم دانسته و برای رسیدن به یك سرزمین موعود و نیز كسب سرمایه‌های بیشتر مهاجرت گسترده‌ای را از اروپا به سوی آمریكا آغاز كنند.
یهودیان در اروپا از موقعیت خوبی برخوردار نبودند و همواره مسبب همه بدبختی‌ها و كمبودها به ویژه در زمینه اقتصادی بودند.برای اروپاییان ثابت شده بود كه آنها سرشاخه‌های مهم عقب‌ماندگی و بیچارگی مردم هستند.
در آن زمان یهودیان اروپا به دلیل فعالیت‌های نامشروع اقتصادی خود و مباح دانستن "ربا" و بدون‌اینكه قبحی برای درآمد نامشروع و نیز كسب پول‌های كثیف قایل شوند و یا پرهیزی از "احتكار" كالاهای اساسی و ضروری داشته باشند، مشكلات زیادی را برای اروپاییان ایجاد كرده و به همین دلیل مورد تنفر مردم بودند.
این تنفر منجر به تمایل یهودیان برای فرار و مهاجرت به سرزمین‌های تازه كشف شده از جمله آمریكا گردید و همانطور كه پیشتر نیز گفته شد، عمده مهاجران یهود كه بیشتر از میان اقشار تحصیل كرده، تجار و بازرگانان متمول بودند، بزودی‌توانستند در سرزمین‌های تازه، جایگاه‌ممتازی را در ساختارهای سیاسی و اجتماعی كسب كنند.
در آن زمان سه گروه عمده مذهب مسیحی، كواكرها، بابتیست‌ها و پیوریتن‌ها كه از فرقه‌های پروتستان اروپایی بودند نیز ضمن مهاجرت به آمریكا لایه‌های اجتماعی آن كشور را تشكیل داده و در پی‌تاسیس و پایه ریزی انجمن‌های ایالتی و ساختار سیاسی آمریكا بودند.
برخی از این گروه‌های مسیحی بعدها تحت تاثیر آموزه‌های یهودیان مهاجر قرار گرفتند.
مطالعه زندگی سیاسی و به خصوص مذهبی افرادی مانند "بنجامین فرانكلین" و "توماس جفرسون " به عنوان پایه‌گذاران آرای فلسفی آمریكا در قرن هجدهم می تواند نفوذ فرهنگ سامی در لایه‌های اجتماعی و سیاسی آمریكا را به اثبات رساند.
هرچند یهودیان به عنوان یك گروه اقلیت مهاجربه آمریكا در كنار مهاجرانی از آلمان ،ایرلند ،ایتالیا، لهستان ،چك ،اسلوواكی و لیتوانی بودند، اما همین اقلیت كوچك و ضعیف بزودی توانستن نبض اقتصاد آمریكا را در اختیار خود گیرند و قوانین این كشور را با توجه به منافع خود تدوین كنند.
یهودیان مهاجر كه درصد بالایی از آنان را تحصیل كرده‌ها و سرمایه داران با افكار تند رادیكالیزم ،تشكیل می‌دادند،به دلیل داشتن تخصص‌های سیاسی و صنعتی مطلوب، هم زمان با تشكیل انجمن‌های ایالتی آمریكا، به تدریج به‌این انجمن‌ها وارد شده و بسیاری از كارهای كلیدی و سمت‌های مدیریتی در نظام نوپای آمریكا را تحت كنترل خود در آوردند.
با مهاجرت این گروه‌ها، بعدها با تلاش استعمار انگلیس، محافل قدرتمند و ذی‌نفوذ یهودیان افراطی و تشكیل‌دهنده سازمان‌های جهانی صهیونیستی‌در آمریكا توانستند ضمن استفاده از ساختارقدرت دولت فدرال آمریكا و فریب دادن سیاستمداران حاكم بر فلسطین و نیز تهدید مردم و انجام جنایت‌های غیرانسانی ، موجودیت دولت غیر قانونی اسراییل را پی ریزی كنند.
"ماكسیم رودنسون " در كتاب "اسراییل و اعراب " می‌نویسد:" اقلیت یهودیان مهاجر آمریكا كه در نظام نوپای سیاسی آن كشور به نوعی قدرت‌یافته و از یك انسجام شكلی برخوردار شده بودند ضمن تبادل نظر با سایر گروه‌ها و محافل افراطی در اروپا، رفته‌رفته گروه‌افراطی‌تری را تحت‌نام "صهیونیسم" سازماندهی و تشكیل داد."
گرچه تشكیل "صهیونیسم" مغایر با روحیه بسیاری از یهودیان در سراسر جهان بود، اما این گروه‌های افراطی یهود كه با پشتیبانی بلا انكار سردمداران آمریكا (استعمار تازه بنیان‌گذاری شده) شكل گرفت و توانست حركت خزنده خود را در سرزمین‌های اشغالی فلسطین شكل داده و ساماندهی كند.
لابی صهیونیست‌ها نیز با تقویت و محكم كردن پایه‌های تشكیلاتی و جایگاه خود و با تاسیس گروه‌های مقتدر سیاسی و اقتصادی و به راه انداختن محافل پرنفوذ و ذی نفوذ قدرتمند در نظام سیاسی و اجتماعی ایالات متحده آمریكا، حضور خود را در لایه‌های تصمیم ساز و بازیگردان دولت آمریكا تثبیت كرد.
تاثیر صهیونیست‌ها در تصمیمات بین‌المللی آمریكا به‌حدی بود كه در برخی از موارد حیرت ناظران و سیاستمداران جهان را برمی انگیخت.
این نقش تاآنجا پیش رفت كه بعدازتشكیل دولت صهیونیستی در سال ?????? میلادی در كمال ناباوری دولت آمریكا حمایت‌های ویژه‌ای را از رژیم اشغالگر قدس انجام داد.
بر پایه این روند، حمایت غیرعقلایی و غیرمنطقی آمریكااز اسراییل را نیز می‌توان ناشی از نفوذ بلاانكار صهیونیست‌ها در دستگاه سیاست‌گذاری آمریكا ارزیابی كرد.
به عبارت دیگر، رفتارهای استعماری رژیم صهیونیستی در سرزمین‌های اشغالی را كه ناشی از آموزه‌های تاریخی گروه‌های افراطی یهود است، می‌توان با ویژگی‌های بارز نظام سرمایه داری آمریكا كه همواره در صدد استعمار و بهره‌برداری از دسترنج كشورها و ملت‌ها است، برابر دانست.
"آنتونی لوییس" یكی از نویسندگان آمریكایی در این خصوص می‌گوید: "این واقعیت غیرقابل گریزی است كه اسراییل مناطق اشغالی را استعمار كرده است و آمریكا مسئولیت سنگینی در قبال این " تاریخ فاجعه بار " دارد." به اعتقاد برخی گروه‌های افراطی یهود، اسراییل نه تنها كشوری مجزا از ایالات متحده‌آمریكا به شما نمی‌رود، بلكه ساختار نظام سیاسی رژیم تل‌آویو به گونه‌ای طراحی شده است كه هرگز نمی‌تواند خود را جدا از "آمریكا" ببیند.
به عبارت دیگر دولت فدرال آمریكا هرگز نمی‌تواند به اسراییل "نه" بگوید، چرا كه اساسا بسیاری از قوانین این كشور در راستای تامین منافع اسراییل تدوین شده و لابی صهیونیست‌ها در كاخ سفید نه تنها نفوذ دارد كه نقش آفرین نیز می‌باشد و متاسفانه روز به روز بر میزان این نقش و نفوذ بر دولت فدرال آمریكا نیز می‌افزاید.
منبع:سایت موعود
منبع : خبرگزاری فارس


همچنین مشاهده کنید