پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


راه رفتن روی بند


راه رفتن روی بند
چند سالی است به پیشنهاد انجمن قلم ایران۱۴، تیر به نام « روز قلم » نامگذاری شده است. انجمن قلم هر ساله در این روز، «جشنواره قلم زرین» را برگزار كرده و طی آن در سه رشته شعر، داستان و نقد و پژوهش ادبی، سه اثر برتر انتخاب و معرفی می شوند.
امسال در بخش شعر از مجموع ۴۷۰ اثر دریافتی، كتاب « از نام ها خبری نیست» نوشته مریم سقلاطونی به عنوان اثر برتر شناخته شد.جایزه بخش داستان از میان ۷۰۰ اثر داستانی، به مجموعه داستان « سه دختر گل فروش » نوشته مجید قیصری اهدا شد و سرانجام در گروه نقد و پژوهش ادبی، كتاب « حافظ برتر كدام است؟ » نوشته دكتر رشید عیوضی، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تبریز به عنوان اثر برتر شناخته شد و از دو كتاب « نوشته بر دریا» نوشته دكتر محمدرضا شفیعی كدكنی و « تاریخ در ترانه » نوشته محمد احمد پناهی، تقدیر شد. مطلب زیر كندو كاوی است بر زوایای این انتخاب از زبان داوران.
●معضلات داستان از دیدگاه داوران
۱. ابرام و اصرار بسیاری از اهل قلم به كتاب سازی به جای خلق اثری كه از دل جوشیده باشد.
۲. دوری نویسندگان نسل جوان از مسائل جامعه و ارزشهای موجود و بیگانگی درون مایه اكثر قریب به اتفاق اكثر آثار به ارزشهای جامعه معاصر.
۳. دوری نویسندگان زن از درك جدی معضلات زنان جامعه و پرداختن كلیشه ای به چهره های مسخ شده و كاریكاتور گونه از زنان جامعه غربی.
۴. اعتنا به كمیت به جای كیفیت آثار.
۵. دغدغه همچنان پایدار فرم و فرم گرایی.
۶. عدم تحقیق اهل قلم در عرصه های مورد ادعای منابع فراوان قابل تحقیق در این مورد.
۷. عدم بهره گیری از ارزش های بومی با توجه به تنوع این ارزش ها در سطح كشور و سعی در كلی گویی های داستانی جامعه شهری.
●دیدگاه رئیس انجمن قلم
رئیس هیئت مدیره انجمن قلم ایران، ویژگی های این جشنواره را چنین عنوان می كند:« هر جایزه ادبی با چند ویژگی می تواند برای خود اعتبار به دست آورد. نكته اول، قدمت جایزه است كه در مقایسه با غرب كه گاه جوایزی با قدمت پنجاه ساله داده می شود، در ایران هیچ جایزه پر قدمتی وجود ندارد.نكته دوم مسئله میزان نقدی جایزه است. در دنیا میزان نقدی ضعیف ترین جوایز ادبی هم دهها برابر جوایز ادبی در داخل ایران است. بنابراین این جشنواره چنین ویژگی را هم ندارد.» وی می افزاید:« تنها چیزی كه در جوایز ایرانی می توان به آن توجه كرد، تركیب هیئت داوران است. متاسفانه تركیب داوران بیشتر جوایز رسمی كشور، مخفی است و به گمان من این از بزرگترین ضربه هایی است كه به ادبیات و جشنواره ها وارد می شود.»
رضا امیر خانی تركیب داوران این جشنواره را در هر سه بخش شعر، داستان و پژوهش ادبی ،از بهترین گزینش ها دانست و داوران این جشنواره را به این شكل معرفی كرد: «در این دوره داوران نهایی، جزو شخصیت های نامبردار و شهیر فرهنگ كشور ما بودند. در شعرو در بخش نهایی، آقای دكتر موسوی گرمارودی و خانم دكتر صفارزاده، به دبیری آقای بیگی حبیب آبادی، را داشتیم و در مرحله اول آقایان اسرافیلی و اسماعیلی این تركیب را همراهی كردند. به نظر من در بخش نهایی شعر، یكی از بهترین تركیب داورها شكل گرفته كه نظیر آن در جشنواره ها كمتر به چشم می خورد.»
وی افزود:« در بخش داستان در بخش نهایی، آقایان فردی و بایرامی با دبیری آقای زنوزی جلالی، عهده دار كار داوری بودند و در بخش مقدماتی خانم عبدالحسینی و آقای حسن بیگی آنها را همراهی می كردند كه بنظر من همه جزو معاریف ادبیات داستانی كشور هستند. در بخش پژوهش و نقد ادبی، در بخش مقدماتی،آقای صابر امامی و سید ناصر هاشم زاده با دبیر گروه، آقای دكتر محمدرضا تركی، همراهی كردند و در بخش نهایی دكتر یحیی یثربی و استاد علی معلم دامغانی به این جمع اضافه شدند.»
رضا امیر خانی، با تأكید بر حضور استاد علی معلم در داوری پژوهش ادبی چنین می گوید: «به نظر من ورود آقای معلم دامغانی به بخش پژوهش یك اتفاق بسیار مبارك بود. از این جهت كه ما همیشه پژوهش را با یك بخش مكانیكی و غیر خلاق معادل قرار داده ایم و بنابراین متون پژوهشی ما، در بسیاری موارد، جزو متون دوست داشتنی مخاطبان نیست. از این جهت خلاقیت در آنها جایی ندارد. با اضافه شدن آقای معلم به جمع داوران، ما سعی كردیم تا در بخش پژوهش با وجود یك شاعر حكیم كه به خلاقیت در امر پژوهش بسیار اهمیت می دهد، خلاقیت را ارتقا دهیم.»
وی انجمن قلم را یك نهاد صنفی می داند و جایزه قلم زرین را غیرقابل مقایسه با جایزه های دولتی عنوان می كند: انجمن قلم، می تواند با توجه به اینكه یك نهاد صنفی است، آرام آرام با گذشت سالیان، جایزه اش را به یك جایزه دوست داشتنی برای مردم تبدیل كند. برای نمونه می توان به دوره اول قلم زرین اشاره كرد كه در آن كتاب « روی ماه خداوند را ببوس » نوشته مصطفی مستور، در این جشنواره جایزه گرفت و به چاپ های بعدی رسید. این نشان دهنده اقبال مردم به جوایزی است كه به صورت غیر محفلی اهدا می شود.
امیرخانی رفع تكلیف را یكی از آفات جایزه های ادبی می داند: بسیاری از جشنواره ها، به دلایلی مثل رفع تكلیف برای هیئت داوران، سعی می كنند در چنین سالهایی از اهدای جوایز خودداری كنند. نمونه قدیمی و همیشگی آن، كتاب سال ادبیات داستانی است كه وزارت ارشاد برای آنكه بار و فشار تبعات كار را بر خود كم كند، معمولا از اهدای جایزه طفره می رود. به نظر من ما در جشنواره ها با نوعی مسابقه روبه رو هستیم. مثل یك مسابقه دو صد متر كه عاقبت هم كسی زودتر از بقیه از خط پایان می گذرد و آن فردی است كه حتما شایسته احراز مثلا جایزه كتاب سال است. اما مساله این است كه گاهی كسی با پای مشلول از خط پایان می گذرد. اگر چنین اتفاقی افتاد، این نشان دهنده وضع اسفبار ادبیات ماست. ولی به هر صورت ما موظفیم كه اهدای جایزه به نفرات برگزیده را داشته باشیم.
●جایزه قلم زرین از نگاه داوران
دكتر محمد رضا تركی، دبیر بخش داوری نقد و پژوهش ادبی در جشنواره قلم زرین، عناصر مهم در گزینش آثار را اینگونه معرفی می كند:« در گزینش آثار این بخش، جنبه های تحقیقی بودن متون، بكر بودن موضوع، وسعت تحقیقات، دقت بر روی موضوع و جنبه علمی و پژوهشی ناب مورد تاكید و توجه بوده اند.»
وی از دیگر ملاك های گزینش آثار این بخش را « عدم انشاء پردازی » می داند:«در این میان آثاری كه بیشتر « انشاء پردازی» بوده است تا پرداختن علمی به موضوع، بسیار است كه ناخودآگاه این آثار از گردونه انتخاب خارج شدند، حتی اگر نویسنده آنها فرد مشهور و صاحب نامی بود.»
دكتر تركی، بخش پژوهش ادبی را نیازمند نوعی تقسیم بندی می داند:« به نظر من بهتر است كه بخش نقد و پژوهش ادبی، خود به قسمت های گوناگون تقسیم شود.مانند نقد ادبی، تصحیح متون، آثار دائرهٔ المعارفی و .... چرا كه هریك از این بخش ها و این موضوعات، ملاك های خاصی برای خود دارند كه نمی توان آنها را با ملاك های معمول مورد بررسی قرار داد.»
از دیدگاه وی یكی از مشكلات كتابخوانی و كم بودن افراد كتابخوان ناشناخته ماندن آثار خوب است: «قشر فرهیخته اجتماع، باید كتابهای خوب را با ملاك های علمی، انتخاب و به خوبی به جامعه معرفی كنند. چرا كه اگر آثار برتر به درستی شناخته نشوند، كار در میانه راه، رها شده است. در این مورد رسانه ها و افرادی كه در كار فرهنگ فعالیت دارند، نقش بسیار مهمی خواهند داشت، تا كتابهای انتخابی از طریق رسانه هایی چون رادیو و تلویزیون و ... معرفی و نقد شوند تا افراد به خوبی با این كتابها آشنا شده و به سمت كتاب خواندن گرایش یابند.»
رضا اسماعیلی، از داوران بخش شعر این جشنواره، آثار مورد بررسی را اینگونه ارزیابی می كند:« مجموعه اشعاری كه امسال به دبیرخانه جشنواره رسیده بود، یعنی مجموعه اشعار منتشره سال ،۸۴ نسبت به سال قبل كه بازهم من در بخش داوری جشنواره حضور داشتم، نسبتا آثار قابل توجه تری از لحاظ محتوا، بود. اما از لحاظ هویت كتابها، بیشتر آثار، برگزیده اشعار شاعران بود كه در سالهای قبل، به صورت مجموعه های جداگانه، چاپ شده بود، كه براساس قوانین جشنواره این آثار از دور رقابت خارج می شدند و تنها آثار منتشر نشده، مورد ارزیابی قرار می گرفتند. از لحاظ تكنیك و ساختار هم این آثار خوب بودند اما انتظاری كه ما در حوزه ادبیات معاصر داشتیم را برآورده نمی كرد، چرا كه غالبا این آثار به یك سبك و سیاق بود و شاعران در یك رقابت جمعی، با اسلوب و سبكی كه در جریان شعر معاصر وجود دارد، شعر می سرودند. به همین دلیل بین آثار تفاوت جدی از این بابت وجود نداشت.»
وی در مورد دلایل انتخاب كتاب خانم سقلاطونی به عنوان كتاب برتر، بهره گیری ایشان از گویش نیمایی و تكنیك های او در غزل را وجه تمایز و برتری كار عنوان می كند:« در عین حال كه قالب غزل، یك قالب كلاسیك است، با آمیختگی زبان نیمایی و قالب كلاسیك، طراوت و تازگی و نوآوری در زبان ظهور كرده بود. همچنین برخورداری از عاطفه و اندیشه نیز در این اثر قابل تأمل بود، به اضافه بهره گیری از تكنیك های شعر نیمایی و آمیختن آنها با تكنیك های غزل.»
وی رقابت در این جشنواره را نسبت به سایر جشنواره های ادبی در سطح مناسبی می داند:« داوران سعی كردند آثاری كه مغفول مانده نیز مورد ارزیابی قرار گیرد. در مرحله نهایی گزینش كار دشواری بود و ۵ عنوان مجموعه شعر، از لحاظ ساختار و ... در رقابت فشرده ای قرار داشتند. به خصوص كه نام شاعرانی كه در عرصه ادبیات معاصر، شناخته شده هستند، انسان را به تأمل وا می داشت. با این حال، با توجه به امتیازی كه داوران به آثار دادند، این كتاب به عنوان كتاب برتر برگزیده شد.»
از دیدگاه امیر حسین فردی، یكی از داوران بخش داستان، رقابت در این بخش بسیار جدی بوده است:« آثار خوب در جشنواره امسال زیاد بود و رقابت بین آنها جدی بود. برای نمونه كتاب «شطرنج با ماشین قیامت » نوشته حبیب احمدزاده و خودنوشته هوشنگ مرادی كرمانی با عنوان « شما كه غریبه نیستید» یا كتاب « سه دختر گل فروش» نوشته مجید قیصری در رقابت فشرده ای قرار داشتند، كه كتاب آقای قیصری با توجه به ملاك های در نظر گرفته شده، قابل دفاع تر و محكم تربود.»
وی برخی ازویژگیهای كتاب سه دختر گل فروش را چنین معرفی كرد:« این كتاب حاصل ۲۰ سال نویسندگی مجید قیصری، در عرصه داستان كوتاه است و ایشان از نویسندگان خوب در زمینه
داستان كوتاه است. به لحاظ درون مایه، تمام داستانها، از زوایای مختلف به دفاع مقدس پرداخته است. ساختار، زبان، رعایت مؤلفه های داستان كوتاه و ... همه از عواملی بود كه موجب برتری این اثر شد.»
پرویز بیگی حبیب آبادی از دیگر داوران بخش شعر، رعایت مساوات و بررسی تمام آثار منتشر شده را از كارهای مهم هیئت داوران برمی شمارد:« داوران در تمام طول برگزاری نمایشگاه كتاب، با حضور در نمایشگاه تلاش می كردند تا تمام آثار خریداری شود تا حقی ضایع نشود. حتی كتابخانه های شخصی دوستان هم مورد توجه بود تا كتابهای كمیاب هم مورد ارزیابی قرار گیرند و تلاش بر این بوده است تا با نگاه دقیق، آثاری را كه دارای ارزش ادبی بالایی هستند، انتخاب و به مراحل بعد برسانیم تا حقی از شاعری ضایع نشود، به همین دلیل از دوتن از چهره های برجسته و صاحبنظر در مرحله نهایی استفاده كردیم.»
از نظر بیگی حبیب آبادی، آثار از لحاظ كمی همه ساله رشد دارند، اما از نظر كیفی نیاز به پیشرفت های دیگری است:« از نظر كیفی هم ما كارهای ارزشی خوبی داشته ایم و شاعران توجه خوبی به مسائل ارزشی، اجتماعی و اخلاقی در جامعه داشته اند، اما من فكر می كنم این كافی نیست. متاسفانه در سالهای اخیر به طور كلی، تعداد قابل توجهی از كتابهایی كه چاپ می شوند و از وزارت ارشاد مجوز می گیرند، فاقد ارزش ادبی لازم هستند و به همین علت از بین ۴۷۰ اثر مورد بررسی، تعداد كمی اثر به بخش نهایی راه پیدا كرد. اما كتابهایی كه به مرحله نهایی رسیدند، شاخص های مورد نظر را داشتند.»
استاد علی معلم دامغانی، یكی از داوران بخش نهایی این جشنواره در حوزه پژوهش ادبی، آثار راه یافته به بخش نهایی را چنین ارزیابی می كند:« آنچه در اختیار ما قرار گرفت، ظاهرا ۴ عنوان كتاب از عناوین بسیار بود. این ۴ كتاب، به حسب موضوع، محتوا و نام و عنوان نویسنده در نظر منتخبان نخست اهمیت داشته است.»
وی همچنین رای و نظر داوران بخش نهایی را تقریبا هماهنگ تلقی می كند:« رای و نظر داوران تقریبا نزدیك بود و وقتی نظر نهایی آشكار شد، تقریبا نظرات با هم هماهنگ بودند و این شاید دلیل صحت كار باشد و شاید نباشد، اما اختلاف سلیقه ای در انتخاب اثر برتر وجود نداشت.»
سمیه رشیدی
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید