پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

چهار روز تا کودتا


چهار روز تا کودتا
●۲۴ مرداد ۱۳۳۲
عملیات اجرایی كودتا طبق برنامه از ۲۴ مرداد شروع شد. ساعت ۵۶ صبح سرتیپ زاهدی و جمعی از همفكرانش از جمله سرتیپ گیلانشاه، سرتیپ باتمانقلیچ، سرهنگ فرزانگان، عبدالرحمن فرامرزی و... در مخفیگاه وی جمع شدند و كارها را هماهنگ كردند. زاهدی در همین محل منتظر ماند تا نصیری فرمان عزل مصدق را به او داده و نتیجه را به او اطلاع دهد. شب ۲۵ مرداد در حالی كه رئیس ستاد ارتش سرتیپ ریاحی با خیال راحت در منزلش به سر می برد، كودتاچیان دست به كار شدند. با وجود حكومت نظامی و منع عبور و مرور از ساعت ده شب تا صبح كودتاچیان با اتومبیل های نظامی و شخصی در خیابان های تهران در رفت وآمد بودند.
خبر تداركات كودتا در اوایل شب ۲۴ مرداد به وسیله رئیس ستاد گارد جاویدان سرگرد علی اصغر فولادوند به منشی مصدق داده شد. ساعت ده شب نصیری در كاخ سعدآباد برای ارتشی هایی كه از ۲۴ ساعت قبل در حال آماده باش بودند اعلام كرد اعلیحضرت برای نجات كشور از خطر نابودی مصدق را عزل كرده اند و من می روم حكم را به او ابلاغ كنم. قبل از عزیمت وی فرمان بازداشت رئیس ستاد ارتش و چند تن از وزیران را هم صادر كرده و تعدادی از افسران را مامور این كار كرده بود.
●۲۵ مرداد
حدود نیمه شب در خیابان پاستور، نزدیك كاخ ساختمان شماره ۱۰۹ منزل دكتر مصدق سرهنگ نصیری همراه دو كامیون سرباز و درجه دار و یك زره پوش و چند اتومبیل دیگر می ایستند و دو كامیون دیگر نیز همراه سرهنگ آزموده از راه می رسند. نصیری نامه شاه را به سرهنگ دفتری رئیس انتظامات داخل منزل نخست وزیر می دهد و از او می خواهد رسیدش را بیاورد. ۲۰ دقیقه بعد ساعت ۱ بامداد رسید نامه به نصیری تحویل داده می شود. در همین زمان سرهنگ ممتاز فرمانده تیپ دوم كوهستانی همراه نیروهایش از راه می رسد. نزدیك منزل مصدق با نصیری و چند افسر دیگر روبه رو می شود. از او می پرسد اینجا چه می كنید
نصیری: نامه ای آورد ه ام. ممتاز با تعجب می گوید با این همه اسلحه و زره پوش افسران همراه نصیری پراكنده می شوند و ممتاز فورا نصیری را تحت نظر گرفته و بعد از تماس با ریاحی او را بازداشت می كند. بلافاصله افراد همراه وی خلع سلاح می شوند و بازداشتی ها برای بازجویی به ستاد ارتش اعزام می شوند. به این ترتیب كودتای در حال انجام شكست می خورد. تا صبح افراد دیگری نیز بازداشت می شوند. ساعت ۶ بامداد ۲۵ مرداد رادیو تهران واقعه كودتای نافرجام علیه مصدق را اعلام می كند.
شاه كه از طریق رادیو و تلفن ارنست پرون از شكست كودتا خبردار شد، سراسیمه با همراهی ثریا با یك هواپیمای یك موتوره عازم رامسر و از آنجا با یك هواپیمای دوموتوره یك راست به بغداد عزیمت كرد. شاه چنان نگران و هراسان بود كه حتی یادش رفته بود جوراب بپوشد.
از آن سو مردم همان روز به میدان بهارستان هجوم آوردند و علیه كودتا و شاه فراری به تظاهرات و شعار دادن پرداختند. سخنرانی های تند و آتشین علیه دربار بازار پیدا كرده بود. دكتر فاطمی مواضع تندی علیه شاه گرفت و به افشاگری علیه دربار برخاست. فضا به شدت رادیكال شد.
●۲۶ و ۲۷ مرداد
میتینگ و تظاهرات علیه دربار و به حمایت از مصدق در تهران و شهرستان ها همچنان ادامه دارد. در میتینگ دیروز در بهارستان قطعنامه ای صادر شده بود كه خواستار محاكمه خائنین و به دلیل فراری بودن شاه خواهان تشكیل شورای سلطنتی شده بود. عوامل كودتا خود را مخفی كرده و در خانه های امن سیا و سفارت آمریكا مخفی شده بودند. با فضای تندی كه ایجاد شده بود مردم به مجسمه های شاه در میادین شهر حمله كرده و برخی را سرنگون كردند. فرماندار نظامی طی اعلامیه ای برای كسی كه محل اختفای زاهدی را خبر دهد جایزه یكصدهزار ریالی تعیین كرده بود. در اطلاعیه دیگری تظاهرات بدون موافقت قبلی فرماندار نظامی ممنوع اعلام شده بود. نشان می داد دولت نگران است كه اوضاع به سمت هرج و مرج پیش رود.
روزنامه باختر امروز از ۲۵ مرداد همه روزه تیتر یك و همه مطالب خود را به مسئله شاه و دربار اختصاص داده بود و شعارهای نفی سلطنت و شاه را درج كرده بود از جمله با عناوینی چون خائن حقیر، اسیر اراده اجنبی، غارتگر و... از شاه ایران یاد كرده بود. خبرگزاری های خارجی نیز در این روز تظاهرات ضدشاهی مردم ایران را پوشش داده بودند و پیش بینی كرده بودند كه احتمال سقوط سلطنت در ایران بسیار زیاد است. فضای جامعه به شدت هیجانی و احساسی بود اما كمتر كسی فكر می كرد كه یكی دو روز دیگر حكومت مصدق سقوط خواهد كرد. حزب توده نیز در همین روزها فعال شده و به تظاهرات در خیابان ها پرداخته بودند. از آن سو كودتاگران و آمریكائیان و خبرگزاری ها روی این مسئله تبلیغات زیادی در این باره كردند. سردرگمی و ساده انگاری در میان حامیان مصدق و بی سازمانی مردم فرصت خوبی برای كودتاچیان بود كه خود را بار دیگر سامان دهند و حركت را از نو سازمان دهند. این سه روز با هیجان و رادیكالیسم بی سازماندهی سپری شد و ناگهان صبح ۲۸ مرداد مردم با فضای دیگری روبه رو شدند. رجاله هایی در خیابان ها علیه مصدق شعار می دادند. پس از ساعاتی سرنگونی مصدق و نخست وزیری زاهدی اعلام شد.
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید