جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


علم در ایران و شرق باستان


علم در ایران و شرق باستان
متن كتاب از بیست مقاله اساسی كه عمدتا درباره گاهشماری و علم نجوم و احكام نجوم در ایران دوره هخامنشی و روزگاران باستان ایران نوشته شده، تشكیل می شود. در این كتاب مقالاتی از نویسندگانی همچون «بیكرمن، هنینگ، ویلی هانتر، فرانسو دوبلوا، واندر وردن، مری بویس، سی ول، نویگه باوئر، كریستوفر واكر و دیوید پینگری» انتشار یافته است. مترجم نتیجه های حاصل از مطالب این مقالات را در پیشگفتار طولانی خود به رشته تحریر درآورده است.
مترجم در پیشگفتار خود و در بخش «فراهم آوردن بستر لازم برای پیدایش دانش نجوم ریاضی در عصر هخامنشیان» می نویسد: «گروهی از شرق شناسان اصرار می ورزند گشوده شدن صلح آمیز دروازه های بابل به دست كوروش، با زمینه سازی قبلی مغان ایرانی مقیم بابل، سرآغاز فصلی نوین در تاریخ تمدن آدمی بوده است. جمعی دیگر می گویند حكومت هخامنشیان، كه نخستین پادشاهی فراگیر ایرانی بود، معرف آخرین دولت باستانی در آسیای غربی پیش از شیوه هلنیسم است. فارغ از این كه كدام یك از این دو رای درست باشد، تغییرات و تحولات بسیاری چه در مشرق زمین یا در اروپا از دوره هخامنشیان سرچشمه گرفته است.»
از دیدگاه مترجم از جمله سرفصل های نوینی كه ایرانیان هخامنشی در تاریخ تمدن آدمی باز كردند می توان از یكتاپرستی، تشویق به نیكی و راستگویی و پرهیز از بدی و دروغگویی، مفهوم حسابرسی نهایی، پاداش و مكافات، مژده آمدن منجی معهود، ایجاد شبكه راه های بازرگانی بین المللی، ایجاد خدمات پستی و در نهایت پایه گذاری علم به معنای امروزی آن در تنها رشته علمی آن روزگار علم نجوم نام برد.
در این كتاب منظور از علم، دانش نجوم و انگیزه آن احكام نجوم است. احكام نجوم یا اخترشناسی، انگیزه علم نجوم ابتدایی در هزاره دوم پیش از میلاد بود. بعدها مبانی احكام نجوم تكامل یافته در روزگار هخامنشیان به صورت علم احكام زایچه ای درمی آید كه به نوبه خود انگیزه تحول و پیدایش دانش نجوم ریاضی می شود. از تاریخ علم، در روزگار ایران مداری مادها و پارسیان، تقریبا هیچ سندی وجود ندارد. حتی یك اثر علمی مكتوب از آن دوره تقریبا سیصدساله به جا نمانده است. كتیبه داریوش اول در بیستون، تعدادی كتیبه از چند شاه دیگر هخامنشی، الواح گلی به دست آمده از محل خزانه داری و جای برج و باروی تخت جمشید تنها آثار نوشته و سند به جا مانده از دوره قدرتمندی مادها و ابرقدرتمندی هخامنشیان است. شاید بر این حكم گلی، یك استثنا وارد باشد و آن وجود كتیبه ای نامتعارف و یكتاست.
مترجم همچنین در پیشگفتار خود و در بخش «پیشینه علم نجوم در فلات ایران» می نویسد: «برخلاف تصور رایج، شرایط جوی بین النهرین برای پیدایش دانش نجوم مساعد نیست. در آغاز پیدایش دانش نجوم افق ناظر عرصه مشاهدات و تحقیقات نجومی است. افق دشت های صاف و یكنواخت بین النهرین، بیشتر اوقات غبارآلود و مه گرفته و مبهم است. برای رصد پدیده های نجومی كه در افق ها روی می دهد، تنها آسمان صاف و بی ابر كافی نیست. اما حتی پیش از آن در هزاره های پنجم و چهارم پ.م. اقوام بومی فلات ایران پدیده های نجومی را مشاهده و ثبت و ضبط كرده اند.»
اقوام ایرانی كه می گویند در فاصله میان هزاره دوم و اول فلات ایران را به عنوان زیستگاه و میهن خود تصرف كردند، از یك سو خود صاحب ارثیه هنگفتی از آگاهی های نجومی بودند كه میراث مشترك آنان و هندی ها بود، از سوی دیگر با دستیابی به خزینه گرانبهای آگاهی های نجومی مردم بومی فلات ایران بر میزان موجودی آگاهی های خود افزودند.
گردآوری و تدوین رصدهای نجومی به هنگام گشایش بابل به دست كوروش خود سابقه ای دست كم دو هزارساله داشت. قدرتمندی هخامنشیان و این باور كیش زرتشت كه روح آدمی منشاء آسمانی دارد جرقه ای بود كه باعث انقلاب و تحولات علمی شد. كتاب ۶۹۱ صفحه ای «علم در ایران و شرق باستان» در چهار بخش تنظیم شده است.
در بخش اول مقالاتی همچون «زمان سنجی، فصل نجومی بندهش، گاهشمارهای كهن ایران، وصف برونی از گاهشماری ایران باستان، گاهشماری زرتشتی پارس، آئین كیهانی، جشن های ایرانیان و تاریخ گذاری كتیبه بیستون» ارائه شده است. در بخش دوم «دانش نجوم در مصر باستان، گاهشماری و تاریخ گذاری در مصر باستان و خاستگاه گاهشماری مصری»، بخش سوم با عناوینی همچون «تاریخ گذاری هخامنشی و منابع بابلی، یادداشت های مترجم و نجوم و احكام نجوم در بین النهرین» و بخش چهارم و پایانی نیز با دو مقاله تحت عنوان «نجوم و احكام نجوم در هندوستان و ایران» انتشار یافته است.
جمعی از نویسندگان
ترجمه و تحشیه: همایون صنعتی زاده
انتشارات: قطره
۲۲۰۰ نسخه
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید