سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

تحولات سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران (بعد از جنگ تحمیلی)


تحولات سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران (بعد از جنگ تحمیلی)
در تحولات بررسی شده بعد از جنگ تحمیلی عمدتاً سیاست تنش‏زدایی و تشنج‏زدایی به‏كار گرفته شده است. طبق نظریه روزنا در تحولات سیاست خارجی ج . ا . ا . بعد از جنگ تحمیلی دو دسته متغیر داخلی (نقش، شخصیت، ساختار اجتماعی، دیوان‏سالاری) و تغییر محیطی (نظام بین‏الملل) تأثیرگذار بوده‏اند.
اهداف و سیاست آمریكا در منطقه خاورمیانه به‏خصوص خلیج‏فارس به شكل‏های متفاوتی بوده از جمله جنگ خلیج‏فارس اول (عراق و كویت) و جنگ آمریكا و عراق كه هركدام به شكلی در سیاست خارجی ج . ا . و در فرآیند تصمیم‏گیری مؤثر بوده، گسترش بحث جهانی شدن و افزایش ارتباطات و طرح نظریه رویارویی تمدنی نیز از علل بین‏الملل بكارگیری (سیاست تنش‏زدایی) بوده است ذهنیت نخبگان سیاسی و ایدئولوژی اسلامی و نقش افكار عمومی نیز در بكارگیری سیاست تنش‏زدایی مؤثر بوده، ساختار تصمیم‏گیری و افراد تصمیم‏گیرنده نیز مؤثر بوده (بعد از جنگ تحمیلی) بی‏طرفی ایران در جنگ عراق و كویت و همچنین تصمیم بر گسترش همكاری ایران و عربستان و بی‏طرفی فعال در جنگ آمریكا و عراق از پارامترهای مهم می‏باشند، با بررسی این عوامل و نظر به این‏كه برخی از آنها داخلی و برخی بین‏المللی هستند، مشاهده می‏شود كه هر یك به نحوی در سیاست خارجی ج . ا . ا. و همچنین بكارگیری سیاست تنش‏زدایی كه تحول عمده بعد از جنگ بشمار می‏رود مؤثر بوده‏اند و در نهایت فرضیه تحقیق مبتنی بر تأثیرگذار بودن دو متغیر داخلی و محیطی بر تحولات ایران بعد از جنگ براساس تئوری روزنا از عمده‏ترین بحث‏های این تحقیق می‏باشد.
●هدف
بررسی علل تحولات سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در یك مرحله زمانی خاص بوده (بعد از جنگ) و توجه به آنها می‏تواند در زمینه اجرایی و كاربردی در حیطه سیاست خارجی مؤثر واقع شود.
●سؤال اصلی
تحولات سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران (بعد از جنگ) تحت تأثیر چه عوامل مهمی شكل گرفته‏اند.
●فرضیه
در چارچوب نظری جیمز روزنا این است كه تحولات سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بعد از جنگ تحت تأثیر دو دسته از متغیرهای داخلی و محیطی شكل گرفته است.
●سؤالات فرعی
۱ - رابطه نظام بین‏الملل و تحولات سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران (بعد از جنگ)
۲ - فرهنگ اجتماعی و تحولات سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران (بعد از جنگ)
۳ - ساختار تصمیم‏گیری و تحولات سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران (بعد از جنگ)
به‏طور كلی به‏نظر جیمز روزنا در تصمیم‏گیری سیاست خارجی علت رفتار سیاسی حكومت‏ها به مجموعه‏ای از این عوامل پنج‏گانه مربوط می‏شود: ۱ - متغیر شخصیت تصمیم‏گیرنده؛ ۲ - نقش و میزان اختیارات تصمیم‏گیرنده؛ ۳ - متغیر دیوان‏سالاری حكومتی؛ ۴ - متغیر جامعه؛ ۵ - متغیر نظام بین‏الملل.(۱) در كشورهای بزرگ با وضعیت اقتصادی و سیاسی توسعه یافته باز، اولویت متغیرها بدین ترتیب هستند، نقش، جامعه، دیوان‏سالاری، نظام بین‏الملل و شخصیت در حالی كه در كشورهای كوچك توسعه نیافته با جابه‏جایی قابل توجه متغیرها بدین ترتیب شخصیت، نظام بین‏الملل، نقش، جامعه و دیوان‏سالاری، مواجه هستیم.
مدل پیوستگی روزنا بسیار پیچیده است به‏نظر وی در محیط داخلی ۲۴ زمینه و در چهار مقوله كلی نخبگان، نمادها، ایستارها و پویش‏ها و در محیط خارجی ۶ محیط فرعی ـ مجاور، منطقه‏ای، منابع نژادی، سازمانی، جنگ سرد ـ بر پیروزی و موفقیت و یا سیاست خارجی تأثیر می‏گذارد. به‏طور كلی مقام طرح‏ها و نظریه‏ها و یا می‏توان گفت بیشتر آنها دارای نقاط ضعف و قوتی هستند كه البته باید به آنها توجه شود. امّا به‏طور كلی طرح روزنا برای ارائه پژوهش حاضر انتخاب گردیده و به نظر مناسب می‏آید. در این نوشتار تحولات سیاست خارجی جمهوری اسلامی با توجه به فرضیه مطرح شده در چارچوب نظریه (اتصال دو سطح داخلی و خارجی) یا نظریه بهم پیوستگی روزنا مطرح می‏گردد. زیرا ایران كشوری در حل توسعه بوده و متغیر نظام بین‏الملل عامل تأثیرگذار در تحولات سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران می‏باشد.
نكته قابل ذكر این است كه از میان متغیرهای زیادی كه روزنا نام می‏برد متغیرهای واسطه‏ای آن شامل متغیرهای محیط داخلی (جامعه، نقش، شخصیت، دیوان‏سالاری) و محیط عملیاتی (نظام بین‏المللی هست. در این تحقیق مدنظر قرار گرفته است.
«طرح پیوستگی شرح تفصیلی طرح پیش‏نظریه وی است» طرح پیوستگی در این طرح وی، مبادلات بین دو حوزه داخلی و خارجی سیاست خارجی را به بحث می‏گذارند(۲)، روزنا مرحله آغازین و مرحله آخرین اتصالات و مبادلات را به ترتیب برونداد و درونداد نامیده كه هر یك از این دو مرحله یا از محیط و جامعه سیاسی نشأت می‏گیرند و یا به آنها ختم می‏شوند. البته هر یك از اتصالات ممكن است سه نوع پویش‏های مختلف زیر را داشته باشند:
۱ - پویش رخنه‏ای كه یك بازیگر مستقیماً به خود اجازه می‏دهد تا در تخصیص آمرانه ارزش‏های دیگر بازیگران شركت كند، مثلاً آمریكا به خود اجازه می‏دهد تا دیگر كشورها را از داشتن سلاح اتمی محروم كند.
۲ - پویش عكس‏العملی كه حاكی از رفتار خارجی یك بازیگر به مقتضای پاسخ‏گویی به یك رویداد از خارج است مانند عكس‏العمل جامعه اروپا به فتوای امام خمینی(ره) راجع به قتل سلمان رشدی.
۳ - پویش تقلیدی، كه با مشاهده تحول در یك كشور سیاست‏گذاران رقیب سعی در ایجاد همان تحول در خود می‏گیرند مانند سرمایه‏گذاری عراق روی موشك‏های اسكاد. متعاقباً استفاده ایران از مدل دست‏كاری شده آن.
درون‏داد
برون‏داد
از محیط
از جامعه سیاسی
مستقیم غیرمستقیم
مستقیم غیرمستقیم
به محیط
به جامعه سیاسی
مستقیم غیرمستقیم
مستقیم غیرمستقیم
تحولات سیاست خارجی بعد از جنگ با دو دوره ریاست جمهوری روبه‏رو بود دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی و دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی. به علت پیچیدگی‏هایی كه در سیاست خارجی ایران وجود دارد می‏توانیم به‏طور كلی:
۱ - از سال ۱۳۶۸ ـــ ۱۳۷۶
۲ - از سال ۱۳۷۶ ـــ ۱۳۸۴
در این دو دوره دو گفتمان بر سیاست خارجی تأثیرگذار بوده است. گفتمان واقع‏گرای (دولت رفاهی ـ اقتصاد محور) یا به عبارتی مصلحت‏جویانه (تعبیر دكتر رمضانی) و گفتمان واقع‏گرای (دولت رفاهی ـ فرهنگی سیاسی محور) یا مردم‏سالارانه می‏پردازیم.
البته در زمان هاشمی بحث تنش‏زدایی با كشورهای حوزه خلیج فارس و مسایل مربوط به آن مطرح شد و در زمان آقای خاتمی تنش‏زدایی در سطح جهانی و بین‏المللی مطرح گردید.
▪گفتمان اقتصاد محور ـ دولت رفاهی: عنصر محوری این گفتمان را واقع‏بینی در تنظیم و اجرای سیاست خارجی با رعایت ارزش‏های اسلامی تشكیل می‏داد. در طول ۸ سال جنگ سیاست بی‏اعتمادی به ترتیبات بین‏المللی هیچ یك از خواسته‏های تجدیدنظرطلبانه بین‏المللی ایران را تأمین نكرد البته درك نخبگان سیاسی دوره هاشمی بیشتر ژئوپلتیك بود تا ایدئولوژیك در نتیجه تلاش‏های انعطاف‏پذیر جهت‏گیری‏هایی مصلحت‏گرایانه داشت تا ایران از انزوای سیاسی كه طی جنگ با عراق به او تحمیل شده بود بیرون آید. سیاست خارجی هاشمی در دو بخش حوزه خلیج‏فارس و همچنین كشورهای شمال قابل بررسی می‏باشد.(۳)
●گفتمان فرهنگی سیاسی محور ـ دولت رفاهی
پس از انتخابات دوم خرداد ۱۳۷۶ سیاست تعدیل اقتصادی و قائل شدن به توسعه صنعتی دولتی جای خود را به توسعه سیاست داد و در روابط خارجی، پذیرش پلورالیسم جهانی به معنی نفی نظام تك قطبی و پذیرش تساوی فرهنگ‏ها به محور اصلی سیاست خارجی تبدیل شد.(۴)
در واقع تحول در گفتمان سیاسی رخ داد یعنی مشروعیت اثباتی جایگزین مشروعیت سلبی یعنی دوری گزیدن از دشمن‏تراشی و طرح شعارهای پرخاشگرانه و تحریك‏كننده گردید و سیاست تنش‏زدایی در قالب این فكر بكار برده شد. هرچند تنش‏زدایی در ایران با تعریف تنش‏زدایی در سطح روابط بین‏الملل متفاوت است زیرا تنش‏زدایی در ایران حالتی ایدئولوژیك دارد و آرمان‏گراست و در جهت حفظ پرستیژ بین‏المللی خود است در حالی كه تنش‏زدایی در سطح بین‏الملل از حالت ایدئولوژیك خارج شده و دو سویه می‏باشد یعنی هم تلاشی در جهت حفظ وضع موجود جهانی است و هم تلاشی همه‏جانبه در جهت تأمین منافع ملی.(۵)
●نظام بین الملل و سیاست خارجی
به‏طور كلی منابع خارجی كه تأثیرگذار در سیاست خارجی دولت‏ها هست ماهیت و ساختار نظام بین‏الملل، خصوصیات واحدهای سیاسی و تشكیل‏دهنده آن، توانائی‏های واحدهای سیاسی در تعامدات بین‏المللی و میزان تأثیرگذاری بر یكدیگر را در بر می‏گیرد. در سیاست تنش‏زدایی آقای هاشمی موارد ذیل مطرح گردید كه در بكارگیری این نوع سیاست خارجی مؤلفه‏های تأثیرگذار فراوانند ولی مختصراً دو مؤلفه كلی عبارتند از:
۱ - اهداف و سیاست آمریكا در منطقه خارومیانه (مخصوصاً خلیج فارس) كه شامل:
۱ - جنگ عراق و كویت حضور نظامی آمریكا در خلیج فارس؛
۲ - مسئله اعراب و اسرائیل و حضور سیاسی آمریكا در منطقه(۶)؛
۳ - شورای همكاری خلیج فارس و روابط آمریكا.(۷)
۲ - مسائل مربوط به آسیای مركزی (فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی)
همچنین در سیاست تنش‏زدایی خاتمی موارد ذیل مطرح گردید:
الف) اهداف و سیاست آمریكا در منطقه و خاورمیانه
۱ - حمله به افغانستان و اشغال آن؛
۲ - حمله به عراق و اشغال آن؛
۳ - مبارزه با انرژی اتمی ایران.
ب) سیاست آقای خاتمی در دو دوره ریاست جمهوری
۱ - توجه به اصل عزت، حكمت و مصلحت؛
۲ - تنش‏زدایی در روابط خارجی؛
۳ - گفتگوی تمدن‏ها.
●فرهنگ اجتماعی و تحولات سیاسی خارجی
فرهنگ اجتماعی مفهومی كلی است كه عواملی چون نقش، شخصیت، ساختار اجتماعی كشورها را در بر می‏گیرد.(۸) به‏طور كلی متغیرهای فرهنگی كه در سیاست خارجی ایران بعد از جنگ تأثیرگذار بوده‏اند را در سه مقوله بیان می‏كنیم:
۱ - تلقی و ذهنیت نخبگان سیاسی و باورهای ایدئولوژیك؛
۲ - افكار عمومی؛
۳ - جهانی شدن فرهنگ.
۱ - اصول و روش‏های سیاست عملی ایران را می‏توان نشأت گرفته از ایدئولوژی اسلامی دانست می‏توان گفت اصول صلح‏گرایی و حفظ تمامیت ارضی، برقراری روابط دو جانبه، حفظ اسلام و ... جزء این اصول می‏باشد كه در سیاست خارجی ایران در دوره هاشمی و خاتمی تقریباً مطرح بوده است.
۲ - افكار عمومی ـ در بررسی افكار عمومی نقش جامعه بسیار مهم بود.
البته در موارد بحرانی بیشتر مشخص و بارز می‏شود و مردم در موارد بحرانی بیشتر به مسائل خارجی توجه نشان می‏دهند.
همان‏طور كه افكار عمومی تأثیرگذار است دولت‏ها و سیاست‏گذاران خارجی هم افكار عمومی را می‏سازند. ملت ایران صلح‏طلب و علاقمند به فهم جهان است و تعامل با جهان با روحیه ایرانی سازگاری دارد بنابراین لحن جدید سیاست خارجی فرهنگ تعامل و گفتگوی تمدن‏ها با حال و هوای ایرانیان سنخیت دارد و به آنها آرامش فكری و روحی و روانی می‏دهد.
۳ - از جهانی شدن فرهنگ هنگامی سخن می‏گوییم كه محصولات فرهنگی در سطح جهانی به گردش در می‏آیند.(۹)
پدیده فرهنگ جهانی در ارتباط با پدیده‏های دیگر قرار دارد و در قیاسی جهانی در معرض استقبال یا عدم استقبال قرار می‏گیرد، كشورهای غربی به علت دارا بودن شرایط برتر و بهتر تكنولوژیكی از نقطه‏نظر ارتباطاتی قوی‏تر به‏نظر می‏رسند و در واقع زمینه‏های لازم جهت هدایت فرآیند جهانی شدن فرهنگ را دارند.
در این بخش به مباحث فرهنگی بالاخص فرهنگ اجتماعی و رابطه آن با سیاست و نحوه تأثیرگذاری آن بر تصمیم‏گیرنده و تحولات داخلی و خارجی می‏پردازیم.
فرهنگ اجتماعی مفهومی است كه عواملی چون نقش، شخصیت و ساختار اجتماعی كشورها را در بر می‏گیرد و این مؤلفه‏ها همان عوامل داخلی هستند كه روزنا آنان را تأثیرگذار بر تصمیمات و تحولات سیاست خارجی می‏داند.
به‏طور كلی یكی از مؤلفه‏های تأثیرگذار در بكارگیری سیاست تشنج‏زدایی و تنش‏زایی ذهنیت نخبگان و باورهای ایدئولوژیكی بوده كه در سطح جامعه مطرح می‏باشد و به‏طور كلی اگر در باورهای ایدئولوژیك مسلمانان و نخبگان تفحصی نمائیم می‏بینم كه ایران و مردمش همراه با تمدن ایرانی و اسلامی با صلح و دوستی عجین شده و این در باور بسیاری از مردم ایران و نخبگانشان وجود دارد می‏توان گفت در بررسی این مؤلفه به نحوی عامل شخصیت وجود دارد.
بیان شد كه در بررسی افكار عمومی عواملی چون نقش افراد در جامعه(۱۰) كه به‏عبارتی همان جامعه یا ساختار اجتماعی می‏باشند كه اهمیت فراوانی دارند و این مؤلفه دارای نقش مهمی در تأثیرگذاری بر روند تصمیمات و سیاست‏گذاری‏های خارجی می‏باشد. جهانی شدن فرهنگ با مشخصات و اثراتی كه دارد مؤلفه‏ای است كه با وجود اثرات مثبت فراوان از اثرات منفی و مخرب آن باید به شدت پرهیز كرد و به‏نظر می‏آید كه خاتمی برای جلوگیری از اثرات منفی آن در جامعه طرح گفتگوی تمدن‏ها را به دنیا اعلام داشت. به‏طور كلی علل تأثیرگذار در طرح گفتگوی تمدن‏ها و سیاست تنش‏زدایی بكار گرفته شده از سوی ایران، افكار عمومی (نقش فرد و جامعه) دانشگاهها (سازمان اجتماعی) تلقی نخبگان و باورهای ایدئولوژیك (شخصیت) و همچنین فرهنگ جهانی و یا جهانی شدن فرهنگ تأثیرگذار بوده است.(۱۱)●ساختار تصمیم‏گیری و تحولات سیاسی خارجی
طبق تعریف روزنا عوامل داخلی چون دیوان‏سالاری و شخصیت تصمیم‏گیرنده در این مقوله می‏گنجد كه البته در كشورهای دموكراتیك و شبه دمكراتیك نقش فرد در تصمیم‏گیری و ایجاد تحول در سیاست خارجی متفاوت است.
ضمن بررسی معیارها و مدل‏های تصمیم‏گیری و عوامل مؤثر بر آن و همچنین عوامل تأثیرگذار بر فرد تصمیم‏گیرنده به نهادهای تصمیم‏گیرنده در جمهوری اسلامی ایران خواهیم پرداخت (نهادهایی چون مقام رهبری، ریاست جمهوری مجلس (قوه مقننه)، وزارت امور خارجه و چند نهاد دیگر.
همچنین به دو تصمیم سرنوشت‏ساز نیز كه در روند تحولات (بعد از جنگ) تأثیر گذاشت می‏پردازیم. تصمیم ایران بر بی‏طرفی در حمله آمریكا به عراق در دوره هاشمی یك تصمیم‏گیری مهمی بود كه در این تصمیم عوامل فردی و ساختاری مؤثر بودند (این تصمیم به‏صورت ساختاری و سازمانی مطرح شد) در رابطه با عربستان برنامه‏ریزی ما (سفرهای مقامات ایرانی به عربستان و سفرهای مقامات عربستان به ایران) ساختار تصمیم‏گیری در جهت رفع دشمنی‏ها و ایجاد دوستی میان دو كشور تداعی شد. آثار و پیامدهای آن اتحاد دو كشور مهم منطقه برای محكم كردن سیاست تنش‏زدایی و ایجاد سدی در مقابل نفوذ كشورهای قدرتمند جهان) تا حدودی مهم به‏نظر می‏رسد.(۱۲)
در ابتدا به بررسی معیارهای تصمیم‏گیری كه از اصول سیاست خارجی می‏پردازیم به‏طور خلاصه معیارهای تصمیم‏گیری شامل موارد ذیل می‏باشد:
۱ - تصمیم‏گیرندگان: رفتار بازیگران در كیفیت تصمیمات و فرآیند اتخاذ تصمیمات بسیار مهم است؛
۲ - شرایط و مقتضیات تصمیم‏گیری: رفتار دوستی در حالت جنگ سرد و تنش‏زدایی یا به هنگام برهم خوردناتحادها و ائتلافها با هم متفاوت می‏باشد؛
۳ - دسترسی به منابع اطلاعاتی و بهره‏گیری از امكانات؛
۴ - ساختار نظام تصمیم‏گیری: سلسله مراتبی، بسته یا باز بودن؛
۵ - راه‏حل‏های گوناگون: منجر به كسب اهداف كوتاه مدت یا بلند مدت می‏شود؛
۶ - پیامدها: تصمیم‏گیرندگان همیشه به شرایط تغییرپذیر و پویایی سیتسم بین‏الملل توجه می‏كنند.
●انواع مدل‏های تصمیم‏گیری
۱ - عقلایی: اطلاعات تصمیم‏گیرندگان در بسیاری از مسائل باید بالا باشد و رفتارهای اجتماعی باید قابل پیش‏بینی باشد؛
۲ - رضایتبخش: به تصمیم رضایتبخش اكتفا می‏شود؛
۳ - مدل فزاینده: روش محافظه‏كارانه است؛
۴ - مدل بینش فوق‏العاده: تأكید بر توانایی و درایت تصمیم‏گیرندگان؛
۵ - مدل مختلط: به‏طور همزمان دیدگاه‏های خرد و كلان مورد بررسی قرار می‏گیرد.
●عوامل مؤثر در سیاست‏گذاری خارجی
۱ - ارزش‏ها و اعتقادات؛
۲ - زمینه‏های تاریخی و فرهنگی؛
۳ - تصویر كلی از سیاست بین‏الملل (تصویر = درك افراد از (هدف واقعیت) یا شرایط ارزیابی آن)؛
۴ - مشكلات داخلی و افكار عمومی؛
۵ - نیازهای داخلی؛
۶ - ساختار نظام بین‏الملل.
همان‏طور كه ملاحظه شد فرد به‏عنوان تصمیم‏گیرنده نقش بسزایی در تحولات سیاست خارجی یك كشور داراست.(۱۳)
ساختار تصمیم‏گیری و تصمیم‏گیرندگان
دو نوع ساختار تصمیم‏گیری وجود دارد:
۱ - رسمی در قانون اساسی كشور آمده است (شامل رهبری، ریاست جمهوری، مجلس، وزارت امور خارجه).
۲ - غیررسمی از قبیل افكار عمومی، احزاب سیاسی مطبوعات، گروه‏های ذی‏نفوذ و فشار و ... در جمهوری اسلامی ایران بیوت آیات عظام، ائمه جمعه، بازار، انجمن‏های اسلامی بیشتر در امور داخلی اثر دارند.
●بی‏طرفی ایران در جنگ عراق و كویت (۱۹۹۲ - ۱۹۹۱)
صدام حسین قبل از حمله به كویت با ارسال نامه‏هایی به رهبران جمهوری اسلامی باب مكاتبه را در مورد حل اختلاف دو كشور گشود.
از طرف ایران شرایط پذیرفتن قرارداد ۱۹۷۵ برای حل اختلافات مرزی دو كشور و عقب‏نشینی نیروهای عراق از خاك ایران و مبادله اسرای جنگی كه بلافاصله مورد موافقت صدام قرار گرفت مطرح شد.(۱۴) البته ایران با اشغال كویت از طرف عراق هم به مخالفت برخاست.
اصول استراتژی نظامی و سیاسی ایالات متحده در قبال رژیم صدام در سال ۱۹۹۲ - ۱۹۹۱
۱ - بیرون راندن ارتش عراق از خاك كویت؛
۲ - تعقیب ارتش عراق و انهدام منابع حیاتی و استراتژیك رژیم صدام؛
۳ - حمایت از گروه‏های مخالف مسلح شمال و جنوب عراق با هدف گسترش و تعمیق بی‏ثباتی در آن كشور؛
۴ - جلوگیری از سقوط صدام به‏دلیل نگرانی از فروپاشی حاكمیت سرزمینی و تمامیت ارضی عراق و تجزیه آن كشور در نتیجه استراتژی یاد شده صدام را به شكلی كاملاً ضعیف شده همچنان در عراق بر سر كار باقی ماند.(۱۵)
●رفتار عاقلانه ایران در حمله آمریكا به افغانستان
پس از حمله به برج‏های دوقلوی سازمان تجارت جهانی در نیویورك و اعلام خطر حكومت آمریكا و متحدانش به حكومت طالبان مبنی بر تحویل شخص اسامه بن لادن مقدمات فروپاشی حكومت ۴ ساله طالبان فراهم شد و سرانجام حمله هوایی و زمینی نیروهای آمریكا و انگلیس به خاك افغانستان و همچنین حملات زمینی نیروهای جبهه متحد در نهایت منجر به فروپاشی طالبان و گروه القاعده گردید. مهم‏ترین دلیل فروپاشی سریع طالبان عدم محبوبیت داخلی و عدم توجه به عناصر و متغیرهای قدرت در درون افغانستان بود.
در این میان اتخاذ تصمیم بی‏طرفی ایران و رفتار عاقلانه مبنی بر عدم حمله به طالبان در قبل از جنگ آمریكا با افغانستان به‏نظر می‏رسد یكی دیگر از عناصِر تأثیرگذار در تحولات سیاست خارجی ایران می‏باشد با این‏كه نیروهای مسلح ایران آماده بودند ولی همین كه دشمن ما توسط دشمن دیگرمان از بین رفت نشان‏دهنده تصمیم‏گیری مناسبی در این حادثه منطقه‏ای بوده است.
زیرا از بین رفتن رژیم طالبان در موارد زیر به نفع ایران بود:
۱ - صدمه‏پذیری مرزهای شرقی ایران؛
۲ - تهدیدات اقتصادی طالبان برای امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران به‏خصوص در حوزه دریای خزر و آسیای مركزی؛
۳ - تقویت‏كننده تروریست و خطرآفرینی در آینده برای ایران؛
۴ - تقویت نوعی اسلام سیاسی رادیكالیزم خشونت‏طلب مخالف با صلح‏طلبی و دموكراسی.(۱۶)
●جنگ آمریكا و عراق (یكی از مهم‏ترین تحولات خارجی)
با توجه به این‏كه در آمریكا نئومحافظه‏كاران مانند دیك چنی و پل ولفو ویتز همكار دیك چنی و صاحب‏نظران دیگر نئومحافظه‏كار الگوی تصمیم‏گیری در سیاست خارجی را تحت عنوان اقدام پیش‏گیرانه مطرح كردند آمریكا از این حربه استفاده نموده و به دلایل متعددی عراق را در موارد زیر متهم ساخت.(۱۷)
۱ - حمایت از تروریسم در سطح گسترده؛
۲ - در اختیار داشتن سلاح‏های كشتار جمعی؛
۳ - ناقض قطعنامه ۶۸۷ (مفاد اجمالی قطعنامه شامل نابود كردن همه سلاح‏های شیمیایی و میكروبی موشك‏های بالستیك با برد بیش از ۱۵۰ كیلومتر، عدم تحصیل و تولید سلاح هسته‏ای و همكاری كامل با بازرسان)؛
۴ - ارتباط پنهانی با شبكه القاعده.
از طرف دیگر عراق الگوی تصمیم‏گیری در سیاست خارجی موسوم به «واكنش محیطی» را انتخاب نمود یعنی كشورها در شرایط اضطراری و پر تنش به واكنش محیطی با هدف خروج از شرایط مذكور دست می‏زنند و هنگامی كه آن شرایط برطرف شد واكنش محیطی نیز تغییر می‏یابد. این الگو به دو شكل خصمانه (با آمریكا) و دوستانه (با ایران) صورت گرفت. عراق در قبال شرایط بین‏المللی و منطقه‏ای دست به تلاش دیپلماتیك زد.
از یك طرف نتیجه تغییرات ایجاد شده در ساختار نظام بین‏الملل، روندهای جهانی شدن، پیامدهای رویداد ۱۱ سپتامبر، سیاست‏های جدید آمریكا در خاورمیانه و اقدام احتمال نظامی از جانب آمریكا زمینه‏ساز شكل‏گیری واكنش محیطی خصمانه از جانب دولت عراق نسبت به آمریكا و همچنین واكنش محیطی دوستانه نسبت به ایران به‏خاطر فرار از سیاست انزوای بین‏المللی انجام داد. ایران نیز برای تأمین برخی از اهداف خارجی دست نیافته خود در قبال عراق همچون اجرای برخی مفاد قطعنامه ۵۹۸ و موضوعات جدید مورد اختلاف بین دو كشور پس از جنگ خلیج‏فارس به واكنش محیطی عراق پاسخ مثبت داد. و وزیر امور خارجه عراق وارد ایران شد.
●الگوی تصمیم‏گیری سیاست خارجی ایران در قبال جنگ عراق و آمریكا
چون سیاست ایران مبتنی بر سیاست تنش‏زدایی، تلاش برای تقویت دوستی‏ها و جنبه‏های مشترك و هوشیاری در برابر تهدیدات دلالت دارد. و این سیاست هزینه اداره كشور را به حداقل می‏رساند در رفع سوء تفاهمات انباشته شده از گذشته تلاش برای پایان دادن به هر نوع تنازع و كشمكش بین‏الملل این سیاست را اتخاذ كرد. زیرا سیاست تنش‏زدایی اولاً مستلزم پرهیز از درگیری ایدئولوژیك؛ ثانیاً پیروی از بازدارندگی قدرتمندانه و ثالثاً خویشتن‏داری در منازعات و رقابت‏ها و رابعاً ایجاد توازن و حفظ وضع موجود است.
گفتمان تنش‏زدایی در سطح بین‏الملل بر لزوم وجود روابط و دیپلماسی شفاف با همه بازیگران منطقه‏ای و بین‏المللی درگیر در بحران تأكید دارد و تابع منافع ملی و مصالح امنیتی خود است كه در مجموع سه مدل در برابر ایران وجود داشت.
▪مدل اول: تعقیب استراتژی انزواطلبی با اتخاذ سیاست‏های تحریك‏كننده آثار منفی هم در حوزه امنیت داخلی و هم در حوزه امنیت منطقه‏ای جمهوری اسلامی بر جای می‏گذاشت زیرا سیاست خارجی انزواطلبانه مانند سیاست خارجی مداخله‏جویانه موجب سوء استفاده سیاسی و نظامی آمریكا و عراق قرار می‏گرفت.
▪مدل دوم: الحاق به ائتلاف بزرگ (آمریكا و متحدین آن)
هرچند با اتخاد این سیاست جمهوری اسلامی ایران با ایجاد فضای مفاهمه و تأكید بر مشتركات و كارآمدسازی توانمندی‏های نظامی كشور می‏توانست سایه شوم اقدامات تلافی‏جویانه عراق را برطرف كند ولی این الحاق به ائتلاف بزرگ غیرممكن بود زیرا تداوم بحران در روابط تهران و واشینگتن از آغاز انقلاب وجود داشته؛ ۲ - سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ایدئولوژیك و ارزش محور بوده؛ ۳ - به خطر افتادن جایگاه جمهوری اسلامی در جهان اسلام به‏ویژه در میان اعراب.
▪مدل سوم: بی‏طرفی مثبت و فعال
بعد از دیپلماسی واكنش محیطی دوستانه عراق مدل دوّم غیرممكن شد و ضرورت اتخاذ راهبرد سوم ضروری به‏نظر رسید زیرا:
۱ - حفظ سیاست بی‏طرفی مثبت و فعال جمهوری اسلامی ایران مشابه جنگ دوم خلیج و عملیات توفان صحرا با تأكید بر حفظ تمامیت ارضی عراق و احترام به حق تعیین سرنوشت ملت عراق؛
۲ - تلاش ایران برای احقاق حقوق تضییع شده خود از جانب عراق؛
۳ - تلاش ایران برای كاهش حساسیت‏های تحمیلی منطقه‏ای و بین‏المللی؛
۴ - گسترش و تعمیق سیاست تنش‏زدایی با كشورهای بهره‏مند از نفوذ منطقه‏ای و فرامنطقه‏ای با عنایت به نقش محوری و حیاتی ایران در تأمین ثبات و امنیت منطقه؛
۵ - گسترش و تعمیق سیاست چند جانبه‏گرایی در سطوح منطقه‏ای و بین‏المللی.
در مجموع می‏توان گفت طبق نظر روزنا تحولات سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بعد از جنگ تحت تأثیر دو دسته از متغیرهای داخلی و محیط بین‏المللی صورت گرفته است.
نویسنده: مسعود پورفرد
۱. حسین سیف‏زاده، مبانی و مدل‏های تصمیم‏گیری در سیاست خارجی (تهران: وزارت امور خارجه، مؤسسه چاپ و انتشارات، ۱۳۷۵)، ص ۱۲۸.
۲. جیمز باربر، مایكل اسمیت، ماهیت سیاست‏گذاری خارجی در دنیای وابستگی متقابل كشورها، تهران: نشر قوس، درباره عوامل داخلی و خارجی، ۱۳۷۴)، ص ۳۸.
۳. علیرضا ازغندی، تنش‏زدایی در سیاست خارجی، فصلنامه سیاست خارجی، سال سیزدهم، زمستان ۱۳۷۸، ص ۱۰۴۳.
۴. همان، ص ۱۰۴۵.
۵. همان، ص ۱۰۳۸.
۶. ر . ك: حمیدرضا سعیدی‏نژاد، چرا آمریكا به اسرائیل كمك می‏كند، مجله سیاست خارجی، سال پانزدهم، بهار ۱۳۸۰، ص ۱۶۵.
۷. ر . ك: سهراب شمابی، بازسازی ایران و كشورهای خلیج فارس، مجله سیاست خارجی، سال چهارم، ۱۳۶۹، ص ۱۲۵.
۸. حسین نقیب‏زاده، تأثیر فرهنگ ملی بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، مجله سیاست خارجی، سال سیزدهم، پائیز ۱۳۷۸، ص ۶۳۷.
۹. چنگیز پهلوان، جهانی شدن فرهنگ، نشر اندیشه جامعه، ۹، ص ۲.
۱۰. كی . جی‏ء . هالستی، مبانی تحلیل سیاست بین‏الملل، ترجمه بهرام مستقیمی، مسعود طارم، تهران: وزارت امور خارجه، مؤسسه چاپ و انتشارات، ۱۳۷۲، ص ۵۹۹.
۱۱. روح‏اللّه‏ رمضانی، تحلیل بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی، مترجم علیرضا طیب، تهران، نشر نی، ۱۳۸۰، ص ۱۱۶.
۱۲. بهرام اخوان كاظمی، مروری بر روابط ایران و عربستان در دو دهه اخیر، سازمان تبلیغات، ۱۳۷۴، ص ۷۹.
۱۳. ر . ك: اصول سیاست خارجی، قوام، تهران: نشر قومس.
۱۴. بهرام اخوان كاظمی، مروری بر روابط ایران و عربستان در دو دهه اخیر، سازمان تبلیغات، ۱۳۷۴، ص ۷۹.
۱۵. Martia indyk, Bac to the Bazaar,`foreign Affairs, jan. and feb, zooz seealso. Gebf fregkemp, us policy toward Iraq. the Nixo center. washing ton.Dc House commitee on international relations, ۴ oet.zool.
۱۶. عباس ملكی، نشریه اقتصاد ایران، شماره ۴۴، ص ۳.
۱۷. STRAT FOR (Iraq warplans I). septemberog: ۲۰۰۲ سایت )snalp rawqorI( moc.revresboue ت‏یاس
ـ دفتر مطالعات سیاسی مركز پژوهش‏های مجلس سال ۹، شماره ۳۵، ص ۱۰۸.
ـ ماهنامه ۱۷۵ ـ دفتر مطالعات سیاسی و بین‏المللی.
منبع:www.iranpolitics.net
منبع : خبرگزاری فارس


همچنین مشاهده کنید