جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

تکنولوژی آموزشی و توسعه علمی


تکنولوژی آموزشی و توسعه علمی
●چكیده
در تحولات چند دههٔ اخیر، بویژه در كشورهایی كه توانسته اند از نظر علوم در زمرهٔ كشورهای توسعه یافته محسوب شوند و یا در مرحلهٔ انتقال قرار گیرند، توجه ویژه به تولید علم و بهره برداری از آن مورد تاكید بوده است.
در سراسر جهان یك تردید عمومی در مورد مطلوب بودن كوتاه مدت و بلند مدت استفاده از تكنولوژی آموزشی در تولید علم وجود دارد. این تردید بصورت تكنوفیلی « دوست داشتن تكنولوژی» وتكنوفوبی « تكنولوژی گریزی» می باشد. بسیاری از افراد ادعا دارند كه اتكای فزایندهٔ ما به تكنولوژی منجر به تخریب اجتماع می گردد، و دیگران معتقدند كه تكنولوژی جاده ای به سمت جهان رویایی می باشد. اغلب مردم آن را پذیرفته اند و با ارزش آن مواجه شده اند و آن را نه مخرب و نه رؤیا بافی می دانند.
هدف این مقاله مروری بر تاثیر تكنولوژی آموزشی در توسعهٔ علمی است ؛ با توجه به تغییرات روز افزونی كه در آموزش رخ می دهد، مشخصه اصلی و عمدهٔ عصر كنونی ، محوریت یافتن علم و تولید و بكار گیری آن می باشد. تلاش برای تولید و توسعهٔ علم با توانمندی و قدرتمندی كشورها در حوضه ها و عرصه های مختلف پیوند خورده است. میزان ونحوهٔ بهره مندی از علم از موضوعات و چالش های بسیار اساسی دولت محسوب می شود. بدین سان آیندهٔ كشورها و توسعه یافتگی آن ها با تولید علم و بسط و بهره مندی آن كاملاً متبط است و برتری كشورها نسبت به هم، به علم و نتایج و كاربردهای آن بستگی دارد. تردیدی نیست كه به كار گرفتن طرق جدیدتر و بهره مند شدن از فواید تكنولوژی آموزشی و روش های نوین بستر مناسبی برای تولید علم و توسعهٔ آن فراهم می آورد.
در این مقاله پس از اشاره به تعریف تكنولوژی آموزشی و جهت گیری های فعلی آن، شاخص های اساسی علم، اهداف تكنولوژی آموزشی، اصول انتخاب رسانه های آموزشی و انتقال و توسعه ی تكنولوژی مورد توجه قرار گرفته است.
●مقدمه
بی تردید توانمندی و توسعه و استقلال واقعی كشورها نسبت مستقیم با توانایی آن ها در تولید علم و توسعهٔ علمی-تحقیقاتی دارد. در عصر كنونی تولید علم و تحرك علمی با رونق و پیشرفت تكنولوژی نیز كاملاً مرتبط است.
حقیقت این است كه تولید و بسط و گسترش علم تاثیر بسیار عمیقی در تمام حوزه های اقتصادی ،اجتماعی و فرهنگی كشور دارد. به تعبیر دیگر تولید علم و توسعه علمی به عنوان موتور محركه ی توسعه همه جانبه و پایدار كشورها نقش عمده ایفا می كند. تمام كشورها در تلاش برای نیل به خود كفایی علمی و توسعهٔ علم و تحقیقات می باشند.
تفكر علمی بنیان تولید و توسعهٔ علمی را فراهم می سازد و فضا را از كم توجهی به علم متحول می گرداند. تفكر علمی تامل و تدقیق در ضرورت وجود و حضور علم در عرصه ها و حوزه های گوناگون حیات بشری است ، از این طریق می توان به علل موجده و علل مقومه و مبقیه و غاییدی آن توجه نمود. بحث از تفكر علمی در واقع بحث از هستی شناسی و شناخت شناسی علمی می باشد و بیشتر در حوزه فلسفه علم محل بحث و بررسی دارد.
از سوی دیگر تدوین سیاست علمی كارآمد و اثر بخش ، مستلزم شناخت ، آگاهی از وضعیّت علمی كشور، میزان تولید آن، ساز و كارهای لازم برای بهبود و ارتقای تولید، توسعه علمی و عوامل و معیارهای موثر از قبیل بالا بردن سطح تكنولوژی آموزشی در بهره گیری از علم است .
●تكنولوژی آموزشی
چند دهه ای بیش نیست كه اصطلاح تكنولوژی آموزشی جایی برای خود در فرهنگ تعلیم و تربیت جهان اختصاص داده است. قبل از آن كه كاربرد تكنولوژی آموزشی با مفهوم جدید و مترقی آن مطرح شود، برنامه ریزان و معلمان در راه بهبود امر تدریس و محصول نتایج بهتر آموزش از مواد و وسایل آموزشی با مفهوم« سمعی و بصری» آن كمك می گرفتند.
بنابراین می توان چنین نتیجه گرفت كه كمك های این شاخه از تعلیم و تربیّت به كاربرد صرف مواد و وسایل آموزشی خلاصه می شد . ولی امروزه اصطلاح « تكنولوژی آموزشی» مفهومی مترقی و تكامل یافته را به همراه دارد و زمینهٔ بهره گیری از آن صرفاً به كاربرد مواد و وسایل آموزشی خلاصه نمی شود ؛ بلكه مفهومی وسیع تر و جدیدتر به همراه دارد.
●جیمز براون و همكاران او تكنولوژی آموزشی را چنین تعریف كرده اند:
تكنولوژی آموزشی فراتر از كاربرد و ابزار وسایل است. بدین ترتیب تكنولوژی آموزشی بیشتر از مجموعه ی قسمت های مختلف تشكیل دهندهٔ آن است و آن عبارت است از روش منظم طراحی،اجرا و ارزیابی كل فرایند تدریس و یادگیری با استفاده از هدفهای بخصوص و بهره گیری از یافته های پژوهشی در روان شناسی و ارتباط انسانی و غیرانسانی به منظور ایجاد یادگیری موثرتر، عمیق تر و پایدارتر.
با توجه به تعریف فوق دقیقاً روشن می شود كه كاربرد تكنولوژی آموزشی با استفاده از وسایل صرف آموزشی مترادف نیست بلكه در برگیرنده زمینه ای بسیار وسیع است. علاوه بر آن ماهیّت و طبیعت آن چیزی در حد« روش و راه » تلقی می شود كه منظم نیز هست یعنی روشی است كه مبتنی و متكی بر كاربرد « نظریه عمومی سیستم ها » است.
●تكنولوژی آموزشی به كجا می گراید:
با تغییرات روز افزونی كه در آموزش رخ می دهد ، چه آموزش پلیه چه عالی ، چه تكمیلی و ضمن خدمت ، كلیّه اقدامات و فعالیّت های آموزشی به سوی تغییر الگو و هم پایی با روند نوین تدریس و یادگیری پیش می روند . در دوره فعلی یعنی همان عصر اطلاعات و ارتباطات ، معلمان و فراگیران و مدیران با انبوهی از اطلاعات و رویه ها مواجه می باشند. كامپیوترها موجب تسهیل دسترسی به اطلاعات ، تجزیه و تحلیل و پردازش اطلاعات شده اند .
بنابراین آموزش و تكنولوژی آموزشی به سمت تغییر الگو و گرایشات زیر پیش می رود:
۱-آموزش فراگیر محور به جای آموزش معلم یا محتوا محور
۲-استفاده از تجربیّات یادگیری انفرادی به جای تجربیّات سنّتی
۳- تاكید بر آموزش فرایندهای یادگیری به جای انتقال محتوای درس
۴-تاكید بر آموزش درون گروهی در گروهای كوچك
۵- گرایش به كاربرد تكنولوژی رایانه ای
۶-تاكید بر روابط بین فراگیر و گروه فراگیران و معلم
۷-تاكید بر تعامل بین فراگیران و محتوا
۸-تاكید بر مشاركت
●طراحی در تكنولوژی آموزشی
طراحی در تكنولوژی آموزشی با استفاده از الگوهایی صورت می گیرد كه همگی بر اساس نظریه عمومی سیستم ها تدوین یافته اند. یكی از این الگوها دارای چهار مرحله به نام های
▪اهداف
▪شرایط
▪منابع
▪بازده
می باشد؛ كه هر یك از اجزاء مختلفی تشكیل یافته اند. در هستهٔ مركزی این الگو عنصر فراگیر قرار دارد ، كه نشان دهندهٔ توجه به علایق ، استعدادها ودیگر مشخصات فراگیر به عنوان عنصر اصلی تعلیم و تربیت است.
▪اهداف
●نقش اهداف آموزشی :
مسلماً در رابطه با لزوم تعیین و تدوین اهداف آموزشی دلایل زیادی را می توان مطرح نمود كه در زیر به چند دلیل كه دارای اولویت بیشتری هستند اشاره می كنیم:
۱-مشخص كردن هدف، پیدا كردن مسیر و جهت حركت را آسان تر می كند.
۲-نظر به اینكه تعیین و تدوین و یا اضافه كردن محتوی بدون توجه به اهداف جنبهٔ علمی ندارد ، بنابراین وجود اهداف آموزشی راهنمای بسیار خوبی برای این منظور به شمار می رود.
۳-نظر به این كه مواد و وسایل آموزشی مورد استفاده بایستی با توجه به محتوی و شیوه های تدریس انتخاب شود، بنابراین می توان وجود اهداف آموزشی را در انتخاب مواد و وسایل آموزشی دخیل دانست.
۴-نظر به اینكه انتخاب فعالیت آموزشی (تجارب یادگیری) برای فراگیران بایستی با توجه به محتوای مورد تدریس صورت گیرد، بنابراین می توان ادعا كرد كه اهداف آموزشی در این مورد نیز نقش مؤثری را دارا هستند.
●انواع اهداف آموزشی:
اهداف آموزشی را با توجه به معیارهای مختلفی مورد تقسیم بندی قرار می دهند كه ما در اینجا صرفاً به یكی از آنها كه ارتباط با موضوع پیدا می كند می پردازیم. در این تقسیم بندی ، ما با سه نوع از اهداف به شرح زیر سرو كار داریم :
۱-اهداف كلی: هر هدف كلی باید یك حالت كلی، مبهم و گنگ را دارا باشد . و معمولاً باید پس از حصول چند هدف جزیی مورد دستیابی قرار گیرد.
۲-اهداف جزیی: اهداف جزیی لازم است دارای حالتی صریح، روشن و واضح باشند.
۳-اهداف رفتاری: اهداف رفتاری دارای سه جزء اساسی رفتار، شرایط و معیار می باشند.
●منشاء اهداف آموزشی
منشاء اهداف آموزشی از دیدگاه مربیان و صاحب نظران مختلف به گونه های متفاوتی مورد توجه قرار گرفته است.
اولاً، ویرگی های فراگیران مورد نظر، نظیر احتیاجات، علایق و توانایی های آنان چیست؟
ثانیاً، جامعه انتظار دارد كه چه انسان هایی و باچه ویژگی هایی بازده ی نظام تربیتی را تشكیل دهند؟
ثالثاً، متخصصان موضوعات درسی پرورش چه انسان هایی را مدنظر دارند ؟
●طبقه بندی اهداف آموزشی
در این طبقه بندی اهداف آموزشی در سه حیطهٔ شناختی، عاطفی و روانی-حركتی قرار می گیرند.
شناختی: در این حیطه اهدافی قرار می گیرد كه محتوای مربوط به آنها عمدتاً جنبه ی نظری داشته باشد و یادگیری آن ها مستلزم فعالیت های صرف ذهنی و عقلانی است. نظیر محتوای مربوط به دروس ریاضی، تاریخ، ادبیات و نظایر آن ها.
عاطفی: در این حیطه اهدافی قرار دارند كه محتوای مربوط به آن ها جنبهٔ ایجاد و یا تغییر نگرش، طرز فكر و به طور كلی ارزش ها را دارد . نظیر دروس مربوط به اخلاق و قسمت های عمده ای از دانش اجتماعی.
روانی-حركتی: محتوای مربوط به حیطه روانی-حركتی اختصاص به آموزش مهارت ها را پیدا می كند.
●تعیین شرایط
در این مرحله الگو دارای سه جزء اساسی می باشد:
۱-تجارب یادگیری
۲-گروههای تدریس و یادگیر
۳-شیوه های تدریس
●تعیین منابع
سومین مرحله طراحی منظم آموزشی تعیین منابع آموزشی است. در الگوی مورد كاربرد ، منابع شامل سه عنصر به این شرح می شود:
۱-نیروی انسانی : كه در اینجا شخص معلم به عنوان اصلی ترین نیروی انسانی مطرح است و مشخص می كند كه به عنوان یكی از منابع آموزش از كدام نیروی انسانی در جریان آموزش خویش استفاده خواهد كرد.
۲-مواد و وسایل آموزشی: عوامل بی شماری بر تعیین این گونه مواد و وسایل تاثیر می گذارد كه مهم ترین آنها اهداف رفتاری مورد نظر هستند. در زیر نمونه هایی از تجهیزات (مواد و وسایل) آموزشی و رسانه های آموزشی را معرفی می كنیم:
الف)نمونه هایی از تجهیزات آموزشی
ترمینالهای كامپیوتری
پروژكتور اوپك
گیرنده های تلویزیونی
پوستر
ب)نمونه هایی از رسانه های آموزشی
برنامه های رادیویی
مجلات، روزنامه ها
اسلاید
۳-تعیین فضای آموزشی: كه می توان گفت در فرم سنتی تنها فضای آموزشی كلاس درس است یا در نظام مترقی علاوه بر كلاس، كتابخانه، آزمایشگاه؛ زمین های ورزشی و… را شامل می شود.
بازدهبر اساس استفاده از این الگو، معلم و یا تكنولوژیست آموزشی برای تدریس طراحی می كند و تدریس بر اساس آن اجرا می شود و سرانجام بازده آموزشی مورد ارزیابی قرار می گیرد. بالاخره با استفاده از داده ها ارز یابی اصلاحات لازم به منظور بازدهی بیشتر طرح به عمل می آید.
●اصول انتخاب رسانه های آموزشی
یكی از نگرانی های معلمان و آموزشگران در حیطه تكنولوژی آموزشی نحوه معیار انتخاب رسانه آموزشی مناسب می باشد. به هنگام انتخاب وسایل كمك آموزشی، معلمان با چنان توده ای از امكانات و رسانه های آموزشی مواجه می باشند كه اغلب انتخاب بهترین آنها چه از نظر اثر بخشی بر یادگیری و پیشرفت تحصیلی فراگیران و چه از نظر هزینه-اثر بخشی آنها، كاری واقعاً دشوار می باشد.براون و لوایز به طور خلاصه چند اصل عمومی را برای راهنمایی در انتخاب و استفاده از رسانه ها معرفی كرده اند كه عبارتند از:
۱-هیچ رسانه،رویه،یا تجربه خاصی نمی تواند برای یادگیری به تنهایی بهترین باشد.
۲-در موقع انتخاب رسانه بایستی اطمینان یافت كه رسانه ی منتخب ، با اهداف رفتاری آموزشی هماهنگی دارد.
۳-به خاطر داشته باشید كه استفاده مؤثر از یك رسانه در امر آموزش یك موضوع مستلزم شناخت كافی آن رسانه و داشتن مهارت های لازم برای كار با آن می باشد
۴-متناسب بودن رسانه انتخابی با روش تدریس مورد استفاده نیز باید موقع انتخاب رسانه های آموزشی مد نظر باشد.
۵-ترجیح ها و علاقه های شخصی نباید در امر انتخاب رسانه آموزشی ، مؤثر اعمال شود
۶-باید آگاه بود كه یك رسانه عالی ممكن است نتیجه خوبی ندهد، اگر در محیط آموزشی ضعیفی استفاده شود.
دكتر هاشم فر دانش موارد زیر را در انتخاب رسانه آموزشی مناسب مؤثر دانسته است:
۱-از آنجا كه رسانه ها به دلیل رسانه بودنشان ، یعنی انتقال محتوای آموزشی از فرستنده به گیرنده، با هم تفاوتی ندارد ، باید ساده ترین و ارزان ترین آنها را برای هر آموزشی انتخاب كرد.
۲-گاهی خصوصیات ویژه ی محتوا، نوع خاص از رسانه را طلب می كند.
۳-گاهی خصوصیّات ویژه ی فراگیران نوع خاص از رسانه را طلب می كند.
۴-در انتخاب رسانه باید به گرایش شاگردان به رسانه مورد نظر و برداشت آنان از نظر میزان یادگیری از طریق آن رسانه، توجه شود و در هر موردی پیش بینی های لازم برای انتخاب رسانه بهتر به عمل آید.

۵-گاهی مسایل اقتصادی، فرهنگی و غیره نوع خاصی از رسانه را طلب می كند.
علاوه بر معیارهای گفته شده ی بالا، هر رسانه آموزشی خود دارای معایب ومزایای زیادی می باشد و در امر پیشبرد یادگیری و پیشرفت تحصیلی و همچنین ارایه عناوین و موضوعات خاص دارای توانمندی ها و نكات ضعف متعددی است . در این راستا باید هنگام انتخاب رسانه های آموزشی علاوه بر در نظر گرفتن نقاط پیشگفت و تناسب رسانه با اهداف رفتاری آموزشی این نكات قوّت و ضعف رسانه ها نیز در نظر گرفته شود.
●شاخص های اساسی علم
ارجاعات را شاید بتوان به عنوان اساسی ترین شاخص علم سنجی معرفی كرد، كه نشان دهندهٔ میزان تاثیر علم تولید شده می باشد. بر اساس ارجاعات یا استناد شاخص های اساسی ، علم تعریف می شود. این شاخص ها عبارتند از :
۱-دانشمندان
۲-مؤسسات
۳-كشورها
۴-مجلات
۵-مقالات پر استناد
۶-مقالات داغ
۷-زمینه های تحقیق پیشتاز
لازم به ذكر است كه این قسمت هر دو ماه یك بار ارزیابی می شود و اگر موارد فوق الذكر توانستند آستانه لازم را كسب نمایند در فهرست باقی می مانند.
●انتقال و توسعه تكنولوژی
سیر تكامل تكنولوژی همواره مستلزم پیشرفت علوم و توسعه ی مرزهای دانش بشری بوده است. در عین حال، رشد و توسعه ی علم و تكنولوژی نیز، لازم و ملزوم یكدیگر و مستلزم یك جریان طبیعی است. گشایش ابواب و گسترش دامنه ی علوم، اگر چه از آرمان های هر یك از جوامع بشری است، ولیكن بدون كوشش برای توسعه ی تكنولوژی، به مفهوم«علم فقط برای علم» است. در عین حال، به كار گیری و یا «به عاریت گرفتن» تكنولوژی، بدون اتكاء به مبانی علمی و تحقیقاتی خود، اگر چه می تواند مبین تحول و نوآوری باشد، ولیكن به مثابه یك ساختمان«بدون پی»خواهد بود .
انتقال تكنولوژی های نوین از یك جامعه پیشرفته علمی به یك جامعه سنتی و عوام، به مثابه كاشتن یك شاخه غیر قابل «قلمه زدن» در خاك، و یا غرس یك نهال بدون ریشه در زمین است. زیرا، این قلمه و یا نهال بدون ریشه، برای احیاء و بقای خود، مدتها می كوشد تا بتواند ریشه بزند، ولی چون توان ریشه زایی نیافته. و راهی به ذخائر و رابطه ای با منابع لازم برای «تغذیه» و استقرار خود در خاك ندارد، لاجرم پس از مدتها تلاش و صرف وقت و انرژی برای بقای حیات خود، پژمرده می شود و می خشكد.
از این بابت فرض می شود كه انتقال«صرف» تكنولوژی از یك سرزمین پیشرفته ی علمی به یك سرزمین غیر پیشرفته و غیر علمی،یك انتقال، نوآوری و اشاعه ی غیر طبیعی است. حالت طبیعی این انتقال و نوآوری،آن است كه تكنولوژی نوین فقط در محیطی می تواند نشو و نمای عادی و مؤثر داشته باشد ، كه متكی بر منابع علمی همان جامعه و منتج از شرایط اجتماعی و اقتصادی حاكم بر آن باشد. بنابراین، توسعه و تكامل تكنولوژی پیشرفته فقط در جایی عملی امكان پذیر بادوام مؤثر است كه بر مبنای توسعه علوم و دانش های پیشرفته در دل همان جامعه نضج گرفته باشد، یا حداقل، علوم و تكنولوژی های مربوط در درون همان جامعه،هر دو توأمان در حال رشد و تكامل باشند، تا سرانجام نهال تكنولوژی «ریشه دار» گردد.
تكنولوژی «بی ریشه»، ویا به عبارتی تكنولوژی «عاریتی» یا وارداتی و یا تحمیلی، فقط زمانی در جریان توسعه یك سرزمین قابل استفاده و مؤثر است كه ریشه های آن همواره به همان منابع خارجی تولید كننده متصل باشد ، كه این حالت هم فقط می تواند تابع و ناشی از شرایط اقتصادی-سیاسی حاكم بر پیوندها و روابط موجود فی مابین دو كشور یا جامعه ی «دهندهٔ تكنولوژی» و «گیرنده ی » آن باشد. برای یك جامعه و یا یك كشور «گیرنده» آن قبیل تكنولوژی پیشرفته ای كه كلید آن در دست دانشمندان و یا تكنولوژیست های كشور «دهنده ی » آن باشد، رابطه ی فی مابین، به مفهوم یك وابستگی علمی-فنی و به صورت یك رابطه ی ناعادلانه وغیر استوار، نیز به مفهوم یك وابستگی سیاسی-اجتماعی-اقتصادی و یا شاید هم، نوعی استثمار باشد.
سیر طبیعی پیدایش و توسعه تكنولوژی در یك جامعه اندیشمند و پیشرو، عبارت از مبتنی كردن و متكی نمودن ریشه های آن تكنولوژی بر منابع علم موجود در ضمیر همان جامعه است. به بیان دیگر، ابداع و نوآوری الگوهای تكنولوژیك برای تحول و توسعه در یك جامعه، می باید مولد تلاش های علمی و محصول ابتكارات تحقیقاتی دانشمندان و پژوهندگان همان جامعه، و یا ثمره ی پژوهش های مربوط به تغییر و تحول وتطبیق اصول و مبانی تكنولوژی های پیشرفته وارداتی برای اشاعه در شرایط ویژه جامعه وارد كننده، به دست پژوهندگان و متخصصان و مجریان همان جامعه ی وارد كننده باشد.
هر جامعه دارای ویژگی هایی در فرهنگ و منابع انسانی، محیطی و طبیعی خاص خود است و از این لحاظ، پذیرش و اشاعه هر بخش از تكنولوژی بستگی به انطباق آن تكنولوژی با شرایط و ویژگی های فرهنگی، اجتماعی و طبیعی آن جامعه دارد. بدین سبب،همواره توصیه می گردد كه هر نو آوری تكنولوژیك می باید متناسب با شرایط اقتصادی و اجتماعی، هماهنگ با توان های فنی، و دمساز با فرهنگ غالب در جامعه بهره بردار باشد ، یا به ساده ترین عبارت، نوآوری های تكنولوژیك می باید متناسب با شرایط مردم استفاده كننده از آن باشد.
●●نتیجه
اگر چه در اغلب فرهنگ ها واژهٔ تكنولوژی را به شناخت فنون و مهارت های فنی و یا فن شناسی معنی می كنند، و در واقع معنای لغوی خود كلمه نیز همین است، و لیكن امروزه مفاهیم گسترده تری از این واژه در ارتباطات علمی و فنی در سطح جامعه رایج و یا قابل استنباط است.

تكنولوژی نه علم محض است و نه فن مطلق. تكنولوژی كاربرد علم در حوزه فنون و مهارت های كاربردی است.
علم، مجموعه ای از حقایق و واقعیات اصولی، و نیز مبانی و قواعد تعمیم یافته ی مربوط به بیولوژی و فیزیولوژی یك پدیده را مورد تفحص قرار می دهدو نتیجتاً، «چراها» را پاسخ می گوید. و حال آن كه تكنولوژی، در قالب اصول وقواعد و موازین علمی-كاربردی مربوط به آن پدیده ی ، دانش فنی و یا روش ها و فنون مربوط به بهره برداری های گوناگون از آن پدیدهٔ شناخته و تعریف شده را در زمینه های متنوع، ولی مرتبط ، جستجو كرده و به «چطوری و چگونگی» های آنها، پاسخ های علمی و امكان پذیر می دهد.از این رو، می توان اظهار داشت كه تكنولوژی منتج از علم است، در حالی كه این نتایج (یعنی تكنولوژی) پس از رشد و تكامل می تواند در اختیار حوزه های مختلف همان علم و دیگر زمینه های علم نیز قرار گیرد.
این بدان معنی است كه گسترش دامنه های كاربردی علوم موجب رشد و كمال تكنولوژی شده و ماحصل آن به عنوان ابزار و راه وروش های مؤثرتر و مناسب تر، در جهت توسعه مرزها و حوزه های علوم مختلف به كار گرفته می شود.
علم بشر تاریخی كهنسال دارد،و تكنولوژی متناسب با آن نیز «هم-عصر» ولی متاخر بر پیدایش علم، تكامل یافته است. ادعا می كنیم كه علم و تكنولوژی هر دو پیشرفت كرده اند، در حالی كه علم همیشه مقدم بر تكنولوژی بوده و می باشد،ضمن این كه همین تكنولوژی منتج از زمینه های علمی هم، در خیلی از موارد به عنوان ابزاری برای توسعه همان علم و علوم مختلف دیگر به كار گرفته می شود.
جواامع پیشرفته، ظاهراً با متانت و به آرامی، و باطناً باشتاب و هیجان، هر لحظه به توسعه و پیشبرد علوم و تكنولوژی های مبتنی بر آن مشغول هستند، و تدریجاً سلطه علمی خود بر جوامع غیر پیشرفته و در حال پیشرفت را افزایش می دهند. در این حال، جوامع تازه بیدار شده ی جهان در حال توسعه نیز برای احیاء و بهره برداری از منابع موجود و مستعد، و به منظور احراز یك موقعیّت علمی نوین برای خود، در تلاش مستمر هستند.زیرا، آگاهی به زمینه های مختلف علم و كسب مهارت های مربوط به كاربرد علوم برای ابداع تكنولوژی های مناسب، و تدارك و تطبیق شرایط و زمینه های مورد نیاز آنها، نه تنها در انحصار هیچ قوم و ملّتی نیست، بلكه به طور فطری در نهاد هر یك از ابناء بشر در عرصهٔ طبیعت به ودیعت سپرده شده و ملل جهان در حال توسعه نیز خود را محق به تحصیل آنها می دانند.
توسعه، كه یك مفهوم ضمنی آن به كار گیری صحیح منابع انسانی و یا نیروهای بالقوه در فرایند تحول است، قاعدتاً در نظامی مفهوم می یابد كه تخصص به صورت اصیل در آن مطرح باشد. در این تخصص ها نیز مبتنی بر دست آوردها و نوآوری های علمی باشند. ارتقاء به مراتب تخصصی و زمینه های متنوع علمی و سطوح مختلف كاربردی،به نوبه ی خود، تابع متن و محتوای نظام آموزش و پرورش پایه و پیشرفته و روش های علمی مورد استفاده در این فرایند در هر جامعه است.
بنابراین،در فرآیند توسعه تكنولوژی مناسب و پیشرفته، هرگاه حركت در جهت تحول و توسعه فرهنگی جامعه مقدم ترین اقدام فرض شود، به دنبال آن استراتژی توسعه آموزش و پرورش در سطوح مختلف برای كلیه اعضای جامعه مطرح می گردد.
توسعه آموزش و پرورش، و به ویژه تلاش در افزایش سطح آگاهی های عمومی و علمی مردم، به نوبه خود مستلزم گسترش امر تحقیقات علمی از طریق ایجاد ارتباط منسجم بین منابع علمی و پژوهشی با واحدهای تولیدی و خدماتی به منظور ایجاد تعادل بین دانش های محض و نظری با تكنولوژی ها یا دانش فنی در جریان زندگی و اشتغال اعضای جامعه می باشد. یك نهاد آموزشی، موظف به ایجاد این ارتباط منسجم بین منابع علمی و پژوهشی از یك سوی، و اعضای جوامع روستایی و عشایری از سوی دیگر، به منظور ایجاد تحول در بینش، و افزایش میزان معلومات و انتقال و اشاعه تكنولوژی های مناسب در بین آنان است. و این، راهی برای دستیابی اقشار محروم جامعه، به ویژه در جهان در حال توسعه به منظور استیلا بر حوزه های علوم ومعارف، و نیز بهره مندی از تكنولوژی، به عنوان یك موهبت الهی است.
نویسندگان: مونا پاكدامن، حمید افشار پور، الهام حبیبی فرد پور
منبع : مجموعه مقالات همایش نهضت تولید علم ، جنبش نرم افزاری و آزاد اندیشی منطقه شش دانشگاه آزاد اسلامی
منبع : باشگاه اندیشه


همچنین مشاهده کنید