جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

نقش دوگانه فرانسه در بحران لبنان


نقش دوگانه فرانسه در بحران لبنان
بحران لبنان كه با جنگ افروزی گسترده صهیونیست ها و به خاك و خون كشیدن صدها غیرنظامی این كشور در هفته های گذشته همراه بوده است، بار دیگر توجه جهانیان را به این كشور كوچك و زیبای سواحل شرقی مدیترانه جلب كرد.
در حالی كه رژیم صهیونیستی با جنونی وصف ناشدنی به كشتار زنان و كودكان لبنانی ادامه می دهد، حامیان اصلی این رژیم با كنار نهادن شعارهای كهنه و پوسیده احترام به حقوق بشر و دمكراسی، در عمل مشوقان اصلی رژیم صهیونیستی در آخرین بازی مرگبار آن در منطقه هستند.
آمریكا و انگلیس در جریان بحران خونین لبنان، حمایت همه جانبه ای از اشغالگران فلسطین به نمایش گذارده اند و با جنگ آفرینان اسرائیلی هم آواز شده و با برپایی هرگونه آتش بس و پایان بخشیدن به كشتار غیرنظامیان بشدت مخالفت می كنند.
به دلیل وتوی آمریكا، سازمان ملل متحد نهادی كه مسئولیت حراست از صلح و امنیت بین المللی را وظیفه اصلی خود می داند تاكنون با وجود برپایی سه نشست جداگانه برای آتش بس و پایان بخشیدن به شقاوت و كشتار در جنوب لبنان اقدامی به عمل نیاورده است.
اسرائیل نیز كه با پشتگرمی آمریكا و انگلیس، دست خود را در عملیات نظامی و بمباران خاك لبنان آزاد می بیند، كمترین نگرانی از واكنش سازمان های بین المللی و قدرت های بزرگ جهانی، احساس نمی كند.
در چنین شرایطی است كه فرانسه به عنوان كشوری كه پیشینه حضور در منطقه و به ویژه روابطی نزدیك با لبنان را دارد و از سوی دیگر به عنوان یك عضو مؤثر در تصمیم گیری های سیاسی اتحادیه اروپا، نقشی فزون تری را برای خود و اروپا در منطقه جست وجو می كند، طرح قطعنامه ای را برای پایان بخشیدن به بحران لبنان به اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد ارایه كرده است، در همین رابطه «ژان مارك دولا سابلیه» سفیر و نماینده دایم فرانسه در سازمان ملل متحد در مقر این سازمان در نیویورك اعلام كرد كه پاریس به عنوان عضو دایم شورای امنیت خواستار بررسی طرح خود در این شورا با هدف پایان بخشیدن به بحران لبنان است.
با این همه نگاهی اجمالی به طرح پیشنهادی فرانسه برای به اصطلاح پایان بخشیدن به بحران لبنان این نكته را آشكار می سازد كه این طرح در حقیقت بیان خواسته های تل آویو و اشغالگران فلسطین از یك سو و نادیده گرفتن رنج و آلام مردم كشوری است كه تاكنون در برابر تجاوزات غیرانسانی صهیونیست ها صدها نفر از شهروندان غیرنظامی خود را از دست داده است.
فرانسویان اگرچه همانند دوستان آمریكایی و انگلیسی خود آشكارا به حمایت همه جانبه از تل آویو در بحران اخیر لبنان نپرداخته اند، اما با روشن شدن جزییات این طرح پیشنهادی، عملاً خواسته های تل آویو با زبانی دیگر بیان شده است.
دو لا سابلیه با تقبیح افراط گرایی و كسانی كه در خارج از منطقه، در لبنان ماجراجویی می كنند، عملاً مقاومت اسلامی لبنان را عامل درگیری های اخیر در جنوب این كشور قلمداد كرده است.
سفیر فرانسه در سازمان ملل متحد همچنین از ضرورت انحلال گروههای شبه نظامی در جنوب لبنان و استقرار یك نیروی حافظ صلح بین المللی در منطقه به عنوان تضمین كننده امنیت اسرائیل سخن گفته و بدون اشاره به دربند بودن اسرای فلسطینی و لبنانی در بازداشتگاه های صهیونیست ها خواستار آزادی نظامیان اسرائیلی شده كه در درگیریهای اخیر به اسارت مقاومت اسلامی لبنان و حماس درآمده اند.
برقراری آتش بس نكته مهمی دیگری است كه در طرح قطعنامه پیشنهادی فرانسه به شورای امنیت سازمان ملل متحد گنجانده شده كه این امر نیز با توجه به مطرح ساختن مواردی چون انحلال گروه های مقاومت اسلامی و تضمین امنیت شمال اسرائیل در حقیقت اعطای امتیاز دیگری به متجاوزان صهیونیست تلقی می شود.
فرانسه از هنگام آغاز درگیری های شدید در جنوب لبنان و حملات سنگین رژیم صهیونیستی به مناطق غیرنظامی آن كشور، با لحنی متفاوت از همپیمانان آمریكایی و انگلیسی خود، بر ضرورت كمك به غیرنظامیان و قربانیان عملیات نظامی صهیونیست ها در لبنان تأكید كرده بود.
اقدام «ژاك شیراك» رئیس جمهور فرانسه در اعزام «دومینیك دو ویلپن» و «فیلیپ دوست بلازی» نخست وزیر و وزیر امور خارجه این كشور به لبنان و اعلام همدردی پاریس با مردم این كشور نیز بارقه هایی از امید در میان مردم منطقه به ایفای نقشی سازنده از پاریس در برابر جنگ افروزی های رژیم صهیونیستی در لبنان و فلسطین ایجاد كرده بود.
در این میان دوست بلازی خاطرنشان كرده بود كه فرانسه بیش از هر زمانی در كنار مردم لبنان قراردارد و شیراك از هدف قراردادن ساختارهای زیربنایی لبنان از سوی ارتش اسرائیل ابراز نگرانی كرد.
علاوه بر آن فرانسه نخستین كشوری بود كه دستور ارسال كمك های امدادی و فوری بشردوستانه از جمله دارو، وسایل بهداشتی و آب آشامیدنی را به غیر نظامیان لبنانی صادر كرده است.
با این همه آشكار شدن جزییات قطعنامه پیشنهادی پاریس به شورای امنیت سازمان ملل متحد بار دیگر هم سویی فرانسه را با كشورهایی چون آمریكا و انگلیس در منطقه و سیاست كلی آنان در حمایت از رژیم صهیونیستی در تحولات منطقه ای را به اثبات می رساند.
نگاهی به تحولات دو سال اخیر خاورمیانه، مواضع دوگانه پاریس را آشكار می كند چرا كه سیاست سنتی فرانسه در خاورمیانه و مناقشات اعراب و اسراییل از زمان تجاوز صهیونیست ها به كشورهای عربی در سال ۱۹۶۷ میلادی و با هدایت «شارل دوگل» رییس جمهور وقت فرانسه همواره مبتنی بر ایجاد نوعی توازن در مناسبات پاریس با طرف عربی، اسراییلی بوده است.
سیاست خاورمیانه ای دوگل كه ازسوی دیگر رهبران فرانسه و به ویژه راستگرایانی چون رییس جمهور كنونی این كشور كه خود را «گلیست» می دانند به مدت بیش از سه دهه تعیین كننده محور اصلی مناسبات خاورمیانه ای فرانسه بود.
به هنگام تجاوز نظامی صهیونیست ها به لبنان در سال ۱۹۹۶ میلادی كه با نام عملیات «خوشه های خشم» از سوی «شیمون پرز» نخست وزیر وقت اسراییل بر ضد مقاومت اسلامی و غیرنظامیان لبنانی به اجرا درآمد، پـاریس با ایفای نقشی كاملا متفاوت با نقش آمریكا، هماهنگی آشكاری را نسبت به این تجاوز در پیش گرفته بود.
در آن زمان «هروه دوشارت» وزیر امور خارجه وقت فرانسه به دستور شیراك به مدت حدود سه هفته و در اوج تجاوزات اسراییل به لبنان، در آن كشور مستقر بود و وی اعلام كرد تا پایان درگیری در منطقه باقی خواهد ماند.
رایزنی های مقام های فرانسوی با طرف های درگیر برای پایان بخشیدن به بحران لبنان در آن زمان در حالی صورت می گرفت كه دیپلمات های آمریكایی به جای سفر به لبنان، برای دیدار با متحدان صهیونیست خود راهی فلسطین اشغالی می شدند.
بحران سال ۱۹۹۶ میلادی ظاهرا فرانسه را در كنار مردم لبنان و آمریكا و انگلیس را در كنار صهیونیست ها قرار داده بود، با این همه به نظر می رسد یك دهه پس از جنگ آفرینی رژیم صهیونیستی در جنوب لبنان، این بار در تجاوز دیگری، صهیونیست ها فرانسویان را نیز با خود همراه و هم آوا احساس می كنند.
ریشه چرخش سیاست خاورمیانه ای پاریس و تمایل آن به نزدیكی هرچه بیشتر با رژیم صهیونیستی را باید در تحولاتی جست وجو كرد كه از سال ۲۰۰۴ میلادی در سیاست خارجی فرانسه به وقوع پیوسته است.
فرانسویان كه خود را از پیشگامان همگرایی اروپایی می دانند و نقش آفرینی بیشتری را در تحولات جهانی خواستار هستند، در بحران سال ۲۰۰۲ و ۲۰۰۳ میلادی عراق به دلیل مخالفت با سیاست های جنگ طلبانه آمریكا، جایگاه مناسبی را در میان افكار عمومی جهان یافته بودند.
رویارویی با یك جانبه گرایی واشنگتن در مسایل جهانی و به ویژه عملیات نظامی در عراق، برای نخستین بار فرانسه و آمریكا را حتی در شورای امنیت سازمان ملل متحد مقابل هم قرارداد.
در این بحران پاریس واشنگتن را تهدید به استفاده از حق وتوی خود در شورای امنیت به منظور جلوگیری از استفاده ابزاری از سازمان ملل در توجیه عملیات نظامی در عراق نمود.
با این همه چنین رویارویی و تقابل آشكاری با واشنگتن در پس اشغال نظامی عراق از سوی نیروهای آمریكایی در عمل رنگ باخت و فرانسویان خود را در منطقه مهم خاورمیانه به عنوان عنصری كنار گذارده شده از سوی آمریكاییان یافتند.
پاریس كه قرارداد های مهمی به ارزش میلیاردها دلار با رژیم بعثی عراق به امضا رسانده بود، نه تنها در بازی بزرگ نفتی و تجاری در این كشور خود را بازنده احساس می كرد، بلكه بنابر سیاست رسمی اعلام شده از سوی آمریكا به هیچ روی حق مشاركت در بازسازی و خوان گسترده غنایم جنگی عراق را نیافته بود.
كاخ سفید همچنین با استفاده از متحدان خود در اتحادیه اروپا در آستانه عملیات نظامی در عراق، موفق به جلب نظر مساعد رهبران هشت كشور عضو این اتحادیه با چنین عملیاتی شد.
این اقدام، سیاست خارجی یكپارچه اروپا و همگرایی این مورد نظر محور فرانسه - آلمان را در عرصه دیپلماسی اروپایی در عمل با بزرگترین ناكامی ممكن از زمان تشكیل اتحادیه اروپا مواجه ساخت و فرانسه را با كابوس فروریختن رویاهای تحقق اروپایی متحد مواجه كرد.
از این دوران به بعد دیپلمات های فرانسوی نگرش تغییر مواضع خود در برخی مسایل جهانی از جمله چرخش در سیاستهای سنتی خاورمیانه ای را موردنظر قرار دادند و در یكی از مهمترین مسایل منطقه یعنی لبنان به هم آوایی با واشنگتن و رژیم صهیونیستی پرداختند.
فرانسه كه در سال های پس از جنگ جهانی اول و فروپاشی امپراتوری عثمانی سرزمین های سوریه و لبنان را تحت قیمومت خود درآورد و نقشی استعماری را در این دو كشور تجربه كرده بود، به همراه آمریكا، بانی یكی از عجیبترین قطعنامه های سازمان ملل متحد در خصوص این دو كشور شد.
فرانسه و آمریكا در سپتامبر سال ۲۰۰۴ میلادی با طرح و تصویب قطعنامه ۱۵۵۹ شورای امنیت سازمان ملل متحد بدون اشاره به ادامه اشغال اراضی لبنانی «مزارع شبعا» از سوی اسراییل، خواستار انحلال نیروهای مقاومت اسلامی لبنان و خروج سوریه از این كشور شدند.
به بیان دیگر این دو كشور خواسته های اسراییل را در قالب قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد مطرح و به تصویب رساندند.
از سپتامبر سال ۲۰۰۴ میلادی زمان تصویب قطعنامه ضد سوری شورای امنیت سازمان ملل متحد، روابط سنتی دمشق و پاریس نیز هیچ گاه گرمی گذشته را باز نیافت.
در جریان ترور «رفیق حریری» نخست وزیر پیشین لبنان كه در سال ۲۰۰۵ میلادی و بر اثر سوقصدی مرموز در بیروت به وقوع پیوست، فرانسه به طور غیرمستقیم انگشت اتهام را متوجه سوریه ساخت و شیراك به عنوان تنها رهبربه بیروت شتافت و از هرگونه دیدار و ملاقات با مقام های سوری و لبنانی در منطقه سرباز زد.
در چنین شرایطی كه پاریس بیش از هر زمانی به اسراییل نزدیك شده و هیچ نشانی از روابط نسبتا خوب گذشته فرانسه با سوریه به چشم نمی خورد، تجاوزات صهیونیست ها به لبنان، فرصت دیگری برای نمایان ساختن بازی دوگانه فرانسه در منطقه فراهم آورده است.
دولتمردان فرانسوی از یك سو از همبستگی با مردم لبنان و ضرورت دور ماندن غیرنظامیان از عملیات نظامی در منطقه سخن می گویند و اقدام به ارسال كمك های انساندوستانه به این كشور كرده اند، از سوی دیگر از هرگونه اقدامی كه متضمن محكوم ساختن كشتار گسترده زنان و كودكان و غیرنظامیان لبنانی است، خودداری می كنند.
این دوگانگی تا بدانجا بود كه «نیكلا ساركوزی» وزیر كشور فرانسه و شانس نخست پیروزی در انتخابات سال آینده ریاست جمهوری این كشور نیز در خلال بحران اخیر لبنان خود را دوست اسراییل خواند و از آنچه «حق دفاع مشروع تل آویو» نامیده، دفاع كرد.
وی در برابر گستردگی كم سابقه جنایات صهیونیست ها در لبنان، به ذكر این نكته بسنده كرد كه تل آویو در پاسخ های خود زیاده روی نكند.
در برابر تلخی جنایات صهیونیسم در منطقه و سكوت و تایید ضمنی غربی ها از سیاست های رژیم صهیونیستی، می توان به همسانی اروپا و آمریكا در نقش آفرینی جدیدشان در خاورمیانه نیز اشاره كرد. سیاستی كه در آن مساله لبنان شاید تنها بهانه ای برای تحقق اهداف كلان غرب در منطقه باشد.نگرش جهان غرب به مسایل منطقه برپایه تقابل و خصومتی مبتنی است كه تاكنون ناكارآمدی خود را در افغانستان و عراق به اثبات رسانده است.
منطقه خاورمیانه خسته از طبل بدآهنگ درگیری و تجاوز و كشتار غیرنظامیان بیش از هر زمانی به مفاهمه و صلح و امنیت نیازمند است. واژگانی كه از سوی صهیونیست ها و حامیان شان ناشناخته و غریب می نماید.
منبع :خبرگزاری جمهوری اسلامی
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید