پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا


از تفکر عمودی تا تفکر جانبی


از تفکر عمودی تا تفکر جانبی
ز کنج صومه حافظ مجوی گوهر عشق
قدم برون نه اگر میل جست‌وجو داری
واسانی می‌گوید ”جهانی که در آن زندگی می‌کنیم نامحدود است هنوز چیزهای زیادی هست که باید کشف شوند زیبائی‌هائی که باید عیان شوند و رازهائی که باید شناخته شوند شما چه نقشی در این برنامه الهی بازی خواهید کرد“.
اولین بار اصطلاح تفکر جانبی با تفکر گریزاندیش (Lateral thinking) را دانشمند بزرگ تفکر، ادوارد دوبونو خلق کرده است. دیونو در این رابطه ۴۵ کتاب به رشته تحریر درآورده که برخی از آنها به ۲۷ زبان ترجمه شده است. جهت آشنائی ابتدائی با تفکر عمودی و جانبی به مثال زیر توجه کنید: فرض کنید می‌خواهید با ۱۱ و ۸ و ۷ و ۵ و ۴ به عدد ۲۰ برسید در تفکر عمودی ابتدا وقتی به اشکال بالا نگاه می‌شود همه اشکال و علامت‌ها به‌صورت اعداد دیده می‌شوند.
تفکر عمودی فقط جلوی چشمش را می‌بیند و به اطراف نگاه نمی‌کند. ولی در تفکر جانبی سعی می‌شود از زوایای مختلف به یک پدیده نگاه شود. به‌طور مثال دیگر تفکر جانبی عدد ۱۱ را نمی‌بیند بلکه آن را علامت مساوی (=) می‌بیند و با عدد ۷ و ۸ در تفکر عمودی عدد دیده می‌شوند ولی در تفکر جانبی می‌گویند اگر این دو عدد را روی هم بگذارد علامت ضرب (X) دیده می‌شود پس در تفکر جانبی ۲۰=۴٭۵ اثبات می‌شود.
در تفکر جانبی گفته می‌شود اگر دو روش برای انجام کاریوجود دارد شما روش ۵/۲ را به‌کار ببرید. ولی در تفکر عمودی اگر دو روش برای انجام کاری وجود دارد همان دو روش را برای حل مسئله به‌کار می‌برند. به‌طور مثال سعی کنید که ثابت کنید ”هشت = دوازده“ است. در تفکر عمودی می‌گویند این مسئله امکان ندارد ولی در تفکر گریزاندیشی و جانبی سعی می‌شود دوازده را جور دیگر ببینیم. آیا می‌توانیم قالب‌های ذهنی دوازده را در ذهن خود بشکنیم. آنگاه دوازده این‌طور دیده می‌شود دوازده = عدد هشت.
تفکر عمودی انسان‌ها را به درون چاله و چاه می‌اندازد، ولی تفکر جانبی آدم‌ها را از چاله درمی‌آورد. تفکر جانبی چیزهائی را به انسان نشان می‌دهد که دیدنی نیست، نقاشی‌ها و موسیقی‌هائی را به انسان نشان می‌دهد که قبلاً انسان آن را ندیده است. به‌طور مثال در کتاب ”من و دوست غولم“ اثر شل سیلور استاین قصه‌ای وجود دارد به‌نام ”نقاشی نامرئی“ و در این داستان کوتاه می‌گوید: ”و اینجا ما یک پسر نامرئی می‌بینیم که توی خانه قشنگ نامرئی‌اش به یک موش کوچولوئی تکه پنیری نامرئی می‌دهد، وای چه نقاشی قشنگی! تو هم دوست داری یک نقاشی نامرئی بکشی. نقاشی شل سیلوراستاین یک نقاشی گریزاندیش و جانبی است.
کسی که تفکر جانبی و گریزاندیشی دارد می‌تواند نگاه‌های خلاقانه داشته باشد و جملات خلاقانه بگوید. به‌طور مثال وقتی ایرج حسابی پسر پروفسور و دانشمند بزرگ کشور دکتر حسابی در جلسه قهرمانان صنعت صحبت می‌کرد می‌گفت دکتر اعتقاد داشتند که حکومت‌ها به‌جای اینکه به مردم دروغ بگویند و وقتی‌که راست گفتند مردم حرفشان را باور نکنند، بیابند به مردم راست بگویند که اگر یک بار دروغ گفتند مردم حرفشان را باور کنند. این جمله یک تفکر جانبی است. یا پل تورنس پدر خلاقیت می‌گوید: ”خلاقیت بریدن گوشه‌ها، خط زدن خطاها، عمیق‌تر حفر کردن، رفتن به آب‌های عمیق و اتصال به خورشید است. در آخر جمله تورنس یعنی اعمال به خورشید از تفکر جانبی استفاده شده است و جائی‌که تورنس می‌گوید پریدن گوشه‌ها منظورش این است که هر چیز چهارگوشه‌ای را گوشه‌ای را ببریم و از حالت عمودی به جانبی برسیم. حال به این معما توجه کنیم ثابت کنید ۳=۷۱۹ است. در تفکر عمودی اولین چیزی که به ذهن می‌رسد این است که ۷ را به آن طرف تساوی ببریم یعنی ۳۷=۱۹ و یا اگر عدد یک را جابه‌جا کنیم ۳۱=۷۹ می‌شود و یا اگر عدد ۹ را جابه‌جا کنیم ۳۹=۷۱ می‌شود ولی تفکر جانبی نمی‌آید همه حرکت‌ها را عمودی انجام دهد بلکه یک عدد را برمی‌دارد و روی ۷ می‌گذارد و آنگاه جذر به‌دست می‌آید. تفکر جانبی می‌گوید چرا ۷ و ۱، عدد باشند می‌توان از ترکیب این دو عدد علامت رادیکال را ساخت یعنی: ۳=۹√
حال به معمای زیر جواب دهید: می‌گویند یک پشه با یک فیل ازدواج می‌کند ولی بچه آنها توله‌سگ می‌شود، چرا؟ در تفکر عمودی چون همه چیز را طبق روال معمول می‌بیند با خود می‌گوید حتماً باید وقتی بچه‌ای می‌آید، از توی شکم مادرش باشد ولی جواب آن براساس تفکر جانبی این است که بچه‌شان را از پرورشگاه آوردند، تفکر جانبی تفکری است که به سؤال‌ها جواب‌های کلیشه‌ای نمی‌دهد مثلاً به این پرسش عمیق فکر کنید یک گاو و یک خر می‌خواهند از خیابان شلوغ عبور کنند کدام عاقلانه‌تر عمل می‌کنند؟ جواب:
خر عاقلانه‌تر عمل می‌کند زیرا ابتدا گاو وقتی می‌خواهد از خیابان عبور کند سرش را می‌اندازد پائین از خیابان رد می‌شود ولی خر اول این طرف و آن طرف را نگاه می‌کند بعد سرش را مثل گاو می‌اندازد پائین از خیابان رد می‌شود. در حقیقت این جواب نشان می‌دهد که خر هم مثل گاو عمل کرده و عقلشان به یک اندازه است ولی این جواب زیرکانه در جواب آمده بود و جواب این سؤال براساس تفکر جانبی و کلیشه‌ای جواب ندادن به پرسش ‌ها آمده بود. امروزه بسیاری از واژه‌ها براساس تفکر جانبی تغییر کرده‌اند به‌طوری که هم‌اکنون واژه‌هائی زیر بر اساس تفکر جانبی و گریزاندیشی بنا شده‌اند.
تفکر عمودی باعث می‌شود که انسان‌ها در چانه تفکر گرفتار شوند. مانند کسی که با ماشین با سرعت ۱۰۰ کیلومتر در ساعت در حال حرکت است و می‌خواهد طبیعت را هم بنگرد. می‌تگویند نیوتن ۲۵ سال از عمر خود را به مطالعه علم کیمیا و پژوهش در راز اکسیرهای اسرارآمیز گذرانده دورانی که برای او هیچ ارزشی نداشته در حقیقت گرفتار تفکر عمودی بوده ولی بعد از آن شروع به تفکر جانبی می‌کند حال به معمای زیر پاسخ دهید.
”چه‌طور چهار آدم بزرگ می‌توانند زیر یک چتر قرار بگیرند و هیچ کدام خیس نشوند؟“
در تفکر عمودی دنیال این پاسخ‌ها می‌باشد: ”چتر خیلی بزرگ است“ که در عمل امکانش صعیف است. ”چهار نفر به‌هم چسبیده‌اند و یا بالای سر هم ایستاده‌اند“ که در عمل امکانش ضعیف است. ولی وقتی با تفکر جانبی به مسئله نگاه می‌کنید دنبال پارامترهائی می‌گردید که ربطی به چتر ندارند، و جواب جانبی آن این است که ان زمان باران نمی‌باریده و هوا آفتابی بوده.
لارنس فونتریه از کارگردانان بزرگ سینما در سال ۱۹۹۵ انجمنی را تشکیل می‌دهد به‌نام ”دگم‌های ۹۵“ او در این انجمن هر سال ۱۰ دقیقه فیلم گریزاندیش می‌سازد و قولش را داده که تا سال ۲۰۲۴ این فیلم‌ها را بسازد و مردم هم هر سال صف می‌کشند تا فیلم‌های او را ببینند، اگر به‌نام انجمن او دقت شود، دقیقاً اسم انجمنش براساس تفکر جانبی می‌باشد زیرا دگم کلمه‌ای است که نشان می‌دهد که یک شخص خیلی بسته فکر می‌کند ولی در حقیقت برعکس بسته فکر کردن، عمل می‌نمایند. فیلم قالب فرشته به بازیگری رابرت دنیرو درباره شخصی است که در حقیقت شیطان و اسمش angel یعنی فرشته بود و همین اسم یعنی قلب فرشته، انسان را به اشتباه می‌انداخت و فکر می‌کنیم آنجل شخص فرشته صفت است ولی در پایان فیلم متوجه می‌شویم که او در حقیقت شیطان بوده است. پس درمی‌یابیم که انتخاب نام این فیلم براساس تفکر جانبی و گریزاندیش است. در سریال او یک فرشته بود که در ماه مبارک رمضان پخش شد دقیقاً همین مسئله دیده شد. یعنی نام این سریال بر اثر تفکر جانبی گذاشته شده است و همه فکر می‌کردند که در فیلم، یک فرشته را خواهند دید ولی در حقیقت با شیطان روبه‌رو شدند. بسیاری از کارگردانان براساس تفکر جانبی فیلم‌هائی می‌سازند که تماشاگر هر لحظه احساس کند اشتباه کرده است.
تفکر جانبی، یک نوع دیگراندیشی است، همان‌طور که پائولوکوئیلیو نویسنده بزرگ برزیلی در زمان جوانی‌اش عضو انجمن دگراندیشان بود باعث شد که بعدها هم مطالب دگراندیش بنویسد، وقتی براساس تفکر جانبی می‌اندیشیم می‌توانید اختراعات و ابتکارهای جدیدی به‌وجود آورید. فکر کنید شمع‌هائی ساخته شوند که مثل فندک باشند و درون زیارتگاه‌ها بگذارند و همانند دستگاه‌هائی که پول می‌اندازند نوشابه می‌دهد، درون این دستگاه هم اگر پول بیندازید شمع روشن شود یا فکر کنید بوقی ساخته شود که اگر شما برای ماشین جلوئی بوق بزنید فقط همان ماشین بفهمد و بقیه از صدای بوق اذیت نشوند. وقتی می‌خواهید کاری ابتکاری روی یک بوق انجام دهید باید تغییرات ابتکاری عمودی را بنویسید بعد با نگاه و تفکر جانبی ایده‌های گریزاندیشی بدهید.
حال به این جمله دقت کنید که براساس تفکر جانبی است: ”از این به بعد به‌جای اینکه بگوئید نمی‌شود، بگوئید نه می‌شود“.
همه مثال‌هائی که گفته شد جهت این مهم بود که روش‌های تفکر جانبی بر چه اساسی است و اندیشیدن براساس تفکر جانبی باعث خلاقیت‌ها و ابتکارهای مختلف در ساخت فیلم، نوشتن کتاب و خلق ثروت می‌شود. حال در پایان فقط یک جمله برای شما خواننده عزیز که تا پایان این مقاله را خوانده‌اید دارم ”ب ه س ش“.
علی لعلی
منبع : مجله موفقیت


همچنین مشاهده کنید