چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

خیمه شب بازی صهیونیست ها


خیمه شب بازی صهیونیست ها
یا فلان كس را دیده است. این ها بعداً رو خواهد شد. حالا فعلاً هر كس هم چیزی بگوید، قرص و محكم می ایستند و منكر می شوند. اما بالاخره اندكی بعد، قضیه روشن خواهد شد. همین خود شماها در كتاب ها و خاطراتی كه خواهند نوشت، این ها را بخوانید.
نمی توان رشته ای را كه وقایع وین و برلین را به هم پیوند می دهد، نادیده گرفت. نمی توان این قتل ها را به اختلافات داخلی بین مخالفان كرد ارتباط داد. پس از رسیدگی به مدارك و شواهد می توان به روشنی دید كه جریان تصمیم گیری در رأس رهبری دولتی ایران كه منجر به نابود كردن مخالفان رژیم در خارج می شود، چگونه است. اتخاذ تصمیم برای این عملیات در اختیار یك كمیته برای امور ویژه است كه مخفی و فراسوی قانون اساسی است. اعضای آن عبارتند از رئیس جمهور و وزیر سازمان امنیت و رئیس سیاست خارجی و نمایندگان دستگاه امنیتی و سایر سازمان ها و همچنین رهبر مذهبی.
در اینجا برای روشن شدن مطلب لازم به تأكید است كه این رهبری مذهبی، رهبر روحانی مسلمانان نیست. رهبری مذهبی و روحانی كماكان، در دید آیت الله های عظما است كه در كمیته امور ویژه عضویت ندارند. رهبر مذهبی كه عضو این كمیته است و همچنین رهبر انقلاب نیز خوانده می شود، یك مقام سیاسی است كه پس از انقلاب به وجود آمده است. اگر هدف این عملیات قتل فردی در خارج كشور باشد، باید رهبر مذهبی به عنوان یك مرجع سیاسی دستور قتل را تأیید كرده باشد، كه این مشروعیت ظاهری برای قتلی كه در پیش است، خواهد بود. این دستور قتل نه واقعاً و نه قانوناً حتی در صورتی كه با یك فتوی هم توأم باشد، الزام آور نیست. حتی مسلمانان شیعه هم نباید آن را اجباراً اطاعت كنند، بلكه دستور قتلی است كه هیچ حكم دولتی برای اجرای آن صادر نشده است. . .
قربانیان متهم بوده اند كه علیه قرآن و مسایل اسلامی رفتار كرده اند. انگیزه آنان (حكومت) فقط قدرت خواهی بوده، یعنی آنكه یك دولت به اصطلاح حكومت الهی كه ایران خود را این گونه می داند، دستور این قتل را داده بود. برای آن ها تفاوتی نداشت. مسایل مذهبی هم نمی توانست مانع از آن شود كه رژیم حاكم در ایران گروه اپوزیسیون كه در خارج ایران زندگی می كند را نابود كند.
در پاسخ به این سؤال كه چه شرایطی، انگیزه سیاسی این عمل خائنانه بوده است، كاملاً روشن نشده، بلكه در هر مورد، پاسخ آن متفاوت است. در اینجا موضوع عبارت از این بوده است كه رهبری سیاسی ایران برای حفظ قدرت خود، دستور این عمل را داده بود.
این گونه آدم كشی ها به معنی بی احترامی كامل به حقوق انسانی است، زیرا برای مخالفین سیاسی خود، هیچ گونه حق حیاتی نمی شناسد. این یك عمل وقیح بوده است. بنابراین رفتاری بر اساس نابینایی مذهبی نبوده است و هیچ گونه دلیل مذهبی در میان نیست. برای متهمین روشن بود كه قربانیان آن ها، نه به علت مسایل اعتقادی، بلكه به علت مواضع مخالف خود علیه رژیم حاكم در ایران، باید به قتل برسند.
●بحران در روابط خارجی
دولت آلمان پیش از صدور این رأی، تلاش های دیپلماتیك زیادی را بكار بسته بود تا روابطش با جمهوری اسلامی ایران به سوی تیرگی و وخامت سوق داده نشود۱۵۷، اما این رأی تمام این تلاش ها را بی اثر كرد. روابط ایران در پی این رویداد، به شدت رو به تیرگی نهاد و به بدترین وضعیت ممكن در طول روابطش با ایران رسید. ایران سفیر خود را از آلمان فرا خواند و متعاقب آن، آلمان نیز خواهان بازگشت سفیر خود از تهران شد. اخراج دیپلمات های طرفین، از كشور در حال مأموریت و لغو سیاست «گفتگوهای انتقادی» از دیگر تبعات فوری این واقعه بود.
در پی این تحولات، اتحادیه اروپا نیز در این ماجرا، موضعی در حمایت از آلمان اتخاذ كرد و در نتیجه بحران روابط تهران - برلین، به تنش در مناسبات ایران و اتحادیه اروپا انجامید.
فراخوانی سفیران ایران و آلمان از محل مأموریت های خود، رفته رفته ابعادی فراتر از روابط دو جانبه به خود گرفت و به فرا خواندن سفیران ایران و اعضای اتحادیه اروپا از كشورهای یكدیگر و لغو گفتگوهای بین ایران و كشورهای عضو اتحادیه اروپا منجر شد.
اتحادیه اروپا با انتشار بیانیه ای در ۲۹ آوریل ۱۹۹۷ (۱۳۷۶) ضمن جانبداری كامل از دولت آلمان، رسماً اعلام كرد كه اولاً: گفت وگوهای انتقادی خود را از این پس، تا حصول شرایط مناسب ملغی اعلام می كند و ثانیاً: كلیه ملاقات های رسمی دو جانبه در سطح وزراء را لغو می كند و ثالثاً كلیه سفرای خود را از تهران فرا می خواند. ۱۵۸
وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران نیز متقابلاً، با انتشار بیانیه ای، اقدام شورای وزرای اتحادیه اروپا را متأثر از تبلیغات منفی صهیونیستی دانسته و تصریح كرد:
«كشورهای عضو اتحادیه اروپا در موقعیتی نیستند كه بتوانند با ایراد اتهامات بی پایه علیه جمهوری اسلامی ایران - كه خود بزرگترین قربانی تروریسم است - از مسئولیت ناشی از حمایت رسمی و آشكار خود از تروریست ها بگریزند. »۱۵۹
در این جوابیه، همچنین اتهامات اتحادیه اروپا كه تكرار ادعاهای پوچ و بی اساس دولت آلمان نیز بود، مغایر با اصول حقوق بین الملل دانسته شده و بر این اساس هشدار داده شده بود:
«جمهوری اسلامی ایران بر اساس اصول و مبانی ارزشی خود، عدول هیچ كشوری از موازین بین المللی و اصول احترام متقابل و عدم دخالت در امور داخلی را نپذیرفته و به هر گونه اقدامی، پاسخ مناسب و متقابل خواهد داد. »۱۶۰
●تحلیل رهبر معظم انقلاب از واقعه میكونوس
رهبر معظم انقلاب در اولین واكنش به اظهارات مسؤولین قضایی آلمان، با ارائه تحلیلی جامع ماجرای میكونوس را برای ملت و دولت ایران، توطئه ای مشابه با سایر توطئه ها و امتحانی بزرگ برای دولت آلمان عنوان كردند و سران این كشور را از فرو غلطیدن در دامی كه دولت ایالات متحده آمریكا و رژیم صهیونیستی برای آن ها تدارك دیده اند، هشدار دادند:
میكونوس ساخته و پرداخته آمریكا و رژیم صهیونیستی است
«. . . به نظر من ملت ایران در این روزها، یكی از شیرین ترین درس های خود را گرفت و توانست بگیرد. در همین دادگاهی كه در آلمان برای قضایای قهوه خانه یی تشكیل شد، آمدند مسایل را سر هم بندی كردند و به خیال خودشان یك خیمه شب بازی درست نمودند. این، برای ملت ایران عرصه خیلی خوبی شد و درس خیلی مهمی بود كه بفهمند استكبار یعنی چه و دولت های مستقل و به اصطلاح بزرگ عالم، در دنیا چه كاره اند. این خیلی مهم است. البته درباره این قضیه این چند روز مسؤولان كشور در دولت، در مجلس، در وزارت خارجه بحمدالله هر كدام به نحوی حرف زدند، حرف های خوبی هم زدند و بحمدالله حرف های لازم در همه جا گفته شد، لیكن درس است.
البته می دانید این طور قضایا برای ملت ایران، تجربه جدیدی نیست، بارها اتفاق افتاده است، شلوغ كرده اند، جنجال كرده اند، به خیال خودشان علیه دولت جمهوری اسلامی دست به یكی كرده اند. گاهی سفرایشان را بردند۱۶۱ گاهی اولتیماتوم دادند، برای ما این چیزها تازه نیست. اما این اتفاق اخیر برای اروپا تجربه جدیدی بود. به نظر من چنین چیزی پیش نیامده بود كه دولت ایالات متحده آمریكا با دلالی اطلاعاتی و سیاسی صهیونیست ها، در طول دو، سه سال تلاش پیگیر بتواند كاری كند كه در درجه اول دولت آلمان، بعد هم دولت های اروپایی را در تنگنایی گیر بیندازد كه خودشان به هیچ وجه مایل نبودند در این تنگنا گیر بیفتند. این، تجربه ی جدیدی برای آن ها بود. برای اینكه بفهمند در دنیا چه خبر است. به نظر من برای آن ها مفید است.
این قضیه، چند طرف دارد. به نظر من كم اهمیت ترین بخش قضیه، اصل قضیه است. همان طور كه عرض كردم، سر قضیه ی قتلی كه یك وقت در قهوه خانه یی اتفاق افتاده بود - اسم آن قهوه خانه هم به بركت دلال بازی های صهیونیست ها، در دنیا معروف شد به قهوه خانه «میكونوس»، عیبی ندارد، او هم سودی ببرد - یك خیمه شب بازی به اسم دادگاه درست كردند و دیدند كه از این قضیه می شود استفاده كنند. به همین خاطر، شروع به طراحی كردند و به این جا رساندند. یك صورت سازی به اسم كار قضایی كردند كه به نظر ما آنچه در این دادگاه مطرح شده است، بی ارزش و بی اعتبار است. آن چند جوان بیچاره یی هم كه در آن جا زندانی شده اند، اگر واقعاً اتهامی متوجه آن هاست، باید در دادگاه صالح و عادلی تجدید محاكمه شوند و حكم آن ها هم معلوم گردد. این بخش قضیه، اصلاً خیلی قابل ذكر نیست. »۱۶۲
●هدف اصلی ایجاد فاصله بین ایران و اتحادیه اروپاست
«بخش عمده قضیه، انگیزه و هدف هایی است كه دولت ها و اقطاب جهان دنبال كردند. در درجه اول، دولت ایالات متحده آمریكاست كه - همان طور كه گفتیم - با كمك و دلال بازی و حضور دستگاه جاسوسی صهیونیست ها، این خیمه شب بازی را به راه انداخته است. حتماً ده سال، پانزده سال دیگر، در خاطرات خودشان خواهند نوشت كه بله، در قضیه ی قهوه خانه ی میكونوس، فلان كس ما رفت این كار را كرد و .۱۵۶ «گفتگوهای انتقادی» به سیاست مشترك اروپا در قبال ایران در خصوص مهم ترین مسائل مربوط به حقوق بشر اطلاق می شده است. اروپایی ها همواره بر این نكته تأكید می ورزیدند كه وضعیت ایران در زمینه حقوق بشر به هیچ وجه قابل قبول نیست و ایران باید با اتخاذ رویكردی مناسب در این زمینه خود را به سطح مورد توقع دولت های غربی برساند، تا بتواند از گسترش بیشتر روابط با دولت های اروپایی بهره گیرد. دولت های اروپایی مصرّ بودند این انتقادات را به شیوه ای ملایم تر و متفاوت با سیاست های دولت آمریكا، در چارچوب روابط دیپلماتیك منتقل و در قالب مذاكره و تفاهم حل و فصل نمایند. آقای حسین موسویان، سفیر دولت آقای هاشمی رفسنجانی در آلمان، در كتابی كه اخیراً تحت عنوان «بررسی روابط ایران و آلمان» به چاپ رسانده است، در خصوص تاریخچه و علت رویكرد كشورهای اروپایی به سیاست «گفتگوهای انتقادی» می نویسد:
«مسئله سیاست گفتگوهای انتقادی در قبال ایران، به دنبال ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی و در پی رحلت امام خمینی ۱ در سال ۱۹۸۹ آغاز شد. رفسنجانی به عنوان رئیس جمهوری عملگرا شناخته می شد و شورای وزرای اتحادیه اروپا امیدوار بود ایران روابطش با غرب، را تعدیل كند. غرب رحلت امام خمینی ۱ و ریاست جمهوری رفسنجانی را به عنوان پایان دوران انقلابیگری و آغاز جمهوری دوم در ایران، قلمدادكرد. در سال ۱۳۶۹، بی طرفی ایران در قبال عملیات نظامی علیه عراق (به خاطر اشغال كویت) به عنوان یك قدم اساسی به سمت آغاز دوران عملگرایی در سیاست خارجی ایران تفسیر شد. در طی اشغال كویت توسط عراق، اتحادیه اروپا در اكتبر سال ۱۳۶۹ تحریم های اقتصادی علیه ایران را لغو كرد و از عادی سازی روابط با تهران استقبال نمود.
فاكتور دیگری كه به عنوان مانعی اساسی در عادی شدن روابط ایران و اتحادیه اروپا نقش داشت، به گروگان گرفته شدن اتباع غربی در لبنان در دهه ۸۰ میلادی بود. رئیس جمهور رفسنجانی، تلاش زیادی برای حل این مشكل به عمل آورد و سرانجام گروگان های غربی در لبنان آزاد شدند. غرب از این اقدام، استقبال كرد و این اقدام ایران تأثیر مهمی در برطرف كردن تنش بین ایران و اروپا داشت. مسئله دیگر این بود كه در دوران پس از انقلاب اسلامی در ایران، نمایندگان ویژه سازمان ملل در حقوق بشر نمی توانستند از ایران بازدید كنند. رفسنجانی اجازه داد تا نمایندگان ویژه به ایران بیایند و این حركت از سوی اتحادیه اروپا به عنوان گامی در جهت احترام به حقوق بشر بین المللی تفسیر شد. در پی این اقدامات، اتحادیه اروپا رویكردی مثبت را در قبال ایران در پیش گرفت و كمیسیون اروپا با هدف تقویت موقعیت جناح عملگرا در ایران، طرحی را جهت كمك به برنامه های بازسازی اقتصادی رفسنجانی به تصویب رساند. . .
موضوعات مهمی وجود داشت كه منجر شد تا اتحادیه اروپا، سیاست گفتگوهای انتقادی را برگزیند. نارضایتی از وضعیت حقوق بشر در داخل ایران، تأیید مجدد فتوای قتل سلمان رشدی و ناتوانی ظاهری رفسنجانی جهت لغو فتوی و جایزه یك میلیون دلاری بنیاد خصوصی ۱۵ خرداد برای قتل رشدی، از آن جمله بود. . .
بیانیه سیاست گفتگوهای انتقادی كه در اجلاس سران ادینبورگ در دسامبر سال ۱۹۹۲ به تصویب رسید، بدین شرح است: «با توجه به اهمیت ایران در منطقه، اتحادیه اروپا دیدگاه خود را مبنی بر آنكه گفتگوها با دولت ایران باید حفظ شود، مورد تأیید مجدد قرار می دهد. این گفتگوها باید انتقادی باشد تا منعكس كننده نگرانی ها درباره رفتار ایران و لزوم پیشرفت در زمینه های حقوق بشر، تروریسم و حكم قتل سلمان رشدی توسط آیت الله خمینی ( ره) كه در تضاد با حقوق بین الملل است، باشد. پیشرفت در این زمینه ها از این جهت كه حدود روابط و اعتماد را مشخص می كند، اهمیت خواهد داشت. »
بررسی روابط ایران و آلمان، سیدحسین موسویان، ص ۲۵۳ تا .۲۵۵
.۱۵۷ هلموت كهل، صدراعظم آلمان در نامه ای كه به همین منظور به رئیس جمهور ایران، حجه الاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی نوشته بود، ضمن تأكید مكرر بر استقلال دادگاه های آلمان، از تیرگی روابط دو كشور به خاطر این مسئله، به شدت ابراز نگرانی كرده بود. در بخشی از این نامه آمده بود:
«به نفع هر دو كشور است كه از خراب تر كردن اوضاع وخیم فعلی در روابطمان خودداری كنیم. من صمیمانه درخواست می كنم كه شما از تمام نفوذ خود استفاده كنید تا تنش بیشتری به وجود نیاید. » (بررسی روابط ایران و آلمان، سیدحسین موسویان، ص ۲۱۸).
.۱۵۸ بررسی روابط ایران و آلمان، سیدحسین موسویان، ص ۲۲۸ به نقل از اسناد وزارت امور خارجه.
.۱۵۹ همان، ص .۲۲۹
۰۶۱/ همان.
.۱۶۱ اشاره به فراخوانی سفرا در ماجرای سلمان رشدی است. دولت های اروپایی پس از صدور فتوای تاریخی حضرت امام خمینی (ره) مبنی بر ارتداد و مهدورالدم بودن سلمان رشدی، سفرای خود را از كشورمان فرا خواندند و ایران نیز متقابلاً دست به رفتاری مشابه زد.
.۲۶۱ مقام معظم رهبری ،۷۲ فروردین .۶۷۳۱
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید