جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


فرمانرواکیست ؟ تو یا زندگی


فرمانرواکیست ؟ تو یا زندگی
آیا میدانید چند چیز برای شادکامی و رضایت خاطر ضروری است؟. اگر این نیازهای اساسی برآورده نشود خود را پوچ و ناقص حس می کنیم. ذات و جوهره این نیازها در این عبارت متجلی است: زندگی کردن، دوست داشتن، یاد گرفتن و یادگاری ارزشمند به جا گذاشتن.
عدم تامین هر یک از این نیازها می تواند به باتلاقی تبدیل شود، و نیرو و توجه شما را در کام خود فرو برد. و یا عدم تامین هر یک از این نیازها می تواند شما را به فوریت معتاد کند.
این نیازها واقعی، عمیق و کاملا به هم وابسته و در هم تنیده اند. اما بعضی ترجیح می دهند آنها را از هم جدا کنند و هر یک را مقوله ای جدا ببینند، که مشکلات عدیده ای را بوجود خواهد آورد.
اگر بر مبنای برداشت جدا سازی این نیازها را ارزیابی کنیم، ممکن است بین کسب رزق و روزی که یک نیاز جسمانی است و کمک به جامعه که یک نیاز معنوی است، تمایز قایل شویم و در نتیجه، حرفه ای یکنواخت و دلسرد کننده را که در جهت رفاه و آسایش مردم نیست برگزینیم.
حال اگر نیاز معنوی را از سایر نیازها جدا بدانیم، ممکن است به این حقیقت واقف نشویم که اعتقادمان نسبت به خود و مقصود خویش بر شیوه زیستن، دوست داشتن و یادگرفتن ما تاثیر زیادی دارد، و مجزا کردن و یا نادیده گرفتن بعد معنوی رشد، ابعاد دیگر را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد. ویا بعکس، یافتن معنا و مقصود زندگی زمینه پیشروی در سایر ابعاد را فراهم می کند.
تنها پس از مشاهده به هم وابستگی و همکوشی این چهار نیاز، می توانید آنها را از قوه به فعل درآورید و از ثمرات ارزشمندشان یعنی توازن راستین درونی، رضایت و شادمانی ژرف و عمیق بهره مند شوید.
و در پرتو آن، از حرفه ای پر معنا، روابطی عمیق و غنی و تندرستی به عنوان ابزاری برای تحقق اهدافی ارزشمند سود ببرید.
لذت حقیقی و شکوهمند زندگی زمانی حاصل می شود که هستی شما در جهت اموری که خود آن را عظیم و مهم شناخته اید صرف شود. مسبب اصلی این فرآیند جبر طبیعت است و نه هذیان و ناله های خود خواهانه و شکوه و شکایتهای بیمارگونه، که می گوید: چرا دنیا موهبتهایش را از من دریغ کرده، و مانع از شادمانی من می شود. سرور و شادمانی من به خاطر خود زندگی است، و نه آنچه از آن می ستانم. و زندگی برایم چون شمع کوته عمر و مختصری نیست. بلکه مشعل شکوهمندی است که مایلم قبل از تسلیم آن به نسلهای آینده، شعله اش را هر چه فروزانتر کنم.
تمام تاریخ را می توان در یک فرمول کوچک و ساده معرفی کرد، چالش و واکنش، چالش زاییده محیط زندگی است و آنگاه فرد، جامعه یا سازمان نسبت به آن واکنش نشان می دهد. سپس چالشی دیگر، و واکنشی دیگر . این فرمول پیوسته تکرار می شود. اما مشکل اینجاست که این واکنش ها در ذهن ما کدبندی می شوند، در جوهره ذات ما مستقر می گردند، شیوه تفکرمان را شکل بخشیده و عملکردمان را تعیین می کنند. ممکن است شیوه یا روش کار ما خوب و کارساز باشد. اما وقتی با چالشی تازه روبرو می شویم، روشهای کهنه دیگر به کار نمی آیند.
اقیانوس در سواحل مختلف اسامی متفاوت دارد. و بر این اساس خلقیات نیکو که جملگی از روح سرچشمه می گیرد به اسامی مختلف نظیر عشق، عدالت و میانه روی نامیده می شود.
تمام مسایل زندگی زاییده تخلف از قانون کشت و دروست. گندم میکاریم و انتظار داریم محصول دیگر برداشت کنیم.
بسیاری از برداشتهای اساسی مان و نیز فرآیندها و عادتهای ناشی از آن هرگز نمی تواند نتایجی را که چشم به راهش هستیم عایدمان کند.
●نیازهای جسمانی
تندرستی و نشاط تابع قوانین طبیعت است. و بتدریج توسط ورزش منظم، تغذیه مناسب، استراحت کافی، ذهنیت سالم و خودداری از مصرف مواد زیان آور شکل می گیرد. با وجود این اغلب به بیراهه می رویم و به جای تلاش در این زمینه ها می کوشیم با لباس مد روز، آرایش و تزیین و برنامه های سریع کاهش وزن نیازهای جسمانیمان را برآورده سازیم.
رفاه اقتصادی بر پایه قوانین و اصولی از جمله صرفه جویی، کاردانی، پس انداز برای رفع نیازهای آینده و دریافت بهره به جای پرداخت آن استوار است. در عین حال اغلب با این تصور باطل زندگی می کنیم که تملک اشیاء نیازهای ما را برطرف می کند. غافل از اینکه خرید اقساطی وسایل موقتا موجب خشنودی می شود، در عوض باید ماهها و حتی سالها دو برابر ارزش واقعی آن را پرداخت و در واقع به خاطر تخلف از اصول طبیعت آرامش و آسودگی خاطرمان را با تملک این اشیاء مبادله کنیم.
نویسنده : استفان كاوی
منبع : ارتباط موفق


همچنین مشاهده کنید