پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

مقاومت اسلامی، وظایف ایدئولوژیک و منافع ملی‏


مقاومت اسلامی، وظایف ایدئولوژیک و منافع ملی‏
نظام جمهوری اسلامی ایران بر اساس مبانی مكتبی و اصول قانون اساسی از ابتدای شكل گیری خود، با وجود مشكلات داخلی و خارجی متعدد، تأكید زیادی بر حمایت مادی و معنوی از جریان مقاومت اسلامی و نهضت‏های آزادی بخش داشته و در این راه هزینه‏هایی را نیز پرداخته است. پیروزی اخیر مقاومت اسلامی لبنان و نزدیك شدن به روز جهانی قدس، فرصت مناسبی را فراهم می‏كند تا از منظری ژرف، به تحلیل علت‏ها و مبانی فكری «وظایف ایدئولوژیك دولت اسلامی» در حوزه سیاست خارجی پرداخته، نحوه ارتباط آن را با تأمین «منافع ملی كشورمان» مورد ارزیابی قرار دهیم.
● مبانی فقهی دفاع از سرزمین‏های اسلامی
وجوب دفاع از سرزمین‏های اسلامی، از ضروریات فقه اسلام است. بر اساس آیات، روایات و ادله عقلی متعدد، جامعه اسلامی پیكره واحدی است و مسلمین نمی‏توانند در قبال تهاجم بیگانگان به سایر مسلمانان، بی‏تفاوت باشند؛ چنانكه خداوند متعال در قرآن كریم با صراحت به حمایت و دفاع از ستمدیدگانی كه مورد ظلم قرار گرفته و از وطن و سرزمین خویش اخراج و آواره شده‏اند، فرمان می‏دهد. در قرآن چنین آمده است: «چرا در راه خدا و برای رهایی مردان و زنان و كودكانی كه [به دست ستم‏گران تضعیف شده‏اند]، پیكار نمی‏كنید؟ همان افراد [ستمدیده‏ای‏] كه می‏گویند: پروردگار ما را از این شهر (مكّه) كه اهلش ستم‏گرند، بیرون ببر و از طرف خود برای ما سرپرستی قرار ده واز جانب خود، یار و یاوری برای ما تعیین فرما».۱
پیامبر گرامی اسلام صلی‏الله‏علیه‏وآله نیز می‏فرماید: «هر كس فریاد استغاثه مظلومی (اعم از مسلمان یا غیر مسلمان) را بشنود كه مسلمین را به یاری می‏طلبد، اما فریاد او را اجابت نكند، مسلمان نیست».۲
استاد شهید مطهری نیز در این زمینه می‏گوید: «هرگاه گروهی با ما نخواهد بجنگد، ولی مرتكب یك ظلم فاحش نسبت به یك عده افراد انسان‏ها شده است و ما قدرت داریم آن انسان‏های دیگر را كه تحت تجاوز قرار گرفته‏اند، نجات دهیم، اگر نجات ندهیم، در واقع، به ظلم این ظالم نسبت به آن مظلوم، كمك كرده‏ایم. ما در جایی كه هستیم، كسی به ما تجاوزی نكرده، ولی یك عده از مردم دیگر كه ممكن است مسلمان باشند و ممكن است مسلمان هم نباشند، اگر مسلمان باشند، مثل جریان فلسطینی كه اسراییلی‏ها آنها را از خانه‏هایشان آواره كرده‏اند، اموالشان را برده‏اند، انواع ظلم‏ها را نسبت به آنها مرتكب شده اند، ولی فعلاً به ما كاری ندارند، آیا برای ما جایز است كه به كمك این مظلوم‏های مسلمان بشتابیم؛ برای نجات دادن آنها؟ بله، این هم جایز است؛ بلكه واجب است. این هم یك امر ابتدایی نیست. این هم به كمك مظلوم شتافتن است؛ برای نجات دادن از دست ظلم بالخصوص كه آن مظلوم، مسلمان باشد».۳
در تجاوز اسراییل به كشورهای اسلامی، آیهٔالله سید محسن حكیم، سید هادی میلانی، سید شهاب‏الدین مرعشی نجفی، سید ابوالقاسم خویی، سید علی موسوی بهبهانی، بهاءالدین محلاتی، سید عبدالله شیرازی و بسیاری دیگر از عالمان، با صدور اعلامیه‏هایی از عموم مسلمانان خواستند تا به یاری مسلمانان مظلوم فلسطین و كشورهای مورد تجاوز بشتابند. در بخشی از اطلاعیه‏های آیهٔالله شیخ بهاءالدین محلاتی آمده است: «بر همه مسلمانان جهان واجب است كه از هرگونه مساعدت مادی و معنوی نسبت به اعراب مسلمان دریغ ندارند و هر نوع معامله و ارتباطی كه منشأ تقویت اسرائیل بشود یا در آمادگی آنها برای مبارزه و پیكار با كشورهای عربی دخالت داشته باشد، حرام و در حكم مبارزه با اسلام است».۴
امام خمینی در نهم اسفند سال ۱۳۶۶ در جمع اعضای شورای مركزی حزب الله لبنان چنین گفت: «همه شیاطین مجتمعند كه نگذارند اسلام رشد كند و ما باید این معنا را در نظر داشته باشیم كه با تمام قوا و تا آخرین نفرمان مهیا شویم و در راه خدا جهاد كنیم. دفاع از نوامیس مسلمین و دفاع از بلاد اسلامی و دفاع از همه حیثیات مسلمین، امری است لازم و ما باید خودمان رإ؛ ّّهم برای مقاصد الهی و دفاع از مسلمین مهیا كنیم و خصوصاً در این شرایطی كه فرزندان واقعی فلسطین اسلامی و لبنان، یعنی حزب الله و مسلمانان انقلابی سرزمین غصب شده و لبنان، با نثار خون و جان خود فریاد «یا للمسلمین» سر می‏دهند، با تمام قدرت معنوی ومادی در مقابل اسرائیل و متجاوزین بایستیم و در مقابل آن همه سفاكی‏ها و ددمنشی‏ها، مقاومت و پایمردی كنیم و به یاری آنان بشتابیم و سازشكاران را شناسایی و به مردم معرفی‏كنیم».۵
نمونه‏های فوق، همگی بیان‏گر لزوم حمایت از جریان مقاومت اسلامی در مقابل تجاوز بیگانگان است كه آن را به عنوان بخشی از وظایف مسلم دولت‏های اسلامی ترسیم می‏نماید.
● منافع ملی و امنیت ملی‏
یكی از موضوعات اساسی كه در بررسی نحوه تعامل و تأثیرگذاری وظایف ایدئولوژیك دولت اسلامی در قبال مقاومت اسلامی با منافع و امنیت ملی كشورمان نقش اساسی دارد، شناخت صحیح مفهوم منافع ملی و امنیت ملی و چگونگی تأمین آن در جهان كنونی است.
۱) مفهوم منافع ملی‏
در مورد مفهوم منافع ملّی (National interest)، تعریف‏ها و نظریه‏های گوناگونی وجود دارد كه در یك جمع‏بندی، می‏توان گفت: «منافع ملّی، هدف‏های عام و ماندگاری است كه یك ملّت برای دست‏یابی به آنها تلاش می‏كند».۶ طبق این تعریف، منافع ملّی، مفهوم وسیعی است كه تنها به معنای حفظ استقلال ملّی و تمامیّت ارضی و اهداف صرفاً مادی و منحصر در مرزهای جغرافیایی نیست؛ بلكه حیطه وسیعی را شامل می‏شود كه شامل دست‏یابی به اهداف ایدئولوژیك، انرژی، منابع مواد خام، فنّاوری جدید، توسعه اقتصادی، منطقه نفوذ و دفاع از اتباع خود در خارج از مرزها، دفاع از هویت فرهنگی خویش و... می‏باشد.۷
۲) جهانی شدن منافع ملی
در دوران جدید و روند فزاینده جهانی شدن در ابعاد مختلف اقتصادی، فرهنگی، اطلاعاتی و...، ساختار نظام بین الملل، قواعد و فرآیندهای بین‏المللی دست‏خوش تحولات اساسی شده، مفهوم منافع ملی صرفاً در برگیرنده مرزهای ملی نیست؛ بلكه دولت‏ها ناگزیرند برای تأمین منافع ملی خویش، بیش از گذشته، به محیط عملیاتی و متغیرهای مربوط به بستر جهانی شدن، توجه كنند.۸
۳) ارزش‏ها و منافع ملی‏
در كشور ما به خاطر وجود نظام سیاسی مبتنی بر آموزه‏های دینی، منافع دینی با منافع ملّی پیوندی تنگاتنگ دارند و اصولاً نمی‏توان این دو را از هم تفكیك كرد. این‏گونه نیست كه منافع ملّی، فقط منافعی مادی و دنیایی باشند و در حوزه كاری سیاست‏مداران بگنجد. منافع ملّی ما علاوه بر مسائل سیاسی و بین‏المللی، شامل اموری معنوی چون ارزش‏ها، باورها و عقاید ملت نیز می‏شود. تلاش برای كسب استقلال سیاسی و فرهنگی در جریان انقلاب و پس از آن را می‏توان حوزه تعامل منافع ملّی و منافع دینی دانست.۹
به صورت طبیعی، بسیاری از اهداف ملت‏ها، به ویژه اهداف ایدئولوژیكی نظام‏هایی نظیر سوسیالیسم، لیبرالیسم و اسلامی، در مرزهای خاصی محدود نمی‏شوند و از این رو، دایره منافع ملی آنان، فراتر از مرزهای جغرافیایی تعریف می‏گردد.
۴) منافع ملی جمهوری اسلامی ایران‏
از دیدگاه برخی متفكران روابط بین الملل، در صورت‏بندی منافع ملی، باید متغیرهای متعددی در نظر گرفته شوند؛ «ویژگی‏ها، شخصیت و آرمان‏های تصمیم گیران، انواع فلسفه‏های حاكم بر ساختارها و فرایندهای حكومتی، آداب و رسوم و قالب‏های فرهنگی جوامع مختلف، محل ژئوپلوتیك و توانائی‏های كشورهای گوناگون و ...»۱۰ و بر این اساس، در یك جمع‏بندی، می‏توان محورهای منافع ملی جمهوری اسلامی ایران را این چنین بر شمرد:
۱) اسلامیت نظام.
۲) جمهوریت نظام.
۳) تمامیت ارضی.
۴) حاكمیت ملی.
۵) وحدت ملی.۱۱
۶) معیشت ضروری مردم.
۷) نظم و امنیت عمومی جامعه.
۸) كیان اسلام و تشیع در جهان.
۹) استقلال سیاسی.
۱۰) افتخارات ملی.
۱۱) تعمیم عدالت و رفاه.
۱۲) صلح و امنیت بین المللی.
۱۳) حفظ محیط زیست.
۵) امنیت ملی‏
امنیت ملی (National Security)، مصونیت نسبی یا مطلق یك كشور از حمله مسلحانه یا خرابكارانه سیاسی یا اقتصادی احتمالی، همراه با وارد كردن ضربه كاری و مرگبار، در صورت مورد حمله قرار گرفتن» است.۱۲
در بررسی تعاریف و نظریه‏های مختلفی كه پیرامون امنیت ملی وجود دارد، می‏توان نتیجه گرفت كه امنیت ملی، به امور زیر اطلاق می‏شود:
الف) حفظ تمامیت ارضی.
ب) حفظ جان مردم.
ج) بقا و ادامه سیستم اجتماعی و حاكمیت كشور (سیاسی، اقتصادی، فرهنگی).
د) حفظ و ارتقای منابع حیاتی كشور. و) فقدان تهدید جدی از خارج، نسبت به منافع ملی و حیاتی كشور.۱۳
۶) تأمین امنیت ملی‏
نكته مهمی كه در چگونگی تأمین امنیت ملی در جهان كنونی نیازمند توجه جدی است، این كه در یك تقسیم‏بندی، جنگ‏ها به «جنگ‏های قلعه‏ای» و «جنگ‏های میدانی» تقسیم می‏شوند. تمدن غرب با استفاده از عقلانیت یونانی و تجارب تاریخی، در ماجراهایی نظیر «افسانه هومر» و ماجرای خدعه «اسب تروا»، آموخته است كه استراتژی دفاعی جنگ قلعه‏ای، ناكارآمد و بسیار آسیب پذیر است؛ زیرا شكست قلعه‏نشین در یك جنگ قلعه‏ای، یعنی از دست دادن همه دارایی‏ها و هتك شدن همه حرمت‏ها؛ در حالی كه شكست در یك جنگِ میدانی، حداكثر یعنی یك خسران مادی كه قابل جبران می‏باشد. از این رو، غربیان پس از فهم تاریخی تمایز جنگ میدانی و جنگ قلعه‏ای، در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، با همین ترفند، به سمت استعمار ممالك دوردست، تغییر جهت دادند؛ یعنی جنگ‏های میدانی، در میدان‏هایی هر چه دورتر. بر این اساس، استعمار، یعنی جابه‏جایی مرزهای امنیتی، اقتصادی و حكومتی از مرزهای جغرافیایی كه نهایت صرفه و بهره‏برداری را برای استعمار گران داشت؛ یعنی عملاً جنگ را در میدانی خارج از خانه طراحی و تعقیب نمودند، نه در قلعه.
از چنین دیدگاهی است كه آمریكا، امنیت داخلی و منافع ملی خود را در خارج از مرزهای جغرافیایی خویش تعریف كرده، جنگ را از قاره‏ای به قاره دیگر می‏كشاند و ویتنام، فلسطین، افغانستان، عراق و لبنان را میدانی برای جنگ در راستای تأمین امنیت و منافع ملی خویش می‏سازد؛ اما هیچ‏گاه حاضر نخواهد شد با كوبا وارد درگیریِ نظامی شود و عملاً قلعه‏اش را در معرض حمله قرار دهد۱۴ و در عوض، رژیم صهیونیستی رقم هنگفتی بالغ بر سه میلیارد دلار در سال، به عنوان كمك خارجی از آمریكا دریافت می‏كند. از این گذشته، آمریكا ۲۰ درصد از یارانه مورد نیاز ارتش رژیم صهیونیستی را نیز تأمین می‏كند. در واقع، اسراییل در قبال تحمل بسیاری از تهدیدات علیه امریكا و انگلیس و به خطر افتادن امنیت شهروندانش، به عوض شهروندان انگلیسی و آمریكایی، طلب مزد می‏كند.۱۵۷) دستاورد مقاومت در تامین منافع و امنیت ملی‏
با توجه به مطالب فوق، درباره نقش مقاومت اسلامی در تأمین منافع و امنیت ملی كشورمان باید گفت كه هرچند نگاه جمهوری اسلامی در سیاست خارجی خویش در قبال مقاومت اسلامی و نهضت‏های آزادی‏بخش، نگاهی كاملاً انسان‏دوستانه و در راستای انجام وظایف ایدئولوژیكی و مكتبی است، اما این موضوع، هیچ گونه امتناعی از تأمین امنیت و منافع ملی كشورمان و همچنین سایر كشورهای اسلامی و منطقه، در قبال این حمایت‏ها توسط مقاومت اسلامی ندارد و به عبارت دیگر، نه تنها میان وظایف ایدئولوژیكی دولت اسلامی با منافع ملی كشورمان تعارضی نیست، بلكه این دو می‏توانند در تعامل و هماهنگی با یكدیگر عمل كنند. ایران از سال‏ها پیش، با یك نگاه استراتژیك، در حین جنگ عراق، به این حقیقت دست پیدا كرد كه حركت به سمت جنگ میدانی از اهمیت فوق العاده‏ای برخوردار است. بنابراین، در حمایت غیرقابل انكار معنوی ایران از مبارزان حزب‏الله جنوب لبنان و مقاومت اسلامی، تامین منافع ملی نیز می‏تواند لحاظ شده باشد. اگر ایالاتِ متحده نسبت به ایران كوچك‏ترین تعرضی بنماید، میدان‏های دیگری در عالم، به آتش كشیده خواهند شد۱۶ و این، دقیقاً یكی از جنبه‏های مهم بازدارندگی ایالات متحده آمریكا از حمله نظامی به ایران است؛ موضوعی كه بارها به صراحت توسط سیاست‏مداران و كارشناسان مسائل نظامی آمریكا و اسرائیل مطرح و آن را به عنوان مانعی بزرگ در حمله به تأسیسات هسته‏ای ایران برشمرده‏اند. پس حمایت از مقاومت اسلامی در لبنان و فلسطین، حتی با دیدِ منفعت‏گرایانه نیز قابل توجیه است.
بر این اساس، منافع ملی و امنیت ملی یك كشور و تأمین آنها، فقط به مرزهای جغرافیایی آن محدود نمی‏شود. از این رو، دولت‏ها به میزان هزینه‏هایی كه در كشورهای دیگر مبذول می‏دارند، از توان و قدرت تصمیم‏گیری و تأثیرگذاری بیشتری نیز در آینده آن كشور و معادلات منطقه‏ای برخوردار می‏باشند. در واقع، حفظ موجودیت، استقلال و تمامیت ارضی و امنیت ملی كشور - كه از عناصر كلیدی و حیاتی تشكیل دهنده منافع ملی است - نیازمند صرف چنین هزینه‏ها و كمك به چنین ملت‏هایی است كه در خط اول مبارزه با دشمنان ما قرار دارند. واقعیت آن است كه مردم مظلوم و مبارز فلسطین و مقاومت اسلامی لبنان، از منافع و امنیت ملی ما نیز دفاع می‏كنند و ما كمترین وظیفه خود (تداركات و پشتیبانی) را انجام می‏دهیم.
● طرح خاورمیانه بزرگ‏
نگاهی دقیق به چیستی، اهداف و علت‏های ناكامی و شكست این طرح، به عنوان یكی از خطرناك‏ترین توطئه‏های صهیونیسم بین الملل و نظام سلطه جهانی در قبال منطقه و كشورمان، مبین نقش مقاومت اسلامی در تأمین امنیت و منافع ملی كشورهای اسلامی است.
نومحافظه‏كاران آمریكا پس از به قدرت رسیدن در انتخابات سال ۲۰۰۰م. ضمن تعیین اهداف راهبردی آمریكا در خاورمیانه، ایجاد نظم هژمونیك و برتری جهانی ایالات متحده را از رهگذر تشكیل خاورمیانه بزرگ (در برگیرنده آسیای میانه، جنوب غربی آسیا و شمال آفریقا است) مورد توجه قرار دادند. محدوده جغرافیایی این طرح، شامل ۲۲ كشور عربی و ۴ كشور غیرعربی ایران، تركیه، اسرائیل و افغانستان بود و در ادامه، گستره آن شامل شمال آفریقا هم می‏شود؛ چون در آن جا هم چند كشور اسلامی وجود دارند و بعدها جنوب شرق آسیا هم به آن افزوده شد تا كشورهای اسلامی این منطقه را هم شامل شود و سرانجام آسیای میانه را هم در برگرفت. بنابراین، محدوده جهان اسلام، تحت عنوان این طرح درآمد. استراتژی آمریكا در این طرح، سه مرحله دارد كه عبارتند از:
۱) به هم‏ریزی؛ نظم موجود كشورها را به هم بریزند؛ مانند همان برنامه‏ای كه در عراق و افغانستان اتفاق افتاد.
۲) دوران‏گذار؛ همین دورانی است كه رژیم فعلی در عراق به یك رژیم مطلوب تبدیل شود.
۳) دوران الگوسازی؛ در این دوره، یك مطلوب به وجود می‏آورند تا الگوی كشورهای دیگر شود.۱۷
● اهداف آمریكا
آنان با این برآورد كه سیطره بر خاورمیانه كوچك (افغانستان، عراق، سوریه، لبنان و ... ) و تبدیل كردن آن به یك پادگان نظامی، امكان تحقق خاورمیانه بزرگ و اهداف راهبردی مورد نظر آمریكا را میسر خواهد كرد، مدل بازی «دومینو» و ساقط كردن دولت‏های هدف، با استفاده از قدرت سخت‏افزاری را در پیش گرفتند.
▪ مهم‏ترین اهداف آمریكایی‏ها از این طرح عبارت بودند از:
۱) تأمین منابع نفت مورد نیاز آمریكا در دهه‏های آینده و كنترل شریان نفت، به عنوان اهرمی برای مهار اروپا و شرق آسیا.
۲) تأمین امنیت اسراییل، به عنوان مهم‏ترین متحد استراتژیك آمریكا.
۳) جایگزینی دمكراسی‏های كنترل شده، با توجه به تمام شدن تاریخ مصرف استفاده از دولت‏های دست‏نشانده و مستبد، در جهت مقابله با موج اسلام گرایی و مهار امواج مردمی معترض به حكومت‏های دست نشانده.
۴) زمینه‏سازی برای برتری تمدن غرب، با حضور درخاستگاه مهم‏ترین تمدن‏های جهان و جلوگیری از اتحاد كشورهای متمدن در برابر غرب و ترویج فرهنگ و هنجارهای مورد نظر غرب، با بهره‏گیری از سازوكارهای تربیتی، آموزشی و استفاده از ابزار رسانه‏ها، در جهت استحاله كردن سایر تمدن‏ها؛ به ویژه تمدن اسلامی در هنجارها و تمدن غرب.
۵ـ تحریك قومیت‏ها، تجزیه كشورها و تغییر جغرافیای سیاسی در خاورمیانه، در راستای منافع ملی كاخ سفید.
۶) مقابله و مهار موج فزاینده اسلام گرایی در این منطقه و بخش‏های پیرامون آن.
۲) در راهبرد سخت افزاری كه با حضور سران رژیم صهیونیستی در كاخ سفید تهیه و تنظیم شد؛ آمریكا تلاش می‏كند تا با استفاده از نگرانی برخی از سران دست نشانده كشورهای عربی از رشد خاورمیانه اسلامی و تقویت جبهه ایران و شیعیان در منطقه، موافقت آنها را جهت برخورد با حماس، حزب‏ا... و سوریه و سرانجام ایران جلب نماید. حمله به غزه با هدف سرنگونی دولت حماس، دستگیری و سركوب انقلابیون و مهار انتفاضه فلسطین، تهاجم به لبنان و اشغال جنوب این كشور تا حد فاصل رودخانه لیطانی، به منظور مرعوب ساختن دولت لبنان و خلع سلاح و نابودی جنبش حزب الله، تغییر رفتار سوریه در جهت به رسمیت شناختن اسراییل و در صورت نیاز، تغییر ساختار آن كشور، سرنگونی دولت ائتلافی عراق و تضعیف گروه‏های اسلامی این كشور كه همه در جهت قطع بازوان منطقه‏ای ایران است، نظام سلطه را قادر می‏سازد تا ضمن زمینه‏سازی برای اعمال محدودیت اقتصادی و فشارهای سیاسی بر جمهوری اسلامی ایران، با فعال كردن گسل‏های قومی و فرقه‏ای و برهم زدن انسجام داخلی، از طریق نافرمانی مدنی و همچنین در صورت لزوم، عملیات محدود نظامی، شرایط لازم را برای تغییر رفتار و تغییر ساختار جمهوری اسلامی به عنوان كانون الهام بخش مقاومت اسلامی و ام القرای جهان اسلام، فراهم سازد.
مقاومت مجاهدانه و همت عالی حزب الله در نبردی ۳۳ روزه، تمام اقدامات انجام شده، در جهت تحقق طرح خاورمیانه بزرگ را به چالش كشید و توطئه‏های شوم صهیونیسم بین الملل و نظام سلطه جهانی را با شكست مواجه ساخت. «سیمون هرش» خبرنگار آمریكایی در این زمینه می‏نویسد: «قدرت و مقاومت اعجاب انگیز حزب الله و توانایی مداوم آن در حمله راكتی به شمال اسراییل، یك عقب نشینی بزرگ برای كسانی است كه می‏خواهند در كاخ سفید از زور درباره ایران استفاده كنند و كسانی كه استدلال می‏كنند بمباران باعث ایجاد اپوزوسیون داخلی و انقلاب در ایران می‏شود نیز عقب نشینی كرده‏اند. قرار بود حمله به لبنان، مقدمه بمباران مراكز اتمی ایران باشد» و استاد دانشگاه برادفورد انگلیس نیز در این خصوص اظهار داشت: «شكست اسراییل در لبنان، درس عبرتی برای ماجراجویی‏های احتمالی آمریكا علیه ایران است».۱۹
تحلیل‏گران مسائل سیاسی معتقدند كه حزب الله لبنان با حركت منطقی خود، جهان اسلام را از توطئه‏ای بزرگ نجات داد كه در صورت اجرا، جهان اسلام هزینه‏هایی چند صد برابر بیش از تلفات و خسارات جنگ كنونی رژیم صهیونیستی بر ضد لبنان، پرداخت می‏كرد. حزب الله شیعی، در یك حركت توحیدی، از حماس فلسطین و سنی حمایت كرد و با ارائه یكی از بزرگ‏ترین حماسه‏های همبستگی دینی امضا شده با خون، موفق شد كه طرح جنگ مذهبی میان شیعه و سنی آمریكا را محاصره كند و زمینه‏های گسترش آن را در سطح جهان اسلام از بین ببرد.
در چنین حالتی، دیپلماسی فعال و هوشمندانه ایران، در سایه حفظ مصلحت، قدرت و عزت جمهوری اسلامی را - به خصوص در منطقه - افزایش داده، به گونه‏ای كه با شكست طرح خاورمیانه جدید، روند تشكیل خاورمیانه اسلامی با محوریت ایران تسریع شده است. آیهٔالله خامنه‏ای با اشاره به ابتكار عمل مسئولان نظام در مسائل جهانی و به ویژه مسائل منطقه‏ای، می‏گوید: «در عرصه خارجی، كشور از موقعیتی كم نظیر و تحرك و نشاط خوبی برخوردار است و حوادث منطقه‏ای مانند پیروزی حزب الله و حماس نیز به لطف پروردگار و امدادهای الهی، موقعیت نظام اسلامی را تحكیم بخشیده است... مخالفان اسلام و مسلمین، هنوز مبهوت این حادثه مهم هستند و از فهم و درك دلایل آن عاجزند؛ اما این گونه حوادث بزرگ كه در شعاع حركت انقلاب اسلامی رخ می‏دهد، در عمل به تقویت موقعیت نظام منجر شده و اعتبار، نفوذ و جاذبه شعارهای انقلاب اسلامی را برای همه اثبات كرده است».۲۰
● نتیجه
حمایت مادی و معنوی از هسته‏های مقاومت و نهضت‏های آزادی بخش در سراسر جهان اسلام، علاوه بر آن كه به عنوان وظیفه‏ای ایدئولوژیكی برای دولت اسلامی است، نقش بسیار زیادی در تأمین منافع و امنیت ملی و گسترش حوزه‏های نفوذ كشورمان در ابعاد مختلف دارد و به عنوان یكی از مهم‏ترین اهرم‏های قدرت برای جمهوری اسلامی، موجب بازدارندگی ابرقدرت‏ها از عملی كردن اهداف امپریالیستی آنان در قبال منطقه و كشورمان می‏گردد و كمك به این مردم مبارز، به معنای استحكام بخشیدن به سنگرهای دفاعی خود است.
آینده‏نگری و تأمین منافع بلندمدت، خود بهترین دلیل بر انجام چنین اقداماتی است؛ زیرا آرمان‏ها و اهداف توسعه‏طلبانه رژیم صهیونیستی، هرگز به فلسطین و لبنان محدود نمی‏شود؛ بلكه آنان آرزوی سیطره بر جهان اسلام و به ویژه ام‏القرای آن (جمهوری اسلامی ایران) را در سر می‏پرورانند؛ چنان كه مقام معظم رهبری می‏گوید: «سیاست راهبردی آمریكا، ایجاد ناامنی و بحران و جنگ در این منطقه است؛ بدانند كه هر چه ناامنی را گسترش دهند، ملت‏ها را بر خود خشمگین‏تر و دنیا را برای خود ناامن‏تر خواهند كرد. رفتار و خوی تجاوزگرانه آمریكا و اسراییل، روح مقاومت را بیش از پیش در دنیای اسلام زنده خواهد كرد و ارزش جهاد را برای آنان نمایان‏تر خواهد ساخت. دنیای اسلام و جوانان مسلمان در همه كشورهای اسلامی بدانند كه راه مقابله با گرگ وحشی صهیونیزم و تجاوزگری شیطان بزرگ، جز مقاومت فداكارانه نیست. تسلیم و انقیاد در برابر دولت‏مردان ماجراجو و فتنه‏گر آمریكا، برطمع و جسارت آنان می‏افزاید و كار را بر ملت‏ها سخت‏تر می‏كند. اگر لبنان تسلیم تجاوز اسراییل و آمریكا می‏شد و اگر جوانان مجاهد حزب‏الله و مردم مظلوم جنوب، رنج این دفاع مقدس را به جان نمی‏خریدند، محنتی بلند مدت و ذلتی روزافزون، همه ملت لبنان را تهدید می‏كرد و ادامه این روند تهاجمی، تمام این منطقه را در برمی گرفت. امروز، حزب‏الله، خط مقدم دفاع از امت اسلامی و همه ملت‏های این منطقه است».۲۱
نویسنده:علیرضا محمدی
۱. نساء، آیه ۷۵.
۲. كلینی، كافی، ج ۲، ص ۱۶۳.
۳. مرتضی مطهری، جهاد، انتشارات اسلامی، ص ۳۰-۲۹.
۴. سید حمید روحانی، تاریخ نهضت امام خمینی، ج ۲، ص ۳۴۸.
۵. صحیفه امام، ج ۲۰، ص ۴۸۷.
۶. ر.ك: جوزف فرانكل، روابط بین‏الملل در جهان متغیر، ترجمه عبدالرحمن عالم، دفتر مطالعات سیاسی و بین‏المللی وزارت امور خارجه.
۷. ر.ك: امنیّت ملّی و نظام بین‏المللی، جلیل روشندل، انتشارات سَمت، ص ۳۸.
۸. ر.ك: فصلنامه علوم سیاسی ، شماره ۲۰ (مقاله جهانی شدن و منافع ملی جمهوری اسلامی ایران).
۹. ر.ك: مجله حدیث زندگی، شماره ۱۶، (مقاله منافع ملّی؛ چیستی و چالش).
۱۰. ر.ك: روزنامه اطلاعات، ۱۳۷۱.۱.۲۷ (مفهوم منافع ملی در عصر نوین بین‏الملل).
۱۱. ر.ك: محمدرضا تاجیك، مقدمه‏ای بر استراتژی‏های امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران، فرهنگ گفتمان، صص ۱۸۶-۱۸۷ .
۱۲. علی آقا بخشی، فرهنگ علوم سیاسی، چاپار، تهران، ۱۳۸۳، ص ۴۴۳.
۱۳. هوشنگ عامری، اصول روابط بین الملل، ص ۳۳۴.
۱۴. رضا امیرخانی، لبنان و فلسطین به ما چه دخلی دارد، سایت بازتاب.
۱۵. جاستین ریموندو، تلاش آمریكا و اسراییل برای مشروع جلوه دادن جنگ و جنایت، سایت عملیات روانی، ۸۵.۵.۳.
۱۶. لبنان و فلسطین به ما چه دخلی دارد، سایت بازتاب.
۱۷. فصل‏نامه حكومت اسلامی (وحدت و انسجام ملی در مصاف با طرح خاورمیانه بزرگ، اكبر هاشمی رفسنجانی).
۱۸. ر.ك: جنگ سلطه، خاورمیانه جدید یا خاورمیانه اسلامی.
۱۹. روزنامه جمهوری اسلامی، ویژه پیروزی حزب الله لبنان بر رژیم صهیونیستی (رهاورد حزب الله در جهاد فی سبیل الله).
۲۰. رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با خبرگان ملت، ۱۳۸۵.۶.۱۱ش.
۲۱. پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به مناسبت جنایت اسراییل در قانا، ۱۱ مرداد ۱۳۸۵ش.
منبع:ماهنامه پرسمان ، شماره ۴۹
منبع : خبرگزاری فارس


همچنین مشاهده کنید