سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

نگاهی به اصول روابط بین الملل اسلامی


نگاهی به اصول روابط بین الملل اسلامی
مهم ترین اهرمی كه دشمنان اسلام, با تكیه بر آن, در پی ایجاد بدبینی به اسلام بوده اند و بدین وسیله تلاش ورزیده اند جلوی شناخت اسلام را بگیرند و جامعه های اسلامی را از شناخت قانونهای مترقی, عقلی و منطقی اسلام بازدارند و نگذارند اسلام جهان گستر شود, معرفی كردن اسلام به جهانیان, به عنوان دین شمشیر و جنگ بوده است.
پیش از ورود به بحث, چند اصل را به بوته بررسی می نهیم, تا موضوع مورد بحث, به خوبی روشن شود.
۱ . اصل زندگی اجتماعی و داشتن ارتباط با همنوعان, از گرایشها, علاقه ها و آرزوهای دیرین بشر بوده است.
از این روی, حكیمان و فیلسوفان اجتماعی انسان را موجودی اجتماعی دانسته اند: (الانسان مدنی بالطبع) با همه گوناگونی دیدگاهها كه میان حكیمان و فیلسوفان در تفسیر مدنی بودن انسان و سرچشمه این گرایش بشری وجود دارد, اصلِ وجود چنین واقعیتی در زندگی بشر, دید همگانی است و همه حكیمان بر این باورند.۱
۲ . لازمه زندگی اجتماعی, پیوندها و پیوستگیهای اجتماعی, اقتصادی, سیاسی, فرهنگی و… با همنوعان است.
امروزه, پیشرفت علم و صنعت و گسترش تكنولوژی و ارتباطهای جمعی از گونه رادیو, تلویزیون, ماهواره و… مرزهای جغرافیایی و محدودیتهای زمانی و مكانی را در هم نوردیده و فاصله های بسیار دور را نزدیك و بسیاری از ناشدنیهای دورانهای پیشین را عملی و امكان هرگونه پیوندی را برای بشر فراهم ساخته است.
امروز, دیگر سخن قاره ها و كشورها و آن سوی و این سوی مرزها, به یك معنی مطرح نیست, سخن از دهكده جهانی و خانواده بزرگ بین المللی در میان است كه اعضای آن پیوندی تنگاتنگ و بسیار نزدیك دارند و از داده های گوناگون فرهنگی, فكری وتجربه های تجاری صنعتی و بهداشتی یكدیگر بهره می برند و از رخدادهای گوناگون سیاسی, اقتصادی, اخلاقی و… یكدیگر خواسته و ناخواسته اثر می پذیرند.
این پیوندها و بستگیها, در پرتو ابزار و تواناییهای بسیار مدرن و پیشرفته صنعتی و فراگیری رسانه ها و گسترش تكنولوژی, بویژه وارد شدن ماهواره در زندگی بشر معاصر, چنان گسترده و ژرف است كه دیگر جایی و مجالی برای عزلت گزینی و كناره گیری از خانواده بین المللی نمانده است و در دنیای كنونی, كناره گیری و انزوا, نه جایز است و نه ممكن.
۳ . اسلام, آیینی است, جامع, فراگیر, جاودانه و… مخاطبان احكام اسلامی و قوانین قرآنی, نژاد و گروه خاصی در زمانی و مكانِ ویژه ای نیستند, بلكه همه مردم, از هر نژاد و ملیتی, با هر زبان و فرهنگی و دارای هر عقیده و مرامی, در سراسر گیتی و در همیشه تاریخ, مخاطب پیامها و مشمول احكام و آیینهای اسلام و قرآن عزیزند.
بنابراین, از دید اسلام, همه مردم در همه دنیا, اعضای خانواده بزرگ اسلام به شمار می آیند و پیامبر اسلام(ص) به عنوان آخرین سفیر و فرستاده پروردگار, برای همه جهانیان به پیامبری برانگیخته شده و بر همگان رهبر است و بشیر و نذیر و رحمت.
اكنون, به چند آیه از قرآن مجید كه بر جهان شمولی اسلام و فراگیری خطابها و احكام آن دلالت دارند, اشاره می كنیم:
قرآن, همه انسانها را به توحید و پرهیزگاری و دیگر اصول فرا می خواند: * (یا ایها النّاس اعبدوا ربَّكم.)۲
ای مردم! پروردگارتان را بپرستید. * (یا ایها الناس كلوا مما فی الارض حلالاً طیّبا ولاتتبعوا خطوات الشیطان انّه لكم عدوّ مبین.)۳
ای مردم! از آن چیزهای حلال و پاكیزه كه در زمین است, بخورید و پا جای پای شیطان مگذارید كه دشمن آشكار شماست. * (یا ایها النّاس قد جاءتكم موعظهٔ من ربكم وشفاء لما فی الصدور و هدیً ورحمهٔ للمؤمنین.)۴
ای مردم! برای شما از جانب پروردگارتان, موعظه ای آمد و شفایی برای آن بیماریی كه در دل دارید و راهنمایی و رحمتی برای مؤمنان. * (وما ارسلناك الاّ كافّهٔ للناس بشیراً ونذیراً….)۵
تو را به پیامبری نفرستادیم, مگر بر همه مردم مژده دهنده و بیم دهنده…. * (یا ایها النّاس انی رسول اللّه الیكم جمیعاً.)۶
ای مردم! من فرستاده خدا بر همه شمایم. * (تبارك الذی نزل الفرقان علی عبده لیكون للعالمین نذیرا.)۷
بزرگ است و بزرگوار آن كس كه این فرقان را بر بنده خود فرو فرستاد, تا جهانیان را بیم دهنده ای باشد. * (ان هو الاّ ذكر للعالمین.)۸
قرآن, جز اندرزی بر مردم جهان نیست. * (قل یا ایها الناس انما انا لكم نذیر مبین.)۹
بگو: ای مردم! من برای شما, بیم دهنده آشكارم.
از این آیات شریف قرآن, به روشنی به دست می آید مخاطبان قرآن, همه جهانیانند, بدون هیچ گونه قید و شرط و ویژگی زمانی, زبانی, مكانی, نژادی, فرهنگی و اعتقادی.
قرآن, برای همه جهانیان پیام دارد و رسالت پیامبر, فراگیر است.
۴ . اسلام, دین رحمت, و سلم و صلح است و این كه شماری از مستشرقان قلم بمزد, نوشته اند: اسلام دین شمشیر و جنگ است و پیامبر اسلام, آیین خود را با زور و قدرت بر ملتها تحمیل كرده, احكام اسلام, خشك و دست وپا گیر و ارتجاعی است, مسلمانان مردمانی خشن هستند و اسلام آیین ضدآزادی, مخالف ترقی, ناقض حقوق بشر و مسلمانان برای پیمانهایی كه می بندند, هیچ ارزشی و اعتباری قائل نیستند و… از روی كینه بوده است و توطئه علیه اسلام و مسلمانان.
این همه را گفته اند و تبلیغ كرده اند تا جلوی گسترش دین رحمت و صلح و انسان دوست را بگیرند و بهتر بتوانند به چپاول ملتهای مظلوم بپردازند.
آری, مهم ترین اهرمی كه دشمنان اسلام, با تكیه بر آن, در پی ایجاد بدبینی به اسلام بوده اند و بدین وسیله تلاش ورزیده اند جلوی شناخت اسلام را بگیرند و جامعه های اسلامی را از شناخت قانونهای مترقی, عقلی و منطقی اسلام بازدارند و نگذارند اسلام جهان گستر شود, معرفی كردن اسلام به جهانیان, به عنوان دین شمشیر و جنگ بوده است.
این سخن نادرست را استعمارگران ساختند و نویسندگان قلم بمزد آنان پرداختند و با قلمهای شوم خود این جا وآن جا نگاشتند و نشر دادند.
دربرابر این حركت ویران گر, شماری از عالمان روشن اندیش مسلمان, دست به كار شدند و آثار روشن گر, قوی و ماندگاری از خود به جای گذاشتند. از جمله شیخ محمد حسین كاشف الغطاء, دو اثر ارزشمند نگاشت به نامهای: المثل العلیا فی الاسلام لافی بحمدون; الدین والاسلام او الدعوهٔ الاسلامیه.
۵ . اسلام, اصول استوار و ارزشهای مسلمی دارد كه پیروان آن, ناگزیر بر حفظ آنها و پای بندی به آنهایند.
اسلام, هرگونه ارتباط و پیوستگی را با غیرمسلمانان, براساس حاكمیت آن اصول و ارزشها مشروع می داند. اسلام, ضمن اجازه به داشتن ارتباط با كشورها و دولتها, بی هیچ گونه ملاحظه كاری و ابهام و اجمالی با قاطعیت تمام, اعلام می كند: * (ان الدین عند اللّه الاسلام.)۱۰
همانا تنها دین [پذیرفته شده] در نزد خداوند, اسلام است. * (من یتبع غیرالاسلام دیناً فلن یقبل منه.)۱۱
هر كس غیر از اسلام, دینی را برگزیند, هرگز از او پذیرفته نمی شود.
اسلام, به گونه ای دقیق, بین قاطعیت, بی هیچ گونه ملاحظه كاری سیاسی و ابهام در موضع گیری و تساهل و تسامح و سعه صدر در رفتار و ارتباط با دیگران, جمع كرده است.
اسلام, ضمن پسندیده خواندن و سفارش جدّی به نیك رفتاری و نگهداشت عدالت در روابط اجتماعی و انسانی, حتی با كافران و مشركان كه در آیات زیر خواهید دید, هیچ گاه, بر باورها و عقاید آنان, نه با صراحت و نه با سكوت, صحه نگذاشته است: * (وقولوا للناس حُسنا….)۱۲
و به مردمان, سخن نیك گویید. * (لاینهاكم اللّه عن الذین لم یقاتلوكم فی الدین ولم یخرجوكم من دیاركم ان تبرّوهم و تقسطوا الیهم ان اللّه یحب المقسطین.)۱۳
خدا شما را از نیكی كردن و عدالت ورزیدن با آنان كه با شما در دین نجنگیده اند و از سرزمینتان بیرون نرانده اند, باز نمی دارد. خدا كسانی را كه به عدالت رفتار می كنند, دوست دارد. * (… لایجرمنكم شنئان قومٍ علی ان لاتعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوی….)۱۴
دشمنی با گروهی دیگر, وادارتان نكند كه عدالت نورزید.
عدالت ورزید كه به تقوا نزدیك تر است و از خدا بترسید….
اسلام, شرك و كفر را بیماری و پلیدی و باطل و ظلم می داند: * (ان الشرك لظلم عظیم.)۱۵
همانا شرك, ظلمی است بزرگ. * (… ومن یشرك باللّه فكانما خَرَّ من السماء فتخطفه الطیر او تهوی به الریح فی مكان سحیق.)۱۶
… هر كس به خدا شرك آورد, چونان كسی است كه از آسمان فرو افتد و مرغ او را برباید, یا او را به مكانی دور افكند. * (یا ایها الذین آمنوا انما المشركون نجس….)۱۷
ای كسانی كه ایمان آورده اید, مشركان پلیدند.
با این حال, اسلام بر این نظر نیست كه باید با اینان ارتباط نداشت, بلكه بر این نظر است كه باید با اینان بر اساس منطق و استدلال, ارتباط برقرار كرد و آنان را از این مهلكه رهایی بخشید.
این كه می فرماید: (لكم دینكم ولی دین.)
مقصود این نیست كه دیگر با شما كاری نداریم, بلكه نوعی قهرِ تهدیدآمیز است از نوع: (وسیری اللّه عملكم ورسوله.)۱۸
ییعنی حال كه به پندها و اندرزها و خیرخواهیهای ما گوش فرا نمی دهید, هركاری دلتان می خواهد انجام دهید, در انتظار پیامدهای خطرناك دنیوی و اخروی آن باشید.
اكنون كه با اصول كلی اسلام در برخورد با غیر مسلمانان آشنا شدیم, به مباحث مورد نظر, در دو بخش می پردازیم:
۱ . اصل مسأله ارتباط
۲ . اصول حاكم بر روابط
اصل داشتن ارتباط با دولتهای غیرمسلمان را اسلام پذیرفته و بر آن تأكید كرده است; زیرا:
الف . انسان موجود اجتماعی است و به گونه فطری نیاز دارد كه در اجتماع و در كنار همنوع بزید و از دیگر سوی, اسلام, آیین فطرت و برابر با نیازهای حقیقی و پاسخ گوی نیازهای انسان است; از این روی, به این خواست فطری انسان پاسخ داده و داشتن ارتباط با دیگر انسانها از هر نژاد و كیش را روا دانسته است.
ب . اسلام, داعیه جهانی دارد و برنامه خود را, سعادت آفرین برای همه ملتها, گروهها, نژادها و… می داند و بر این باور است كه باید پیام قرآن سراسر گیتی را در بر بگیرد.
قرآن, به عنوان متن استوار اسلامی, همه انسانها را به توحید فراخوانده و این مهم, بدون ارتباط و تماس و معاشرت با ملتها و پیروان دیگر ادیان میسور نیست: (ادع الی سبیل ربك بالحكمهٔ والموعظهٔ الحسنه و جادلهم بالتی هی احسن.)۱۹
ای [پیامبر] مردم را با حكمت و اندرز نیكو, به راه پروردگارت بخوان و با بهترین شیوه, با آنان مجادله كن.
دعوت به توحید و جدل و مناظره, بدون داشتن روابط, امری است غیرممكن. بنابراین, لازمه دعوت عمومی به پذیرش اسلام و ارائه حقایق قرآنی به مردم, ایجاد روابط با همه نژادها, گروه ها, ملتها در سطح بین المللی است.
بر این اساس, اصل اولی از نظر قرآن عزیز, مشروع بودن داشتنِ روابط با همه ملتهاست: (قل یا اهل الكتاب تعالوا الی كلمهٔ سواء بیننا وبینكم الا نعبد الا اللّه ولانشرك به شیئاً ولایتخذ بعضنا بعضاً اربابا من دون اللّه.)۲۰
بگو ای اهل كتاب, بیایید از آن كلمه ای كه پذیرفته ما و شماست, پیروی كنیم: آن كه جز خدای را نپرستیم و هیچ چیز را شریك او نسازیم و بعضی از ما, بعضی دیگر را سوای خدا, به پرستش نگیرد.
ج . آیات, روایات و سیره و روش پیامبر و پیشوایان دین, به روشنی بر اصل مشروع بودن روابط بین المللی دلالت دارند: * (لاینهاكم اللّه عن الذین لم یقاتلوكم فی الدین ولم یخرجوكم من دیاركم ان تبرّو هم و تقسطوا الیهم ان اللّه یحب المقسطین.)۲۱
خداوند, شما را از نیكی كردن و عدالت ورزیدن با آنان كه با شما در دین نجنگیده اند و از سرزمینتان بیرون نرانده اند, باز نمی دارد. خداوند كسانی را كه به عدالت رفتار می كنند, دوست دارد.
درنگ در آیات نخست سوره مباركه ممتحنه كه ترسیم كننده سیاست خارجی مسلمانان با كافران و مشركان و پیروان دیگر ادیان الهی است, بسیار روشن گر خواهد بود. * (یا ایها الذین آمنوا لاتتخذوا عدوی و عدوكم اولیاء تلقون الیهم بالمودّهٔ و قد كفروا بما جاءكم من الحق. یخرجون الرسول وایاكم ان تؤمنوا باللّه ربكم.)۲۲
ای كسانی كه ایمان آورده اید, دشمن من و دشمن خود را به دوستی و سرپرستی بر نگزینید. شما با آنان طرح دوستی می ریزید و حال آن كه ایشان به سخن حقی كه بر شما آمده است, ایمان ندارند و بدان سبب كه به خدا, پروردگار خویش, ایمان آورده بودید, پیامبر و شما را بیرون راندند.
آن گاه خداوند, به ماجرای حضرت ابراهیم و دوری جستن وی از خویشان و نزدیكان خود اشاره می كند, بدان سبب كه دشمن خدا بودند.
شاید از این دستور (دوری جستن از كافران) كه در این آیه شریفه آمده, برخی بپندارند كه هرگونه ارتباط با كافران, بدین دلیل كه كافرند, نارواست, در حالی كه چنین نیست خداوند, از نیكی و عدالت ورزیدن به كافر, به خاطر كفرش باز نمی دارد, بلكه از دوستی با كافران باز می دارد كه ستم پیشه كنند و تجاوز كار باشند: (انما ینهاكم اللّه عن الذین قاتلوكم فی الدین واخرجوكم من دیاركم وظاهروا علی اخراجكم أن تولَّوهم و من یتولَّهم فاولئك هم الظالمون.)۲۳
جز این نیست كه خدا از دوستی ورزیدن با كسانی كه با شما در دین جنگیده اند و از سرزمین خود بیرونتان رانده اند, یا در بیرون راندنتان همدستی كرده اند, شما را باز دارد. هر كه با آنان دوستی ورزد, از ستمكاران خواهد بود.
▪ حضرت رسول(ص) از همان آغاز تشكیل حكومت اسلامی در مدینه, گروههای تبلیغی و سیاسی به اطراف و اكناف دنیا می فرستاد و سران كشورها را در جریان هدفها و برنامه ها و پیام آسمانی خویش قرار می داد.حضرت, به پادشاه حبشه, قیصر روم, صاحب مصر, بزرگ فارس و… نامه ارسال فرمود و ضمن احترام به آنان, اسلام را عرضه داشت و از آنان خواست كه به اسلام بگروند.۲۴
حضرت, افزون بر فرستادن گروههای تبلیغی و ارسال نامه, پیكهای ویژه ای نیز به سوی سران كشورهای بزرگ آن روز فرستاد.۲۵
از سیره حضرت به دست می آید كه مهم ترین برنامه های حكومتی و سیاسی دولت اسلامی به رهبری آن حضرت, ایجاد ارتباط با دولتهاست برای پدید آوردن دنیایی به دور از شرك, جنگ و ستم, بلكه ایجاد جامعه ای نو در سایه عدالت.
▪ مسأله زندگی مسالمت آمیز و داشتن روابط حسنه براساس قسط و عدل و احسان, با همه دولتها و ملتهایی كه در پی فتنه انگیزی, تجاوز و ستم نباشند, برنامه حكومت امیر(ع) است: (ولا تكوننَّ علیهم سبعاً ضاریاً تغتنم أكلهم فانهم صنفان: امّا اخ لك فی الدین وامّا نظیر لك فی الخلق.)۲۶
و مباش همچون جانوری شكاری كه خوردنشان را غنیمت شماری! چه رعیّت دو دسته اند: دسته ای برادر دینی تو اند و دسته دیگر در آفرینش با تو همانند.
بنابراین, نگهداشت حقوق, احترام به شخصیت وحفظ كرامت ذاتی انسانها , آزادی, عدالت و… از آیینها و قانونهای بین المللی اسلام به شمار می آیند و ویژه گروه و ملتی نیستند.
كافران, تا آن گاه كه به اذیت, ستم و تجاوز به حقوق مسلمانان دست نیازند, از احترام مسلمانان برخوردار خواهند بود.
▪ امام خمینی, با شناخت ژرف و همه سویه ای كه از اصول و مبانی سیاسی و حكومتی اسلام داشت و با تكیه بر این باورها جمهوری اسلامی را بنا نهاد و معماری كرد, در باب سیاست خارجی و چگونگی ارتباط با دولتهای بیگانه و غیر مسلمان, سخنان و دیدگاههای راه گشایی دارد كه هر فرهیخته و صاحب نظر و محقق و اندیشه وری را در بررسی و مطالعه سیاست خارجی اسلام به كار می آید و در عرصه فقه نیز كاربرد دارد همان گونه كه دیدگاههای فقهی و اصولی شیخ انصاری در فقه و اصول كاربرد دارند.
از این روی, شایسته می نماد, اندیشه ها و دیدگاههای معمار بزرگ انقلاب اسلامی, در باب سیاست خارجی و روابط بین المللی, به گونه دقیق و همه جانبه به بوته بررسی نهاده شود, تا به شناخت درستی از سیاست خارجی اسلام دست یابیم.
امام خمینی در تاریخ ۵۷/۸/۱۵ در نوفل لوشاتو, در مصاحبه با كانال ۲ تلویزیون آلمان در پاسخ خبرنگار كه پرسیده بود:
حضرت عالی پس از این كه حكومت اسلامی در ایران به قدرت برسد, در برخورد با كشورهای بزرگ دنیا, چگونه خواهید بود.
می گوید:
(تمام كشورها, اگر احترام ما را حفظ كنند, ما هم احترام متقابل را حفظ خواهیم كرد و اگر كشورها و دولتها بخواهند به ما تحمیلی بكنند, از آنها قبول نخواهیم كرد. نه ظلم به دیگران می كنیم و نه زیربار ظلم دیگران می رویم.)۲۷
این همان اصلِ روشن قرآنی (لاتظلمون و لاتظلمون)۲۸ است كه امام, بدون هیچ گونه ابهام و ملاحظه كاری سیاسی اعلام می كند.
در همان تاریخ در پاسخ خبرنگار تلویزیون سی بی اس آمریكا كه می پرسد:
●رابطه دولت اسلامی و دولت آمریكا چگونه خواهد بود؟
امام می گوید:
(باید ببینیم آمریكا خودش در آینده چه نقشی دارد. اگر آمریكا بخواهد همان طور كه حالا با ملت ایران معامله می كند, با ما رفتار كند, نقش ما با او خصمانه است. و اگر چنانچه آمریكا به دولت ایران احترام بگذارد, ما هم با همان احترام متقابل عمل می كنیم و به طور عادلانه, كه نه به او ظلم كنیم و نه به ما ظلم كند, رفتارخواهیم كرد و اشكالی پیش نمی آید.)۲۹
امام, در بیانی دیگر مهم ترین اصول سیاست خارجی دولت اسلامی را چنین ترسیم می كند:
(الآن از قراری كه من شنیدم, شیطنت دیگری می كنند و آن این كه: ما چرا با دولتها رابطه داشته باشیم؟ ما می رویم سراغ ملتها و با دولتها, هیچ كاری نداریم. كه این, یك نقشه ای است كه اخیراً تعقیب می شود. ابرقدرتها و آمریكا خیال می كردند كه ایران, به واسطه انقلابی كه كرده است و می خواهد استقلال و آزادی را, كه یك مسأله تازه و برخلاف رویّه همه حكومتهاست, به دست بیاورد, و به ناچار منزوی خواهد شد.
وقتی كه منزوی شد, زندگی نمی تواند بكند كه دیدند نشد و ایران روابطش با خارجیها زیادتر گردید. حالا به دنبال این مطلب افتادند كه ما چه كار داریم به دولتها, اینها همه ظالم و كذا هستند و ما باید با ملتها روابط داشته باشیم كه این هم نقشه تازه و مسأله بسیار خطرناك و شیطنت دقیقی است.
ما باید, همان گونه كه در زمان صدر اسلام, پیامبر سفیر به این طرف و آن طرف می فرستاد كه روابط درست كند, عمل كنیم و نمی توانیم بنشینیم, بگوییم كه: با دولتها چه كار داریم. این, برخلاف عقل و برخلاف شرع است و ما باید با همه رابطه داشته باشیم. تنها چندتا استثناء می شود كه الآن با آنها رابطه نداریم.
اما این, معنایش این نیست كه با هیچ دولتی نباید رابطه داشته باشیم, هیچ عقل و هیچ انسانی آن را نمی پذیرد; چون معنایش شكست خوردن و فنا و مدفون شدن است, تا آخر. و ما باید با ملتها و دولتها رابطه پیدا كنیم. آنها را كه می توانیم ارشاد كنیم, با همین روابط ارشاد كنیم و از آنهایی كه نمی توانیم ارشاد كنیم, سیلی نخوریم.
بنابراین, من به شما سفارش می كنم كه: در هركجا و در هر كشوری كه هستید, رابطه تان را محكم كنید و رفت وآمد داشته باشید.)۳۰
چنانكه ملاحظه می كنید, امام, در این سخنان, به مهم ترین و اساسی ترین مسائل سیاست خارجی اسلام و ضرورت و شرایط و حدود حاكم بر روابط و هدف از برقراری روابط با دنیا, به بهترین و دقیق ترین بیان, اشاره كرده است.
محمد حسین كاشف الغطاء, عالم آگاه و زمان شناس و فقیه برجسته شیعه, از موضع اسلام در برابر بیگانگان به خوبی دفاع می كند و سیاست خارجی اسلام را چنین می نمایاند. (الاسلام عقیدهٔ. قد غلط وركب الشطط من قال ان الاسلام نشر دعوته بالسیف والقتال. فان الاسلام ایمان وعقیده والعقیدهٔ لاتحصل بالجبر والاكراه و انما تخضع للحجهٔ والبرهان والقرآن المجید ینادی بذلك فی عدهٔ آیات منها. لااكراه فی الدین والاسلام انما استعمل السیف وشهر السلاح علی الظالمین الذین لم یقنعوا بالآیات والبراهین. استعمل القوهٔ فی سبیل من وقف حجر عثرهٔ فی سبیل الدعوهٔ الی الحق. أجهز السلاح لدفع شر المعاندین لا الی ادخالهم فی خطیرهٔ الاسلام.)۳۱
حقیقت و گوهر اسلام, ایمان و عقیده است, و اشتباه می كند كسی كه می گوید: اسلام با شمشیر و جنگ بر ملتها چیره شده و پیام خود را نشر داده است. اسلام ایمان و عقیده است و عقیده و ایمان, با جبر و اكراه به دست نمی آید, بلكه تنها در برابر حجت و برهان تسلیم می شود.
قرآن مجید, در شماری از آیات خود این را اعلام می دارد: هیچ گونه اكراه و اجباری در دین وجود ندارد.
اگر اسلام, شمشیر به كار می برد برای درهم كوباندن ستمگران و برداشتن شر آنها از سر ملتهاست, همان ستمگرانی كه به نشانه ها و حجتها گردن نمی نهند. اسلام از زور برای برداشتن بازدارنده ها از سر راه آگاهی و آزادی ملتها استفاده می كند.
ایشان درباره معیارهای رفتار با دولتهای خارجی و غیرمسلمانان می نویسد: (المیزان المعدل الذی وضعه لنا فی معاملتنا مع الدول الخارجیه و الامم الاجنبیه حیث یقول عز شأنه: لاینهاكم اللّه عن الذین لم یقاتلوكم فی الدین ولم یخرجوكم من دیاركم ان تبرّوهم و تقسطوا الیهم ان اللّه یحب المقسطین.
انما ینهاكم اللّه عن الذین قاتلوكم فی الدین واخرجوكم من دیاركم و ظاهروا علی اخراجكم. ان تولَّوهم و من یتولَّهم فاولئك هم الظالمون.)۳۲
ملاك واقع بینانه ای كه قرآن كریم در چگونگی رفتار و روابط با دولتهای خارجی و ملتهای بیگانه قرار داده چنین است:
خدا شما را از نیكی كردن و عدالت ورزیدن با آنان كه با شما در دین نجنگیده اند و از سرزمینتان بیرون نرانده اند, باز نمی دارد.
خدا كسانی را كه به عدالت رفتار می كنند, دوست دارد. جز این نیست كه خدا از دوستی ورزیدن, با كسانی كه با شما در دین جنگیده اند و از سرزمین خود بیرونتان رانده اند, یا در بیرون راندنتان, همدستی كرده اند, شما را باز دارد و هر كه با آنان دوستی ورزد, از ستمكاران خواهد بود.
شهید مرتضی مطهری, درباره چگونگی ارتباط با پیروان ادیانی كه ریشه توحیدی دارند, كافران و مشركان می نویسد:
(از نظر اسلام, مسلمانان می توانند در داخل كشور خود با پیروان ادیان دیگری كه ریشه توحیدی دارند, از قبیل: یهود و نصاری و مجوس, هر چند بالفعل از توحید منحرف باشند, تحت شرایط معین, همزیستی داشته باشند. ولی نمی توانند در داخل كشور اسلامی همزیستی كنند. مسلمانان می توانند براساس مصالح عالیه اسلامی, باكشورهای مشرك, قرارداد صلح و عدم تعرض منعقد نمایند و یا در موضوع خاص, پیمان ببندند.)۳۳
در جای دیگر می نویسد:
(محدودیتهایی كه اسلام در روابط مسلمانان با غیرمسلمانان قرارداده است, مانند آنچه در باب نكاح مسلمانان و غیرمسلمانان و یا ذبیحه مسلم, یا نجاست كافر قائل شده است, و به عبارت دیگر, حقوق و وظائف بین المللی اسلامی از موضوعاتی است كه عده ای را ناراحت كرده است و اینها را عامل عقب ماندگی خود از قافله تمدن محسوب می دارند.)۳۴
به نظر شهید مطهری, باور به این اصول, از ایجاد روابط با غیر مسلمانان باز نمی دارد. مسلمانان می توانند با حفظ اصول و پای بندی به آنها, با دیگران ارتباط داشته باشند:
(امّا هیچ یك از آنها [كید كافران, فتنه انگیزی مشركان و…] ایجاب نمی كند كه مسلمانان با غیرمسلمانان به كلی قطع ارتباط كنند. روابط اجتماعی و اقتصادی و احیاناً سیاسی نداشته باشد.
البته همه مشروط است كه منطبق با مصالح كلی جامعه اسلامی بوده باشد.)۳۵
در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران كه حاصل مدتها تلاش عالمانه و دقیق عالمان, دانشوران و فرهیختگان آشنای به مبانی اسلامی و معیارهای فقهی و آگاه به اندیشه های سیاسی و حكومتی است, در باب مسأله روابط بین الملل اسلامی در اصل چهاردهم آمده است:
(به حكم آیه شریفه: (لاینهاكم اللّه عن الذین لم یقاتلوكم فی الدین ولم یخرجوكم من دیاركم ان تبروهم و تقسطوا الیهم ان اللّه یحب المقسطین.) دولت جمهوری اسلامی ایران و مسلمانان موظفند نسبت به افراد غیرمسلمان, با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی عمل نمایند و حقوق انسانی آنان را رعایت كنند. این اصل, در حق كسانی اعتبار دارد كه بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی ایران توطئه و اقدام نكنند.)
در اصل یكصد و پنجاه و دوم آمده است:
(سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران, براساس نفی هرگونه سلطه جویی و سلطه پذیری, حفظ استقلال همه جانبه و تمامیت ارضی كشور, دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد دربرابر قدرتهای سلطه گر و روابط صلح آمیز متقابل با دول غیرمحارب استوار است.)
كوتاه سخن: بایستگی و روشن گری اندیشه ها و مواضع سیاسی, اجتماعی و حكومتی اسلام, با توجه به شرایط ویژه فكری, فرهنگی و سیاسی جهان و بیداری وجدان عمومی جهانیان و حس حقیقت جویی و اسلام گرایی, بیش از هر روزگار دیگر, خود را می نمایاند و احساس می شود; از این روی باید برای حضور در چنین جهانی و نمایاندن حقیقت ناب برای حقیقت جویان آماده شد و به بررسی دقیق معارف اسلامی و اصول كلی آن پرداخت و آنچه را كه حضور ما را درجهان قوی, ژرف, ماندگار و عزت مندانه می كند, از قرآن و متون اسلامی در آورد و به زبان روز عرضه كرد.
اگر ما بتوانیم با حفظ ارزشها و اصول خود در جامعه امروز جهان گام بگذاریم و در برخورد با آنها, نه سلطه بپذیریم و نه سلطه گری كنیم. نه ستم كنیم و نه ستم ببینیم, بلكه اندیشه ناب خود را ترویج كنیم و پیام دین خود را عرضه بداریم, به سیره پیامبر عظیم الشأن اسلام و حضرت علی(ع) جامه عمل پوشانده ایم و از سود سرشار مادی آن نیز بهره برده ایم.
روشن است, جانبداری از سیاست درهای بسته به همان اندازه زیانبار است كه جانبداری از سیاست درهای باز.
ایجاد ارتباط با دولتهای غیراسلامی, بدون معیار و میزان, فاجعه آفرین است.
گسترش روابط با همه ملتها و دولتها, با نگهداشت دقیق موازین اسلامی و با حفظ اصول ارزشها, سازگار با روح شریعت است.
به بركت واقع بینی و روابط قانون مند و پرهیز از موضع گیریهای نابخردانه در سیاست خارجی صدر اسلام بود كه اسلام گسترش یافت و در جان انسانهای شیفته, جای گرفت و ماندگار شد و روز به روز برگستره و ژرفای آن افزوده شد و اكنون میلیونها انسان در سراسرجهان, براساس فرهنگ و آداب و اخلاق و معارف اسلامی زندگی می كنند. در اصل, همه كسانی كه در باب موفقیتهای اسلام و مسلمانان و عوامل مؤثر در گسترش و نفوذ اسلام در دنیا به بحث و بررسی پرداخته اند, ارتباط مسلمانان را با جهانیان و ارائه فرهنگ و آداب و اخلاق اسلامی از سوی مسلمانان به غیرمسلمانان را از مهم ترین انگیزه های گسترش و پیشرفت اسلام در جهان دانسته اند.
اگر در برهه ای كم رنگ شد این تأثیر گذاری مسلمانان بر غیرمسلمانان, بویژه بر دنیای غرب, از مهم ترین انگیزه های آن, پیشرفت شگفت انگیز غربیان در صنعت و فاصله بسیار آنان از جوامع اسلامی بود از یك سوی; و عمل نكردن ما مسلمانان به اصول و ارزشهای اسلامی بود از دیگر سوی.
اكنون كه مسلمانان به خود آمده اند و تا اندازه ای رمز واپس ماندگی خود را شناخته اند و غربیان نیز فهمیده اند كه بدون معنویت نمی توان به سعادت رسید, صنعت و تكنولوژی بدون معنویت راه به رهی نمی برد, بكوشیم با ارتباط صحیح و قانون مند, بار دیگر تمدن نوین اسلامی را پایه گذاری كنیم و مجد و عظمت از دست رفته خود را باز یابیم.
نویسنده:احمد حسینی
پی نوشتها:
۱ . (جامعه و تاریخ), مرتضی مطهری ۱۳/ ـ ۱۴, صدرا; (السیاسهٔ المدنیهٔ), فارابی۳۹/; (آراء اهل المدینهٔ الفاضلهٔ) ۱۱۷/; (اللهیات شفا) ۴۴۱/; (طبیعیات شفا), ج۱۸۱/۲; (اشارات), بوعلی, ج۳۷۱/۳; (اخلاق ناصری), و خواجه نصیرالدین طوسی ۲۵۲/; (مقدمه) ابن خلدون ۴۰/; (المیزان), ج۱۱۷/۲; (روش رئالیسم), ج۲, مباحث پایانی; (قرآن در اسلام), علامه طباطبایی ۷۸/ ـ ۷۹.
۲ . سوره (بقره), آیه ۲۱.
۳ . سوره (بقره), آیه ۱۶۸.
۴ . سوره (یونس), آیه ۵۷.
۵ . سوره (سبأ), آیه ۲۸.
۶ . سوره (اعراف), آیه ۱۵۸.
۷ . سوره (انبیا), آیه ۱۰۷.
۸ . سوره (ص), آیه ۷۸.
۹ . سوره (حج), آیه ۹۴.
۱۰ . سوره (آل عمران), آیه ۱۹.
۱۱ . سوره (آل عمران), آیه ۸۵.
۱۲ . سوره (بقره), آیه ۸۳.
۱۳ . سوره (ممتحنه), آیه ۸.
۱۴ . سوره (مائده), آیه ۸.
۱۵ . سوره (لقمان), آیه ۹۴.
۱۶ . سوره (حج), آیه ۳۱.
۱۷ . سوره (توبه), آیه ۳۸.
۱۸ . سوره (توبه), آیه ۹۴.
۱۹ . سوره (نحل), آیه ۱۲۵.
۲۰ . سوره (آل عمران), آیه ۶۴.
۲۱ . سوره (ممتحنه), آیه ۸.
۲۲ . سوره (ممتحنه), آیه ۱.
۲۳ . سوره (ممتحنه), آیه ۹.
۲۴ . (الوثائق السیاسیه); (مكاتیب الرسول); (دراسات فی ولایهٔ الفقیه), ج۷۰۵/۴ ـ ۷۰۸.
۲۵ . (التراتیب الاداریهٔ); (دراسات فی ولایهٔ الفقیه), ج۱۲۸/۴ ـ ۱۳۸.
۲۶ . (نهج البلاغه), صبحی صالح, ترجمه سید جعفر شهیدی, نامه ۵۳, انقلاب.
۲۷ . (صحیفه نور), ج۳۱/۳, وزارت ارشاد.
۲۸ . سوره (بقره), آیه ۳۱.
۲۹ . (صحیفه نور), ج۳۳/۳.
۳۰ . همان مدرك, ج۷۳/۱۹.
۳۱ . (المثل العلیا فی الاسلام لافی بحمدون), محمد حسین كاشف الغطاء۴۶/, دارالغدیرللطباعه, بیروت.
۳۲ . همان مدرك۴۸/.
۳۳ . (وحی ونبوت), شهید مطهری ۱۶۲/ ـ ۱۶۳, صدرا.
۳۴ . (انسان و سرنوشت), شهید مطهری, چهارده, صدرا.
۳۵ . (ولاءها و ولایتها), شهید مطهری۱۷/ ـ ۱۹, صدرا.
منبع:فصلنامه فقه ، شماره ۹
منبع : خبرگزاری فارس


همچنین مشاهده کنید