پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


نجواهای پرنس دانمارک


نجواهای پرنس دانمارک
● مطلبی در مورد فیلم سینمایی هملت اثر جاودانه ی گریگوری كوزینتسف
زندگی قصه ای است که توسط یک احمق گفته می شود سراسر خشم و هیاهو بی آنکه هیچ معنایی داشته باشد . ( مکبث )
هنگامی که نام هنر نمایش و نمایش نویسی شنیده می شود تقریباً همه ی اذهان معطوف به یک نام خواهد شد " ویلیام شکسپیر " . او را باید یکی از گنجینه های فرهنگ و ادبیات جهان در طول تاریخ بشر دانست که با آثار خود همواره به سن های تئاتر در سالن های مجلل دنیا و حتی اتاق های نمور و دخمه وار نمایش گران دوره گرد رونقی خاص می بخشد.
وی در سال ۱۵۶۴ میلادی در خانوده ای مرفه و اصیل از منطقه " استرافورد " انگلستان متولد شد و در بیست سوم آوریل ۱۶۱۶ در گذشت . پس از نبرد های سهمناک انگلیس با اسپانیا و ایرلند روی به تراژدی نویسی آورد که شاید نتیجه ی فجایع جنگ و تبعات غم انگیز بعد از آن باشد . او در واقع دیدگاه خود را نسبت به مفهوم زیستن پیچیده و کامل ساخت .
کندوکاو تردید آمیز هستی، انسان ،اندیشه و حقیقت که قهرمانان " شکسپیر" آغاز می کنند بارقه های تاثیر گذر سالیان بر این نمایشنامه نویس را آشکار می سازد . نمایش نامه های "شکسپیر" بارها دست مایه ی آثار سینمایی قرار گرفته اند و می توان به کارگردان هایی همچون "سر لرنس اولیویه "،"کنت برانا"،"رومن پولانسکی "،"اورسن ولز "،"آکیرا کوروساوا "و "گریگوری کوزینتسف" اشاره نمود که بسیاری از شاهکار هایشان مدیون نمایش نامه های نابغه ی عصر ویکتوریایی بوده اند . در واقع جوهره ی افکار " شکسپیر " معطوف به هنر نمایش است نه چیز دیگر و جالب اینجاست که بسیاری بر این عقیده اند هنوز کارگردانان منزلت آثار او را به درستی بر پرده نتابانده اند .
" آکیرا کوروساوا "و " گریگوری کوزینتسّف " را می توان صاحبان سینمایی ترین و در عین حال تفسیری ترین آثار ساخته شده بر اساس نمایش نامه های "شکسپیر" دانست . " کوزینتسف "مایل است با پر رنگ کردن مایه های اجتماعی نوشته های " شکسپیر "به تراژدی های او همچون نتایجی از یک جهان تراژیک بنگرد . "هملت"نخستین تراژدی واقعی " شکسپیر " در دران نوین آثار او حول و حوش سال ۱۶۰۰ نگاشته شد و بارها توسط او اصلاح و باز نویسی گردید . در واقع این نمایش نامه نقطه ی گذار داستان سرای سر زنده ی قرن شانزده به داور سر سخت قرن هفده بوده است .
اکنون هم پس از سال ها "هملت" چنان بدیع و هماهنگ با روح زمانه به نظر می رسد که گویی برای هر دورانی نوشته شده است . البته بسیاری از نوشته های " شکسپیر " چنین خاصیتی دارند چون آنقدر غنی و پرمایه اند که همواره فرصت بازیافتن و لذت بردن از آن را خواهیم داشت . "هملت" را تراژدی تردید می نامند . تردید های او ناشی از ضعف و ناتوانی نیست بلکه از ماهیت تراژدی جامعه ای است که در آن زندگی می کند . در واقع قدرت ویرانگر شخصیت های داستان است که تقدیر آن ها را رقم می زند . به هم ریختن شالوده جامعه و ورود به دنیا نوین وقایع را به جلو می برد . ماجرا در کاخ پادشاهی " السینور" شکل می گیرد .
"هملت" ، پرنس دانمارکی ، پدرش را از دست می دهد . عمویش " کلادیوس "بر تخت پادشاهی می نشیند و با مادر او ازدواج می کند . روح نا آرام "هملت" بر او ظاهر می شود و پسرش را از حقیقت مرگ خود که توطئه ی عمو و مادرش بوده است آگاه می کند . حال شاهزاده مردد است و دچار شک و تشویش می گردد . مدتی بعد خود را به جنون می زند و تا جایی که در توان دارد با زبانی گزنده و به شکلی غیر مستقیم نشان می دهد که از آنچه روی داده آگاه است . حتی نمایشی بر اساس جزئیات مرگ پدرش در حضور پادشاه و ملکه ترتیب می دهد و باطن پلید عمو و مادر بد کاره اش را می آزارد .
معشوقه اش " اوفلیا " را از خود می راند و پدر خائن وی را که دوست نزدیک "کلادیوس" است می کشد . در نهایت مادرش از جام زهر آگینی که قرار بود "هملت" از آن بنوشد جرعه ای می خورد و می میرد . "هملت" با خشمی بی پایان "کلادیوس" را می کشد و خود بر اثر زخم شمشیر برادر " اوفلیا " بر روی صخره های سنگی اطراف قصر خاندان سلطنتی مرگ را در آغوش می کشد . باد با موهای "هملت" بازی می کند و ما به صندلی هایمان میخکوب شده ایم . مرثیه به پایان رسیده است . فیلم صحنه های به یادماندنی بسیاری دارد و دیالوگ های فیلم به ترجمه ی خوب نمایش نامه به زبان روسی باز می گردد .
بازیگر اصلی فیلم بازی فوق العاده ای ارائه می دهد و بازی دیگران نیز در خور تأمل است . تیتراژ پایانی فیلم بسیار زیباست و نمی شود از ان یادی نکرد . سایه ی مشعلی بر روی یک پارچه افتاده است و نام ها بر ان می آیند و می روند . "کوزینتسف"به هنگام ساخت فیلم در سال ۱۹۶۴ برای نشان دادن فضای درونی یک کاخ با شکوه قرون وسطایی ،دیوار های ستبر سنگی و مکانی فاقد نور های گرم را بر می گزیند که آنجا را مالامال از روابطی روزمره پر از توطئه چینی ، بد گمانی و انتقام گیری می یابیم . فضاهایی تاریک و روشن ، تو در تو و اسرار آمیز ، نورپردازی تند و صحنه آرایی کامل از معماری قرون وسطی که بر پس زمینه ی آن سبک بصری فیلم شکل می گیرد در نگاه کلی نشان از هماهنگی کامل کارگردان با فیلم بردار و طراح صحنه دارد . "لارنس اولیویه" که خود یکی از مشهورترین شکسپیرین های انگلستان است ، "هملت" ساخته ی " کوزینتسف " را کامل ترین اقتباس سینمایی از این تراژدی می داند . شاهکار هایی جادویی مانند "هملت" وجود دارند که هیچ گاه از یاد نمی روند و جاودانه خواهند بود ، آدم هایی چون " شکسپیر" و " کوزینتسف " هم .
نوشته شده توسط بونوئل
منبع : وب سایت سینمائی هنر هفتم


همچنین مشاهده کنید