پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

پاسخ استاد در رابطه با حجاب و پوشش به جناب آقای قابل


پاسخ استاد در رابطه با حجاب و پوشش به جناب آقای قابل
شبهاتی در سایتها و وبلاگ های مختلف مطرح شده است كه مخاطبان محترم پاسخ آنها را از استاد درخواست نموده اند ایشان پس از ملاحظه كامل پاسخ ها را ارائه فرمودند از آن جمله :
((پاسخ استاد در رابطه با حجاب و پوشش به جناب آقای قابل))
به جهت سوالات متعدد راجع به مطالب جناب آقای قابل توسط مخاطبان محترم از محضر استاد , معظم له پاسخ سوالات مطرح شده را چنین بیان فرمودند : در نوشتاری از جناب آقای قابل ضمن بیان بعضی از ادله پو شش سروگردن را مستحب دانسته اند كه به نكاتی در رابطه با مطالب این نوشتار اجمالا اشاره میشود.
۱_ جناب آقای قابل اولین نكته ای را كه مطرح فرموده اند این است كه اصل پوشش عورت بر مرد و زن مسلمان واجب است تو ضیح مطلب اینكه :
در مورد مصداق عورت اختلافی نیست . در مورد المرأه كلها عوره مقصود پوشش بدن هست كه، مانند عورت واجب است كه باید پوشاند, لكن در خود مصداق عورت كه كدام قسمت از بدن زن عورت است اختلافی نیست.و این روایت در عورت اصطلاحی مستفاد نخواهد بود
چنان كه ایشان نیز در قسمت دوم به این نكته اشاره كرده اند.
۲_ آقای قابل در قسمتی دیگر دلیل خود را بر استحباب شرعی پوشاندن سرو گردن چنین فرموده اند كه : تمامی فقهای اسلام پوشاندن سرو گردن را بر زنان مسلمانی كه برده بودند واجب نمی دانند بلكه مانندشیخ صدو ق و گروهی از علمای قم (در زمان شیخ صدوق) پوشش سر را بر زنان برده حرا م می شمردند در حالیكه پوشاندن عورت بر آنان نیز واجب بود.
جواب : به روشنی مشخص است كه برای زنان برده دلیل خاص وجود دارد كه قابل تعمیم بر عموم زنان نیست.
۳_ ایشان گفته اند: فقها در مصداق عورت (به خصوص در مورد زنان) اختلاف نظر دارند.
ابن جنید اسكافی از فقهای نامدار شیعه و همردیف اساتید شیخ مفید مصداق عورت در زن ومرد را یكسان و مساوی دانسته اند.
جواب : ابن جنید منظورش از عورت همان عورت اصطلاحی است, یعنی همان قسمت كه در مرد به عنوان عورت است( دبر و قبل) برای زن نیز همین است و بحث ابن جنید اصلا ربطی به بدن و سر و گردن ندارد. و باید توجه داشت كه فقهاء شیعه پوشش سرو گردن را به دلیل ‹‹ولیضربن بخمرهن علی جیوبهن›› (زیر گردن) واجب می دانند. ۴_ از دلایل جناب آقای قابل این جمله است: قاضی ابن براج عدم پوشش سرو گردن را به بعضی علمای شیعه نسبت داده است!
اینجانب از جناب آقای قابل و همه خوانندگان توقع دارم برایم توضیح دهند آیا نسبت دادن نظری فقهی به وسیله یك فقیه به بعضی علمای شیعه از نظر علمی و منطقی به چه كیفیت به عنوان دلیل و برهان كه اثبات كننده امری شرعی یا ادعائی علمی است قابل اثبات است، مگر نه این است كه دلیل و برهان حقیقتی استوار و محكم برای اثبات مدعاست و نسبت دادن یك نظر به افرادی كه نامی ازآنان برده نشده و برفرض برده می شد نمی تواند به عنوان دلیل برای اثبات حكم یا یك مسئله علمی و فرضیه مورد استناد قرار گیرد. حال برفرض صحت نسبت به ابن براج مگر هر نسبتی، به عنوان دلیل معتبر ذكر میشود كه قابل استفاده باشد.
۵_ از دلایل علمی جناب آقای قابل نظر صاحب جواهر است كه فرموده : پوشاندن موی سر مطابق با احتیاط بلكه قول قوی تر است.
جناب آقای قابل باید عنایت می فرمودند كه این جمله نیز نظر فقهی یك فقیه است و از نظر علمی نمی توان ا زآن به عنوان دلیل استفاده كرد، علاوه بر این كه با فتوای صاحب جواهر كه فرموده : پوشاندن سرو گردن مطابق با احتیاط بلكه قوی تر است نمی توان او را مؤیداین نظر كه : پوشاندن سرو گردن مستحب است گرفت بلكه نظر صاحب جواهر كاملا مخالف استحباب و مؤید تحقیقا وجوب است، چرا كه:
اولا: اگر چه فتوای صاحب جواهر دلیل بر استنباط نیست ولكن با بیان كلمه اقوی فتوای صاحب جواهر نیز بر وجوب تعلق دارد كه فتوابه حساب می آید .
ثانیا : پوشاندن مو به نظر صاحب جواهر اجماعی است و حرف ناقص نقل شده است و علاوه بر آن آیه پوشش سرو گردن صراحت دارد و برفرض محال اگر اجماع را بپذیریم چون مخالف با آیه است قابل قبول نیست.
۶_ جناب آقای قابل فرموده اند : برخی آیات و روایات معتبره ظهور در عدم وجوب دارند ، مانند آیه( ۵۹ سوره اعراف) گر چه آیات و روایاتی نیز وجود دارند كه لزوم پوشش سر را یاد آوری می كنند.
از جملات جناب آقای قابل این معنا صریحا استفاده می شود كه نعوذ بالله در متن قرآن تناقض روشن وجود دارد: قرآن در آیاتی پوشش موی سر و گردن را واجب نمی داند و در آیاتی لازم می شمارد!! بنظر می رسد كه علت تناقض محصول برداشت سطحی توسط آقای قابل است نه تناقض متن قرآن . جناب آقای قابل از آیات سوره نور و برخی آیات سوره احزاب وجوب پوشش را به دست آورده و از آیه( ۵۹ سوره احزاب ) كه با دقت بیشتر در جمله ((ذلك ادنی ان یعرفن فلا یؤذین)) لزوم پوشش استفاده می شود برداشت عدم لزوم نموده اند و در نتیجه قرآن مجید را كه وحی الهی و جلوه ای از علم بی نهایت خداست كتابی دچار تناقص معرفی نموده اند.
آیه ۵۹ كه دستور می دهد زنان پیامبر و دختر انش و همه زنان اهل ایمان سرو گردن و سینه خود را در برابر نامحرمان با جلابیب كه پوششی نزدیك به چادر است بپوشانند و معمولا زنان مومن مصری و تونسی و مراكشی بر اساس همین آیه استفاده می كنند، فلسفه و علت و دلیلش كه در خود آیه بیان شده این است كه به وسیله نامحرمان كوچه و بازار و خیابان و معابر و مراكز عمومی از نظر زیبایی و وجاهت ودلبری شناخته نشوند و نهایتا مورد آزار چشم و زبان و اطوار گرفتاران شهوت بی قید و بند و هرزهای جامعه و مردم سست ایمان نشوند چنان كه امروزه دختران و زنانی كه موی و سینه و گردن و طراوت و زیبائی شان در معرض دید عموم است و مورد آزار اكثر بینندگان اند و مورد نگاه آلوده و آزار قرار می گیرند. به این نكته نیز توجه كنید این آیهٔ سورهٔ احزاب مربوط به پوشش بدن است كه شأن نزول آن دربارهٔ زنان اشرافی عرب است كه لباس بدن نما می پوشیدند كه امر به پوشش یا جلباب كه در لغت به معنی قمیص واسع و پیراهن گشاد است می باشد كه ادامهٔ آیه هم صراحت بر این معنا دارد و دلیل بر عدم پوشش سر و گردن نخواهد بود.
۷_ آقای قابل در جای دیگر بیان كرده اند كه : از مجموع این بررسی روشن میشود كه مساله اختلافی است و اجماع مسلمانان در این امر (پوشش سروگردن) محقق نشده است.
جواب : باید توجه داشت كه از این مسائل عدم اجماع حاصل نمی شود و در فرض حصول، مخالف صریح آیه است. لذا این اجماع حجیت نخواهد داشت
۸_ ایشان گفته اند مقتضای جمع عرفی بین دلائل وجوب و دلائل عدم وجوب، تصرف در مدلول آنهاست.
جواب: جمع عرفی نیاز به دلیل دارد كه باید موازین جمع دلالی و یا موضوعی و یا حكمی را داشته باشد كه در این موارد به هیچ عنوان دارای شرایط جمع نیست.
فكر نمی كنم جناب آقای قابل نسبت به همسر و دختر و زنان با كرامت خانواده خود در چنین روزگاری كه فرهنگ غرب همه ابزار زندگی و به خصوص زنان را كالای تحریك شهوات حیوانی قرار داده اند راضی به مستحب بودن پوشش موی سروگردن باشند بلكه اگر بیش از این به مفاسد بر خاسته زا آزادی خارج از چهار چوب اخلاق و عفت و شخصیت زن دقت فرمایند از نظر فقهی خود برگردندو با رعایت وضع زمان و مكان كه باید دراجتهاد لحاظ شود فتوا به وجوب پوشش براساس آیات و روایات دهند
از مجموع این مطالب به خصوص استناد به فتوای فقها بر فرض صحت برداشت آقای قابل به عنوان مدرك استنباطی حكم شرعی چنین بر می آید كه مراجعه مجدد و نگرش محققانه بر اصول استنباط احكام شرعی نیاز و لازم می باشد .
پایگاه استاد حسین انصاریان
منبع : عرفان


همچنین مشاهده کنید